ارسالها: 2517
#41
Posted: 22 Dec 2012 18:02
«خور روز» و «دي گان» - روز برابري انسانها در ايران باستان و روز سپردن تعهد به کشت نهال سرو
«يكم ديماه» از 1738 سال پيش از ميلاد «دي گان» يلدا = ميلاد و «خور روز» ناميده شده است که به زعم ايرانيان باستان روز تولد دوباره خورشيد پس از بلندترين شب سال بوده است. سال 1738 قبل از ميلاد (3746 سال پيش) را يک تقويم ويژه پارسيان هند (زرتشتيان ايراني که پس از حمله اعراب مسلمان در سده هفتم ميلادي جلاي وطن کردند و به هند رفتند و در آنجا ماندگار شده اند) به دست داده است. ايرانيان باستان که با نگراني از طولاني بودن شب و ترس از بازنيامدن خورشيد تا سپيده دم در کنار يکديگر بيدار مي نشستند و خود را سرگرم مي کردند تا اندوه ظلمت را فراموش کنند روز پس از آن شب (يكم دي ماه) را كه «خور روز» زادروز خورشيد و «دي گان» مي خواندند به استراحت مي پرداختند و تعطيل عمومي بود. در اين روز عمدتا به اين لحاظ از كار دست مي كشيدند كه نمي خواستند احيانا مرتكب بدي كردن بويژه دروغ گفتن شوند كه ارتكاب هر كار بد هرچند كوچك در روز تولد خورشيد گناهي بزرگ شمرده مي شد. آيين هاي شب يلدا (شب چله - طولاني ترين شب سال) از هزاره دوم پيش از ميلاد تا به امروز تقريبا به همان صورت در ايران زمين - صرف نظر از مرزبندي ها تحميلي دو قرن گذشته - هر سال برگزار مي شود.
«خور روز يكم دي ماه» در ايران باستان درعين حال روز برابري انسانها (حقوق بشر) بود. در اين روز همگان از جمله شاه لباس ساده مي پوشيدند تا يكسان به نظر آيند و كسي حق دستور دادن به ديگري را نداشت و كارها داوطلبانه انجام مي گرفت نه تحت امر. در اين روز جنگ كردن و خونريزي شکار و حتي كشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود.
يکي از آيين هاي ويژه «دي گان» اين بود که ايرانيان در اين روز در برابر درخت سرو که به آن به چشم مظهر مقاومت در برابر تاريكي و سرما مي نگريستند مي ايستادند و قول مي دادند كه تا سال بعد دست کم يك نهال سرو ديگر كشت كنند و جنبش هاي حفظ محيط زيست که از قرن بيستم در همه جا بپاخاسته اند از اين کار ايرانيان باستان تمجيد فراوان مي کنند و به منش آنان احترام مي گذارند. کشت درخت سرو و كاج اينک دارد یک روال جهاني مي شود. [در عيد ميلاد مسيح = کريسمس هم که 3 روز پس از روز يلداي ايرانيان است تزيين عمارات و مراسم با کاج و سرو صورت مي گيرد].
بايد دانست که زبانشناسان واژه «ديday» به معناي روز را گرفته شده از دي ماه ايرانيان مي پندارند. زبان انگليسي يك زبان گِرمانيك (ريشه آلماني) و خويشاوند زبان فارسي است.
تذکري از بانو روشن لهراسب پور:
از موبد فقيد رستم شهرزادي نقل کرده اند که گفته بود که در عهد باستان ««دي» اشاره به خدا هم بوده است و زرتشتيان نيز بر همين باورند.
نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#42
Posted: 22 Dec 2012 18:07
«تيرداد» يكم در زادروز خورشيد در شهر دامغان بر تخت پادشاهي نشست و اطمينان داد که اشغالگران را به مديترانه بريزد
22 دسامبر سال 247 ميلادي در«خور روز» زادروز خورشيد و روز نويدهاي بزرگ تيرداد يكم دومين شاه ايران از دودمان اشكانيان در شهر صد دروازه (دامغان) بر تخت پادشاهي نشست و به مردمي كه در اين مراسم شركت كرده بودند اطمينان داد كه تا روزي كه همه عوامل بيگانه (سلوكي ها ــ جانشينان اسكندر) را به درياي مركزي (مديترانه) نريزد آرام نخواهد گرفت.
پس از اين مراسم تيرداد در همان روز نيرو به هيرکانيا (گرگان) فرستاد تا فرماندار آنجا را كه شنيده بود با سلوكيها تماس گرفته تنبيه كنند كه اين دستور اجرا شد.
اشك اول سر دودمان اشكانيان شهر «نسا» را پايتخت خود قرار داده بود و در طول حكومت خود در نزديكي (مجاور) آن شهر تازه اي ساخت كه به نام او «اشك آباد» ناميده شده است كه اينك پايتخت جمهوري تركمنستان است. معلوم نيست كه از چه زمان اين نام در محدوده ايران کوچک شده امروز «عشق آباد» تلفظ مي شود ـ در کشورهاي ديگر اشگ آباد. تزارها كه در قرن 19 و پس از تصرف قفقاز ايران مناطق شمالي و شمال شرقي خراسان امروز را ضميمه قلمرو خود كرده بودند خواهان رواج اين تلفظ نادرست (عشق آباد!) در ايران بودند تا توده هاي ايراني متوجه سابقه تاريخي اين شهر نشوند و از خود ندانند. در همان قرن انگليسي ها هم نقاط شرقي خراسان از جمله حاكم نشين قديمي آن و شاهزاده نشين ايران شهر هرات را از ايران جدا كردند تا روسها به منطقه فرارود (و اينک شامل سه کشور) اکتفا کرده و به سوي هندوستان (در آن زمان هندوستان انگليس) پيشروي بيشتري نكنند! و در نتيجه خراسان بزرگ کوچک شد
نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#43
Posted: 22 Dec 2012 18:13
اوضاع درهم ايران در سال 1290 (1911 ميلادي) - اشاره اي به چند نمونه
در اوج مرافعات مشروطه خواهان و مخالفان حكومت پارلماني و قهر و آشتي ناصر الملك (نايب السلطنه وقت) با مجلس و لشكر كشي سالارالدوله پسر مظفرالدين شاه و مدعي سلطنت به كرمانشاه روسها رقيب استعماري سرسخت انگليسي ها از خرابي اوضاع سوء استفاده كردند و از 22 دسامبر سال 1911 (يكم دي ماه 1290) در بسياري از شهرهاي منطقه تحت نفوذ شان به قلع و قمع مخالفان خود و هواداران انگلستان دست زدند در تبريز عده اي را به دار كشيدند و چند تن ديگر را به تنور افكندند به گونه اي كه معاون والي ايالت (معاون استاندار) و فرمانده پادگان تبريز از ترس جان به كنسولگري انگلستان پناهنده شدند.
در مشهد و رشت هم روسها زمام امور را خود به دست گرفتند. در اين گير و دار در تهران نيز ناصر الملك مجلس را منحل كرد و چون نمايندگان حاضر به خروج از ساختمان بهارستان نبودند به نظميه (پليس تهران) متوسل شد و رئيس پليس پس از اخراج نمايندگان از ساختمان بر در ورودي مجلس (در ميدان بهارستان) يك قفل بزرگ زد و....
نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#44
Posted: 23 Dec 2012 16:19
ايران در ديماه 1294 ـ بازي هاي انگليسي ها ـ نبرد شهريار ـ مقايسه وضعيت ايران در دو جنگ جهاني ـ درسي بزرگ براي ايرانيان
ايران دي ماه 1294 هجري خورشيدي (دسامبر 1915 و ژانويه 1916 ميلادي و در جريان جنگ جهاني اول) را با حملات واحدهاي نظامي روسيه به اطراف تهران فعاليت كميته دفاع ملي و مهاجرت نمايندگان مجلس هواداران ايراني آلمان و گروهي از روشنفكران به اصفهان و كرمانشاه آغاز كرده بود و ناآرام و نامطمئن بود زيرا كه ارتشي نيرومند براي دفاع از خود نداشت. مهاجرت رجال به كرمانشاه به منظور برخوردارشدن از حمايت عثماني (تركيه) متحد آلمان بود كه بين النهرين (عراق امروز) گوشه اي از آن امپراتوري را تشكيل مي داد. غافل از اين كه اين كار بهانه تازه اي به انگليسي ها كه از پيش نقشه بالا كشيدن نفت عراق را كشيده بودند خواهد داد تا نيرو وارد عراق كنند
در دو روز اول و دوم دي ماه نيروهاي تازه نفس روسيه كه به بهانه جلوگيري از گسترش نفود آلمان در ايران تا حومه تهران پيشروي كرده بودند در رباط كريم شهريار با ژاندارمها افراد مسلح «كميته دفاع ملي» و ايرانيان داوطلب كه اسلحه برداشته بودند درگيري داشتند كه اين زدو خوردها با پيروزي روسها به پايان رسيد و ايرانيان تلفات سنگين متحمل شدند و دلايل عمده آن ناهماهنگي دفاع گران در جريان زدوخورد و نداشتن اسلحه سنگين بود. روسها باوجود پيروزي در نبرد رباط كريم شهريار وارد تهران نشدند. با شكست مدافعان تهران و عقب نشيني به شهر رجالي كه به قم مهاجرت كرده بودند و نيز اعضاي كميته دفاع ملي از آنجا عازم اصفهان و كرمانشاه شدند. همزمان مردم معمولي نيز در اصفهان كرمان و شيراز به كنسولگري هاي انگلستان كه متحد روسيه در جنگ جهاني اول بود حمله بردند و چند انگليسي را كشتند زخمي كردند و يا ربودند. اين وضعيت به حكمران انگليسي هند بهانه اي را در انتظار آن بود داد تا يك نيروي نظامي تازه به فرماندهي ژنرال «پرسي سايكس» باكشتي روانه ايران سازد. مستوفي كه اين وضعيت را ديد از رياست وزراء كناره گيري كرد، فرمانفرما جاي اورا گرفت و به ديپلماتهاي آلماني كه در قم با رجال مهاجر ملاقات كرده بودند اخطار كرد كه از آن پس از تهران خارج نشوند و آلماني هايي را كه در ايران به وجودشان نياز نيست خارج سازند.
Sir Percy Sykes
در اين ميان براي تضعيف روحيه دولت و در نتيجه اطاعت از دستورهاي انگلستان و روسيه عوامل اين دوكشور كاركنان ادارات دولتي ايران را كه مواجب ماهانه آنان عقب افتاده بود تشويق به متحصن شدن در سفارتخانه ها و كنسولگري هاي اين دو كشور مي كردند و عده اي از كارمندان هم متحصن شدند! كه «تاريخ» مهر خيانت بر چهره آنان زده است.
اگر رويدادهاي دي ماه 1294 را با وقايع مرداد و شهريور 1320 مقايسه كنيم خواهيم ديد كه ايرانيان در آن سال با دست خالي و با اين كه ميهنشان به صورت دو منطقه نفود درآمده بود با همه امكاناتي كه دراختيار داشتند از وطن خود دفاع كرده و جان داده بودند. در شهريور 1320 ايرانيان با اين كه داراي يك ارتش صدها هزارنفري با انضباط بودند به دليل خيانت و خريداري شدن پاره اي از ژنرالها و رجال سياسي موفق به دفاع نشدند و اين درس را انگليسي ها از دي ماه 1294 گرفته بودند كه چگونه بموقع از اشخاص مستعد به خيانت كردن بهره برداري كنند و ارتش در حساسترين لحظه مرخص شود و كميته دفاع ملي هم به وجود نيايد!.
نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#45
Posted: 23 Dec 2012 16:25
مشاهدات حقیقت یاب فرانسوی از 2 سال اقامت خود در اصفهان ـ انگيزه هاي درويش شدن کبود کردن پيشاني و ... از ديدگاه او
«فرانسوا پتی دو لا کروا Francois Petis de la Croix» دیپلمات و پژوهشگر فرانسوی عصر لوئی چهاردهم 23 دسامبر 1674 (زمان سلطنت شاه سلیمان صفوی) وارد اصفهان شد و دو سال در این شهر ماند و درباره ادبیات طرز حکومت و رفتار ایرانیان مذهب درویشی و حتی غذای ایرانی مطالعه و با خود کتابهای دستنویس متعدد از جمله شاهنامه مثنوی ظفرنامه (تاریخ امیرتیمور تالیف شرف الدین علی یزدی) و ... را به فرانسه برد و به کتابخانه اختصاصی «ژان باپتیست کلبر» مرد نیرومند و اصلاحگر وقت فرانسوی داد. افتادن قشم به دست هلندی در زمان اقامت کروا در اصفهان (سال 1675) اتفاق افتاد.
نظرات «پتی دو لا کروا» درباره ایرانیان وقت جالب و تأمل برانگیز است. وی که بر زبانهای فارسی عربی و ترکی مسلط بود و کتب متعدد شرق را ترجمه کرد و تفسیر نوشت قبلا همانند پدرش مترجم عربی دربار سلطنتی فرانسه بود و اندرزهای او به پادشاه و نيز کلبر استقرار فرانسه را در شمال افریقا میسر ساخت و گزارش او از اوضاع ایران آسیای جنوبی و عثمانی به عقد یک پیمان میان لوئی 14 و شاه سلطان حسین انجامید و بر شدت فعالیت کمپانی هند شرقی فرانسه افزود و نیز سرمایه گذاری بیشتری در نیروی دریایی و ناوگان بازرگانی فرانسه بعمل آمد. کروا از شرق مدیترانه و عثمانی (ترکیه) نیز دیدار «حقیقت یاب» کرده بود.
وی درباره درویش های وقت ایران گفته است که رفتار این درویش ها که بمانند سپاهي به جنگ می روند! (به حکم شاه) آدم زنده می خورند و بعضا زندگانی مرفه دارند با اصول تصوف که ما خوانده ایم تفاوت بسیار دارد. نشان درویش بودن آنان تنها گذاشتن سبیل پرپشت و موی بلند و بر دوش گرفتن کشکول و تبرزین است. چون پادشاهان اولیه صفویه خودرا درویش هم خطاب می کردند، در آن عهد درویش بودن امتیاز داشت. به ادعای مفسران مطالب کروا درویشی در عهد صفویه یک حرفه شده بود.
از کروا (تلفظ انگلیسی کرویکس) نقل شده است که گفته بود شنیدم و دیدم که برخی برای جلب اعتماد و اثبات مذهبی بودن هنگام سجود آنقدر پیشانی خودرا بر مهر نماز می سایند تا کبود شود و دیگران با مشاهده این کبودی به آنان اعتماد می کنند که از شیعیان مؤمن هستند و دارای انصاف و مروت و مرد اخلاق و انسانیت. همچنین [ایرانیان عهد صفویه و پس از مذهب رسمی اعلام شدن شیعه در آغاز قرن شانزدهم] تلاش دارند که بارفتن به زیارت مشهد و کربلا کلمات کربلایی و مشهدی بر اسم خود بیفزایند تا دیگران نسبت به آنان اعتماد کنند و امانت بسپارند.
انتشار همین مشاهدات جهانگردان اروپایی آن دوران پیدایش اصطلاح لفظی «شیعه صفوی» را سبب شده بود. در برابر شیعه علوی (توجه به باطن و عمل دقیق به دستورات و اخلاقیات اسلامی) است.
نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#46
Posted: 24 Dec 2012 16:50
كريمخان زند امپراتور هند را كه به انگلستان امتياز داده بود تقبيح كرد
براي كريمخان «خليج فارس» در اولويت قرار داشت
24 دسامبر سال 1765 ميلادي كريم خان زند رئيس وقت كشور ايران در دفتر كار خود در شيراز (موزه پارس امروز) به منشي اش گفت كه نامه اي به «شاه عالم» امپراتور هند بنويسد و اين اقدام اورا كه به انگليسي ها امتياز و اختيار داده است تقبيح و محكوم كند.
بنويسد كه اجازه داد و ستد در بندر بله ولي امتياز و اختيار نه.
كريمخان به منشي اش تاكيد كرده بود كه نامه همان روز بايد به مهر و امضاي او برسد و ارسال شود. در آن روز كريم خان خشمگين به نظر مي آمد، كه در او اين حالت به ندرت ديده مي شد.
«شاه عالم» امپراتور وقت هند به كمپاني هند شرقي انگلستان در منطقه بنگال اختيارات ديواني (اداري ــ حكومتي) و امتياز كشت خشخاش و توليد ترياك و حقوق ديگر داده بود. كريمخان كه نظر به گسترش بازرگاني خارجي داشت دو سال پيش از آن (سال 1763 ) به بازرگانان انگلبسي اجازه داده بود كه در بوشهر ـ به كار داد و ستد مال التجاره بپردازند.
كريمخان كه از سال 1749 تا 1779 بدون اينكه اجازه دهد عنوان شاه بر او بگذارند بر ايران حكومت كرد براي خليج فارس و جزاير آن و امور مربوط اولويت قائل بود. وي اخراج هلندي ها به سركردگي «كتيپ هاوزن» از خارك به زنجير كشيدن شيخ سلمان بني كعب تصرف بصره در سالهاي 1773 و 1775 و ... را در همين راستا انجام داد.كريمخان با اينكه قول امضاي يك پيمان امنيت مشترك با روسيه را به اين دولت داده بود از تنظيم پيمان شانه خالي كرد زيرا مي ترسيد كه پس از مرگ او روس ها از مفاد پيمان سوء استفاده كنند.
كريمخان كه يكي از ژنرال هاي نادرشاه و يك پارس اصيل از طايفه زند قبيله «لر ــ بختياري» بود در پي قتل نادر در توطئه دهم ژوئن سال 1747 در فتح آباد قوچان با يك رشته جنگ با ژنرالهايي كه قصد تجزيه کشور را داشتند و جانفشاني هاي ديگر مانع اين عمل شد و يكپارچگي ايران را حفظ كرد و سپس دست به آباداني فراوان زد. وي هيچيك از مغلوبان را مجازات نكرد و دشمناني را كه درجنگ مقتول مي شدند با تشريفات رسمي و عزاداري كامل به خاك مي سپرد.
نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#47
Posted: 24 Dec 2012 16:55
روزي که رضاشاه پهلوي وزارت دربار را منحل كرد
رضاشاه پهلوي در پي بي اعتماد شدن نسبت به تيمور تاش وزير دربار سوم دي ماه سال 1311 هجري خورشيدي (24 دسامبر 1932) وي را بر كنار و وزارت دربار را هم منحل كرد.
رضاشاه در توجيه اقدام خود وزارت دربار را دستگاهي زائد و پرهزينه اعلام داشت و دستور داد كه از آن پس نامه هاي ارسالي مردم از طريق يك منشي نظامي به اطلاع وي برسد. از همين روز تيمورتاش درخانه اش عملا بازداشت بود (حصر خانگي).
نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#48
Posted: 25 Dec 2012 18:24
روزي كه حسنك متهم شد
25 دسامبر سال 1030 ميلادي (سال 409 هجري خورشيدي) دربار غزنويان حسنك وزير (ابو علي حس بن محمد ميكال ) را متهم كرد كه پيرو اسماعيليه است.
پس از تكرار اين اتهام و پر شدن گوش مردم حسنك بعدا بازداشت و اعدام شد و جسدش هفت روز بر بالاي دار بود.
نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#49
Posted: 25 Dec 2012 18:28
خريد دستگاه ضرب سكه براي ايران از بروكسل
25 دسامبر 1834 دولت وقت ايران يك دستگاه ضرب سكه از اروپا (بروكسل) خريداري كرد تا سكه ها داراي شكلي زيباتر و صد درصد يكنواخت باشند تا هنگام داد و ستد نياز به توزين آنها نباشد. اين دستگاه كه تصميم به خريد آن در آخرين سال حيات فتحعلي شاه قاجار داده شده بود نخستين ماشين ضرب مسكوك است كه از اروپا براي ايران خريداري شده بود. مي دانيم كه ايران از زمان داريوش بزرگ داراي پول ملي (سكه داريك) شده بود و نخستين كشور جهان بود كه نظام پولي داشت.
فتحعلي شاه در همان سال در 68 سالگي در اصفهان درگذشت و در قم مدفون شد و با اين كه فرزندان متعدد داشت به توصيه او نوه اش محمد ميرزا پسر عباس ميرزا را بر جايش نشانيدند. عباس ميرزا كه وليعهد بود قبلا فوت شده بود.
نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 2517
#50
Posted: 25 Dec 2012 18:29
روزگاري که ايران صادر کننده برنج بود
25 دسامبر 1953 ( 1332 ) چند بازرگان ژاپني براي خريدار 25 هزار تن برنج از ايران وارد تهران شدند. روسها قبلا هفت هزار تن برنج چمپا بر پايه معاملات تهاتري ( كالا با كالا ) از ايران خريداري كرده بودند. در آن زمان ايران از صادرات كنندگان برنج بود. در همين روز از همين سال دولت وقت (زاهدي) كه در آستانه از سرگيري فروش نفت بود و پيش بيني مي كرد كه از اين رهگذر هر سال 90 ميليون پاوند انگليسي ( كمتر از يك صدم درآمد امروز ايران از نفت) درآمد ارزي داشته باشد ارزش برابري دلار را كه متوسط نرخ مبادله آن در زمان حكومت دكتر مصدق 75 ريال بود در 90 ريال ( 9 تومان و حدود يك صدم بهاي امروز ) تثبيت كرد تا بتواند هزينه هاي دولتي از جمله حقوق كارمندان را بپردازد و قول داد كه به محض بهبود وضعيت جمع آوري ماليات ها و كفايت خزانه آن را به هفت تومان كاهش و در اين نرخ تثبيت كند.
نام مولف:نوشیروان کیهانی زاده
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7