ارسالها: 3119
#261
Posted: 2 Jun 2014 11:16
زمانی که قبرس بر قلمرو ایران اضافه شد
محاسبات تقویمی نشان می دهد که جزیره 9 هزار کیلومتری قبرس در مدیترانه شرقی در ماه ژوئن سال 545 پیش از میلاد بر قلمرو ایران افزوده شده بود و این زمان در کتابهای تاریخ قرون قدیم مندرج است. این جزیره که از نظر وسعت سومین جزیره مدیترانه بشمار می رود تا مارس 332 پیش از میلاد [ 4 ـ 5 ماه پس از نبرد ایسوس] هنوز در دست ایرانیان بود. نبرد ایسوس که در آن ارتش ایران از اسکندر مقدونی شکست خورد در نوامبر 333 پیش از میلاد روی داده بود. ناحیه ایسوس تا ساحل مدیترانه فاصله زیاد ندارد. در دوران حکومت ایران بر قبرس، نهال و بذر بسیاری از درختان میوه منطقه مدیترانه و نیز حنا (برای تولید رنگ قرمز) از این جزیره به ایران و نهال و بذر چند نوع انگور ایران به آنجا منتقل شد. ایرانیان از معادن مس قبرس استفاده می کردند. قبرس 19 دهه یک پایگاه دریایی ایران در مدیترانه بود. به تحریک آتنی ها و همزمان با سایر ایونی ها قبرسی ها در سال 499 پیش از میلاد برضد امپراتوری ایران دست به شورش زدند که به دست آرتی بیوس Artybius ـ ژنرال ارتش ایران سرکوب شدند. قبرسی ها در سال 344 پیش از میلاد نیز به یک شورش محدود دست زدند که بی نتیجه بود. این بار شاه هخامنشی ایران شورشیان را بخشود. پیش از ایرانیان، مدتی هم آشوریان بر قبرس حکومت کرده بودند. در پی شکست ارتش ایران در نبرد ایسوس از اسکندر، قبرس برای همیشه از ایران جدا شد و پس از درگذشت اسکندر، توسط اسکندریان حاکم بر مصر ازجمله پتولمیس Ptolemies اداره و کاملا یونانیزه Hellenization شد. این جزیره استراتژیک در سال 58 پیش از میلاد به دست رومیان افتاد که از سال 1570 عثمانیان جای آنان را گرفتند و مهاجرت تُرکان به آن جزیره آغاز شد. از سال 1878 انگلیسی ها حاکم بر قبرس شدند و قبرس از سال 1960 استقلال یافت ولی طولی نکشید که تُرکان ساکن شمال این جزیره با حمایت نظامی ترکیه اعلام استقلال کردند و از 1974 این جزیره دارای دو دولت است. تُرکان نزدیک به یک چهارم نفوس این جزیره اروپایی ـ آسیایی یک میلیون و یکصد هزار نفری را تشکیل می دهند. انگلستان هنوز پایگاه نظامی خودرا در این جزیره حفظ کرده است.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#262
Posted: 2 Jun 2014 11:17
اعتراض تاريخي ايران به دولت انگلستان درباره بحرين
خرداد 1331 (دوم ژوئن 1952) وزارت امور خارجه ايران (دولت دكتر مصدق) طي يادداشتي به دولت انگلستان تاكيد كرد كه امضاي هرگونه قرارداد اين دولت (انگلستان) با بحرينِ ايران را، نقض تعهدات و يك «دو ـ رويي» محض مي داند.
در اين يادداشت آمده بود كه دولت انگلستان طبق اسناد موجود از زمان شاه عباس به بعد، بارها پذيرفته است كه مجمع الجزاير بحرين گوشه اي از قلمرو ايران است. بنابراين، نبايد با متمرّدين اين جزاير قرارداد امضاء مي كرد. دولت انگلستان با اين عمل غير قابل قبول، تعهدات خود و موازين بين المللي را نقض كرده و شئون و حيثيت خودرا ناديده گرفته است، ايرانيان از حق خود و تماميت وطن نخواهند گذشت.
نسخه اي از اين يادداشت به سفارت انگلستان در تهران تسليم شده بود.
سه دهه بعد، يكي از موارد جرم اميرعباس هويدا كه در بهار سال 1358 به حکم قاضي شرع دادگاه انقلاب اعدام شد؛ گذشتن از حقوق ايران در قبال بحرين و تن دادن به تجزيه کشور بود كه وي در زمان نخست وزيري اش در مجلس حاضر شده بود و بدون كسب نظر ملت ايران در يك رفراندم، از آن صرف نظر كرده بود.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#263
Posted: 7 Oct 2015 11:11
ايران
شرح ديدار نخستين هيات ديپلماتيك دائم ايران درچين
نهم اكتبر سال 516 ميلادي نخستين سفير دائمي ايران در چين كه با 90 تن همراهان خود وارد پايتخت اين كشور شده بود طي تشريفات مفصلي نامه خود را به وودي Wudi امپراتور تسليم و همرانش را معرفي كرد. درميان همراهان سفير ؛ يك موبد زرتشتي، 21 نظامي، سه ديپترتار(دفتردار ـ يا منشي) ، 4 مترجم، دو معمار و ... ديده مي شدند. اين نخستين بار بود كه ايران با يك هيات ديپلماتيك، روحاني به يك كشور بيگانه مي فرستاد، زيرا دولت وقت ايران در صدد تحميل دين ايرانيان به ملل ديگر نبود.
سفير ايران به امپراتور چين توضيح داد كه معماران براي ساختن بناي سفارتخانه و نظاميان براي محافظت از جان هيات ديپلماتيك، و موبد نيز براي اجراي آيين هاي ديني براي اعضاي هيات با او آمده اند و اضافه كرد از آنجاكه «سفارتخانه» قلمرو ايران بشمار خواهد آمد، ما نمي توانيم نگهباني از آن را به خارجي بسپاريم.
سفير ايران به امپراتور چين گفت كه بعد از قسطنطيه (پايتخت روم شرقي) ، اين دومين هيات ديپلماتيك ايران در يك كشور خارجي خواهد بود و افزود كه از زمان «قباد ساساني»، بودائيان در ايران خاوري (افغانستان امروز) آزادي مذهبي به دست آورده اند، زيرا كه همسر قباد، دختر رئيس هون ها، آيين بودايي داشت.
«دواگرلينك» همسر امپراتور و قائم مقام او كه در مراسم حضور داشت ابراز تمايل به بحث و گفتگو با موبد كرد.
نوشته هاي ديگر حكايت دارد كه همسر امپراتور پس از چند جلسه بحث با موبد اعزامي، با اين که شاخه اي از بودائيسم موسوم به «ماهايانا Mahayana » در پايتخت چين (در آن زمان شهر لوايانگLuoyang) پيروان فراوان داشت، شيفته آيين زرتشت شد و موبد اجازه ترويج آن را در چين و ايجاد معبد و آتشكده يافت و ظرف 15 سال چهار آتشكده در چين ساخته شد. ساختمان سفارت نيز ظرف سه سال بپايان رسيد. رفتار دوستانه چينيان نسبت به ايرانيان سبب شد كه در سده بعد گروهي از ايرانيان به چين هم مهاجرت كنند.
يزدگرد سوم آخرين شاه ساساني ايران پس از عقب نشيني از برابر اعراب مسلمان و استقرار در خراسان، از امپراتور چين استمداد کرد که اجابت نشد. با و جود اين، فيروز پسر يزدگرد سوم به چين رفت تا با جمع آوري نيرو از پيشروي اعراب در شرق ايران جلوگيري كند که موفق نشد و با دست خالي به ايران خاوري بازگشت
و ....
(شرح کارهاي فيروز در موقع خود آمده است)
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#264
Posted: 7 Oct 2015 11:13
تصويب متمم قانون اساسي در جلسه 15 مهر سال 1286 مجلس - طرح قرارداد تقسيم ايران!
مجلس شوراي ملي 15 مهر ماه سال 1286 هجري خورشيدي در نخستين روز از دومين دوره تاسيس خود متمم قانون اساسي را تصويب كرد. بيشتر اصول قانون اساسي وقت در همين متمم گنجانيده شده بود زيرا كه اصل قانون اساسي، شكل مقدمه و اعلاميه داشت. حقوق ملت در همين متمم آمده بود.
متمم قانون اساسي درست پنج روز پس از رد شفاهي قرارداد تقسيم ايران ميان انگلستان و روسيه به دو منطقه نفوذ (منعده در اوت 1907 در سن پترزبورگ) از سوي نمايندگان مجلس و بيرون راندن علاء السلطنه وزير امورخارجه وقت از جلسه به تصويب رسيد. علاء السلطنه پس از تاييد انتصابش از سوي مجلس، در همان جلسه گزارش قرارداد سن پترزبورگ (تقسيم ايران) را قرائت كرده بود. رئيس الوزراء وقت، خود جرات اين كار را نداشت و منتظر شده بود تا انتصاب وزير امورخارجه تصويب شود و او (وزير) اين كار را بكند.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#265
Posted: 7 Oct 2015 11:15
کناره گيري ژنرال رضاخان از وزارت جنگ و تظاهرات نظاميان
ژنرال رضاخان پهلوي وزير جنگ كابينه قوام السلطنه در پي انتقاد چند نماينده مجلس از او و نقل اين انتقاد ها در روزنامه ها ، 15 مهرماه 1301 به حالت اعتراض كناره گيري خود را اعلام داشت كه واحدهاي نظامي و نيز گروهي از مردم به حمايت از او برخاستند و مسلحانه وارد خيابانها شدند و در ميدان بهارستان آرايش رزمي به خود گرفتند.
متعاقب تهران، چنين تظاهراتي در ساير شهرها برپا شد كه شاهزاده محمد حسن ميرزا وليعهد وقت و قوام السلطنه به حل مسئله پرداختند و از ژنرال خواستند كه از كناره گيري انصراف دهد كه با شرايطي قبول كرد.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#266
Posted: 7 Oct 2015 11:17
چهار فرمانده عرب براي تصرف چهار منطقه ايران
عمر ابن خطاب خليفه وقت در روزي كه با احتساب تقويم ها هفتم اكتبر سال 641 ميلادي است براي تصرف خراسان؛ احنف ابن قيس، براي تصرف كرمان؛ سهيل ابن عدي، براي تصرف سيستان؛ عاصمه ابن عمر و براي تصرف اصفهان ؛عبدالله ابن عتبان را انتخاب كرد. ارتش ايران 27 سپتامبر سال 637 ميلادي در نبرد قادسيه از اعراب مسلمان شکست خورده بود که متعاقب آن، اعراب تيسفون پايتخت را تصرف و به تعقيب يزدگرد سوم شاه وقت كه از تيسفون عقب نشيني كرده بود پرداخته و در دو جنگ ديگر، جلولا و نهاوند، نيز او را شكست و به خراسان فراري داده بودند كه در "مرو" ترور شد. اعراب سپس ايران را شهر به شهر تصرف کردند.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#267
Posted: 8 Oct 2015 13:36
روز مهرگان
شانزدهمین روز از ماه مهر (امسال مصادف با هفتم اکتبر)، «روز مهرگان» است كه ايرانيان از هزاره دوم پيش از ميلاد آن را گرامي داشته اند و دومين روز مهم سال پس از «نوروز» به شمار آورده و مفصل ترين مراسم از جشن هاي شش روزه مهرگان را در اين روز برگزار كرده اند. از سده بیستم میلادی به دليل نامعلوم، در ایران روز مهرگان از شانزدهم مهر به چهاردهم اين ماه منتقل شده است!. مهر (ميترا) در پارسي مفهوم «فروغ، روشنايي، دوستي، پيوستگي، پيوند و محبت» داشته و ضد دروغ، دروغ گويي، پيمان شكني، خشونت و نامهرباني كردن بوده است. در زبان پارسي، واژه «دروغ» ازسه هزار سال پيش تغيير نيافته كه تلفظ اوليه آن «دروگ» بود. پيش از هخامنشيان، جشن مهرگان را بغ يادي ( (بگ يادي) «ياد خدا – سپاسگزاري از خدا» مي گفتند. [بغداد به معناي خدا آن را داده = هديه خدا) نام درختستاني در نزديكي تيسفون پايتخت اشكانيان و ساسانيان بود كه در آغاز خلافت عباسيان و عمدتا با استفاده مصالح ساختماني آورده شده از تيسفون به صورت شهر درآمد و پايتخت آنان شد.].
«مورخان» تداوم توجه به جشن هاي مهرگان، بكار بردن واژه مهربان و خصلت مهربان بودن و مهرباني كردن در ميان ايرانيان را كه طبيعت ثانوي آنان شده است خواست و علاقه آنان به مهرباني، گذشت و ميهمان نوازي توصيف کرده اند.
عمر خيام نيشابوري كه تقويم خورشيدي را تنظيم كرده درباره مهر ماه و جشن مهرگان گفته است: «اين ماه را از آن مهرماه گويند كه مهرباني بود مردمان را بر يكديگر، از هر چه رسيده باشد، از غله و ميوه نصيب باشد، بدهند و بخورند با هم.». فلسفه آيين هاي مهرگان سپاسگزاري به درگاه خداوند به خاطر بركاتي كه عنايت كرده و تحكيم دوستي و محبت ميان انسانها است.
ايرانيان از دير زمان كوشيده اند كه كارهاي مهم را از مهر ماه آغاز كنند، از جمله ازدواج و تشكيل زندگاني خانوادگي. به نوشته مورخان يوناني، به دستور داريوش بزرگ بود كه دبستان هاي ايران از مهر ماه آغاز به كار كرده اند و انتشار همين نوشته ها در نيمه هزاره دوم ميلادي در اروپا سبب شد كه در سراسر جهان آغاز سال تحصيلي از سپتامبر (10 شهريور تا 10 مهر ) قرار داده شود. اين مورخان نوشته اند كه در ايران باستان در دبستانها كه ويژه پسران بود به كودكان مي آموختند كه اقتدار و عظمت وطن و حفظ تمدن آنان بستگي به آن دارد كه متحد و نسبت به يکديگر مهربان و هر انسان مهربان باشند و ارتشي شكست ناپذير داشته و همواره آماده دفاع از سرزمين و فرهنگ خود باشند. داريوش بزرگ حكومت خودرا از مهر ماه آغازكرده بود. مِهستان (سناي ايران) كه ازسال 137 پيش از ميلاد آغاز به كار كرد فعاليت سالانه اش را روز پس از جشن مهرگان ( 17 مهرماه ) از سر مي گرفت. درعصر دودمان پهلوي نيز گشايش سال پارلماني ايران از مهرماه مقرر شد.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#268
Posted: 8 Oct 2015 13:37
حل اختلاف ایران و عثمانی برسر بین النهرین (عراق امروز)
هشتم اكتبر سال 1746 (16 مهر) دولت عثماني كه ارتش آن كشور در سال 1745 در منطقه «قارص» از ارتش ايران شكست خورده بود به نادرشاه پيشنهاد کرد که يك پيمان صلح دائم برای حل همه اختلافات دو دولت تنظیم و امضاء شود. نادرشاه در آگوست 1743 بغداد و بصره را از دست عثمانی خارج و پادگان نظامیان این دولت در کرکوک را گلوله باران کرده بود. عثمانی ها قبلا و در چند مورد شرایط صلحی را که میان آن دولت و دولت صفویه امضاء شده بود نقض کرده بودند.
در پی عملیات نظامی نادرشاه در بین النهرین، دولت عثمانی که یارای مقابله با نادرشاه را نداشت پیشنهاد صلح داد و قرارداد مربوط در سال 1747 ميان دو دولت به امضاء رسيد، نادر از بغداد صرف نظر کرد و عثمانی حاکمیت ایران بر سلیمانیه و ایروان را برسمیت شناخت و متعهد شد که نسبت به قفقاز ایران نظر نداشته باشد. شاه عباس یکم قبلا در یک مصالحه، قسمتي از سرزمینی را که اینک کشور عراق است به عثماني ها داده بود تا نسبت به ارمنستان و سراسر قفقاز ادعا نداشته باشند. در این دو مصالحه به منطقه بصره اشاره نشده و به همین دلیل کریمخان زند برایش حکمران تعیین کرد و فرستاد و صدای اعتراض عثمانی را با گلوله خاموش کرد. انگلیسی ها در 1917 و در جریان جنگ جهانی اول وارد بین النهرین شدند و پس از شکست عثمانی در جنگ، سه ایالت عثمانی را از آن جدا کردند و از ترکیب این سه، ایالت عراق را ساختند و تحت نظر خود یک امیرزاده حجاز را پادشاهش کردند و در سال 1932 تحت فشار روحانیون شیعه، با حفظ نیروهای نظامی خود در عراق و پس از ترسیم مرزهای آن به این کشور تازه ساز استقلال دادند. در آگوست 1941نیروهای انگلیسی از خاک عراق به ایران تعرص و آن را پس از خیانت چند افسر ارشد و سیاستمدار، اشغال نظامی کردند. سلطنت عراق در سال 1958 توسط ژنرال غبدالکریم قاسم منحل شد و از آن پس گاهی ناسیونالیستها و زمانی بعثی ها بر عراق حکومت کردند و این کشور در بهار 2003 به تصرف آمریکا درآمد که هنوز بخشی از نیروهایش در آنجا مستقر هستند. تیسفون که هشت قرن پایتخت ایران بود در 36 کیلومتری جنوب بغداد قرار دارد.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#269
Posted: 8 Oct 2015 13:42
هيتلر در کنار ايران و نتيجه کار
طبق اسناد به دست آمده، استالين رهبر وقت شوروي كه در آستانه جنگ جهاني دوم با هيتلر قرارداد عدم تعرض امضا كرده بود، در پاسخ به درخواست هيتلر كه تعهد كند سوخت (فراورده های نفتی) مورد نياز آلمان را تامين سازد، (درعوض) از او خواسته بود نظر به تاريخ و فرهنگ مشترك مردم جمهوري هاي جنوبي شوروي با ايرانيان، با بسط نفوذ شوروي در ايران كه از مشروعيت جهاني هم برخوردار خواهد بود رضايت دهد. استالين تمايل مشابهي را هم نسبت به بلغارستان نشان داده بود كه هيتلر به دليل علاقه شخصي به تاريخ، فرهنگ و مردم ايران و ملاحظات نژادي و نيز رابطه ويژه با رضاشاه و طرح هاي دور و درازي که با هم داشتند در پاسخ مورخ هشتم اكتبر (16 مهر ماه) سال 1940 خود به استالين با بسط نفوذ شوروي در ايران اكيدا مخالفت كرد، ولي با تمايل رهبر شوروي نسبت به بلغارستان روي موافق نشان داد.
مورخاني كه درباره علل و نتايج و جريان جنگ جهاني دوم بررسي و مطالعه كرده اند نوشته اند كه يكي از دلايل (دلیل فرعي) ترديد هيتلر به صداقت استالين و حمله نظامي به شوروي همين خواست استالين (درباره ايران) از وي بود و با اين كه بسياري از ژنرالهاي آلمان بازكردن جبهه روسيه را كه كشوري وسيع و زمستاني سخت دارد به مصلحت نمي ديدند هيتلر در ژوئن 1941 (تقریبا سه ماه پیش از آغاز فصل سرما که زمانی غیر معقول بود) حمله نظامي به شوروي را آغاز كرد. همين مورخان نوشته اند كه دليل عدم تخليه ايران از واحدهاي ارتش سرخ، پس از پايان جنگ دوم نيز به همان علت و تمايل قديمي استالين بود. طبق همين اسناد، قرار بود كه ايران در سال 1941 به عضويت پيمان محور (آلمان، ايتاليا، ژاپن) درآيد كه انگليسي ها از طريق جاسوس هاي خود متوجه قضيه شدند و از فرصت حمله آلمان به شوروي استفاده كردند و با خريدن چند ژنرال و سياستمدار در تهران، ايران را كه داراي ارتشي مجهز و نيرومند بود با چند هزار سرباز فرسوده و دست دوم اشغال نظامي كردند و رئيس كشور را بركنار و به تبعيد فرستادند.
همچنین در دهه 1960 كه سخن از ايجاد کنفدراسيون ايران و افغانستان ـ دو ملت همزبان، همفرهنگ و همنژاد به ميان آمده بود كه مردمشان نياكان مشترك دارند، كرملين سخت ترين مخالفت ها را با آن از خود نشان داد، زيرا از آن مي ترسيد كه تاجيكستان و سایر تاجیکها (پارسیان) منطقه فرارود و بویژه ساکنان بخارا و سمرقند تمايل به پيوستن به اين کنفدراسيون نشان دهد و امپراتوري پارسها در مرزهاي جنوبي شوروي زنده شود و به همين سبب هم هنگامي كه ايران (به خواست آمريكا) به كمك همنژادان كُرد خود در عراق شتافت، كرملين با عراق قرارداد دوستي امضا كرد و سيل اسلحه را به آن كشور سرازير ساخت.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#270
Posted: 8 Oct 2015 13:43
قوام السطنه در زندان سردار سپه
رضاخان پهلوي سردار سپه و وزير جنگ وقت هفتم اکتبر 1923 (مهرماه 1302) قوام السلطنه (احمد قوام) رئيس الوزراء سابق را متهم به طرح توطئه قتل خود كرد و بدون مراجعه به دستگاه قضايي، همان روز ـ 16 مهر ماه 1302 ـ وي را احضار و در پادگان عشرت آباد (تهران) بازداشت كرد و دو هفته دربند نگهداشت و سپس با ميانجيگري احمد شاه آزاد ساخت که به اروپا رفت و در اينجا در کنار برادرش به ادامه زندگي پرداخت تا در فرصت مناسب به تهران بازگردد و قدرت را به دست گيرد ـ مورخان و نيز دکتر مصدق وي را از عوامل لندن بشمار آورده اند.اين مورخان از آنجاکه قوام در سال 1302 تا مرز کشور تحت الحفظ بود، رفتن اورا در آن زمان به اروپا «تبعيد» نوشته اند. قوام از طريق عراق که تحت الحمايه دولت لندن بود به اروپا رفت.
به نوشته مورخان، سردارِ سپه با آن عمل خود (زنداني کردن و تبعيد قوام) به همه رجال وقت زهر چشم نشان داد (آنان را ترسانيد) ولي بعدا و تحت فشار دولت لندن از همان رجال عصر قاجاريه براي اداره امور دولت خود استفاده کرد!.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه