ارسالها: 3119
#491
Posted: 3 Dec 2015 08:28
دیدار Rafael Correa رئیس جمهور اکوادور از ایران
رافائل كري آ (كوريا) رئيس جمهور مستيسو Mestizo (دورگه ـ اروپايي و بومي = Amerindian) اكوادور، اقتصاددان بنام آمريكاي لاتين و مسلط بر زبانهاي اسپانيايي، انگليسي، فرانسه و بوميان آندز سوم دسامبر 2008 عازم دیدار از ایران شده بود. وی قبلا چندبار اعلام کرده بود که قصد گسترش همكاري هاي نفتي، صنعتي، امور ساختماني و مبادلات بازرگاني با ایران را دارد. رافائل کوریای متمايل به سوسياليسم که در بلژیک تحصیل اقتصاد کرده و از دانشگاه ایلی نوی آمریکا در این رشته دکترا گرفته است از 15 ژانويه 2007 زمام امور كشور 14 ميليوني اکوادور Equador واقع در حاشيه اقيانوس آرام را به دست گرفته و همانند سران ونزوئلا و بوليوي مخالف هرگونه مداخله دولت واشنگتن در امور آمريکاي لاتين است. وی که موسس «حزب غرور و حاکمیت وطن است» قبلا وزیر دارایی ـ اقتصاد اکوادور بود. اکوادور بمانند ایران نخست وزیر ندارد و رئیس جمهور ریاست شورای وزیران را برعهده دارد. اكوادور نفتخيز که در جهان به كشور موز، انبه، ميگو، ماهي، قهوه، برنج، شكر و چوب صنعتي معروف است در سال 1531 کلنی (مستعمره) اسپانیا شد و دهم آگوست 1809 اعلام استقلال کرد و از سال 1830 به صورت جمهوری اداره می شود.
کوریا از مخالفان دریافت اندرز مالی از صندوق بین المللی پول است و این نظر خود را برای ملل دیگر تشریح کرده است. ويزاي ورود ايرانيان به اکوادور لغو شده است.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#492
Posted: 4 Dec 2015 09:58
اخطار وثوق الدوله - نگاهي به يک نمونه از بازي هاي او
۴ دسامبر سال 1918 (13 آذر 1297)، 23 روز پس از پايان جنگ جهاني اول، وثوق الدوله كه سلطان احمد شاه كناره گيري اش را از رياست وزراء نپذيرفته بود به مخالفان خود اخطار كرد كه اگر بازهم با برنامه ها و سیاست هايش [خیانت به وطن و خدمت به دولت لندن] مخالفت كنند، آنان را شديدا تنبيه خواهد كرد.
وثوق الدوله كه مورد حمايت انگلستان بود چون از قبل مي دانست كه استعفايش پذيرفته نخواهد شد، ششم آذر ماه ژست كناره گيري گرفت تا پس از ردّ آن با قدرت بيشتري حكومت و میهندوستان را سرکوب كند. دولت انگلستان كه با كمونيست شدن روسيه و کنار رفتن از صحنه، يكه تاز ميدان ايران شده بود هر روز وعده حمايت به وثوق الدوله مي داد تا اين كه با او قراردادي را امضاء كرد كه دست كمي از تحت الحمايه شدن ايران نداشت!.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#493
Posted: 4 Dec 2015 09:59
انتقال دكتر مصدق در آذرماه 1319 از زندان بيرجند به روستاي احمد آباد
در اين روز در سال 1940 (در آن سال مصادف با 13 آذر 1319 خورشيدي) دكتر محمد مصدق كه در بيرجند زنداني بود به احمدآباد ساوجبلاغ (نزديك كرج) منتقل و در اينجا به حالت تبعيد تحت نظر ماموران انتظامي در آمد.
رضا شاه با دكتر مصدق كه طبيعتي دمكرات و ضد زورگويي داشت ميانه خوبي نداشت و وي را در بيرجند زنداني كرده بود تا ازنيش انتقادهايش آسوده شود. دكتر مصدق پس از تبعيد رضاشاه از ايران آزاد شد و مردم تهران بار ديگر او را به عنوان نماينده اول خود به مجلس فرستادند و او از اينجا بود كه به سلطه طولاني انگلستان بر ايران پايان داد و ايرانيان را در طول حكومت دو سال و نيمه خود به صورت مردمي مبارز در افكار جهانيان در آورد.
دكتر مصدق در 1335 نيز پس از تحمل سه سال زندان به احمد آباد تبعيد شده بود و تا پايان عمر (اسفند 1345) به صورت تبعيد غير قانوني در آنجا باقي ماند و در همانجا هم مدفون است كه مقبره و تبعيدگاه او كه هر سال مورد ديدار بسياري از ايرانيان قرار مي گيرد اخيرا جز آثار ملي در آمده و محفوظ خواهد ماند. در سال 1358 (چند ماه پس از پيروزي انقلاب) و در زادروز مصدق يک ميليون ايراني براي بزرگداشت او از تهران و شهرهاي اطراف به احمدآباد رفتند.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#494
Posted: 4 Dec 2015 10:00
سالی که جمعیت ایران به 25 میلیون و 488 هزار رسید ـ طرح محدوده تهران ـ اخطار سازمان ملل
۱۲ آذرماه 1345 (دسامبر 1966) نتایج سرشماری هر ده سال یکبارِ ایران رسما انتشار یافت. طبق این نتایج، نفوس ایران به 25 میلیون و 488 هزار و 699 تَن (نزديک به یک سوم 45 سال بعد از آن) رسیده بود و جمعیت تهران دو میلیون و 690 هزار نفر (یک پنجم 45 سال بعد از آن) شده بود. از این آمار چنین بر می آمد که شهرنشینان ایران در آن سال حدود 9 میلیون و روستانشینان حدود 15 میلیون و 660 هزار تن بودند که نسبت روستانشین به شهرنشین؛ تقريبا 2 و 1 بود که این نسبت پس از انقلاب و نقل ِ مکان انبوه و به صورت هجوم روستانشینان به شهرها، کاملا تغییر کرده است.
نتایج این سرشماری همچنین نشان می داد که جمعیت ایران در سال 1345 نسبت به سال 1335 (ده سال پیش از آن) شش میلیون و 533 هزار افزایش یافته بود. انتشار همین ارقام، اظهارنظرهای جمعیت شناسان ایران را به دنبال داشت و دولت تصمیم به تنظیم طرح محدوده 25 ساله تهران گرفت که بعدا عملی شد و تا تغییر نظام حکومتی به قوّت خود باقی بود. دولت وقت استدلال کرده بود که چون تهران از شمال، شرق و غرب در محاصره ارتفاعات است، افزایش جمعیت بیش از این ایجاد آلودگی محیط زیست بویژه هوا می کند و سلامت ساکنین را به خطر می افکند. به علاوه، این شهر روی کمربند زلزله قرارگرفته که در صورت وقوع، فاجعه خواهد بود و نیز با شکسته شدن سدِ کرج و خرابی نیروگاههای برق، ساکنان تهران بدون آب و برق خواهند شد و ....
طولی نکشید که اعلام شد نفوس جهان از 4 میلیارد تجاوز کرده و سازمان ملل هشدار داد که ظرفیت کره زمین برای تامین خوراک و تسهیلات دیگر در همین حد است و جمعیت بیش از این مسئله ساز خواهد بود و ساخت شیمیایی غذا (غیر ارگانیک) به میان خواهد آمد که خالی از عوارض جانبی نخواهد بود. همچنین افزایش جمعیت بیش از ظرفیت برخی کشورها، امکان تجاوز این کشورها به همسایگان کم جمعیت را به وجود خواهد آورد و از این رهگذر صلح جهانی به مخاطره خواهد افتاد. جمعیت اضافی که دچار نبود کار، خوراک و مسکن خواهد بود دست به مهاجرت داخلي و خارجي خواهد زد که خطر فرهنگی و آلودگی تمدن به دنبال خواهد داشت و افزایش جرم و تبه کاری و در نتيجه مرگ اخلاقیات.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#495
Posted: 4 Dec 2015 10:03
تیراندازی به اتومبیل سفیر آمریکا در تهران پس از مذاکرات 3 ساعته او با وزیر دربار و مبادله خواست ها ـ اشاره اي کوتاه به روابط ايران و آمريکا
هنوز ده دقیقه از آغاز دهم آذرماه 1349 (دسامبر 1970) نگذشته بود که در شمال شهر تهران، اتومبیل حامل داگلاس مک آرتور دوم Douglas MacArthur II سفیر وقت آمریکا در ایران مورد حمله دو مرد مسلح قرار گرفت، شیشه های اتومبیل بر اثر این تیراندازی شکسته و بدنه آن سوراخ شد ولی به سفیر و راننده او آسیب نرسید. مک آرتور دوم (برادرزادهِ ژنرال مک آتور ـ فاتح ژاپن) در پی یک گفتگوی 3 ساعته با وزیر دربار شاه که تا مقارن نیمه شب نهم آذرماه طول کشیده بود عازم اقامتگاه خود بود که یک خودرو سواری راه بر اتومبیل او بست و دو مرد مسلح از آن پیاده شدند و دست به تیراندازی زدند و فرارکردند. در آن زمان، تازه چریک های شهری در تهران و حومه اش دست به فعالیت زده بودند و این چریک ها وابسته به گروههای متعدد بودند. مک آرتور دوم متولد 1909 که 88 سال عمر کرد قبلا سفیر آمریکا در ژاپن و چند کشور دیگر بود. وی از 1969 (1348 هجری) ماموریت ایران داشت.
در مذاکرات آن شب او با وزیر دربار که به خواست طرفین انجام شده بود نظرات شاه و رئیس جمهور وقت آمریکا مطرح و مبادله شده بود. شاه (پهلوی دوم) تصمیم قطعی به بازگردانیدن جزایر ابوموسی، تُنب بزرگ و تُنب کوچک به قلمرو ایران داشت و خروج نظامیان انگلیسی از منطقه خلیج فارس در پنجم آذر 1349 زمینه آن کاررا فراهم ساخته بود ولی دولت لندن مخالفت می کرد. وزیر دربار در ملاقات آن شب با سفیر آمریکا، تصمیم شاه در مورد سه جزیره را مطرح ساخته و همچنین اشاره کرده بود که اگر انگلستان بخواهد بر سر این سه جزیره ما با ایران وارد جنگ شود ما آماده دفاع هستیم و ترسی نداریم و در صورت وقوع جنگ، دعاوی دیگر خود به نام وارث امپراتوری ایرانزمین ـ Persian Empire ـ را مطرح و دنبال خواهیم کرد که نتایج آن در این شرایط که مسکو وارد دریای سرخ و اقیانوس هند شده است به سود غرب نخواهد بود. ما به خواست آمریکا شیخ بحرین را به تهران دعوت کرده ایم که به زودی می آید، از او پذیرایی خواهیم کرد و خواهیم خواست که به اتحادیه امارات ـ دست ساخت دولت لندن ـ نپیوندد و همچنین از قَطَر چنین درخواستی را خواهیم کرد. می دانید که پذیرائی از شیخ بحرین در ایران و برای نخستین بار در طول تاریخ، چه ناخرسندی در ایرانیان که این جزیره را قانونا استان چهاردهم خود می دانستند پدید خواهد آورد. ما در عین حال از دولت آمریکا مُصرّا می خواهیم که در انجام سفارش های نظامی ما ازجمله فروش شماری فانتوم و دو کشتی جنگی تسریع کند، هشتاد و یک خلبان دیگر نیروی هوایی مارا در آمریکا آموزش دهد و اگر مذاکرات ما با لندن بر سر خرید 300 تانک چیفتِن به جایی نرسد، به همین تعداد تانک آمریکایی به ما بفروشد زیراکه ما از جانب عراق تهدید دائمی می شویم، عراق از خوزستان ما چشم برنمی دارد و شوروی در «اُم القصر» برای عراقی ها دارد پایگاه می سازد. سوریه هم به جمهوری متحده عرب (مصر) پیوسته و با این عمل، حاکمان سعودی و کویت که با ما دوست هستند در معرض تهدید قرار دارند و احتمالا نیاز به حمایت نظامی ما.
در برابر این خواست ها، مک آرتور دوم سئوال می کند: شما که جنگنده اف ـ 5 گرفته اید، فانتوم برای چه می خواهید که پاسخ می شنود: ما این اف ـ 5 های قراضه را می خواهیم به سعودی ها بفروشیم. مک آرتور سپس گلایه دولت آمریکا را که چرا ایران این روزها به مسکو نزدیک شده، گاز طبیعی می فروشد، سیلو می خرد و ... و شهبانو را هم برای یک دیدار ده روزه! به شوروی فرستاده است. اگر پای شوروی به خلیج فارس باز شود، ما و متحدان مان هم می آییم، معارضه آغاز می شود و منطقه جای امنی نخواهد بود. چرا درخواست کمپانی آمریکایی برای مشارکت در معادن مس سرچشمه کرمان را رد کردید و در عوض سهم بزرگی به کمپانی انگلیسی «سِلِکشِن» دادید و حالا که سهم ایران در نفت ـ 61 درصد شده، چه امتیاز تازه ای برای خریدهای کمپانی های آمریکایی در نظر خواهید گرفت و ....
روابط سیاسی ایران و آمریکا از سال 1883 با مبادله وزیر مختار برقرار شده بود که از 1936 به مبادله شارژدافر (کاردار) و از 1944 به سفیر ارتقاء یافت. نخستین سفیر آمریکا در تهران Leland B. Morris بود. معروف ترین سفیران آمریکا در تهران جورج آلِن، لوی هِندرسون، ریچارد هِلمز بودند که آلن و هِندرسون بعدا معاون وزارت امور خارجه شدند و هِلمز قبلا مدیرکل «سیا» بود. هِندرسون در قضیه 28 اَمُرداد 1332 دست داشت. آخرین سفیر آمریکا در ایران ویلیام سالیوان (سولیوان) بود که در سال 1977 وارد تهران شد و چون شهرت یافته بود که در هر کشوری که ماموریت داشته، تغییر حکومت صورت گرفته است شاه از وجود او در تهران نگران و ناخرسند بود. سولیوان که 11 اکتبر 2013 در 81 سالگی درگذشت در طول انقلاب ایران در تهران بود و در خاطرات خود نوشته است که با مشاهده وضعیت، به واشنگتن پیشنهاد کردم که شاه باید برود و خودم توصیه کارتر به شاه را که به مصلحت است تهران را ترک گوید به او رسانیدم و وی در ژانویه 1979 تهران را به مقصد مصر ترک کرد. اگر مانده بود، ممکن بود که ارتش دست به اقدام بزند که حمام خون به راه می افتاد. پس از رفتن سولیوان دولت آمریکا «کاتلِر» را سفیر آمریکا در تهران کرد که جمهوری اسلامی اورا نپذیرفت و تا چهارم نوامبر 1979 که سفارت تصرف و 52 آمریکایی به گروگان گرفته شدند، بروس لینگِن شارژدافر سفارت بود و روابط دو کشور از اپریل 1980 قطع شد که این وضعیت هنوز ادامه دارد.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#496
Posted: 5 Dec 2015 15:07
خريد گندم از آمريكا براي نخستين بار ـ وضعيت ضعيف مالي ايران و دريافت وام 35 ميليون دلاري براي خريد گندم!
براي نخستين بار، خريد گندم از آمريكا پنجم دسامبر 1960 (14 آذر 1339) آغاز شد. قرارداد مربوط، اوايل نوامبر بر پايه خريد دويست و پنجاه هزار تُن گندم امضاء و اجراي آن موکول به دريافت وام خارجی شده بود که چند روز پس از آن، صندوق بين المللي پول با دادن وامي به مبلغ 35 ميليون دلار به ايران موافقت کرد. ايران در همان ايام (دوره اول نخست وزيري جعفر شريف امامي) براي نخستين بار داراي بانك مركزي (ناشر اسکناس) شده و تنظيم و نظارت سياست پولي کشور به آن محول گرديده بود.
درآمد ايران از نفت در آن زمان به دليل ارزان بودن بهاي بين المللي نفت خام، کمي مصرف جهاني آن، و اندک بودن ميزان صدور به آمريکا که خود داراي نفت کافي بود و نيز پرداخت غرامت به انگلستان و همچنين نرخ هفت تومان در برابر يک دلار؛ مبلغ قابل ملاحظه اي نبود، و به همين سبب هم کمتر فردي پيدا مي شد که زير بار مقام بالاي دولتي برود و مقامات تراز اول و نمايندگان پارلمان ايران همچنان از خانواده هاي اعيان بودند که درآمد ملکي (زراعي) داشتند و نيازي چندان به دريافت دستمزد از دولت نداشتند. نفت ايران در آن زمان در دست کنسرسيومي مرکب از کمپاني هاي نفتي غرب بود.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#497
Posted: 5 Dec 2015 15:08
هرگونه اصلاحات در ايران بايد به صورت نوعي انقلاب باشد ـ انقلاب از دیدگاه دکتر علی امینی؛ انقلاب به دست دولت نه تظاهرکنندگان خياباني
پنجم دسامبر 1961 (1340 هجري و در آن سال مصادف با 14 آذرماه) دكتر علي اميني نخست وزير وقت در اجتماع معلمان تهران در نطقي كه مهم و تأمل برانگیز توصيف شده بود گفت كه براي انجام هرگونه اصلاحات در ايران، راهي جز نوعي انقلاب نيست و او ناگزير است كه براي اجراي برنامه هاي اصلاحي خود به نوعي انقلاب متوسل شود. او بر روانشناسي هموطنان وقوف دارد.
دکتر اميني در اين نطق ضمن مروري بر تجربه هاي ايران در قرون 19 و 20 (تاريخ 150 ساله) و نیز تاریخ جهانی انقلابات ثابت کرد که انقلاب باید توسط دولت انجام شود تا نتیجه معکوس ندهد. انقلاب ناراضیان و هر طبقه دیگر که به صورت تظاهرات، اعتصاب و زد و خورد و تخریب آغاز می شود ساختارها و ضوابط و فرهنگ اداری را تخریب و زیر و رو می کند و طبقه ای روی کار می آید که تنها به فکر خویش است، فساد به تدريج گسترش می یابد و پیشرفتی صورت نمی گیرد و انقلاب از این دست به انقلابات و کودتاهای پی در پی و سرانجام استبداد می انجامد و منظور او از انقلاب، اقدام ضربتی و خارج از روال عادی دولت است. ما باید مالكيت اراضي مزروعي (روستاها) را محدود و مشروط کنیم تا فئودالیسم از میان برود، با تشكيل شوراهاي شهر و استان امور را از دست «فرد» خارج سازیم، ضوابط اداري ــ استخدامي را برپایه علم مدیریت و مطابق آنچه که در کشورهای پیشرفته صورت مي گيرد اصلاح کنیم، بانوان را در امور سیاسی ـ اداری و کارگران را در سود کارخانه ها و کارگاهها شریک کنیم. به علاوه، تجديد نظر در سازمان تشكيلات فرهنگي و آموزش و پرورش امری ضروری است. مدارس عالي ما نبايد پشت ميزنشين توليد کنند.
وي براي تسهيل اجراي برنامه هاي خود كه مورد حمايت مفسران مطبوعات اروپاي غربي و آمريكا قرار گرفته بود دوره بيستم تقنينيه را منحل كرده بود و گروهي از سياستمداران را كه به زمزمه مخالفت پرداخته بودند از جمله فتح الله فرود و ابوالحسن ابتهاج را به اتهامات اداري مربوط به كارهاي گذشته شان بازداشت كرده بود و از شوراي دانشگاه تهران خواسته بود كه به دانشجويان اخطار كند كه دانشگاه جاي درس خواندن است، نه تظاهرات سياسي به تحريك اين و آن.
شهرت دارد علی امینی که به دمکراتهای آمریکا نزدیک بود تحت تاثیر افکار لیبرالیستی جان اف. کندی خواهان انجام اصلاحات اساسی در ایران بود.
گفته شده است که شاه با الهام از اين نطق علي اميني، برنامه اصلاحات را به حساب خود گذارد و آن را «انقلاب سفيد» ناميد.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#498
Posted: 5 Dec 2015 15:09
ريزش سقف «سالن استقبال و بدرقه» فرودگاه مهرآباد و مرگ 17 تن
پنجم دسامبر سال 1974 (14 آذرماه 1353) سقف سالن استقبال و بدرقه ترمينال فرودگاه مهرآباد (تهران) كه در زمان مدير عاملي ابوالحسن ابتهاج، توسط سازمان برنامه ساخته شده بود بر سر مسافران و بدرقه كنندگان ايشان فرود آمد و باعث مرگ دست كم 17 تن و جرح دهها نفر ديگر شد و بر اتهامات قبلي ابتهاج يك پرونده ديگر اضافه كرد. گفته شد كه نشستن برف سنگين و ضعف مقاومت ساختمان و مصالح آن باعث ريزش سقف شده بود!.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#499
Posted: 5 Dec 2015 15:11
پاییز 1979 که آمریکا و ایران در آستانه برخورد نظامی بودند و ایران غرب را تهدید به تحریم نفتی می کرد ـ 32 سال بعد غرب ایران تحریم کامل کرد!
معارضه آمریکا و جمهوری اسلامی ایران که از نیمه نوامبر 1979 آغاز شده بود از آغاز دسامبر این سال ابعاد تازه ای به خود گرفته بود. تشدید معارضه در پی نشست فوق العاده کاخ سفید با حضور مقامات نظامی و اعلامیه پایانی این نشست و اظهارات پرزیدنت کارتر شدت یافته بود. در اعلامیه کاخ سفید آمده بود که آمریکا برای رهانیدن اتباع به گروگان گرفته شده خود وسائلی در اختیار دارد که بکار خواهد بُرد و کارتر شخصا و همان روز اخطار کرده بود که اگر تهران بیش از این به آمریکا فشار آورد با اقدام نظامی رو به رو خواهد شد. اسرائیل نیز اعلام کرده بود که از هرگونه اقدام آمریکا در این زمینه حمایت خواهد کرد.
متعاقب اخطارهای آمریکا، ناو هواپیمابر «میدوی USS Midway» و ناوهای اسکورت آن در تنگه هرمز مستقر شدند و به ناو هواپیمابر «کیتی هاک USS Kitty hawk» که در فیلیپین بود دستور داده شده بود که با اسکورت خود عازم خلیج فارس شود. همچنین لشکر 82 هوابُرد آمریکا مستقر در کارولینای شمالی به حالت آماده باش درآمده بود و نیز برخی واحدهای سپاه تفنگداران.
در واکنش به این تحولات، تهران اخطار کرد که جریان نفت را به روی دنیا قطع خواهد کرد و اگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس با مساعی نظامی آمریکا برضد جمهوری اسلامی مساعدت کنند نتایج آن را باید بپذیرند. همزمان، علی اکبر معین فر وزیر وقت نفت در نشست کاراکاس اعلام کرد که ایران صدور نفت خودرا به هرکشوری که روش خصمانه در پیش گیرد تحریم خواهد کرد. همچنین به ارتش ایران دستور آماده باش داده شد و پرواز هواپیماها برفراز قم ممنوع شد و دریادار مدنی فرمانده وقت نیروی دریایی در ناو سرفرماندهی مستقر شد و این ناو و ناوهای دیگر ایران در خلیج فارس از پنجم دسامبر (15 آذرماه 1358) در برابر گروه «میدوی» آرایش رزمی به خود گرفتند. آیت الله خمینی در نطقی که متن آن درشماره 16008 روزنامه اطلاعات چاپ شده است گفت که ما عقب نشینی نمی کنیم، طبل کارتر میان تهی است که مارا از تعرض نظامی و تحریم اقتصادی می ترساند، ما نفت داریم و دنیا نفت می خواهد و ....
در این گیر و دار بود که ناگهان آندری گرومیکو وزیر امور خارجه وقت شوروی ـ برغم لغو قرارداد سال 1921 تهران و مسکو و اعتراض مسکو به این عمل یکجانبه ـ ضمن برحذر داشتن دولت واشنگتن از دست زدن به هرگونه عملیات نظامی در همسایگی شوروی، حمایت این کشوررا از هر اقدام دفاعی جمهوری اسلامی در برابر تعرض نظامی احتمالی آمریکا اعلام کرد که خبر اول آن روز رسانه های جهان شد و متعاقب آن گزارش رسید که کشتی های نظامی شوروی ناوهای آمریکا در اقیانوس هند و آبهای منطقه را از فاصله نزدیک و سایه به سایه دنبال می کنند.
از آنجاکه به قول هگل Hegel، ایران از مصادیق فلسفه تاریخ The Philosophy of History است، از سال 2012 معارضه سال 1979 و ظاهرا بر سر فعالیت های اتمی تکرار شده است و این بار میان همه غرب و تهران و برعکس آن سال، این غرب بوده است که این بار نفت ایران و معاملات مالی این کشوررا تحریم کرده است.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#500
Posted: 6 Dec 2015 16:50
افتادن بغداد به دست عثماني - نگاهي تاريخي به اهميت عراق به عنوان کليد خاور ميانه، استقرار آمريکا و ...
سلطان سليمان امپراتور عثماني در اين روز در دسامبر 1534 تصرف بغداد را تکميل کرد. نيروهاي عثمامي دو روز پيش از اين وارد حصار بغداد شده بودند که برخي از مورّخان آن روز را زمان تصرف بغداد ذکر کرده اند. چندى پس از آن دولت صفويه ايران بغداد را از عثماني ها پس گرفت و در آنجا يك پايگاه نظامي ثابت به وجود آورد و نیروى نظآمى مستقر ساخت.
جنگ متناوب ايران و عثماني بر سر بغداد دو قرن طول كشيد و در زمان نادرشاه مصالحه صورت گرفت؛ ايران از دعاوي خود بر بغداد دست كشيد و عثماني حاكميّت ايران بر ايروان و همه قفقاز جنوبي را برسميت شناخت. در زمان شاه عباس هم عثماني ها همين نظر را داشتند و شاه عباس موقتا و تا رسيدن به هدفهاي مقدّم خود آن را رد نكرده بود.
سرزميني كه امروز جمهوري عراق خوانده مي شود از عهد باستان كليد خاور ميانه و آسياي غربي بوده و هر دولت كه اين كليد را به دست داشته قدرت برتر در منطقه بوده است. دولت هاي بابل و آشور همين نقش را داشتند. كوروش بزرگ پس از تصرف بابل (شهرى در جنوب عراق امروز) بود كه فرضیه ايجاد كنفدراسيون جهاني خودرا اعلام داشت. داريوش سوم پس از شكست «اربيل» واقع در شمال عراق امروز به هزيمت رفت. اسكندر مقدوني پس از يکرشته جهان گشايي، در بابل استقرار يافته بود كه در همانجا درگذشت. جانشنيان اسكندر شهر «سلوكيه» را در كنار دجله ساختند تا از آنجا بر آسياي غربي حكومت و نظارت كنند. پس از آنها اشكانيان ايران، تيسفون (مداين و امروزه سلمان پآک وآقع در 36 کيلومتري جنوب بغداد) را در سوي ديگر دجله ساختند و دو دولت اشكاني و ساساني ايران حدود هشت قرن از اين شهر بر امپراتوري پهناور خود حكومت كردند. هر دو دودمان خطر نزديك بودن به مرز رقيب (امپرآتورى رومىان) را تحمل كردند و پايتخت را از تيسفون به يك شهري مركزي انتقال ندادند. يزدگرد سوم پس از شکست نظامي از مسلمانان عرب در قادسيه، پيشنهاد انتقال موقّت پايتخت از تيسفون به شيراز را نپذيرفت، و با افتادن پايتخت به دست عرب امپراتوري ايران از دست رفت. عباسيان به جاي زادگاه اسلام (حجاز)، بغداد (در آن زمان درخستاني در شمال تيسفون) را به صورت شهر درآوردند و مركز خلافت اسلامي قرار دادند. ايرانيان استقلال طلب دوباره اين مركز حساس (بغداد) را به چنگ آوردند. همه هدف سلجوقيان، مغولها و تيموريان تصرف بغداد بود. شاه اسماعيل صفوي اندكي پس از اعلام سلطنت، بغداد را متصرف شد. همه سعي عثماني اين بود كه بغداد را در دست داشته باشد تا همه مناطق عرب نشين شرق مديترانه و درياي سرخ را کنترل کند و سرانجام با مصالحه با ايران به اين هدف خود رسيد.
در جريان جنگ جهاني اول، هدف روسيه و انگلستان رسيدن به بغداد بود و بر پايه اين رقابت، روس ها از طريق ايران تا كرمانشاه پيش رفتند و انگليسي ها که نيروي نظامي وارد بين النهرين کرده بودند بر سر تصرف بغداد با عثماني وارد جنگ شدند. سرانجام در پايان جنگ اول كه عثماني از ميان رفت و روسيه گرفتار انقلاب بلشویکی و سپس جنگ داخلي شد، بغداد زير کنترل انگلستان درآمد و از اينجا بر مناطق عربي متصرفه بناي حكومت كردن و سلطان و امير سازي و کشورسازی را گذارد. دولت لندن سپس و در ظاهر، مناطق دست ساخت خودرا به اين سلاطين و شيوخ واگذار كرد.
در دوران اتحاديه سازي، غرب يک اتحاديه نظامي براي محاصره شوروي را در بغداد تاسيس کرد که به نام پيمان بغداد خوانده شد. متعاقب آن، روسها به مليّون و چپ هاي عراقي كمك كردند تا در بغداد كودتا به راه اندازند و حكومت سلطنتي ساخت انگلستان را حذف كنند و از آن پس عراق دوست و هم پيمان مسكو و مدعي كويت و هر سرزمين ديگر شد كه مطمح نظر غرب قرار مي گرفت. پس از خروج نظامی انگلستان از شرق سوئز، توجه اصلي آمريكا معطوف به عراق شد و مدت ها با كمك شاه كُردهاي عراقي را بر ضد دولت بعثي بغداد (دوست مسكو) بر مي انگيخت. آمريکا که پي به اهميت مناطق کُردنشين برده بود از 1917 و از همان زمان که وارد جنگ جهاني اول شده بود خواهان دوستي با کُردها، خودمختاری و استقلال آنان بود.
صدام حسين با اين كه مي دانست زير ذره بين آمريكا و اسراييل است كه هر دو اهميت استراتژيک عراق را به خوبي مي شناسند مرتكب دو اشتباه سياسي شد؛ يكي اين كه در روزهاي افول قدرت مسكو ـ سال 1990 ـ فريب خورد و كويت را اشغال نظامي كرد و با اين عمل استقرار آمريكا را در کشور سعودي، كويت، قطر و ... تثبيت كرد و با اشتباه ديگر كه بازنگذاردن درهاي عراق به روي بازرسان سازمان ملل بود بهانه اشغال نظامي عراق را به دست داد زيرا كه او، ديگر اسلحه كشتار جمعي نداشت كه درهايش را ببندد و وانمود كند كه دارد.
با اشغال نظامي عراق، آمريكا كه رقيب جهاني نداشت، نوعی اتحاد با دولت آن كشور را به دست آورده است و ....
تاريخدانان و ديگر اصحاب نظر در نوامبر 2004 و 18 ماه پس از ازميان رفتن حکومت حزب بعث در عراق، با نشان دادن مرزهاي عراق روي نقشه و موقع جغرافيايي آن و با توجه به تحولات چند هزار ساله تاريخي منطقه و با اين استدلال كه عراق كليد خاور ميانه است بعيد دانسته بودند كه دولت آمريكا، مخصوصا در اين زمان كه معارضه غرب و مسكو بارديگر آشگار و چند قدرت ديگر دارند وارد وارد ميدان مي شوند عراق را دست کم بدون امضاي يک قرارداد امنيت مشترک و احیانا برجاي گذاردن مستشار نظامي و از اين قبيل افراد، ترک گويد. قرارداد امنيت مشترک به آمريکا امکان خواهد داد که هر زمان که لازم بداند و اراده کند نيروي نظامي به عراق بفرستد.
اين اصحاب نظر گفته بودند که امضاي پيمان استراتژيک آمريکا با دولت بغداد، نظر اسرائيل و کُردهاي عراق را هم تأمين مي کند و افزوده بودند آمريکا مي داند که عراق با همسايگانش مسئله دارد و کشوري تازه ساخت مرکب از افراد با مذاهب و نژادهاي مختلف و مدعي يکديگر است و لذا دليل و بهانه براي انتقال نيروي نظامي فراوان است، مخصوصا که هرگروه عراقي مدعي سهمي از درآمد نفت عراق، کارمندي و مقام دولتي و شرکت در مقاطعه هاست.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه