ارسالها: 3119
#541
Posted: 13 Dec 2015 09:41
اعدام ميراشرفي
ميراشرافي ناشر روزنامه آتش، نماينده اسبق مجلس و مالک چند کارخانه در اصفهان در اين روز در سال 1358 تيرباران شد. محکمه انقلاب اصفهان اورا به اعدام محکوم کرده بود. ميراشرافي متهم شده بود که از عوامل آمريکا در ايران بود و فعالانه در کودتاي 28 مرداد شرکت کرده بود و ضمن تصاحب چند کارخانه در اصفهان چند کارگر را کتک زده بود که به مرگ يکي از آنان منجر شده بود.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#542
Posted: 13 Dec 2015 09:43
سالمرگ بيروني دانشمند بزرگ ايراني که هزار سال پیش گردش زمین را محاسبه کرد
ابوريحان محمد بيروني دانشمند بزرگ ايراني 13 دسامبر سال 1048 ميلادي (22 آذر) در شهر غزنه (افغانستان امروز) وفات يافت. او درنيمه سپتامبر سال 973 ميلادي درمنطقه خوارزم كه در قلمرو سامانيان بود به دنيا آمده بود و زادگاه او كه در آن زمان روستاي كوچكي بود بعدا به «بيروني» تجديد نام داده شده است.
بيروني در رياضيات، هيأت (علوم فضايي)، فيزيك، زمين شناسي و جغرافيا سرآمد دانشمندان عصر خود بود. دائرة المعارف علوم چاپ مسكو ابوريحان را دانشمند همه قرون و اعصار خوانده است. در بسياري از كشورها نام بيروني را بر دانشگاهها، دانشكده ها و تالار كتابخانه ها نهاده و به او لقب « استاد جاويد » داده اند.
بيروني گردش خورشيد، گردش محوري زمين و جهات شمال و جنوب را دقيقا محاسبه و تعريف كرده است. خورشيد گرفتگي هشتم آوريل سال 1019 ميلادي را در كوههاي لغمان (افغانستان كنوني) رصد و بررسي كرد و ماه گرفتگي سپتامبر همين سال را در در غزنه به زير مطالعه برد.
در زمان بيروني، سامانيان كه پايتختشان شهر بخارا بود بر شمالشرقي ايران شامل خراسان بزرگتر و منطقه خوارزم، زياريان بر گرگان و مازندران و مناطق اطراف آنها، بازماندگان صفاريان بر سيستان بزرگتر، غزنويان بر جنوب ايران خاوري (مناطق مركزي و جنوبي افغانستان امروز) و بوئيان بر ساير مناطق ايران تا بغداد حكومت مي كردند، و همه آنان مشوّق دانش و ادبيات فارسي بودند و سامانيان بيش از ديگران در اين راه اهتمام داشتند. بيروني كه در جرجانيه خوارزم نزد ابونصر منصور تحصيل علم كرده بود مدتي نيز در گرگان تحت حمايت مادي و معنوي زياريان كه مرداويز سر دودمان آنان بود به تحقيق پرداخته بود و پس از آن تا پايان عمر در ايران خاوري آن زمان به پژوهش هاي علمي خود ادامه داد. بااينكه محمود غزنوي ميانه بسيار خوبي با بيروني نداشت و وسائل كافي براي تحقيق در اختيار او نبود ولي اين دانشمند لحظه اي از تلاش براي تكميل تحقيقات علمي خود دست نكشيد.
بيروني كه بر زبانهاي يوناني، هندي و عربي هم تسلط داشت كتب و رسالات متعدد كه شمار آنها را زائد بر 146 گزارش كرده اند نوشت كه جمع سطورشان بالغ بر 13هزار است. مهمترين آثار او عبارتند از: «تفهيم» در رياضيات و نجوم، «آثار باقيه» در تاريخ و جغرافيا، «قانون مسعودي» كه نوعي دائرة المعارف است و كتاب «هند» درباره اوضاع اين سرزمين از تاريخ و جغرافيا تا عادات و رسوم و طبقات اجتماعي آن. بيروني كتاب دائرةالمعارف خود را به نام سلطان مسعود غزنوي حاكم وقت كرد، ولي هديه او را كه سه بار شتر سكه نقره بود نپذيرفت و به او نوشت كه كتاب را به خاطر خدمت به دانش و گسترش آن نوشته است، نه پول.
بيروني معاصر بوعلي سينا بود كه در اصفهان مي نشست و باهم مكاتبه و تبادل نظر فكري داشتند.
بيروني در جريان لشكركشي هاي محمود غزنوي به هند غربي (كه پاكستان امروز قسمتي از آن است) امكان يافت كه به آن سرزمين برود، زبان هندي فراگيرد و درباره اوضاع هند تحقيق كند كه محصول اين تحقيق، كتاب «هند» اوست.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#543
Posted: 13 Dec 2015 09:45
دستگیرشدن صدام حسین دشمن خونی ایرانیان
۱۳دسامبر 2003 صدام حسین تکریتی که از روز سقوط بغداد ناپدید شده بود در ناحیه الدوّار واقع در 15 کیلومتری جنوب تکریت و نه چندان دور از دجله در حفره ای در یک خانه روستایی دستگیر شد. وی یک تفنگ و یک تپانچه با خود داشت ولی از آنها برای مقابله با نظامی آمریکایی که پوشالهای روی حفره را عقب زده بود استفاده نکرد و جرات خودکشی هم نداشت. در آن روز صدام با آن قیافه و وضعیت، در ذهن بیننده یک آدم مفلوک را تداعی می کرد. صدام مقداری شوکلات و 750 هزار دلار با خود داشت. برای نشان دادن صدام 25 میلیون دلار پاداش تعیین کرده بودند که همین پاداش باعث لو رفتن او شده بود. تعیین پاداش نقدی همچنین باعث لو رفتن دو پسر صدام در ماه ژوئیه 2003 شده بود که هردو مقاومت کرده و کشته شده بودند. صدام حسین (رئیس جمهور پیشین عراق) که در طول عمر و حتی در کنار طناب دار کینه ایرانی را از دل بیرون نکرد بعدا محاکمه و اعدام شد. وی بیش از هرفرد دیگر به ایران و ایرانی آسیب وارد ساخته است.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#544
Posted: 14 Dec 2015 13:42
تصميم خليفه بغداد به برگزاري آیین های نوروز و مهرگان در دربار عباسيان
«منصور» دومين خليفه عباسيان (متولد 712 و متوفی در 775 میلادی) با اين كه ابومسلم خراساني و بسياري از ايرانيان وطندوست از جمله استاذسيس (سيستاني) را كشته و لشكر به سركوبي المقنّع (هاشم بن حکیم) به خراسان فرستاده بود 14 دسامبر سال 770 ميلادي اعلام داشت كه از آن پس، در دربار او در بغداد (كه خود او اين آبادی قبلا ايراني را به صورت شهر درآورده بود) آیین های نوروز و مهرگان به همان گونه كه شاهان ساساني برپا مي داشتند برگزار خواهد شد.
عباسيان از همان اوايل کار، به بهره گيري از ايرانيان در مديريّت و مشاوره دست زده بودند که اين اقدام در زمان هارون الرشيد و پسرش مأمون به اوج خود رسيد و درحقيقت، اين ايرانيان بودند که امپراتوري وسيع عباسيان را اداره مي کردند.
منصور که باکمک ابومسلم بر امویان پیروز شده و خلافت آنان را در بخش شرقي اش (شرق مديترانه) برانداخته بود از سال 745 به خلافت دست یافته بود. به رغم آن همه کمک، منصور در سال 775 میلادی ابومسلم را با طرح توطئه مقتول ساخت که با این عمل خشم ایرانیان را برانگیخت و المقنّع Almughanna که زمانی از افسران سپاه ابومسلم بود با پیروان خود مبارزه با دستگاه خلافت را شدّت و وسعت داد ولی در جنگ با لشکریان اعزامی خلیفه به خراسان شکست خورد و خودکشی کرد.
عباسیان از همان اوایل کار خود با قیامهای ایرانیانی چون سنباذ (سندباد) نیشابوری، به آفرید، استاذسیس و ... و هرکدام صاحب فرضیه رو به رو بودند و در خراسان، سیستان و ری آرامش نداشتند و چون این قیامگران ایرانی خواه بودند، خلفای وقت راه و رسم ایرانیان را برگزیدند تا از شدت خصومت بکاهند و توده های ایرانی را موافق خود گردانند. پیش از عباسیان، هاشم ابن عبدالملک - حکمران اموی دمشق نیز به رسوم ایرانی گردن نهاده بود.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#545
Posted: 14 Dec 2015 13:45
نیرنگ های لندن با هدف تحت الحمایه کردن ایران در پي اعلاميه لنين داير بر لغو سازشنامه تقسيم ايران به دو منطقه نفوذ
دسامبر 1917 (23 آذرماه) لنين در اعلاميه اي به امضاي شخص خود سازشنامه آگوست سال1907 انگلستان و روسيه داير بر تقسيم ايران به دو منطقه نفوذ و يك منطقه بي طرف في مابين (حائل) و ضمائم محرمانه آن را ساقط از درجه اعتباراعلام داشت و تاكيد كرد كه هرگونه قرادادي كه با استقلال، حاكميت ملي، تماميت ارضي و آزادي ايرانيان مغايرت داشته و آن را محدود كند از اين لحظه بي اثر و كان لم يكن است و همه را پاره كرده و ديگر وجود خارجي كه بتوان به آنها استناد كرد نخواهند داشت.
مقامات مفلوك و ناآگاه دولت وقت تهران غفلت كردند كه بخواهند؛ اکنون که نظام تزاري روسيه از ميان رفته، قراردادهاي گلستان و تركمن چاي كه با ميانجي گري انگلستان (با هدف مهار توسعه طلبی تزار از جیب ایران) تنظيم شده بود، ولو روي کاغذ لغو شوند تا بعدا به آنها استناد نشود. ترديد نبود دولت انقلاب روسيه كه در آن زمان در مناطق شمال ارس با جنگ داخلي و دشواري هاي متعدد رو به رو بود اين خواست را مي پذيرفت.
در پي صدور اعلاميه لنين، تروتسكي به عنوان كميسر نيروهاي مسلح روسيه (ارتش سرخ) اعلام داشت كه به واحدهاي نظامي روسيه كه بر طبق سازشنامه انگلستان و روسيه مبني بر تقسيم ايران در اين كشور مستقر شده اند دستور خروج فوري از ايران را داده است.
سران انقلاب روسيه سپس براي جلب اعتماد ايرانيان به حرفهاي خود «براوين» ديپلمات روسيه را به تهران فرستادند تا افكار عمومي ايران را حضورا از ماوقع آگاه سازد و به عنوان نماينده سياسي دولت انقلاب روسيه در ايران بماند.
20 روز پس از صدور اعلاميه لنين، نيروهاي روسيه به فرماندهي «ژنرال باراتف» ايران را ترك گفتند. در همان روز كه آخرين واحد روس از ايران خارج مي شد، نيروهاي انگليسي چند شهر را در كرمانشاه تصرف كردند كه دولت وقت ايران بالاخره به خود جرات داد و در بهمن همين سال از دولت انگلستان خواست كه با توجه به لغو سازشنامه دوجانبه سال 1907 (انگلستان و روسیه) از سوي لنين كه با كنار رفتن يك طرف قضيه، از صورت عهدنامه خارج شده است بنوبه خود لغو آن را اعلام دارد و نيروهاي انگليسي را از قلمرو ايران بيرون برد، و واحد نظامي «اس پي آر» را كه افراد آن ايراني ولي مزدبگير انگلستان و زير نظر افسران انگليسي هستند منحل سازد. به علاوه، باشركت نمايندگان ايران در مذاكرات صلح ورساي مخالفت نكند و بپذيرد كه از كالاي انگليسي وارده به ايران عوارض گمركي گرفته شود و دخالت خودرا در امور گمركات ايران تعديل كند و درآمد گمركات را پس از برداشت اقساط طلب خود به ايران مسترد دارد. (اين، يک دبختي بزرگ بود كه ایران ـ روزگاري يك قدرت جهانی ـ در امور گمركات خود هم حق دخالت نداشت).
دولت انگلستان درست يك سال بعد (آذر ماه 1297) وعده تحويل نيروي نظامي دست ساخت خود - «اس پي آر» را به دولت ايران و لغو سازشنامه سال 1907 را داد كه بعدا معلوم شد كه اين (دو گذشت) را هم برای اغفال ایرانیان (مجلس ايران) به تصویب قرارداد در دست تهيه سال 1919 معروف به قرارداد وثوق الدوله کرده بود تا به استناد این قرارداد، بدون رقيب همه ايران را تحت الحمايه و تحت سرپرستي خود قرار دهد كه چون مجلس قرارداد تازه را رد كرد و روشنفکران مستقل رشوه گيري وثوق الدوله براي امضاي قرارداد را افشاء کردند از طريق ديگر وارد عمل شد و آن، راه اندازي كودتاي 1299 هجري خورشيدي (فوريه1921ميلادي) بود و ....
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#546
Posted: 14 Dec 2015 13:46
تصويب قرارداد سال 1921 تهران و مسکو در مجلس و لغو يکجانبه آن توسط دولت موقت مهدي بازرگان
۱۴ دسامبر سال 1921 (23 آذر 1300 خورشيدي) پارلمان ايران (مجلس) قرارداد ايران و روسيه شوروي معروف به قرارداد سال 1921 را به تصويب رسانيد كه به موجب آن درصورت ورود نيروی نظامی بيگانه به خاک ايران و در معرض تهديد قرارگرفتن قلمرو دولت مسكو از اين رهگذر، آن دولت خواهد توانست نيروي نظامي به ايران بفرستد.
طبق اين قرارداد، روسيه بار ديگر ابطال دعاوي دولت و اتباع آن كشور و مطالبات از ايران و امتيازات مكتسبه را مورد تاكيد قرار داده است. اين قرارداد به صورت يكجانبه، از سوي دولت موقّت مهدي بازرگان (گویا به اصرار لندن، پاريس و واشنگتن (ناتو) که از طریق برخی دوستان و همکاران مهدي بازرگان اعمال می شد) لغو شد، ولي دولت مسکو ظاهرا هنوز بر آن تصميم صحه نگذارده است. همان همکاران دولت موقّت مهدي بازرگان اشاره کرده بودند که ایران نیاز به ارتشی به آن بزرگی هم ندارد! و این مطلب همان زمان (18 ماه پیش از تعرض نظامی عراق) در مطبوعات نیز منعکس شده بود.
در بهار 1980، اصحاب نظر ابراز نظر کرده بودند که لغو يكجانبه همين قرارداد از سوي ايران، باعث اعزام كماندو از جانب آمريكا به صحراي طبس (در اپريل 1980) شده بود. اين صاحبنظران گفته بودند که وجود همين قرارداد و ترس از مداخله نظامي مسکو بود که دولت انگلستان پس از ملي شدن نفت ايران در سال 1951 نتوانست نيروي نظامي به خوزستان بفرستد و پالايشگاه آبادان را تصرف کند. اين دولت از اردن و نقاط ديگر نيروي نظامي به عراق و مجاور مرزهاي ايران فرستاد ولي جرات نکرد آنهارا وارد ايران کند.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#547
Posted: 14 Dec 2015 13:49
امضاي پيمان ضد انگليسي ايران با ژاپن در 1939 و انتقاد رسانه هاي لندن
دولت وقت ايران كه مناسبات خودرا با آلمان ناسیونال سوسیالیست (نازی) نزدیک و صمیمانه کرده بود و کوشش داشت كه خودرا از زير نفود انگلستان خارج سازد (که از دهه دوم قرن نوزدهم اعمال می شد) 14 دسامبر 1939 با امپراتوري ژاپن ـ دوست و هم پيمان آلمان و دشمن انگلستان ـ پيمان دوستي امضاء كرد.
امضاي اين پيمان، باعث انتقاد شديد مطبوعات لندن شد و از همان زمان خط و نشان كشيدن نسبت به دولت وقت تهران (پهلوي يکم) آغاز گرديد. دولت ژاپن که از دهه سوم قرن 20 به تقویت بنیه نظامی خود دست زده بود هفتم دسامبر 1341 به پایگاه دریایی آمریکا در پرل هاربر و هشتم دسامبر به پایگاههای انگلستان در هنگ کنگ و مالایا (مالزی و سنگاپور) حمله نظامی برده و با آن دو دولت وارد جنگ شد و عنوان اقدام خودرا پاکسازی شرق از استعمار غرب گذارد، حال آنکه هدفش به دست آوردن مواد خام و نيز نفت اندونزي و بازار فروش کالاي ساخت خود بدون داشتن رقيب بود.
در پي اشغال نظامي ايران از سوي انگلستان و شوروي در آگوست 1941 (شهریور 1320)، دولتهاي متحد برضد آلمان، ايتاليا و ژاپن دولت وقت ايران ( ايران اشغالشده) را وادار کردند که به آلمان و ژاپن (البته به صورت سمبوليک) اعلان جنگ دهد. اين اعلان جنگ، ايران را در رديف دولتهاي متحد و بعدا از موسسان سازمان ملل (متحد) قرارداد.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#548
Posted: 14 Dec 2015 13:51
استقرار مجدد واحدهاي ارتش در سراسر آذربايجان و مجازات تجزيه طلبان
۱۴دسامبر سال 1946 (23 آذر 1325 خورشيدي)، دو روز پس از فرو پاشي دستگاهي كه به اراده و حمايت استالين در آذربايجان به وجود آمده بود واحدهاي ارتش در سراسر اين سرزمين هميشه ايراني مستقر شدند. اين واحدها دو روز پيش از آن وارد تبريز شده بودند. يك روز پيش از ورود واحدهاي ارتش به تبريز، جعفر پيشه وري و جمعي از همدستانش به خاك شوروي فرار كرده بودند. بقيه اطرافيان پيشه وري بازداشت شده بودند.
دولت مسکو كه متعهد شده بود در پايان جنگ جهاني دوم نيروهاي خودرا بدون چون و چرا از ايران خارج سازد با وجود اين كه در کنفرانس سران در تهران به رعايت تماميت ارضي و حاكميت ملي ايران متعهد شده بود حاضر به تخليه خاك ايران نبود. زماني دولت وقت ايران به رياست ابراهيم حكيمي به سوء نيت استالين پي بُرد كه پيشه وري در آذرماه سال 1324 دست به اقداماتي زد و قاضي محمد هم در كردستان اقدام مشابهي انجام داد و فرمانده نيروهاي شوروي مستقر در ايران، در شريف آباد قزوين مانع ادامه حركت واحدهاي اعزامي ارتش براي تقويت پادگانهاي آدربايجان شد.
دولت حكيمي به دولت مسكو اعتراض كرد و جاي خود را به قوام السلطنه داد. انگلستان براي اينكه استالين بهانه نداشته باشد واحدهاي نطامي خودرا از ايران خارج ساخت و دولت آمريكا استالين را تهديد كرد كه اگر نيروهايش را بيرون نبرد آن دولت هم به ايران نيروي نظامي خواهد فرستاد.
اين تهديدها موثر واقع نشد. قوام به مسكو رفت و با استالين مذاكره كرد و چون اقدامي صورت نگرفت، دولت ايران به شوراي امنيت سازمان ملل متوسل شد كه شورا که دولت مسکو در آن از حق وتو برخوردار است ترجيح داد؛ نخست مسئله در مذاكرات دو دولت حل شود.
قوام (طبق برخي منابع، به توصيه پنهاني انگلستان و با هدف اغفال استالين) ضمن مذاکرات دوجانبه وعده هايي به شوروي داد و قرار شد كه چند ماه بعد قرارداد نفت شمال با شوروي به مجلس داده شود و سرانجام استالين به اميد يافتن فرصت ديگر، در آن زمان از پياده كردن طرحهايي كه در اروپاي شرقي انجام داده بود، در ايران دست برداشت و واحدهاي ارتش در آذرماه به سمت زنجان به حركت در آمدند و بدون برخورد با مانع قابل ملاحظه اي به تبريز وارد شدند و به غائله پايان دادند.
قاضي محمد که در منطقه کردنشين دستگير شده بود اعدام و شماري ديگر كه برضد وطن به تجزيه طلبان پيوسته بودند مجازات شدند.
سران وقت كرملين از دهه 1930 كه بر منطقه قفقاز اشغالي از ايران در جريان جنگهاي نيمه اول قرن 19 ايران و روسيه نام جمهوري شوروي آذربايجان گذاشتند چنين سوء نيتي را براي منطقه آذربايجان داشتند که نه تنها موفق نشدند بلکه با فروپاشي شوروي که بر جاي امپراتوري روسيه نشسته بود همه مناطقي را در قرن نوزدهم در قفقاز و آسياي ميانه (فرارود) از ايران جداکرده بودند از دست دادند.
ـ ـ ـ ـ ـ
جعفر پیشه وری که در 1892 در منطقه خلخال به دنیا آمده و 11 ژوئن 1947 در تصادف اتومبیل در شهر باکو کشته شد در زمانی که هفت ساله بود با خانواده اش به باکو نقل مکان و در این شهر بزرگ شده بود. وی که تفکر سوسیال دمکراسی داشت در آنجا چند نشریه منتشر کرد. وی در سال 1920 به ایران بازگشت و به انقلابیون رشت (گیلان) پیوست و به ترویج عقاید سوسیال دمکراسی دست زد. وی پس از خلع قاجاریه هم به تبلیغ عقاید سوسیالیستی خود ادامه داد و در 1929 به تحریک کردن کارگران نفت جنوب به اعتصاب دست زد که در دسامبر 1930 دستگیر و زندانی شد.
پس از کناره گیری رضاشاه پهلوی و تاسیس حزب توده، به این حزب نپیوست و در عقاید سوسیال دمکراسی خود پابرجا ماند. پیشه وری سپس روزنامه آژیر را منتشر کرد، به تبریز رفت و به تاسیس حزب دمکرات پرداخت و مقامات شوروی مستقر در آذربایجان به او کمک بسیار کردند. پیشه وری در انتخابات دور چهاردهم تقنینیه از تیریز انتخاب شد ولی مجلس اعتبارنامه اورا رد کرد. وی به تبریز بازگشت و تصمیم به خودمختار اعلام کردن آذربایجان گرفت و با حمایت شوروی که برای آذربایجان و کردستان برنامه داشت از نوامبر 1945 تا نوامبر 1946 حکومت کرد که در نوامبر 1946 (آذرماه 1325) بر اثر فشار بین المللی و اخطارهای آمریکا، دولت شوروی تصمیم به خارج ساختن نیروهای خود از ایران گرفت و ممانعت از حرکت ارتش ایران را به سوی آذربایجان لغو کرد، ارتش وارد آذربایجان شد و پیشه وری و اطرافیانش به شوروی فرارکردند و در باکو مسکن گزیدند و ....
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#549
Posted: 14 Dec 2015 13:54
جمعيت ايران در سال 1976 (1355 هجري): 34 میلیون
به گزارش روزنامه هاي تهران در 23 آذر 1355 (14 دسامير 1976 و دو سال پيش از انقلاب)، جمعيت ايران 34 ميليون شده بود و نفوس تهران و حومه اش به سه ميليون و هفتصد هزار تَن رسيده بود. 1355 سال سرشماري هر ده سال يك بار ايران بود. جمعيت ايران 30 سال پس از آن زمان دو برابر و نفوس تهران بيش از سه برابر شده بود. جمعیت این شهر که روي کمربند زلزله قرارگرفته به صورتی خارج از قاعده، روزافزون بوده است.
ایران که پیش از انقلاب عمدتا روستانشین و شهرک نشین بود اینک به صورت معکوس، شهرنشین و بویژه کلان شهرنشین شده است. در سال 1355 جمع ایرانیان برون مرز و عمدتا دانشجو، از رقم 207 هزار تَن بالاتر نبود و اینک حدود شش میلیون.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#550
Posted: 14 Dec 2015 13:56
جامعه ایران نیاز به یک انقلاب فرهنگی برای بازگشت به معنویات و اخلاقیات دارد ـ نخست اخلاق اسلامی سپس اقتصاد
یک مخاطب این تاریخ آنلاین 22 آذرماه 1392 دو کُپی روزنامه (صفحه اول روزنامه اطلاعات مورخ 24 آذرماه 1342 و بخشی از صفحه 4 روزنامه ایران تایمز بین المللی مورخ 15 آذرماه 1392 = 6 دسامبر 2013 و گوشه ای از صفحه 11 این روزنامه) را با یک مطلب نسبتا طولانی ارسال داشته و نوشته بود که پیش از انقلاب، به مدت 8 سال در سه شهر ایران ازجمله تهران، دادیار و بازپرس دادسرا بود. می دانید که سر و کار دارنده این شغل ـ از بام تا شام ـ با ضعف های انسانی و مشکلات ناشی از آن (نقض حق دیگران و قانون) است.
با این تجربه، من به این نتیجه رسیدم که این مسائل، راه حلی ندارند جز اصلاح روان آدم ها که رفتار و پندار خودرا تنظیم کنند و تعدیلِ تفکّر مادی گری و بازگشت به اخلاق حسنه و انسانیّت به صورتی که پیامبران و اندیشمندان آن را تعریف کرده اند. زمانی که در دبیرستان درس می خواندم، یکی از دروس اساسی ما «تعلیمات دینی و فقه» و نیمی از کتابِ مربوط، درباره دستورهای اخلاقی اسلام بود. در هر پرونده ای که به من ارجاع می شد، علت را فقر اخلاق، ضعف انسانیت و رعایت نکردن همان تعلیمات می دیدم و آرزو می کردم که گردانندگان کشور این را بدانند و چاره جویی کنند ولی دستم کوتاه بود و خُرما بر نخیل.
یک روز یک اندیشمند معروف که نام اورا در روزنامه ها خوانده بودم به عنوان شاکیِ یک پرونده به دفتر من آمد و گفت که می خواهد گذشت کند، در کلانتری پلیس رضایت اورا نپذیرفتند و گفتند که «سرقت» جرمی است در جنبه عمومی و با گذشت شاکی، قضیه فیصله نمی یابد. به اینجا آمده ام تا ببینم که شما با دریافت «گذشتِ من» چه خواهید کرد.
قضیه از این قرار بود که این اندیشمند برای خرید میوه از یک دستفروش ِ کنارِ ِ خیابانی از اتومبیل خود پیاده شده بود که چشم مرد جوانی که از آنجا می گذشت به کیف دستی او در اتومبیل می افتد و آن را بر می دارد و پا به گزیر می گذارد. اندیشمند، فروشنده میوه و دیگران مرد جوان را دنبال و دستگیر می کنند و ....
استنباط خودم را از ضعف اخلاق در جامعه برای آن استاد گفتم، گفت که از هفتصد ـ هشتصد سال پیش وضعیت بر همین منوال بوده و نیاز جامعه ما به یک انقلاب فرهنگی بسیار گسترده و پیگیر است. «تاریخ» نشان می دهد که تاکنون [زمان مراجعه اندیشمند به دادسرا] انقلاب ها به دست کارگران و افراد ناراضی صورت گرفته و عمدتا جنبه مادی و پایه اقتصادی ـ سیاسی داشته نه معنوی. مثلا: «مارکس» از انقلاب پرولتاریا سخن گفته و ... ولی فکر نکرده که وقتی توده ها به هدف برسند و قدرت را به دست گیرند طولی نخواهد کشید که همان راه قبل از انقلاب را به شکلی دیگر درپیش خواهند گرفت و فساد از سر گرفته خواهد شد ـ نمونه اش بلوک شرق [سابق]. او [اندیشمند] همچنین گفت که با مجازات یک و چند مجرم و فاسد مسئله جرم و فساد حل نخواهد شد باید اعضاء و افراد جامعه اصلاح شوند و این اصلاح اخلاقی و معنوی از مقامات و مؤسسات آغاز شود و آیین نامه ها و ضوابط . باید برپایه نظرات توماس هابز [که انسان را موجودي ذاتا خودخواه، قدرت طلب، خواهان سلطه بر همنوع و استثمار ديگران به هر طریق دانسته و گفته است که سه عامل باعث منازعه انسانها مي شود: رقابت بر سر منابع محدود براي تملّك، بي اعتمادي نسبت به يكديگر، و بالاخره عشق و علاقه وافر به جلال و شكوه و قدرت. هابز راه حل را، وجود يك دولت نيرومند در جامعه به دست داده ـ دولتی که بتواند بر خودخواهي افراد فائق آيد. چنين دولتي بايد قدرت تمام عيار داشته باشد و متناسب با نياز روز وارد عمل شود. در جامعه ای که کینه افراد نسبت به فرد وجود نداشته باشد آرامش برقرار خواهد بود.]، دولت ها با وضع قوانین و ضوابط مناسب و اجرای دقیق آنها ـ افراد را کنترل کنند که سختگیری و نظارت دقیق بمانند نظامت مدرسه، در درازمدت افراد را اصلاح می کند. دولت باید بر تغییرات دارایی و درآمد افراد جامعه نظارت کامل داشته باشد.
حرف این استاد همچنان در ذهن بود و داشتم از اصلاح افراد جامعه مأیوس می شدم که انقلاب سال 1957 از نیمهِ راه مذهبی تر شد و روحانیون ارشد وعده ساخت یک جامعه معنوی و اخلاقی را برپایه تعالیم اسلام دادند ـ جامعه ای که در آن فکر تجاوز به حقوق فرد و یا افراد (ملت) نباشد و عدل و حق در آن رعایت شود. بارزترین این اعلامیه ها که تاریخی است؛ اعلامیه آیت الله خمینی در فروردین 1358 و پس از انتشار نتایج رفراندم و اعلام نظام اسلامی بود. وی در سخنرانی هایش با تاکید گفته بود که نخست اخلاق اسلامی و سپس اقتصاد ـ انقلاب، تنها برای اقتصاد نبود. ولی پس از فوت او، وضعیت اداری و مدیریت ها به تدریج به شکل پیش از انقلاب بازگشت که گزارش حجت الاسلام حسن روحانی در پایان صد روز حکومت خود، خاصه خرجی در سازمان تأمین اجتماعی بویژه در زمانی که یک دادستان سابق و قاضی در راس آن بود که شهرت سختگیری داشت، و نیز موارد متعدد دیگر ازجمله حیف و میل ها، انحصار طلبی ها، اختلاس های متعدد و کلاهبرداری ها نمونه هایی از آن است. این حرف ها باید زده شود و ادامه یابد تا به انقلاب فرهنگی بیانجامد ـ نه به صورت «انقلاب فرهنگی مائو»، بلکه انقلاب برای بازگشت به تفکّر و عمل معنوی و اخلاقی و دورشدن واقعی (نه ظاهری) از آزمندی، پولپرستی و خودخواهی. با تجربه ای که من [مخاطب] دارم، بدون انقلاب فرهنگی و اصلاح رفتار و پندار مردم، جامعه پاک و آرامی نخواهیم داشت.
دو ماه است که برای دیدار پسر 40 ساله ام که از 15 سال پیش در آمریکا و در مجاورت شهر واشنگتن زندگی می کند به اینجا آمده ام. چون حوصله ام از خانه نشستن سر می رود چند روز است که هر روز مرا به کتابخانه کنگره آمریکا می رساند و در اینجا کار من خواندن روزنامه ها و کتاب های فارسی قدیم و جدید است. دنبال مطلبی در روزنامه های چاپ آذرماه 1342 می گشتم (که در این کتابخانه بزرگ به صورت های مختلف نگهداری می شوند) که چشمم به اظهارات شاه به مناسبت عید مبعث افتاد که در آن سال مصادف با 24 آذرماه بود. او حرفهایی زده بود که عینا در این روزها و پس از درست 50 سال تکرار می شود و این سئوال به ذهن می آید که به رغم انقلاب و اعلام برقراری نظام اسلامی، چرا رفتار ما تغییر نکرده و اصلاح نشده است؟!. با خود گفتم که این، مربوط به ایرانیان داخل کشوراست که دیدم روزنامه ایران تایمز که پسرم آبونه آن است و به خانه اش ارسال می شود در شماره ششم دسامبر 2013 خود در یک صفحه اش سه خبر از اتهامات وارده به ایرانیان در آمریکا و مالزی درج کرده است که یکی از سه خبر مربوط به یک ایرانی متهم به دست داشتن در سرقت بانک در کالیفرنیا است و دیگری محکوم شدن دو ایرانی به اعدام در مالزی به جرم قاچاق مواد مخدر و سومی داستان یک بانوی ایرانی ساکن کالیفرنیا است و صاحب صدها هزار دلار پول، ولی خودرا «بی نوا» قلمداد کرده و از دولت آمریکا و دولت ایالتی کالیفرنیا انواع کمک مالی دریافت می کند. وی مدعی است که به دلایل سیاسی! از ایران فرار کرده و از طریق مکزیک وارد آمریکا شده و پناهنده این کشور.
مرحوم پدرم می گفت که ما مردمی نفرین شده هستیم که درست نمی شویم و صراط مستقیم را نمی شناسیم. من از مخاطبان تاریخ آنلاین شما هستم. همیشه گفته ام که در این زمانه که کسی حتی یک گام به رایگان برنمی دارد، شاید همین شما یک نفر باشید که وقت و پول خودرا صرف می کنید تا بزرگی ایران و ایرانی را منعکس سازید و در حقیقت یک غرورآفرین برای ایرانیان هستید. خواستم که با ارسال این نامه که اطمینان دارم درج خواهد شد من هم به سهم خود برای اصلاح رفتار کمک کرده باشم که گفته اند مشاهده عیب دیگران درس و سرمشق است و خودداری از تکرار. با این نامه، کُپی صفحه اول روزنامه اطلاعات سال 1342 که شرح آن گذشت و کُپی سه خبر ایران تایمز را برایتان می فرستم تا اگر بخواهید درج کنید شاید کمک کوچکی به اصلاح رفتار و بازداری از جرم و فساد شود. من تفسیرهای شما در صفحه ششم روزنامه اطلاعات در سال های 1356 و 1357 و مطالب ستون «امروز در تاریخ» به قلم شما در این صفحه را در منزل در تهران نگهداری و گاهی مرور می کنم. از مطالبِ به قلم شما در صفحه پنجم روزنامه اطلاعات در نیمه دوم دهه 1340 برای نوشتن تِز خود در دانشگاه استفاده فراوان کردم و سپاسگزار هستم.
مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه