انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
ایران
  
صفحه  صفحه 19 از 82:  « پیشین  1  ...  18  19  20  ...  81  82  پسین »

Diary History Iran | روزنگار تاریخ ایران


مرد

 
نوروز، هدف از گرامي داشت آن و وقايعي كه در طول قرون و اعصار در اين روز روي داده است در خور توجه فراوان است. اشاره به چند مورد آن در زیر آمده است:
مهستاان:

مِهستان (مه/Meh: بزرگ)، پارلمان ايران در عهد اشكانيان نخستين جلسه خود را در نوروز سال 173 پيش از ميلاد با حضور مِهرداد يكم ـ شاه وقت ـ برگزار كرد و اولين مصوبه آن انتخابي كردن مقام رياست كشور (شاه) بود. عزل شاه نيز در اختيار همين مجلس قرار گرفت البته طي شرايطي از جمله خيانت به كشور، ابراز ضعف و نيز جنون، بيماري سخت و از كار افتادگي. ايران در آن زمان داراي دو مجلس بود. مجلس شاهزادگان و مجلس بزرگان كه جلسه مشترك آن ها را «مِهستان» مي خواندند.
در سال 52 ميلادي، مِهستان كه از نحوست 13 فروردين مي ترسيد، چند روز ايران را بدون شاه گذارد و روز 15 فروردين «بلاش» را از ميان شاهزادگان اشكاني به شاهي برگزيد كه از همه آنان كوچكتر بود و استدلال كرد كه «مصلحت وطن»، انتخاب بلاش را ايجاب مي كرد. شاه قبلي در ايام نوروز مرده بود. نحوست رقم 13 از يونانيان است که با اسکندر وارد ايران شده است!.
نوروز ايراني بر حسب سال مصادف است با يكي از اين سه روز در تقويم تازه ميلادي (گريگوري): 20، 21 و يا 22 مارس (مارچ). در مارس 44 پيش از ميلاد، ايران خود را براي دفاع در برابر حمله احتمالي «ژوليوس سزار» آماده مي كرد كه خبر رسيد سزار 15 مارس (هفت روز پيش از نوروز) در سناي روم ترور شده است و شاه جريان را به اطلاع رجال كشور رسانيد که ايام عيد را در دلواپسي بسر برده بودند. اسپهبد سورنا فرمانده كل ارتش ايران 9 سال پيش از آن (سال 53 پيش از ميلاد) در «حرّان» ارتش روم را درهم شكسته بود. در اين جنگ، كراسوس كنسول روم و فرمانده اين ارتش كشته شده بود و سزار تصميم به انتقامگيري داشت.
اردشير پاپكان - كه در سال 226 ميلادي سلسله ساسانيان را تأسيس كرده بود چهار سال بعد، از دولت روم كه در جنگ از وي شكست خورده بود خواست كه نوروز ايراني را به رسميت بشناسد و سناي روم نيز آن را پذيرفت و از آن پس نوروز ما در قلمرو روم به Lupercal معروف شد. در دوران اشكانيان ايام نوروز به پنج روز كاهش يافته بود اما اردشير به تقاضاي «تنسر/ Tansar» موبدِ موبدان (روحاني ارشد زرتشتيان) روز ششم فروردين ـ زادروز زرتشت ـ را بر آن اضافه كرد و چون ايرانيان روز هفتم فروردين را خوش يمن مي دانستند و بيشتر ازدواج ها را به اين روز موكول مي كردند از آن زمان ايام نوروز كه روزهاي روح ابدي، شادي ها و پاكي ها بشمار مي آمدند، به هفت روز افزايش يافت و ايرانيان در اين هفت روز دست از كار مي كشيدند.
در طول حكومت ساسانيان اهميت نوروز افزايش يافت. نه تنها يك عيد ملّي بود بلكه ايام تميز كردن محيط زيست، پوشيدن لباس نو، تميز كردن بدن، استغفار از گناهان، دلجويي از پيران، تجديد دوستي ها، استحكام خانواده، و بيرون كردن افكار بد و پليدي ها از روح و روان به شمار مي آمد. در اين عهد، تشريفات نوروزي مفصل شد، از جمله روشن كردن آتش روي بام ها در شب نوروز به منظور سوزاندن پليدي ها كه اينك اين رسم به روشن كردن شمع سر سفره هفت سين تبديل شده است. ساسانيان معتقد بودند كه هدف کوروش بزرگ از اعلام نوروز به عنوان يك روز ملّي؛ برقراري عدالت، نظم، برادري، انساندوستي و پاكدامني بوده و بايد تحقق يابد.
در مارس 326 ميلادي ميان ارتش ايران به فرماندهي شاپور دوم و ارتش روم به فرماندهي كنستانتينوس دوم امپراتور اين كشور جنگي خونين و پرتلفات در گرفته بود. با اينكه پيروزي با ارتش ايران بود، شاپور دوم 20 مارس (شب نوروز) برغم مخالفت افسرانش كه در شرف بُردن جنگ بودند، آتش بسي دو هفته اي اعلام كرد تا سربازان بتوانند آيين هاي نوروزي را برگزار كنند. كنستانتينوس دوم كه نيروهايش تلفات شديد داده بودند، پس از اين آتش بس موقت حاضر به ادامه جنگ نشد و روز دهم آوريل ميان دو امپراتور پيمان صلح به امضاء رسيد.
در مراسم نوروز سال 399 ميلادي، چند مسيحي ايراني كه موفق به ورود به كاخ يزدگرد ـ شاه وقت (ساساني) شده بودند، في البداهه از او تقاضاي آزادي مذهبي براي خود كردند. اين آزادي كه مورد درخواست دولت روم هم بود به همه مسيحيان قلمرو ايران داده شد.
در نوروز سال 501 ميلادي (1349 سال پيش از انتشار مانيفيست كمونيست به قلم كارل ماركس) مزدك بامداد ـ روحاني زرتشتي ـ جنبش سوسياليستي خود را برپايه مالكيّت عمومي دارايي ها، استفاده از توليدات و ثروت بر حسب نياز فرد و برابري اجتماعي ـ اقتصادي همه مردم علني ساخت كه مورد توجه توده ها كه گرفتار جامعه اي طبقاتي و وجود شكاف عظيم ميان فقير و غني بودند، قرار گرفت و حتي شاه وقت ايران ـ قباد ـ متمايل به افكار او شد.
پيمان «صلح پايدار» ايران و روم كه به امضاي خسرو انوشيروان ساساني و «ژوستي ني اَن» امپراتور روم رسيده بود، در سال 532 ميلادي در مراسم نوروزي كه در تالار كاخ تيسفون (ايوان مدائن - طاق كسري، 36 كيلومتري جنوب بغداد) با حضور شاه ايران برپا شده بود، مبادله شد.



خسروانوشيروان به هركس كه در طول سال به وطن خدمت چشمگير كرده بود در مراسم نوروز يكي از اين سكه ها را مي داد که تصوير او بر آنها ضرب شده بود


در زمان حكومت طولاني خسروانوشروان (انوشيروان ساساني ـ دادگر)، تماس مستقيم مردم با شاه افزايش يافته بود و شاه شخصاً به برخي شكايات رسيدگي مي كرد و در مراسم نوروزي كاخ سلطنتي عده بيشتري از مردم عادي شركت مي شدند و به همين سبب خسروانوشيروان در سال 549 ميلادي، پس از برگزاري مراسم نوروز دستور ساختن تالار بزرگي را به ضميمه کاخ سلطنتي تيسفون که از دجله فاصله زياد نداشت صادر کرد و اين تالار و ساختمان ضميمه آن نهم مارس سال 551 ميلادي آماده بهره برداري شد و آيين هاي نوروزي آن سال در آنجا برگزار شد. اين تالار که با فرش معروف بهارستان مفروش بود پس از حمله اعراب آسيب ديد و بعدا منصور خليفه عباسي دستور داد که با تخريب کاخ سلطنتي و عمارات بزرگ تيسفون، مصالح لازم براي تکميل عمارات شهر نوساز بغداد واقع در همان نزديکي تامين شود و باقيمانده سکنه تيسفون به بغداد منتقل شوند. با وجود اين، بقاياي تالار خسروانوشيروان که به طاق کسرا و ايوان مدائن معروف شده همچنان باقي و پايدار مانده و از آثار تاريخي مهم جهان بشمار مي آيد. دانشگاه گندي شاپور (خوزستان) هم که به دستور خسروانوشيروان براي تدريس و تحقيق طب و فلسفه ساخته شده بود در نوروز (سال 550 ميلادي) گشايش يافت.


ده ها سال مراسم نوروزي در اين تالار (طاق كسري) در شهر تيسفون برگزار مي شد
نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
نوروز، هدف از گرامي داشت آن و وقايعي كه در طول قرون و اعصار در اين روز روي داده است در خور توجه فراوان است. اشاره به چند مورد آن در زیر آمده است:

بعد از اسلام، تا مدتي مراسم نوروز در ايران به صورت خصوص و خانوادگي برگزار مي شد. با وجود اين، نوروز ايراني از طريق مسلمانان تا اندلس (اسپانيا) گسترش يافت. از زمان عباسيان به دليل بسط نفوذ ايرانيان در دستگاه خلفاي اين دودمان، مراسم نوروز به اين دستگاه راه يافت ولي يك عيد رسمي (روز ملي) نبود. در روايت است كه هارون الرشيد، خليفه معروف عباسي، هزاران سكه نقره كه يك طرف آن ها را رنگ زده بود (علامتگذاري كرده بود) در مراسم نوروز (سال 211 هجري) در شهر بغداد به بزرگاني كه به ديدن او رفته بودند، هديه داده و به آنان تأكيد كرده بود كه نوروز سال آينده، كسي سكه دريافت خواهد كرد كه سكه هاي امسال را با خود بياورد و به او نشان بدهد. هدف هارون اين بود كه سكه هاي عيدي را که داده بود خرج نكنند.
*****
رجال خراسان در سال 809 ميلادي، روز 24 مارس (سوم فروردين) را براي عيد ـ ديدني ميان خود تعيين كرده بودند. در همين مراسم به آنان اطلاع رسيد كه هارون الرشيد در همان روز در شهر توس درگذشته است. با اين خبر، مجلس ديد و بازديد نوروزي به يك جلسه محرمانه سياسي مبدّل و در آن تصميم گرفته شد كه به مأمون ـ كه از جانب مادر ايراني بود ـ کمک کنند تا جانشين پدر شود و سه هفته بعد، هنگامي كه شنيدند «امين» برادر او در بغداد خليفه اعلام شده است به گردآوري داوطلب براي جنگيدن دست زدند و در اندك زماني 30 هزار داوطلب آماده شدند. اين سپاه در روستاي تهران (پايتخت امروز ) ارتش 91 هزار نفري مجرب امپراتوري عباسي را درهم شكست و علي بن عيسي بن ماهان فرمانده ارتش خليفه كه بهترين سردار زمان خود بود به همدان گريخت. داوطلبان ايراني در آن جا هم وي را شكست دادند که ضمن اين جنگ كشته شد. نيروي داوطلب با وجود قلّت نفرات، با روحيه اي عالي و عشق کسب استقلال كامل وطن به بغداد رفت، اين شهر را محاصره و تصرف، امين را اعدام کرد و سر او را براي مأمون به خراسان فرستاد و به اين ترتيب از آن پس خلافت عباسيان تحت نفوذ ايرانيان قرار گرفت و در زمان برادران بويه (از مردم ديلمان منطقه كوهستاني گيلان)، خليفه عباسي در حقيقت عروسكي در دست آنان بود. در زمان بوئيان که پيروان مرداويز بودند آيين هاي نوروزي بارديگر رسميت يافتند و چون بغداد در دست آنان بود، در اين شهر هم برگزار مي شدند.

*****
مردآويز زياري (مازندراني) از قهرمانان ملي ايرانيان كه بر قسمت بزرگي از ايران زمين حكومت مي كرد و اصفهان را پايتخت خود قرار داده بود، كمر به برگزاري آيين هاي ملي ايران از جمله تيرگان، مهرگان، سده، چهارشنبه سوري و مهمتر از همه نوروز بسته بود و تاكيد داشت كه مراسم عينا و مطابق عهد ساسانيان برگزار شود و در اين راه سختگيري زياد و افراط بيش از حد ازخود نشان مي داد، به گونه اي كه در سال 934 ميلادي دست به تنبيه كاركناني زد كه در آذين بندي اصفهان براي نوروز سليقه كافي به كار نبرده بودند و همين امر سبب شد كه خدمه غيرايراني كه مورد انتقاد قرار گرفته بودند، از بيم جان خود، او را در حمام کشتند. مردآويز همان سال جشن سده را در اصفهان برگزار کرده و شخصا در آن شرکت جسته بود. وي بود که پس از راندن دست نشاندگان عربان از مناطق مرکزي ايران دستور اکيد داده بود که ايرانيان جز به فارسي نگويند و ننويسند.
*****
اميراسماعيل ساماني و به نوشته برخي از مورخان از دودمان ژنرال بهرام مهران (بهرام چوبين، متولد ري و نابغه نظامي ايران) كه به تجديد حيات زبان پارسي و فرهنگ ايراني كمك فراوان كرد، در سال 892 ميلادي از رياضيدان هاي خراسان خواست كه تقويم ساساني را دوباره نويسي كنند تا «نوروز»در ساعت درست و هنگام عبور خورشيد از استوا آغاز شود و حلول سال دقيق باشد. اين آرزو سال ها بعد توسط «عمرخيام» تحقق يافت و تقويم هجري خورشيدي و لحظه دقيق حلول سال نو تهيه و تنظيم شد. جلال الدين ملکشاه سلجوقي كه عمر خيام نيشابوري در دوران حکومت او تقويم خورشيدي را تنظيم کرده بود از همان زمان دستور رعايت آن را داد که طبق قانون مصوب مجلس، از قرن چهاردهم هجري نوشتن تاريخ مكاتبات در ايران با تقويم خورشيدي رسمي شد.
*****
شاه اسماعيل صفوي روز 11 مارس (در سال 1502 ميلادي) و 9 روز مانده به نوروز را براي تاجگذاري خود تعيين کرده بود تا آيين هاي نوروزي را در کسوت شاه ايران برگزار کند. وي که در تبريز خود را شاه همه ايران اعلام کرده بود درهمين مراسم گفته بود که خود را مکلّف به احياي امپراتوري ايران در داخل مرزهاي ساسانيان مي داند.
*****
در سال 1597 ميلادي، شاه عباس يکم (صفوي) آيين نوروز را در عمارت «نقش جهان» برگزار كرد و در نطق خود به اين مناسبت، اعلام داشت كه اصفهان پايتخت هميشگي ايران خواهد بود و تصميم دارد آن را به صورت زيباترين و امن ترين شهر جهان درآورد و به نمايندگان كشورهاي خارجي كه به شركت در مراسم دعوت شده بودند، اجازه داد كه براي كشور خود در اصفهان سفارتخانه بسازند. شاه عباس روز اول اكتبر سال 1588 ميلادي رييس كشور ايران شده بود. وي در رعايت اعياد ملّي و مذهبي شيعه دقت کامل بعمل مي آورد.


نادرشاه
*****
نادرشاه به نوروز و آيين هاي آن علاقه مندي فراوان داشت. وي سكه خود موسوم به سكه نادري را در سال 1735 ميلادي، در مراسم سلام نوروز رايج ساخت و تعدادي از آن را به رسم عيدي به منشي ها و افسران خود داد كه در يك طرف سكه نقش شده بود: «الخير في ماوقع» و در طرف ديگر سكه اين عبارت ديده ميشود: «نادرِ ايران زمين». اين عبارت نشان مي دهد كه نادر يک ناسيوناليست و خواهان احياي امپراتوري ايران در چارچوب مرزهاي عهد ساسانيان، اشكانيان و هخامنشيان بود.
نادرشاه در سال 1739 در جريان لشكركشي به هند، پس از شكست دادن ارتش 360 هزار نفري اين كشور و دريافت تاج پادشاهي هند، براي ورود به دهلي منتظر فرارسيدن نوروز شد تا در روزي سعد به اين آرزو برسد و روز 20 مارس ( در آن سال، روز نوروز) وارد دهلي شد و مراسم عيد را در كاخ «شاهجهان (امپراتور پيشين هند)» برگزار كرد.

*****
كريمخان زند (وكيل مردم) پس از اعلام شهر شيراز به پايتختي ايران، از سال 1761 ميلادي به بعد هر ساله سلام نوروزي را در عمارتي كه اينك موزه پارس ناميده مي شود، برگزار مي كرد و سپس به ديدن مردم عادي (كوچه و خيابان) مي رفت. وي در نخستين نوروز در شيراز، از جيب خود چند نوازنده را اجير كرد كه در ميدان هاي شهر بنوازند و مردم را شاد كنند كه بعداً اين رسم شامل روزهاي ديگر هم شد. كريمخان براي شاد كردن مردم و زدودن غمهايشان هر اقدامي را كه مي توانست، مي كرد. وي براي ديدن مردم و آگاه شدن از مشكلاتشان، حتي به قهوه خانه ها مي رفت و در آنجا با آنان آبگوشت (ديزي) مي خورد.
*****
آغامحمدخان قاجار با داشتن ريشه و تبار مغولي، «نوروز» را براي تاجگذاري اش تعيين كرد. وي در نوروز سال 1174 هجري خورشيدي (مارس 1795 ميلادي) در تهران تاجگذاري كرد و اين شهر را پايتخت قرار داد که هنوز پايتخت است.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
نوروز، هدف از گرامي داشت آن و وقايعي كه در طول قرون و اعصار در اين روز روي داده است در خور توجه فراوان است. اشاره به چند مورد آن در زیر آمده است:

ويلهلم اول قيصر آلمان كه علاقه چشمگير به خواندن تاريخ آرين ها داشت از اين كه در 22 مارس 1797 ميلادي (مصادف با نوروز آرين هاي جنوي - ايرانيان) به دنيا آمده بود، بسي مباهات مي كرد. وي در نوروز سال 1871 به شاه وقت ایران (ناصرالدین شاه) نوشت: از اين كه 22 مارس 1797 (و مصادف با نوروز ايرانيان) به دنيا آمده است، بسي مباهات مي کند. در زمان او بود كه آلمان به وحدت رسيد (رايش دوم). ويلهلم اول که بيسمارک صدر اعظمش بود 91 سال عمر كرد. فراموش نکنيم که آلمان تنها قدرت اروپايي است که نظر استعماري و سياست امپرياليستي نسبت به ايران نداشت و همواره (جز در زمان صدارت بانو مِرکل) در کنار ايران بود. ايرانيان نيز نسبت به آلمان و آلمانيان احساسات ويژه داشته اند و به خاطر همين احساس، در دوران دو جنگ جهاني قرن بيستم آسيب فراوان ديدند.

*****
مارس سال 1911 (نوروز سال 1290 خورشيدي) مراسم رسمي (دولتي) نوروز به نشانه اعتراض به حضور خودسرانه نيروهاي انگلستان و روسيه در خاك ايران لغو و به جاي آن عزاي ملي اعلام شد. اين نيروها بر پايه قرارداد آگوست سال 1907 سن پترزبورگ (تقسيم ايران به دو منطقه نفوذ ميان انگلستان و روسيه) وارد ميهن ما شده بودند و اشغالگر به شمار مي آمدند. نيروهاي روسيه تا 1918 و نيروهاي انگلستان تا 1921 ايران را ترک نگفتند. وجود نيروهاي همين دو کشور در ايران باعث شد کشور ما که اعلام بيطرفي کرده بود صحنه جنگ جهاني اول شود و آسيب بيند.

*****
برگزاري آيين هاي نوروز ايراني از دوران هخامنشيان در آسياي صغير (آناتولي ـ ترکيه امروز) تا به امروز مرسوم بوده است. عبدالحميد اول سلطان عثماني که خود روز نوروز (20 مارس 1725) به دنيا آمده بود نوروز را در قلمرو عثماني يک عيد رسمي اعلام کرد که باقي مانده است.

*****
دولت وقت تهران كه مي ترسيد مردم از شنيدن امضاي قرارداد ترکمنچاي و از دست رفتن قفقاز ايران به خشم آيند و دست به عصيان بزنند، اين قرارداد را كه با ميانجيگري دولت انگلستان در 22 فوريه 1828 ميلادي (درست يک ماه پيش از نوروز) امضا شده بود از مردم پنهان كرد تا خبر آن در ايام ديد و بازديد نوروز به گوش ايرانيان نرسد و آنان را اندوهگين و بر ضد دولت متحد نكند.

*****
در نوروز سال 1300 (1921ميلادي) دكتر محمد مصدق استاندار وقت فارس در مراسم رسمي نوروز در شيراز اعلام كرد كه به عنوان اعتراض به وقوع كودتاي نظامي درتهران (کودتاي ژنرال رضاخان و سيد ضياء طباطبايي با حمايت لندن) و زنداني شدن روشنفكران وطن، از همان لحظه از سمت خود كناره گيري مي كند و اين چند روز را هم به خاطر احترام به نوروز صبر كرده بود تا مراسم عيد ملّي برگزار شود.
وي در جلسه 9 آبان 1304 مجلس شوراي ملي نيز با انتقال سلطنت به ژنرال رضاخان كه او را «قلدر» خوانده بود مخالفت شديد كرد.

*****
شوراي عالي معارف (فرهنگ) ايران نخستين جلسه خود را به ابتكار ميرزاعلي اكبر دهخدا در روز نوروز 1301تشكيل داد و در همان جلسه درباره تعطيلات نوروزي مدارس كه بعداً به اقتباس از ساسانيان يك هفته تعيين شد، به بحث و مذاكره پرداخت و قرار شد كه پيشنويس «قانون اساسي معارف» تنظيم و به پارلمان داده شود.
در آن زمان، همه امور فرهنگي ايران از آموزش و پرورش تا كتاب و هنر و فرهنگ و صدور پروانه انتشار جرايد در دست اين شورا، مركب از ادباء، دانشمندان و انديشمندان تراز اول كشور بود.

*****
از سال 1307 هجري خورشيدي، همانند عهد باستان، اعلام ترفيع نظاميان به نوروز موكول شد. بعدا اعلام بخشودگي تمام و يا قسمتي از مجازات محکومان نيز همانند عهد باستان، به نوروز موکول شد.
کوروش بزرگ نوروز را براي دادن ترفيع به نظاميان و بخشودگي محکوم شدگان در نظر گرفته بود.

*****
ناوگان ايران كه با كمك ايتالياي عهد موسوليني به طور محرمانه ايجاد شده بود در نخستين نوروز پس از ورود به خليج پارس، به پايگاه نظامي انگلستان در «باسعيدو» حمله بُرد و آن را به خاك وطن باز گردانيد. انتخاب نوروز براي حمله به اين سبب بود که انگليسي ها انتظار نداشتند ايرانيان در روز ملي بزرگ خود دست به اين کار بزنند. انگلستان كه از قرن شانزدهم نمي خواست ايران نيروي دريايي موثر داشته باشد در ماجراي شهريور 1320، و با توسل به نيرنگ، ناوگان ايران را نابود كرد. دولت لندن هيچگاه مايل نبوده است که کشورهاي حوزه خليج پارس داراي قدرت دريايي شوند. سياست اين دولت بود که باعث شد در اين منطقه کشورهاي کوچک متعدد به وجود آيد تا اجبارا مطيع قدرت هاي خارج از منطقه باشند.

*****
نوروز 1318 هجري خورشيدي بهره برداري از راه آهن سراسري ايران آغاز و بدعتي شد كه مانند دوران ساسانيان كارهاي مهم از نوروز آغاز شود. مصدق قبلا در مجلس به لايحه کشيدن اين خط به صورت مستقيم و سراسري (نه، شبكه) از يک بندر در جنوب به يك بندر در شمال كشور اعتراض کرد که قرار بود از محل عوارض قند و شکر ساخته شود و آن را طبق ديکته خارجي و با مقاصد نظامي اعلام داشت و گفت که اگر به صورت شبکه و ميان مناطق اقتصادي کشور و شهرهاي بزرگ باشد فايده بخش است و سئوال کرد که چه ضرورتي ايجاب مي کند که اين خط به يک بندر غير تجاري در شمال منتهي شود. پس از اشغال نظامي ايران در شهريور 1320 تازه ايرانيان متوجه شدند که مقاصد نظامي يعني چي. متفقين از اين خط براي حمل اسلحه و مهمات ميان غرب و شوروي استفاده کردند.

*****
در سال 1330، دكتر مصدق روز 29 اسپند هر سال را روز ملي شدن صنعت نفت ايران؛ يک جشن ملي و تعطيل عمومي اعلام كرد و به اين ترتيب، يك روز بر تعطيلات نوروزي اضافه شد.
دكتر مصدق در پيام نوروزي سال 1331 خود ايرانيان را به ايستادگي و پايمردي در برابر سلطه و استثمار خارجي فراخوانده و اشاره كرده بود كشوري كه استقلال واقعي و حاكميت ملي تمام عيار نداشته باشد، در جامعه بين المللي فاقد عزت و احترام است.
او در نطق نوروزي سال 1332 خود به مردم اطلاع داد كه پيشنهادهاي غرب براي حل مسأله نفت را رد كرده است و بنابراين، مردم بايد كمربندها را محكمتر كنند و آماده هرگونه جانفشاني براي وطن و خنثي كردن توطئه ها باشند.
دکتر مصدق در پي سه سال زندان و ده سال تبعيد غير قانوني در احمدآباد ساوجبلاغ در 14 اسپند 1345 درگذشت و ايرانيان نوروز سال 1346 را در اندوه فوت او به آرامي و خيلي ساده برگزار کردند و از اين که دولت وقت اجازه تشييع جنازه و شرکت در مراسم تدفين و برگزاري مجالس ترحيم نداده بود خشمگين بودند. دولت وقت با درج يک اطلاعيه کوتاه فوت وي را اعلام داشته بود و روزنامه ها را از درج هرگونه مطلب ديگر و آگهي هاي تسليت ممنوع کرده بود.

*****
سال ها صحبت از ايجاد كنفدراسيون ايران و افغانستان در ميان بود. در نوروز سال 1339 (سال 1960)، سردار محمدداود صدراعظم وقت افغانستان به ايران آمد تا درباره اين موضوع بررسيهاي تازه اي صورت گيرد و به اين سبب، وي هم در مراسم نوروز آن سال شركت كرد، زيرا نوروز آيين مشترك مردم دو كشور است كه تا قرن نوزدهم قلمرو حكومتي واحدي را تشكيل مي دادند. اتباع دو کشور داراي نياکان (تاريخ) زبان و فرهنگ مشترک هستند و به همين دليل طبق نظر جامعه شناسان از جمله «ماکس وبر» يک ملت محسوب مي شوند و به همين صورت تاجيك هاي فرارود (پارسيان) كه اينک در چند كشور زندگي مي كنند.
ترس از همين خويشاوندي و وحدت فرهنگي است که در سال هاي اخير فشارهاي تازه اي وارد مي آيد که افغان ها و به ويژه پشتوان ها به ايران و پارسيان منطقه فرارود (تاجيکها) نزديک نشوند.
در مذاکرات محرمانه نوروز 1339 سردار محمدداود خان با مقامات ارشد دولت ایران طرح ايجاد كنفدراسيون ايران و افغانستان مطرح شد که [معمّاگونه] به روزنامه های اروپا درز کرد و انتشار آن باعث مخالفت شدید دولت لندن و دولت مسکو شد. مسکو از آن می ترسید که تاجیک های منطقه فرارود دوباره بپاخیزند و خواهان الحاق به آن کنفدراسیون شوند و لندن بیم داشت که خط مرزی «دوراند» مآلا غیرقانونی اعلام و قبایل پشتون که با ترسیم این خط ازهم جدا شده اند به افغانستان بپیوندند. همین مخالفت ها مانع از اجرای طرح شد.

*****
در نوروز سال 1342 هنگامي كه هزاران نفر در صحن و حرم معصومه و مساجد اطراف آن در قم اجتماع كرده و براي حلول سال نو لحظه شماري مي كردند، اعلاميه خميني به اطلاع آنان رسيد كه ضمن آن تأكيد شده بود كه ايران فروخته شده، استقلال، عزت و عظمت آن از دست رفته، مستعمره شده و ما، ديگر عيد نداريم و بايد عزا بگيريم.
اين اعلاميه كه به اعلاميه «اعلام خطر مي كنم» معروف شده سرآغاز مبارزه اي شد که تا 22 بهمن ماه سال1357 ادامه داشت.

*****
ايرانيان مقيم كشورهاي ديگر، همچنين ايراني تبارها، كردها، تاجيك ها، افغان ها و ... مشابه يكديگر مراسم نوروزي را در هرجا كه باشند باشكوه تمام برگزار مي كنند و در اين زمينه خود را بيش از ايرانيان داخل كشور موظف مي دانند. در سال هاي اخير، بسياري از كشورها و نيز ايالت هاي آمريكا نوروز را به عنوان روز ملي ايرانيان و ايراني تبارها به رسميت شناخته اند، و اين به آن معني است كه يك ايراني و ايراني تبار مي تواند روز نوروز كار نكند و مزد بگيرد. پارسيان هند كه 13 قرن پيش از ايران مهاجرت كرده و در حفظ فرهنگ ايراني تعصب خاص نشان مي دهند، در شناساندن نوروز و رسوم كهن ايرانيان به ساير ملل و برگزاري جشن هاي ايراني تلاش بسيار كرده اند.


نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
انتقاد و اعتراض اصولگرایان به جشن های نوروزی سال 1390، ایرانگرایی و بیش از حد بکاربردن کلمات ایران، ایرانی و ایرانیان!


جامعه روحانیت مبارز شیراز در نامه‌ای خواستار لغو جشنواره نوروز شد که قرار بود اوایل فروردین 1390 (مارس 2011) در تخت جمشید برگزار شود. به گزارش ایسنا [یک خبرگزاری داخلی تهران]، اعضای این جامعه ۲۸ اسپند 1389 در نامه خود تاکید کرده بودند که برگزاری جشنی با این حجم گسترده تبلیغاتی به مصلحت نظام الهی جمهوری اسلامی ایران نبوده و به نوعی عقب‌گرد از فرهنگ اصیل اسلامی است!.
این نامه به امضای اسدالله ایمانی، نماینده خامنه ای در استان فارس و امام جمعه شیراز نیز رسیده بود.
محمود احمدی‌نژاد از سال 1389، به برگزاری «جشن جهانی نوروز» در تخت جمشید (پرسپولیس) پرداخته و سران کشورهای منطقه و مقامات این کشورها را به شرکت در آن دعوت کرده و اعتراض و انتقاد مذکور به همین سبب بوده است. جامعه روحانیت مبارز شیراز در نامه خود با اشاره به برنامه ریزی مسئولان اجرایی برای حضور ۲۰۰ موسیقیدان از سراسر کشور و حتی خارج از ایران در جشنواره نوروز، چنین تمهیداتی را موجب نگرانی روحانیت متعهد، مؤمنین و دلسردی نیروهای حزب‌الله دانسته بود.



علي مطهري

در اسپندماه 1389 هجری خورشیدی از سوي اصولگرايان جمهوري اسلامي انتقادهای علنی از «ملی گرایی ایرانی» هم انتشار یافته بود!. برخی از منتقدین، بیان مکتب ایرانی و ملی گرایی و تجلیل از کوروش بزرگ [موسس کشور ایران] را یک فتنه ـ فتنه ی در حال شکل گیری خوانده بودند!. علی مطهری [فرزند مرتضی مطهری] نماینده مجلس شورای اسلامی در نطق میان دستور ۱۸ اسپند 1389 خود ضمن اشاره به برنامه اي که براي برگزاري جشن های نوروز سال 1990 در تخت جمشید تنظيم شده بود گفت که تز مکتب ایرانی، دارد انقلاب اسلامی را تهدید می‌کند. مطهری مطرح کردن بحث هایی همچون «مکتب ایرانی، منشور نوروز و برتری نژاد ایرانی» را اشتباه دانست!.
به گزارش بی بی سی پارسی، احمد توکّلی وزیر سابق، نماینده مجلس شورای اسلامی و رئیس مرکز پژوهش‌های این مجلس نيز دهم اسپند 1389 از ایرانگرایی برخی از مقام های دولتی انتقاد کرده و در نامه ای نوشته بود که احمدی نژاد [رئیس جمهور] در گفت و گوی تلویزیونی اخیر خود، ۴۵ بار از کلمات «ایران»، «ایرانی» و «ایرانیان» استفاده کرد، بدون اینکه نامی از «اسلام» ببرد. وی همچنین از این که احمدی نژاد شهروندان کشور را «تافته جدابافته» وانمود می کند از او انتقاد کرده و سخنان او [در توصیف بزرگواری، استعداد و هوش ایرانیان] را گزافه و غیر واقعی خوانده است!.
توکلی در نامه سرگشاده خود نوشته است که تکرار کلمه «ایران» در سخنرانی های اخیر احمدی نژاد و پرهیز او از به کار بردن کلمه «اسلام» تعمدی بوده است.

نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
گشايش بيمارستان عضدي (عضدالدوله ديلمي) در بغداد ـ مذهب شیعه بر شانه های ناسیونالیسم ایرانی

به مناسبت ايام نوروز، بيمارستاني كه به تصميم عضدالدوله ديلمي در شهر بغداد ساخته شده بود 22 مارچ سال 978 ميلادي (سال 357 هجري خورشيدي) گشايش يافت. اين بيمارستان را به نام عضدالدوله، بيمارستان عضدي اسم گذاري کرده بودند. در زمان ديلميان (بوئيان) حكومت بغداد در دست ايرانيان بود. عضدالدوله شهر شيراز را پايتخت خود قرار داده بود و از آن جا با اعزام حاکم بر امور بغداد نظارت داشت. دیلمیان بودند که شیعه اثنی عشری (12 امامی) را ترویج دادند تا ایران یک ماهیت مستقل داشته باشد و این مذهب از زمان بپاخیزی مختار ابوعبیده ثقفی به خون خواهی حسین در عراق بر شانه ناسیونالیسم ایرانی قرارداشته است. پیروان مسلح مختار را عمدتا ایرانیانی تشکیل می دادند که زبان عربی نمی دانستند و مختار که چندبار ارتش یزید را شکست داد با آنان از طریق مترجم سخن می گفت.
نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
معرفي خسروانوشيروان به عنوان وليعهد ايران و نيز کاهش ماليات ها و اصلاحات کشاورزي

قباد شاه ساساني ایران 23 مارس سال 519 ميلادي، در نيمه ايام نوروزی، سومين پسر خود، "خسروانوشيروان" را شاه بعدي ايران (وليعهد) اعلام داشت. قباد سه پسر داشت که يکي از آنان به نام "کاووس" در همين مراسم به سمت فرماندار تبرستان (مازندران) منصوب شد. پسر ديگر قباد "زم Zam" نام داشت که يکي از چشمانش نابينا بود.
قباد در مراسم معرفي خسروانوشيروان به عنوان شاه آتي ايران گفت که اين انتخاب نتيجه چند سال بررسي و تجربه او بوده و به درستي اين انتخاب اعتماد دارد. قباد که سال ها درگير جنگ با هون ها بود، از آن جا که تحت تاثير افکار مزدک (که از او به عنوان بنيادگذار سوسياليسم در جهان نام برده مي شود) قرار داشت در سال 515 ميلادي و در مراسم نوروز، تصميم خود به کاهش شديد ماليات کشاورزان و مردم کم - درآمد و برنامه اصلاحات کشاورزي و افزايش سهم کشاورزان از محصول و نيز برنامه هاي عمراني ديگر از جمله ساحتن چند سد را اعلام داشته بود.

نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
كريمخان زند و راه شاد كردن مردم ـ شادبودن حق مردم است


کريمخان

247 سال پيش، سلام نوروزي در شيراز و نه چندان دور از تخت جمشيد برگزار شد. پس از اردشير يكم (ساساني)، اين نخستين باري نبود كه يك فرمانروا در مركز پارس چنين مراسمي را برپا مي داشت. پيش از كريمخان، عضدالدوله ديلمي اين آيين ها را در شيراز برگزار كرده بود.
كريمخان زند (كه به جاي عنوان «شاه»، لقب «وكيل» برخود نهاده بود) پس از اعلام شهر شيراز به پايتختي ايران، از سال 1761 ميلادي سلام نوروزي را در عمارتي كه اينك موزه پارس ناميده مي شود، برگزار مي كرد و سپس به ديدن مردم معمولي (توده ها) به كوچه و خيابان مي رفت. وي در سال 1761 در ايام نوروز، از جيب خود چند نوازنده را اجير كرده بود كه در ميدان هاي شيراز بنوازند و مردم را شاد كنند كه بعدا اين رسم شامل روزهاي ديگر هم شد. كريمخان براي شاد كردن مردم و زدودن غم هايشان هر اقدامي را كه مي توانست، مي كرد. به نظر وي، كه مورخان از اظهاراتش بيرون كشيده اند؛ كريمخان «شاد بودن و شادي كردن» را حق مردم مي دانست. وي براي ديدن توده ها و آگاه شدن از مشكلاتشان، حتي به قهوه خانه ها مي رفت و با آنان در همانجا آبگوشت (ديزي) مي خورد.

نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
بپاخيزي دو شاهزاده ساساني برضد سلطه عرب، ولي ...

24 مارس 721 ميلادي (و در جريان آيين هاي نوروزي آن سال كه هنوز در ايران خاوري به همان صورت قديم برگزار مي شدند)، «پوشان» از شاهزادگان ساساني، هشتاد سال پس از نبرد نهاوند و شکست نظامي ايران، ادعاي سلطنت و احياي حکومت ساسانيان را کرد و گروهي گرد او جمع شدند، ولي کاري از پيش نبرد.
چهار سال پس از پوشان، در مارس سال 725 ميلادي (و بازهم در ايام نوروز ايراني) يك شاهزاده ديگر ساساني به نام خسرو از نوادگان يزدگرد سوم در شهر مرو خود را شاه ايران خوانده بود. كار اين شاهزاده هم با اين كه علاوه بر گروهي ايراني، جمعي از تركان مهاجر نيز به او پيوسته بودند به جايي نرسيد. مورخان سبب ناكامي اين دو شاهزاده را خودخواهي و تكروي آن دو نوشته اند و اضافه كرده اند كه اگر اين دو شاهزاده که هدفشان نيز احياي استقلال وطن بود با هم يكي و متحد شده بودند شايد به پيروزي هايي دست مي يافتند. استقلال طلبي ايرانيان و بپاخيزي هاي مسلحانه آنان پس از درگذشت هارون الرشيد جدّي تر شد و نخست وزير عنوان دفاع از مامون پسر هارون که مادرش يک ايراني بود و سپس طرد سلطه عرب از وطن بپاخاستند و موفق هم شدند.

نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
روزي كه هارون الرشيد درگذشت


هارون الرشيد

24 مارس سال 809 ميلادي (در آن سال سوم فروردين) هارون الرشيد، خليفه قدرتمند عباسي در سر راه خود به شمال شرقي خراسان (منطقه فرارود)، در توس درگذشت و در آبادي حاشيه شهر كه در آن زمان يكي از قرارگاه هاي حكمران وقت خراسان بود (و اينك شهر مشهد) مدفون شد. هارون هنگام مرگ 46 ساله بود. وي در طول اقامت در توس بيمار شده بود. هارون 17 مارس 763 ميلادي و به نوشته برخي از مورخان در «ري» به دنيا آمده بود. پدرش بعدا سومين خليفه عباسيان شد و مادرش «خيزران» يك بانوي يمني بود. هارون 23 سال خلافت كرد و امور اداري او در دست ايرانيان و براي مدتي نسبتا طولاني هم وزارت وي را «يحيي برمكي» برعهده داشت كه يك مدير لايق ايراني بود. هارون بيش از پيش خلافت را رنگ امپراتوري داد و بر وسعت بغداد افزود و با آزادكردن مهاجرت به اين شهر، آن را به صورت بزرگترين شهر وقت اروپا و آسيا (به استثناي يكي ـ دو شهر چين) در آورد. هارون در طول عمر خود دو بار با دولت روم شرقي (قسطنطنيه) وارد جنگ شده بود. در پي مرگ هارون بود كه جنبش هاي استقلال طلبانه ايرانيان جدّي و علني شد. هارون با دولت هاي اروپايي رابطه سياسي داشت.

نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

 
دمشق هم به دست تيمور افتاد و غارت شد


مجسمه اميرتيمور که با نظر گراسيموف ساخته شده است

غارت شهر دمشق كه به دست نيروهاي اميرتيمور گوركان (متولد 1336 ميلادي و متوفي در 19 فوريه 1405) افتاده بود از 24 مارس (روزي چون امروز) در سال 1401 ميلادي آغاز شد. تيمور قبلا بسياري از شهرهاي بزرگ از جمله اصفهان، دهلي و بغداد را تصرف كرده و همه جا كشتار به راه انداخته بود. وي در اصفهان از كله هاي مقتولين مناره ساخته بود و در دهلي كه در 17 دسامبر 1398 به دست او افتاده بود هزاران تن را اعدام كرده بود. حكومت هند تا سلطه انگليسي ها در سال 1857 در دست تيموريان بود.
تيمور در سال 1405 عازم تصرف چين بود كه در 19 فوريه در قزاقستان امروز درگذشت. وي در فرارود به دنيا آمده بود و تبار مغولي داشت. گراسيموف تاريخدان و انسانشناس بزرگ روس كه در سال 1941 استخوان هاي اميرتيمور را معاينه كرده بود مغول بودن و لنگ بودنش را تاييد كرده است. استخوان هاي تيمور يك سال بعد به گور او در سمرقند بازگشت داده شده است. اين گور را تيمور در طول حيات براي خود ساخته بود كه پس از مردن، جسدش از قزاقستان به آن جا منتقل و مدفون شد. با اين كه تيمور تبار مغولي داشت علاقه مند به فرهنگ ايراني و زبان پارسي بود و آن ها را ترويج داد. مكاتبات او به زبان پارسي صورت مي گرفت. جانشينانش هم به فرهنگ ايراني و زبان پارسي خدمت كردند. امپراتوران تيموري هند، پارسي را زبان رسمي دربار و سازمان هاي دولتي هند كرده بودند.

نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
صفحه  صفحه 19 از 82:  « پیشین  1  ...  18  19  20  ...  81  82  پسین » 
ایران

Diary History Iran | روزنگار تاریخ ایران

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA