ارسالها: 3119
#381
Posted: 3 Nov 2015 12:57
ايران به «نظام مِتريك» پيوست
در همين روز درآبان 1311 (سوم نوامبر سال 1932) ايران به نظام «مِتريك» پيوست.
ازاين روز جاي «مثقال»، «سير»، «مَن» و «خَروار» را گرم، كيلو گرم و تُن، و جاي « گَز ــ ذرع » و «فَرسنگ» را متر و كيلومتر گرفت.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#382
Posted: 4 Nov 2015 09:03
ورود نيرو به خوزستان و پایان فتنه شیخ خزعل ـ 55 سال بعد، اخطار دريادار مدني کرماني درباره شَبَح آن فتنه
۱۳آبان سال 1303 خورشيدي (4 نوامبر1924 ميلادي) واحدهاي هنگ نادري تهران، تيپ اصفهات و تيپ فارس با توپخانه و تداركات لازم رهسپار خوزستان شدند و به تيپ لرستان و واحدهاي لشكر آذربايجان نيز آماده باش داده شد تا به محض دريافت دستور به سوي اهواز به حركت در آيند. هدف، پایان دادن به گردنکشی شیخ خزعل بود.
همزمان، سردار سپه (ژنرال رضاخان پهلوي) نيز از طريق اصفهان و شيراز عازم اهواز شد. قبلا به شيخ خزعل اخطار شده بود كه ماليات معوقه خودرا به خزانه داري كل واريز كند. خزعل 9 روز بعد تقاضاي عفو كرد و يك روز پس از آن تسليم شد.
پس از رسيدن واحدهاي اعزامي به مقصد، كار خلع سلاح اطرافيان خزعل آغاز شد و در خوزستان مقررات حكومت نظامي برقرار گرديد. خزعل به مجلس (پارلمان ايران) نامه نوشته بود كه فريب خورده و پوزش خواسته بود كه بعدا با دو پسرش تحت الحفظ به تهران منتقل شدند. رسيدن سواره نظام آذربايجان ظرف چهار روز از تبریز به خوزستان از نكات جالب اين عمليات بود كه در آن زمان طي اين مسافت با اسب، امري بي سابقه بود. مورخان اروپايي نوشته اند كه سرعت سواره نظام آذربايجان بيش از اتومبيل (اتومبيلهاي آن زمان) بود. به نوشته این مورخان، پیشرفتهای ایران نتیجه درآمد نفت خوزستان است.
در سال 1358 و در همین روز (13 آبان) دكتر احمد مدني كرماني (دريادار) استاندار وقت خوزستان چنين اخطار كرد: "اگر «خودی ها» که از گذشته کشور بی اطلاع هستند [تاریخ نخوانده اند] به خودسری در خوزستان ادامه دهند رونوشت فتنه شیخ خزعل در آسمان این استان آشگار خواهد شد و ایران بدون خوزستان بی شباهت به افغانستان نخواهد بود، افغانستان بخش خاوری و بدون نفت ایرانزمین بود که دست استعمار آن را از پیکر وطن ما جدا کرد. من و نیروی دریایی چنین اجازه ای را نخواهیم داد. باخون دل خوزستان را آرام كرده ایم و تا پای جان برایش ایستادگی خواهیم کرد.".
دریادار مدنی روز پیش از این هم اخطار مشابهی داده بود.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#383
Posted: 4 Nov 2015 09:05
ترور هژير در مسجد سپهسالار
۱۳ آبان 1328 (4 نوامبر 1949) عبدالحسين هژير وزير دربار وقت و نخست وزیر پیشین در مسجد سپهسالار هدف گلوله قرارگرفت و روز بعد جان سپرد. وي براي شركت در روضه خواني دربار سلطنتي به اين مسجد رفته بود. اندکي پس از تيراندازي به هژير و در همان روز وقوع اين رويداد، در تهران حكومت نظامي اعلام، دكتر محمد مصدق به احمدآباد تبعيد، شماري بازداشت و انجام انتخابات پارلماني نيز متوقف شد.
حسين امامي ضارب هژير، از جمعيت فدائيان اسلام، به عمل خود اعتراف كرده و در بازجويي، ادامه حيات هژير را براي وطن زيان آور خوانده بود كه محاكمه و پنج روز پس از وقوع رويداد اعدام شد. حسين امامي پس از محكوم شدن در دادگاه بَدوي، درخواست تجديد نظر نداده بود.
ترور مقامات به دست جمعيت فدائیان اسلام عمدتا در مساجد صورت گرفته بود.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#384
Posted: 5 Nov 2015 09:17
طغرل سلجوقي در بغداد و استقرار حاكميت اهل تسنن
طغرل سلجوقي که بسياري از نقاط ايران را در اشغال خود داشت پنجم نوامبر سال 1054 ميلادي به بهانه نجات خليفه عباسي از دست شيعيان و استقرار مجدد حاكميت اهل تسنن، اعلام كرد كه عازم بغداد مي شود. طولي نكشيد كه طغرل با سپاهي گران روانه بغداد شد و اوايل سال 1055 ميلادي اين شهر را تصرف كرد و از آن پس به نام خليفه كه در دست او آلتي بيش نبود زمام امور قلمرو عباسيان را به دست گرفت و خود را حامي خليفه اعلام داشت و قدرت را در بغداد به سني ها باز گردانيد يعني درست عكس كاري كه دهها سال پيش از او، ديلميان ايراني (شيعه مذهب) كرده و قدرت را در دست شيعيان قرار داده بودند. قدرت حكومتي در عراق كه اين كشور در نيمه اول قرن بيستم به دست انگليسي ها ساخته شد و بعدا با قيام شيعيان (به رهبري آيت الله شيرازي) استقلال يافت، پس از اشغال نظامي آن توسط آمريكا و انجام انتخابات عمومي عمدتا به شيعيان منتقل شده و درگيري شيعه و سني را يك بار ديگر شدت داده است. پس از سلطه سلجوقيان بر بغداد، بعدا هم چندبار اين شهر (درزمان صفويه و افشاريه) به دست ايران و شيعه افتاده بود. جنوب شيعه نشين بين النهرين (عراق امروز) تا دوران زنديه (كريم خان) وابسته به ايران بود.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#385
Posted: 5 Nov 2015 09:18
ضعف دفاعي ايران - سربازان براي تامين معاش در خانه ها نوکري مي کردند!
پنجم نوامبر 1914 (14 آبان 1293) شوراي وزيران دولت وقت ايران كه براي بررسي چگونگي مقابله با نقض بي طرفي كشور از سوي دول متخاصم تشكيل جلسه داده بود به بن بست رسيد؛ زيرا كه نظاميان وطن به دليل ضعف تجهيزات و آموزش، و نداشتن آمادگي و حتي آذوقه قادر به دفاع از بي طرفي كشور نبودند. بيشتر سربازان براي امرار معاش خود كه دولت موظف به تامين آن بود، درمنازل تهران به كارهايي ازجمله آب حوض كشي و نوکري مشغول بودند!. دولت در آن شرايط مي توانست تنها روي نيروي ژاندارم حساب كند كه اين نيرو هم فاقد اسلحه سنگين (توپ) بود و نمي توانست از عهده واحدهاي تجاوزگر كه وارد ايران شده بودند برآيد.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#386
Posted: 6 Nov 2015 12:20
سپاهيان ايران پيش به سوي قسطنطنيه
واحدهايي از ارتش ايران كه مامور تصرف قسطنطنيه (استانبول) و پايان دادن به حكومت روميان بر گوشه شمال غربي آسيا شده بودند ششم نوامبر سال 608 ميلادي از كوههاي توروس (ترسوس واقع در جنوب غربي ترکيه امروز) گذشتند.
فرماندهي ارتش امپراتوري ايران پس از بازگرفتن سوريه، نيروهاي خودرا مرکب از سه سپاه را دو دسته کرده بود؛ يك سپاه مامور تصرف مابقي فلسطين و دو سپاه راهي تصرف قسطنطنيه شده بودند و سپاهياني كه مامور تصرف قسطنطنيه شده بودند در اين روز ازكوههاي توروس گذشته بودند.
اين خبر، فوكاس (Flaviua phocas Augustus) امپراتور بيزانتين (روم شرقي) را سخت نگران كرد و در پي اين تزلزل، و چند شكست نظامي پي در پي قبلي از ايران، كشور او دچار هرج ومرج شد به گونه اي كه هراكليوس Heraclius حكمران رومي شمال آفريقا با كشتي خودرا به قسطنطنيه رسانيد تا امپراتوري را نجات دهد. پس از رسيدن هراکليوس به ساحل قسطنطنيه، افسران ارتش و بزرگان شهربه او پيوستند و فوكاس را گرفته تسليم وي كردند که پنجم اکتبر 610 ميلادي به دست خود و در برابر جمع اورا کشت و امپراتور شد. سپاهيان ايران که به دروازه هاي قسطنطنيه رسيده بودند دستور بازگشت دريافت کردند. در آن زمان نه تنها ارتش ايران، بلكه طوايف آلوار و اسلاو نيز از شمال، قسطنطنيه را تهديد مي كردند.
سپاه ديگر ايران پس از تصرف همه فلسطين از جمله اورشليم (بيت المقدس)، صليب اصل را از اين شهر به تيسفون فرستاد.
فوکاس که يک افسر ارتش روم شرقي بود در سال 602 ميلادي با نوعي کودتا، موريس Maurice امپراتور وقت را برکنار و برجايش نشسته و 8 سال زمامداري کرده بود. فوکاس پس از پيروزي در کودتا موريس و پسرش را اعدام کرده بود.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#387
Posted: 6 Nov 2015 12:21
جنگ انگلستان با ايران بر سر هرات و جداکردن اين منطقه هزاران سال ايراني از پيکر ايران
ششم نوامبر سال 1856 ميلادي ــ شش روز پس از اعلان جنگ انگلستان به ايران بر سر هرات [که یکم نوامبر صادر شده بود]، نيروهاي انگليسي مستقر در هند با سی کشتی نیروبر و هفت رزمناو عازم جنگ با ايران شدند. این نیرو مرکب از چند لشکر انگلیسی ـ هندی و گروهانهای مهندس و مین گذار از مدرس و بمبئی (مومبای) عازم ایران شدند. اين عمليات ضد ايران را سرلشکر «سِر جيمز آوترام James Outram» فرماندهي مي كرد. [ژنرال اوترام قبلا در جنگ با افغانها شرکت کرده بود، منطقه سِند و شهر لوکنو را تصرف و شورش مسلحانه ضد انگليسي هندیان را سرکوب کرده بود]. در آن زمان لُرد «پالمرستون» نخست وزير انگلستان بود.
طرح عملیات نظامی براین پایه تنظیم شده بود که نیمی از نیروی اعزامی منطقه بوشهر را مورد حمله قراردهد و به سوی شیراز پیش برود و نیم دیگر پس از تصرف جزیره خارک وارد اروندرود شود، محمره (خرمشهر)را تصرف و از اینجا به سمت اهواز پیش براند تا دولت تهران حاضر به متارکه جنگ شود. به سرتیپ هنری هاولاک H. Havelock فرمانده نیروهای مامور تعرض به خوزستان توصیه شده بود که در جریان زد و خورد کاری کند که نبرد به بین النهرین (عراق امروز) کشانده نشود و امپراتوری عثمانی تحریک نگردد که برای تثبیت مرزهای خود در بین النهرین آماده کمک به دولت تهران است. خارک در چهارم دسامبر 1856 تصرف شد. خرمشهر از 19 مارس 1857 زیر آتش ناوهای انگلیسی که وارد اروندرود شده بودند قرارگرفت و نبرد انگلیسی ها با مدافعان خرمشهر به فرماندهی خانلرمیرزا تا 27 مارس ادامه یافت و تلفات سنگین بود. طبق گزارش خانلرمیرزا که انگلیسی ها آن را نادرست اعلام کرده اند در منطقه خرمشهر بیش از 1500 انگلیسی ـ هندی کشته شدند. انگلیسی ها خودرا برای پیشروی به سوی اهواز آماده می کردند که خبر رسید دو دولت در پاریس بر سر هرات سازش کرده اند.
آن دسته از نیروهای انگلیسی که عازم بوشهر شده بودند پس از گلوله باران شدن بندرگاه و سواحل اطراف آن نهم دسامبر 1856 از کشتی ها پیاده شدند و روز بعد وارد گوشه ای از شهر شدند که فاقد دفاع موثر بود. تعرض انگلیسی ها به منطقه بوشهر به آسانی خوزستان نبود. تصرف بوشهر تا یکم ژانویه 1857 تکمیل نشد. دو روز پس از ورود انگلیسی ها به حاشیه بوشهر، ژنرال آوت رام نقشه پیشروی به سوی شیراز را ترسیم کرد که به او خبردادند که مردم منطقه (غیرنظامیان) آماده دفاع خودجوش شده اند و چهارهزار نفر از آنان راهها و گردنه های منطقه را بسته و سنگربندی کرده اند. آوت رام افراد سه لشکر را مامور کرد که از طریق برازجان عازم شیراز شوند. پنجم فوریه 1857 غیرنظامیان منطقه در خوشاب انگلیسی ها را متوقف و درهم شکستند. ارتفاعات در کنترل داوطلبان ایرانی بود. آوت رام دستور عقب نشینی به بوشهر را داد که داوطلبان در جریان آماده شدن انگلیسی ها برای بازگشت، اردوگاه آنان را تصرف کردند. در عملیات تصرف اردوگاه هشتصد داوطلب شرکت داشتند. به این ترتیب، تعرض انگلیسی ها در منطقه فارس موفقیت نداشت و گفته شده است که خودکشی دو تن از افسران انگلیسی به همین دلیل بوده است.
انگلیسی ها به این دلیل حاضر به جنگ با ایران در منطقه هرات و لشکرکشی از طریق افغانستان نشدند که تجربه نخستین جنگ انگلستان با پشتونهارا در ذهن داشتند و می دانستند که ممکن است مورد شبیخون آنان قرارگیرند. به علاوه سازش ایرانیان با پشتونها که هزاران سال ملت واحدی را تشکیل می دادند قابل پیش بینی بود. تاجیکهای افغانستان هیچگاه راضی به جدا شدن از ایران نبوده اند.
دولت وقت تهران شاید بدون اطلاع از جزئیات دفاع از منطقه بوشهر به اندیشه حل مسئله هرات و مناطق تاجیک نشین اطراف آن از راههای دیپلماتیک افتاد و مذاکراتی در این زمینه میان سفیران ایران و انگلستان در استانبول (پایتخت امپراتوری عثمانی) انجام و در پاریس دنبال شد که دولت تهران را مجبور به صرف نظر كردن از هرات ساختند كه قرنها حاكم نشين خراسان و زادگاه شاه عباس و يكي از مراكز فرهنگ و ادب ايران بوده است.
انگليسي ها در سال 1855در پيشاور با دوست محمدخان (افغان) قرارداد صلح امضاء كرده بودند و سياستشان براين بود كه يك افغانستان [اسما] مستقل ولی تحت نفوذ انگلستان كه حايل (Buffer) ميان آسیای میانه روسيه و هند انگلستان باشد به وجود آيد. انگليسي ها با ادامه يکپارچه بودن ايرانزمین كه دربار تهران متمايل به دولت روسيه بود مخالف بودند و به همين سبب هرات و نواحي ديگر (تاجيک نشين) افغانستان و همچنين بخش شرقي بلوچستان (مکران) را از ايران جدا كردند و پشتون هارا هم با ترسيم خط (مرز) دوراند (دورند) تجزيه و از هم جدا ساختند که اينک 29 ميليون نفر از آنان در پاکستان بسر مي برند و ....
واگذاری هرات طبق قرارداد پاریس مشروط است. یکی از این شرایط قرارداد واگذاري هرات و مناطق غرب افغانستان این است که اگر ایران از ناحیه مناطق از دست رفته (غرب افغانستان) احساس خطر کند و تهدید شود می تواند به آنجا لشکر بکشد و مستقر شود. قرارداد پاریس را رئیس جمهور وقت فرانسه به عنوان شاهد آن امضا کرده است.
به اظهار مورخان، همین شرط از زمان موافقت دولت لندن با استقلال افغانستان در نيمه اول قرن بیستم، براي اين دولت نگرانی آور شده بود و چاره را در اين ديد که در دهه 1930 دو کشور (ايران و افغانستان) را وادار به امضاي يک قرارداد عدم تجاوز با يکديگر کند. با وجود اين، نگراني لندن و اينک بلوک غرب از اين ناحيت ظاهرا پايان نيافته است بويژه که در نيمه دوم قرن بيستم دو بار دولت کابل ابراز تمايل به ايجاد يک کنفدراسيون مرکب از ايران و افغانستان کرده بود.
افغانستان» نامي است كه انگليسي ها بر ايران خاوري گذارده اند.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#388
Posted: 6 Nov 2015 12:23
يک مهندس ایرانی در 1978 شنود و کنترل انسان از راه دور را پیش بینی کرده بود
شنود و کنترل از راه دور و نامرئی این روزها (سال 2013) خبر روز رسانه ها است. یک مهندس ایرانی 35 سال پیش از اين از چنین وضعیتی خبر داده بود.
مهندس علیرضا صدیق ـ در سال 1357 = 1978 سی و چهارساله و متولّد تهران که 12 سال در انگلستان فیزیک و الکترونیک تحصیل کرده بود به مطبوعات تهران گفته بود که از طریق سیستم های پیشرفته و امواج ویژه می شود افکار و حرکات افراد مورد نظر را کنترل کرد و آنان را به افرادی غیر ارادی تبدیل و وادار به انجام کارهای مورد نظر کرد.
به گفته او، این تکنیک با پیشرفت های تکنولوژی و دیجیتال رو به کمال می گذارد به گونه ای که خانه، دفتر، مکالمات و مکاتبات افراد مورد نظر را از راه دور می شود زیر نظر داشت و مشاهده کرد. با هر مانیتور (تلویزیون و کامپیوتر و ...) می توان صدا و تصویر فردی را که با آن کار می کند به دست آورد و از حرکات و اظهارات او در آن محیط (اطاق) اطلاع حاصل کرد. به علاوه، هر حرکت هر شخص و هر انتقال میان مغز و جسم از طریق عصب را که فرکانس خاص دارد می توان به دست آورد و فرد را از راه دور کنترل کرد و زیر نظر داشت و از این طریق حتی برخی از حواس او مثلا حس بینایی و حس بویایی وی را کاهش داد و یا خواب آلوده و بی علاقه بکار و یا خیالباف کرد و از تفکر عادی خارج ساخت.
مهندس صدیق که 9 سال پس از برقراری نخستین تماس کامپیوترها از راه دور (آرپانِت Arpanet) و 12 سال قبل از ساخت «براوزرBrowser» و پیدایش اینترنت (دبلیو دبلیو دبلیو) و 27 پیش از آغاز بکار سوشِل نِت وُرک ها (تویتر، فیس بوک و ...) ساخت آنها را پیش بینی کرده و گفته بود این وسایل فرهنگ و رسوم افراد را تغییر خواهند داد و شکل دیگری به باورها، روش زندگی و هدف های انسانی می دهند و ... و تغییر انسان یعنی تغییر تدریجی نحوه حکومت بر آن.
29 سال پیش از مهندس صدیق، جورج اوروِل Orwell در کتاب خود: «سال 1984» و به صورت داستان، شنودهای امروز و کنترل انسان و مشاهدات از راه دور را پیش بینی کرده بود که پیش بینی اورول و اظهارات مهندس صدیق ـ هر دو ـ تحقق یافته است.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#389
Posted: 6 Nov 2015 12:25
تغيير نام اماکن و معابر، گاهي هم خودسرانه ـ نام کوروش بنيادگذار کشور ايران را از خيابان شميران برداشتند و سر ازمجسمه فردوسي جدا کردند!
در ادامه تجديد نام اماكن و معابر، در اين روز در آبان 1358 (9 ماه پس از انقلاب) خيابان «تخت جمشيد» به آيت الله طالفاني و ميدان ارگ به 15 خرداد تغيير يافت. نام كوروش بزرگ بنيادگذار ايران و مرد محبوب جهانيان، شاه عباس يکم كه دو بار با پاي پياده از اصفهان به زيارت مشهد رفته بود و پدر بزرگش شيعه اثني عشري را مذهب رسمي ايران اعلام داشته بود و نادر شاه ـ ناپلئون شرق ـ که شرطِ آشتي با عثماني را به رسميت شناختن شيعه قرارداده بود قبلا از سه خيابان تهران برداشته شده بود. برخي از اين تغيير نامها خودسرانه بود براي مثال: به تصميم مدير مدرسه اي در كوي نيروي هوايي (شرق تهران)، نام يعقوب ليث صفاري ـ قهرمان استقلال وطن با آن همه فداکاري كه خوزستان را از چنگ خليفه عباسي خارج ساخت، مانع ادامه مهاجرت قبايل عرب به آنجا شد و همانجا درگذشت و ما از نفت آن منطقه بهره مي بريم و قسمتي از نانمان از آنجاست ـ از اين مدرسه حذف شد! و .... پيش از کوروش، کشوري که ايران خوانده مي شود چندين کشور بود از ماد، عيلام، پارت (پارثوا) تا سيستان، هيرکانيا و ... که در حال نزاع و جنگ با يکديگر بودند.
در همان روزهاي اول پيروزي انقلاب، سر ِمجسمه فردوسي را در ميداني در تهران که به نام اوست قطع کرده بودند و تابلو هاي نام حافظ و خيّام را از روي خيابانهاي تهران برداشته بودند. احتمالا قطع سر مجسمه فردوسي که بعدا مرمت شد اين بود که نام کتابش را شاهنامه گذارده بود، حال آن که منظور فردوسي ـ که يک شيعه مذهب بود و سُنّي ها اورا رافضي مي خواندند ـ از بکار بردن واژه شاهنامه، «تاريخ» بود که «تاريخ» واژه اي عربي است. شاهنامه فردوسي تاريخ ايران به زبان شعر است و وي کوشيده است که از واژه هاي بيگانه استفاده کمتري شود. همچنين احتمالا برداشتن تابلو هاي حافظ و خيام از روي خيابانها اين بود که در اشعار خود واژه «شراب» را بکار برده بودند. اين تابلوها بعدا بارديگر در جاي خود نصب شدند. به گفته انديشمندان، فراموش کردن گذشته خالي از خطر نيست و تاريخ يک ملت است که به تحکيم اتحاد کمک مي کند.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#390
Posted: 7 Nov 2015 10:49
يك روز درخشان در تاريخ ايرانيان؛ روزي كه ايران بارديگر ابر قدرت جهان شد
هفتم نوامبرسال 260 ميلادي در شهر تيسفون (مدائن ــ 36 کيلومتري جنوب بغداد امروز) شاپور يكم، رئيس وقت كشور ايران از دودمان ساساني، در مراسمي در برابر والرين (پوبليوس ليسينيوس والريانوس) امپراتور روم و ژنرالهايش كه بر دست و پايشان زنجير بود؛ ايران را تنها ابر قدرت جهان اعلام كرد. والرين و ژنرالهايش درجنگ به اسارت ايران در آمده بودند و اين روز نه تنها يكي از روزهاي درخشان تاريخ ميهن گرامي ما، بلكه همه مشرق زمين است.
براي اين كه ايرانيان اين پيروزي خود را فراموش نكنند و جهانيان براي هميشه عظمت ايران را در نظر داشته باشند و مشرق زميني ها خود را مديون توان ارتش ايران بدانند، به خواست شاپور يكم منظره به زانو نشستن والرين مغرور در برابرش را در چند نقطه در ايران بر سنگ تصوير كردند كه تا ابد باقي بماند، و مانده است.
در پي مراسم هفتم نوامبر، شاپور يكم هزاران اسير رومي را به خوزستان فرستاد تا در ساخت سد شادروان و پل شوشتر بكار گمارده شوند.
شرح اين پيروزي نظامي درخشان ايرانيان را «مارسليوس» كه خود ناظر صحنه هاي آن بوده برنگاشته است. به نوشته ادوارد گيبون، اين شكست شيرازه امپراتوري روم را از هم گسيخت و آغاز پايان اين امپراتوري و تجزيه آن قرارگرفت.
شاپور يكم قبلا نيز «گرديانوس سوم» امپراتور روم را كه به ايران لشكر كشيده بود در جنگ سال 246 ميلادي شكست داده بود. اين شكست چنان بر افسران رومي گران آمده بود كه در حال عقب نشيني بر سر «گرديانوس سوم» ريختند و اورا كشتند و فيليپ را بر جاي او نشاندند كه فيليپ با پرداخت پانصد هزار سكه طلا به ايران، موافقت شاپور را به ترك مخاصمه جلب كرد و نيروهاي رومي را به اروپا باز گردانيد. گرديانوس به منظور جبران شكست نيروهاي رومي از اردشير پاپكان (پدر شاپور يكم) در جنگ سال 238 ميلادي با شاپور كه بر جاي پدر نشسته بود وارد جنگ شده بود. سناي روم اصرار به خفه كردن ناسيوناليسم ايراني كه بار ديگر با بپاخيزي اردشير ساساني ظاهر شده بود در نطفه داشت كه موفق نشد و اين ناسيوناليسم تا اواخر دوران ساسانيان دوام داشت.
فيليپ نيز پس از بازگشت به «رم» به خاطر تحقير امپراتوري و دادن باج به شاپور ترور شد و سناي روم والرين را به امپراتوري انتخاب و مامور جنگ با ايران و گرفتن انتقام شكستهاي گذشته كرد كه در جنگ سال 260 خود او هم به اسارت ارتش ايران درآمد و با ژنرالهايش به تيسفون منتقل شد.
مورخان تاريخ قرون قديم متفق القول نوشته اند كه «ناسيوناليسم ايراني» جنگهاي دوران ساسانيان را برنده شد، و هنر بزرگ شاهان ساساني اين بود كه نگذارند «ناسيوناليسم ايراني و نيروي خيره كننده آن» ضعيف شود.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه