انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
ایران
  
صفحه  صفحه 72 از 82:  « پیشین  1  ...  71  72  73  ...  81  82  پسین »

Diary History Iran | روزنگار تاریخ ایران


مرد

 
پيام دولت کارتر به شاه: به مصلحت است ايران را ترک کنيد ـ اظهارات سپهبد ربیعی ـ چند اشتباه شاه

آژانسهاي خبري نهم و دهم ژانويه 1979 از واشنگتن از قول مقامات دولت جيمي كارتر رئيس جمهور وقت آمريکا گزارش كرده بودند كه وی از طريق «ويليام سوليوان ـ متوفی در 11 اکتبر 2013 در 91 سالگی» سفير وقت اين كشور (دولت واشنگتن) در تهران به شاه پيام داده است كه به مصلحت است ايران را ترك گويد. اسوشيِتدپرس اين اقدام را نشانه تغيير در سياست آمريكا نسبت به شاه دانسته و يونايتدپرس كه منبع خبر خود را «ديويد نيوسام» معاون وزارت امور خارجه آمريكا ذكر كرده بود نوشته بود كه اگر شاه برود بعيد است كه بتواند بازگردد [رفت بی بازگشت] و اضافه كرده بود كه با رفتن شاه، بختيار نخست وزير تازه شانس بهتري براي كنترل اوضاع خواهد داشت!. آژانس فرانس پرس در اين زمينه چنين نوشته بود: "به نظر مقامات تصميم گيرنده آمريكايي، ادامه حضور شاه در ايران مانع برقراري آرامش در اين كشور خواهد بود و لذا بهتر است كه ايران را ترك گويد.".
سپهبد ربيعي آخرين فرمانده نيروي هوايي در نظام سابق درجريان محاکمه اش در دادگاه انقلاب در آن زمينه گفته بود: "آمريکايي ها دُم شاه را همانند يک موش مُرده گرفتند و از کشور بيرون انداختند!.". ربيعي با اينكه اواخر كار، از مخالفت خود با انقلابيون كاسته بود به حكم قاضي شرع دادگاه انقلاب اعدام شد.
اسناد از طبقه بندي خارج شده نشان مي دهد كه دولت كارتر تا آخرين هفته حكومت بختيار باورنداشت كه روحانيون شيعه برندگان واقعي انقلاب ايران خواهند بود. دولت كارتر تلاش داشت و اميدوار بود كه ملّيون (هواداران مصدق) قدرت را به دست گيرند و سلطنت در ايران به صورت كشورهاي پادشاهي اروپا درآيد. در آن زمان ميان سايرس وانس وزير امور خارجه وقت و برزينسكي مشاور ويژه كارتر (قبلا، توتور کارتر= آموزگارخصوصي دروس علوم سياسي و امور بین المللی او) بر سر مسائل ايران و اينكه چه گروهي بهتر است در اين كشور برسركارآيد اختلاف نظر بود. سران مسكو هم كه از انقلاب ايران حمايت مي كردند چشم به بازشدن دست كمونيست ها در امور ایران برای جهش و پیروزی های بعدی داشتند كه از فعلان در انقلاب بودند. در آن زمان چند گروه چپگراي ايراني از جمله سه جناح كمونيستي در انقلاب شركت داشتند كه اواخر وقت روز پيروزي انقلاب، فرستنده هاي راديو تلويزيون به دست آنها افتاده بود.
مورّخان بر این باور هستند که چند اشتباه و بی تصمیمی شاه باعث تغییر نظام شد که از این قرارند: اجرا نکردن سریع وعده تیرماه خود (جولای 1978) به تجدید انتخابات برپایه اصول دمکراسی، نخست وزیرکردن جعفر شریف امامی، بی اختیارکردن سپهبد اویسی فرماندار نظامی تهران، تشکیل دولت نظامی ژنرال اَزهاری ولی ندادن اختیار و آزادی عمل به او، اعلان وضعیت فوق العاده و «حالت جنگ» نکردن در کشور پس از اطلاع از ورود اسلحه از مرزها و چریک خارجی، متوقف نساختن پروازهای غیرنظامی و قطع نکردن تلفن راه دور، دادن امکان تماس و مذاکره مستقیم ژنرال هایزر (فرستاده نظامی پرزیدنت کارتر به تهران) با فرماندهان نظامی ایران و ادامه این تماس ها در طول چندین روز (دادن خط به فرماندهان نظامی ایران)، تماس بیش از حدِ معمول دربار ِ او با سفیران آمریکا، انگلستان و فرانسه، انتصاب ژنرال عباس قره باغی به ریاست ستاد ارتش ـ با فراموش کردن واقعه شهریور 1320 [خریده شدن ژنرال نخجوان و ضرغامی و فعّال شدن عوامل دولت لندن در تهران] و ... و بالاخره خروج از وطن در لحظات حساس که از یک شاه ـ پس از 37 سال سلطنت انتظار نبود. او می دانست که با رفتنی که بازگشت نداشت، ارتش کنار خواهد کشید و شماری زیاد نیست و نابود خواهند شد که پی آمد هر انقلاب است. وی تاریخ انقلابات بویژه انقلاب فرانسه را نخوانده و یا از یاد برده بود.
این مورّخین تصرف سفارت آمریکا در تهران در نوامبر 1979 و گروگانگیری کارکنان آن و افشاء اسناد مربوط به تماس هارا که منجر به قطع روابط دو دولت شده است با هدف تکرار نشدن تلقین ها و دیکته های این سفارت و انتقال توصیه های واشنگتن دانسته اند که در 27 سال آخر سلطنت پهلوی دوم انجام می شد و شاید هدف از اجازه دادن به چاپ و انتشار «یادداشت های امیراسدالله علم» در تهران نیز به همین دلیل بوده است تا ایرانیان از تماس های تقریبا روزانه سفیران واشنگتن و لندن با دربار شاه آگاه و منزجر شوند. گروهی از ایرانیان سه دهه بعد ساختمان سفارت دولت لندن در تهران را که به زعم آنان دو قرن محل انواع توطئه بود محاصره و آسیب زدند که در پی آن، روابط دو دولت قطع شد و توده ایرانی نفس راحتی کشید. ایرانیانی که در برابر ساختمان سفارت انگلستان در تهران تجمع و سپس به این ساختمان حمله برده بودند با تجربه ای که از گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا [بازداشت غیر دولتی افراد] داشتند، گروگانگیری نکردند. گفته می شود که دولت لندن هنوز هم به تنی چند در ایران نظر و چشم امید [برای بازگشت خود!] دارد.

مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
     
  
مرد

 
ايران نخستين شاكي در نخستين مجمع عمومي سازمان ملل
(سازمان عليل!)


دهم ژانويه سال 1946 نخستين مجمع عمومي سازمان ملل نشست خودرا در لندن با شركت نمايندگان 51 كشور عضو (متحدان غرب در جنگ با آلمان، ژاپن و ايتاليا - جنگ جهاني دوم) تشكيل داد و اتلي نخست وزير چپگراي وقت انگلستان در مراسم گشايش اين اجلاس گفت كه اين سازمان به اين شرط پيروز خواهد شد كه هر دولت عضو، حفظ صلح را برمنافع اختصاصي خود ترجيح دهد و نكوشد كه سازمان ملل را ملعبه خواستهاي خود قرار دهد و از آن به عنوان وسيله اي براي رسيدن به هدفهاي سياسي و ملي استفاده كند.
نخستين شكايتي كه در اين مجمع مطرح شد دادخواهي ايران بود كه دولت شوروي را متهم ساخت برغم تعهد قبلي نه تنها نيروهايش را از ايران خارج نساخته بلكه اين نيروها مانع نقل و انتقال واحدهاي ارتش ايران درقلمرو اين كشور مي شوند و با اين اقدام، تماميت ارضي و حاکميت ايران به مخاطره افتاده است، كه قرار شد دو كشور ـ نخست با مذاكرات دوجانبه بكوشند مسئله را ميان خود حل كنند و در صورت رسيدن به بن بست، آن وقت سازمان بررسي کند و تصميم مقتضي بگيرد، كه مسئله در مذاكرات دو جانبه حل شد.
اين مجمع در سالروز تشكيل جامعه ملل گشايش يافته بود كه 26 سال بيشتر عمر نكرد. بسياري از استادان علوم سياسي ضوابط، اركان و حتي عنوان (نام) جامعه ملل را بيشتر مي پسندند كه جنگ جهاني دوم را بهانه شكست آن قرار داده بودند. در جامعه ملل (برخلاف سازمان ملل) به هيچ كشوري امتياز خاص داده نشده بود. به عقيده بسياري از استادان علم سياست لزومي نداشت كه عنوان اين سازمان «سازمان ملل متحد» باشد؛ زيرا كه همه اعضاي آن متحد و دوست يكديگر نيستند. نام اين سازمان از پيمان 26 گانه دولتهاي در حال جنگ با المان گرفته شده كه در دهم ژانويه سال 1942 متعهد شده بودند با دولتهاي محور (آلمان، ايتاليا و ژاپن) به طور جداگانه وارد مذاكرات ترك مخاصمه و حتي اتش بس نشوند. چون امريكا و انگلستان، طراحان آن پيمان، در آن تدبير موفق شدند؛ بر همان پايه پيشنهاد تاسيس سازمان ملل متحد را مطرح ساختند و روح حاكم بر سازمان نيز همان است كه ميان اعضاي آن پيمان به وجود آمده بود. بزرگترين ايراد به سازمان ملل، قرارداده شدن حق رد (وتو) در دست پنچ دولت (فاتحان جنگ جهاني دوم) در شوراي امنيت - بازوي اجرايي آن سازمان - است. هدف اصلي از ايجاد سازمان ملل جلوگيري از جنگ و خونريزي است که اين حق رد (امتياز پنچ دولت) مانع از اعمال آن مي شود و جنگهايي که پس از تاسيس سازمان ملل رخ داده به همان دليل بوده است. ضعف بزرگ ديکر سازمان ملل که که شمار اعضاي آن تا سال 2008 به 192 کشور رسيده است بي اختيار بودن مجمع عمومي آن است که هرسال يک نشست عادي دارد که در ماه سپتامبر آغاز مي شود. اين مجمع درحقيقت يک تريبون آزاد براي نطق کردن است.
جهانيان عدم وقوع جنگ سوم جهاني را در نيمه دوم قرن 20 بايد مديون معارضه دو ابر قدرت وقت باشند تا سازمان ملل، كه بسياري از اصحاب نظر آن را «سازمان عليل» لقب داده و خواهان يك تجديد نظر جامع در آن شده اند و گفته اند كه باظهور قدرتهايي چون هند، برزيل، آلمان، ژاپن و ... لزوم چنين اصلاحاتي بيش از هروقت ديگر احساس مي شود و در غير اين صورت احتمال انشعاب وجود خواهد داشت.

مولف (نوشيروان کيهاني زاده)
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
     
  
مرد

 
خريد گندم از آمريكا براي نخستين بار ـ وضعيت ضعيف مالي ايران و دريافت وام 35 ميليون دلاري براي خريد گندم!
براي نخستين بار، خريد گندم از آمريكا پنجم دسامبر 1960 (14 آذر 1339) آغاز شد. قرارداد مربوط، اوايل نوامبر بر پايه خريد دويست و پنجاه هزار تُن گندم امضاء و اجراي آن موکول به دريافت وام خارجی شده بود که چند روز پس از آن، صندوق بين المللي پول با دادن وامي به مبلغ 35 ميليون دلار به ايران موافقت کرد. ايران در همان ايام (دوره اول نخست وزيري جعفر شريف امامي) براي نخستين بار داراي بانك مركزي (ناشر اسکناس) شده و تنظيم و نظارت سياست پولي کشور به آن محول گرديده بود.
درآمد ايران از نفت در آن زمان به دليل ارزان بودن بهاي بين المللي نفت خام، کمي مصرف جهاني آن، و اندک بودن ميزان صدور به آمريکا که خود داراي نفت کافي بود و نيز پرداخت غرامت به انگلستان و همچنين نرخ هفت تومان در برابر يک دلار؛ مبلغ قابل ملاحظه اي نبود، و به همين سبب هم کمتر فردي پيدا مي شد که زير بار مقام بالاي دولتي برود و مقامات تراز اول و نمايندگان پارلمان ايران همچنان از خانواده هاي اعيان بودند که درآمد ملکي (زراعي) داشتند و نيازي چندان به دريافت دستمزد از دولت نداشتند. نفت ايران در آن زمان در دست کنسرسيومي مرکب از کمپاني هاي نفتي غرب بود.

نوشيروان کيهاني زاده
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
     
  ویرایش شده توسط: javan   
مرد

 
هرگونه اصلاحات در ايران بايد به صورت نوعي انقلاب باشد ـ انقلاب از دیدگاه دکتر علی امینی؛ انقلاب به دست دولت نه تظاهرکنندگان خياباني

پنجم دسامبر 1961 (1340 هجري و در آن سال مصادف با 14 آذرماه) دكتر علي اميني نخست وزير وقت در اجتماع معلمان تهران در نطقي كه مهم و تأمل برانگیز توصيف شده بود گفت كه براي انجام هرگونه اصلاحات در ايران، راهي جز نوعي انقلاب نيست و او ناگزير است كه براي اجراي برنامه هاي اصلاحي خود به نوعي انقلاب متوسل شود. او بر روانشناسي هموطنان وقوف دارد.
دکتر اميني در اين نطق ضمن مروري بر تجربه هاي ايران در قرون 19 و 20 (تاريخ 150 ساله) و نیز تاریخ جهانی انقلابات ثابت کرد که انقلاب باید توسط دولت انجام شود تا نتیجه معکوس ندهد. انقلاب ناراضیان و هر طبقه دیگر که به صورت تظاهرات، اعتصاب و زد و خورد و تخریب آغاز می شود ساختارها و ضوابط و فرهنگ اداری را تخریب و زیر و رو می کند و طبقه ای روی کار می آید که تنها به فکر خویش است، فساد به تدريج گسترش می یابد و پیشرفتی صورت نمی گیرد و انقلاب از این دست به انقلابات و کودتاهای پی در پی و سرانجام استبداد می انجامد و منظور او از انقلاب، اقدام ضربتی و خارج از روال عادی دولت است. ما باید مالكيت اراضي مزروعي (روستاها) را محدود و مشروط کنیم تا فئودالیسم از میان برود، با تشكيل شوراهاي شهر و استان امور را از دست «فرد» خارج سازیم، ضوابط اداري ــ استخدامي را برپایه علم مدیریت و مطابق آنچه که در کشورهای پیشرفته صورت مي گيرد اصلاح کنیم، بانوان را در امور سیاسی ـ اداری و کارگران را در سود کارخانه ها و کارگاهها شریک کنیم. به علاوه، تجديد نظر در سازمان تشكيلات فرهنگي و آموزش و پرورش امری ضروری است. مدارس عالي ما نبايد پشت ميزنشين توليد کنند.
وي براي تسهيل اجراي برنامه هاي خود كه مورد حمايت مفسران مطبوعات اروپاي غربي و آمريكا قرار گرفته بود دوره بيستم تقنينيه را منحل كرده بود و گروهي از سياستمداران را كه به زمزمه مخالفت پرداخته بودند از جمله فتح الله فرود و ابوالحسن ابتهاج را به اتهامات اداري مربوط به كارهاي گذشته شان بازداشت كرده بود و از شوراي دانشگاه تهران خواسته بود كه به دانشجويان اخطار كند كه دانشگاه جاي درس خواندن است، نه تظاهرات سياسي به تحريك اين و آن.
شهرت دارد علی امینی که به دمکراتهای آمریکا نزدیک بود تحت تاثیر افکار لیبرالیستی جان اف. کندی خواهان انجام اصلاحات اساسی در ایران بود.
گفته شده است که شاه با الهام از اين نطق علي اميني، برنامه اصلاحات را به حساب خود گذارد و آن را «انقلاب سفيد» ناميد.

نوشيروان کيهاني زاده
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
     
  
مرد

 
پاییز 1979 که آمریکا و ایران در آستانه برخورد نظامی بودند و ایران غرب را تهدید به تحریم نفتی می کرد ـ 32 سال بعد غرب ایران را تحریم کامل کرد!

معارضه آمریکا و جمهوری اسلامی ایران که از نیمه نوامبر 1979 آغاز شده بود از آغاز دسامبر این سال ابعاد تازه ای به خود گرفته بود. تشدید معارضه در پی نشست فوق العاده کاخ سفید با حضور مقامات نظامی و اعلامیه پایانی این نشست و اظهارات پرزیدنت کارتر شدت یافته بود. در اعلامیه کاخ سفید آمده بود که آمریکا برای رهانیدن اتباع به گروگان گرفته شده خود وسائلی در اختیار دارد که بکار خواهد بُرد و کارتر شخصا و همان روز اخطار کرده بود که اگر تهران بیش از این به آمریکا فشار آورد با اقدام نظامی رو به رو خواهد شد. اسرائیل نیز اعلام کرده بود که از هرگونه اقدام آمریکا در این زمینه حمایت خواهد کرد.
متعاقب اخطارهای آمریکا، ناو هواپیمابر «میدوی USS Midway» و ناوهای اسکورت آن در تنگه هرمز مستقر شدند و به ناو هواپیمابر «کیتی هاک USS Kitty hawk» که در فیلیپین بود دستور داده شده بود که با اسکورت خود عازم خلیج فارس شود. همچنین لشکر 82 هوابُرد آمریکا مستقر در کارولینای شمالی به حالت آماده باش درآمده بود و نیز برخی واحدهای سپاه تفنگداران.
در واکنش به این تحولات، تهران اخطار کرد که جریان نفت را به روی دنیا قطع خواهد کرد و اگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس با مساعی نظامی آمریکا برضد جمهوری اسلامی مساعدت کنند نتایج آن را باید بپذیرند. همزمان، علی اکبر معین فر وزیر وقت نفت در نشست کاراکاس اعلام کرد که ایران صدور نفت خودرا به هرکشوری که روش خصمانه در پیش گیرد تحریم خواهد کرد. همچنین به ارتش ایران دستور آماده باش داده شد و پرواز هواپیماها برفراز قم ممنوع شد و دریادار مدنی فرمانده وقت نیروی دریایی در ناو سرفرماندهی مستقر شد و این ناو و ناوهای دیگر ایران در خلیج فارس از پنجم دسامبر (15 آذرماه 1358) در برابر گروه «میدوی» آرایش رزمی به خود گرفتند. آیت الله خمینی در نطقی که متن آن درشماره 16008 روزنامه اطلاعات چاپ شده است گفت که ما عقب نشینی نمی کنیم، طبل کارتر میان تهی است که مارا از تعرض نظامی و تحریم اقتصادی می ترساند، ما نفت داریم و دنیا نفت می خواهد و ....
در این گیر و دار بود که ناگهان آندری گرومیکو وزیر امور خارجه وقت شوروی ـ برغم لغو قرارداد سال 1921 تهران و مسکو و اعتراض مسکو به این عمل یکجانبه ـ ضمن برحذر داشتن دولت واشنگتن از دست زدن به هرگونه عملیات نظامی در همسایگی شوروی، حمایت این کشوررا از هر اقدام دفاعی جمهوری اسلامی در برابر تعرض نظامی احتمالی آمریکا اعلام کرد که خبر اول آن روز رسانه های جهان شد و متعاقب آن گزارش رسید که کشتی های نظامی شوروی ناوهای آمریکا در اقیانوس هند و آبهای منطقه را از فاصله نزدیک و سایه به سایه دنبال می کنند.
از آنجاکه به قول هگل Hegel، ایران از مصادیق فلسفه تاریخ The Philosophy of History است، از سال 2012 معارضه سال 1979 و ظاهرا بر سر فعالیت های اتمی تکرار شده است و این بار میان همه غرب و تهران و برعکس آن سال، این غرب بوده است که این بار نفت ایران و معاملات مالی این کشوررا تحریم کرده است.

نوشيروان کيهاني زاده
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
     
  
مرد

 
افتادن بغداد به دست عثماني - نگاهي تاريخي به اهميت عراق به عنوان کليد خاور ميانه، استقرار آمريکا و ...

سلطان سليمان امپراتور عثماني در اين روز در دسامبر 1534 تصرف بغداد را تکميل کرد. نيروهاي عثمامي دو روز پيش از اين وارد حصار بغداد شده بودند که برخي از مورّخان آن روز را زمان تصرف بغداد ذکر کرده اند. چندى پس از آن دولت صفويه ايران بغداد را از عثماني ها پس گرفت و در آنجا يك پايگاه نظامي ثابت به وجود آورد و نیروى نظآمى مستقر ساخت.
جنگ متناوب ايران و عثماني بر سر بغداد دو قرن طول كشيد و در زمان نادرشاه مصالحه صورت گرفت؛ ايران از دعاوي خود بر بغداد دست كشيد و عثماني حاكميّت ايران بر ايروان و همه قفقاز جنوبي را برسميت شناخت. در زمان شاه عباس هم عثماني ها همين نظر را داشتند و شاه عباس موقتا و تا رسيدن به هدفهاي مقدّم خود آن را رد نكرده بود.
سرزميني كه امروز جمهوري عراق خوانده مي شود از عهد باستان كليد خاور ميانه و آسياي غربي بوده و هر دولت كه اين كليد را به دست داشته قدرت برتر در منطقه بوده است. دولت هاي بابل و آشور همين نقش را داشتند. كوروش بزرگ پس از تصرف بابل (شهرى در جنوب عراق امروز) بود كه فرضیه ايجاد كنفدراسيون جهاني خودرا اعلام داشت. داريوش سوم پس از شكست «اربيل» واقع در شمال عراق امروز به هزيمت رفت. اسكندر مقدوني پس از يکرشته جهان گشايي، در بابل استقرار يافته بود كه در همانجا درگذشت. جانشنيان اسكندر شهر «سلوكيه» را در كنار دجله ساختند تا از آنجا بر آسياي غربي حكومت و نظارت كنند. پس از آنها اشكانيان ايران، تيسفون (مداين و امروزه سلمان پآک وآقع در 36 کيلومتري جنوب بغداد) را در سوي ديگر دجله ساختند و دو دولت اشكاني و ساساني ايران حدود هشت قرن از اين شهر بر امپراتوري پهناور خود حكومت كردند. هر دو دودمان خطر نزديك بودن به مرز رقيب (امپرآتورى رومىان) را تحمل كردند و پايتخت را از تيسفون به يك شهري مركزي انتقال ندادند. يزدگرد سوم پس از شکست نظامي از مسلمانان عرب در قادسيه، پيشنهاد انتقال موقّت پايتخت از تيسفون به شيراز را نپذيرفت، و با افتادن پايتخت به دست عرب امپراتوري ايران از دست رفت. عباسيان به جاي زادگاه اسلام (حجاز)، بغداد (در آن زمان درخستاني در شمال تيسفون) را به صورت شهر درآوردند و مركز خلافت اسلامي قرار دادند. ايرانيان استقلال طلب دوباره اين مركز حساس (بغداد) را به چنگ آوردند. همه هدف سلجوقيان، مغولها و تيموريان تصرف بغداد بود. شاه اسماعيل صفوي اندكي پس از اعلام سلطنت، بغداد را متصرف شد. همه سعي عثماني اين بود كه بغداد را در دست داشته باشد تا همه مناطق عرب نشين شرق مديترانه و درياي سرخ را کنترل کند و سرانجام با مصالحه با ايران به اين هدف خود رسيد.
در جريان جنگ جهاني اول، هدف روسيه و انگلستان رسيدن به بغداد بود و بر پايه اين رقابت، روس ها از طريق ايران تا كرمانشاه پيش رفتند و انگليسي ها که نيروي نظامي وارد بين النهرين کرده بودند بر سر تصرف بغداد با عثماني وارد جنگ شدند. سرانجام در پايان جنگ اول كه عثماني از ميان رفت و روسيه گرفتار انقلاب بلشویکی و سپس جنگ داخلي شد، بغداد زير کنترل انگلستان درآمد و از اينجا بر مناطق عربي متصرفه بناي حكومت كردن و سلطان و امير سازي و کشورسازی را گذارد. دولت لندن سپس و در ظاهر، مناطق دست ساخت خودرا به اين سلاطين و شيوخ واگذار كرد.
در دوران اتحاديه سازي، غرب يک اتحاديه نظامي براي محاصره شوروي را در بغداد تاسيس کرد که به نام پيمان بغداد خوانده شد. متعاقب آن، روسها به مليّون و چپ هاي عراقي كمك كردند تا در بغداد كودتا به راه اندازند و حكومت سلطنتي ساخت انگلستان را حذف كنند و از آن پس عراق دوست و هم پيمان مسكو و مدعي كويت و هر سرزمين ديگر شد كه مطمح نظر غرب قرار مي گرفت. پس از خروج نظامی انگلستان از شرق سوئز، توجه اصلي آمريكا معطوف به عراق شد و مدت ها با كمك شاه كُردهاي عراقي را بر ضد دولت بعثي بغداد (دوست مسكو) بر مي انگيخت. آمريکا که پي به اهميت مناطق کُردنشين برده بود از 1917 و از همان زمان که وارد جنگ جهاني اول شده بود خواهان دوستي با کُردها، خودمختاری و استقلال آنان بود.
صدام حسين با اين كه مي دانست زير ذره بين آمريكا و اسراييل است كه هر دو اهميت استراتژيک عراق را به خوبي مي شناسند مرتكب دو اشتباه سياسي شد؛ يكي اين كه در روزهاي افول قدرت مسكو ـ سال 1990 ـ فريب خورد و كويت را اشغال نظامي كرد و با اين عمل استقرار آمريكا را در کشور سعودي، كويت، قطر و ... تثبيت كرد و با اشتباه ديگر كه بازنگذاردن درهاي عراق به روي بازرسان سازمان ملل بود بهانه اشغال نظامي عراق را به دست داد زيرا كه او، ديگر اسلحه كشتار جمعي نداشت كه درهايش را ببندد و وانمود كند كه دارد.
با اشغال نظامي عراق، آمريكا كه رقيب جهاني نداشت، نوعی اتحاد با دولت آن كشور را به دست آورده است و ....
تاريخدانان و ديگر اصحاب نظر در نوامبر 2004 و 18 ماه پس از ازميان رفتن حکومت حزب بعث در عراق، با نشان دادن مرزهاي عراق روي نقشه و موقع جغرافيايي آن و با توجه به تحولات چند هزار ساله تاريخي منطقه و با اين استدلال كه عراق كليد خاور ميانه است بعيد دانسته بودند كه دولت آمريكا، مخصوصا در اين زمان كه معارضه غرب و مسكو بارديگر آشگار و چند قدرت ديگر دارند وارد وارد ميدان مي شوند عراق را دست کم بدون امضاي يک قرارداد امنيت مشترک و احیانا برجاي گذاردن مستشار نظامي و از اين قبيل افراد، ترک گويد. قرارداد امنيت مشترک به آمريکا امکان خواهد داد که هر زمان که لازم بداند و اراده کند نيروي نظامي به عراق بفرستد.
اين اصحاب نظر گفته بودند که امضاي پيمان استراتژيک آمريکا با دولت بغداد، نظر اسرائيل و کُردهاي عراق را هم تأمين مي کند و افزوده بودند آمريکا مي داند که عراق با همسايگانش مسئله دارد و کشوري تازه ساخت مرکب از افراد با مذاهب و نژادهاي مختلف و مدعي يکديگر است و لذا دليل و بهانه براي انتقال نيروي نظامي فراوان است، مخصوصا که هرگروه عراقي مدعي سهمي از درآمد نفت عراق، کارمندي و مقام دولتي و شرکت در مقاطعه هاست.

نوشيروان کيهاني زاده
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
     
  
مرد

 
شوراي امنيت از جمهوري اسلامي خواست که پرسنل ديپلماتيک آمريکا را آزاد کند که پذيرفته نشد ـ استقرار نظامي آمريکا در منطقه خليج فارس

15 آذر 1358 (6 دسامبر 1979) و يك ماه و دو روز پس از تصرف ساختمان سفارت آمريكا در تهران و به گروگان گرفته شدن كاركنان آن، شوراي امنيت سازمان ملل به اتفاق آراء از جمهوري اسلامي خواست كه بي درنگ گروگانهاي آمريكايي را كه پرسنل ديپلماتيك بودند آزاد سازد و به ايشان اجازه خروج از ايران بدهد و دو كشور اختلافهاي خودرا در چارچوب منشور ملل از راههاي مسالمت آميز حل كنند.
اين مصوبه عملا پذيرفته نشد و گروگانها تا سيزده ماه و چند روز بعد آزاد نشدند.
به نظر مورخان، اين گروگانگيري بهانه قرارگرفت که آمريکا به تدريج در منطقه خليج فارس مستقر شود، بويژه که همزمان با گروگانگيري، پيمان دفاع و امنيت مشترک ايران و آمريکا (منعقد در سال 1959) از سوي جمهوري اسلامي لغو شد و ....
به دستور جيمي كارتر رئيس جمهور وقت آمريكا تا نيمه آذر 1358 شمار كشتي هاي نظامي آمريكا در خليج فارس به 21 فروند رسيده بود كه مسکو ـ قدرت رقيب، هم به همين تعداد ناو جنگي در برابر آنها مستقر ساخته بود و اين موازنه قوا باعث مي شد كه دولتهاي كوچكتر ترسي از نتايج اقدامات خود نداشته باشند، زيرا كه دو ابرقدرت وقت ـ يكديگر را خنثي مي كردند و ديگران تا حدي زياد آسوده خاطر مي زيستند. شوروي بعدا از درون فروپاشيد، آمريکا خليج فارس را به مرکزيت بحرين يک منطقه نظامي خود کرد و سپس با استفاده از هر فرصتي به استقرار و گسترش نفوذ در منطقه ادامه داد و راه ورود قدرت هاي درحال طلوع ديگر عملا بسته شد. يک مثال: براي نخستين بار در پاييز 2011 رژيم پکن چند کشتي جنگي به خليج فارس فرستاد که از قطر هم ديدن کردند. چون اين عمل با مقالات انتقادي رسانه هاي آمريکا رو به رو شد منابع چيني وانمود کردند که آن کشتي ها در سر راه خود به شاخ آفريقا و مبارزه با دزدان دريايي سومالي از خليج فارس ديدن کردند و منظور ديگري نبوده است!.

نوشيروان کيهاني زاده
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
     
  
مرد

 
ترور خواهرزاده شاه به دست فدائيان اسلام در پاريس

15 آذرماه 1358 (1979 و در آن سال مصادف با 6 دسامبر) شهريار شفيق خواهرزاده 34 ساله پهلوی دوم (محمدرضاشاه)، پسر اشرف [از شوهر مصری اش] و افسر پیشین نيروي دريايي ايران هنگامي كه در يك خيابان پاريس، پياده به سوي خانه مادرش در حركت بود به دست مردي جوان كه كلاه موتوسيكلت سواري بر سر داشت و به او نزديك شده بود با شليك گلوله كشته شد و تيرانداز با موتوسيكلتي كه در انتظار وي بود از صحنه گریخت. سپهبد اويسي [فرماندار نظامي تهران در سال انقلاب و قبلا فرمانده ژاندارمری ایران] نیز به همین صورت در يک خيابان پاريس هنگامی که با برادرش، پیاده در حرکت بود کشته شد.
پس از ترور شهريار شفيق، روزنامه اطلاعات (شماره 16020 ـ 17 آذر، صفحه آخر) به نقل از شيخ صادق خلخالي نوشت كه شهريار شفيق به دست اعضاي جمعيت فدائيان اسلام ترور شد.

نوشيروان کيهاني زاده
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
     
  
مرد

 
روزي كه كوروش وصيت كرد گور او در پاسارگاد (پارس) باشد و «زروبابل» را رئيس يهوديان آزاد شده از اسارت کرد

كوروش بزرگ بنيادگذار ايران هفتم دسامبر سال 539 پيش از ميلاد ضمن ديدار از معبد اصلي شهر بابل و اداي احترام نسبت به آن (به نشانه احترام به فرهنگ و مذهب اقوام دیگر، و برپایه اعلامیه خود معروف به نخستین اعلامیه حقوق بشر که در نوامبر 539 پیش از میلاد صادر شده و متن آن باقی مانده است)، در همين جا خطاب به همراهانش اعلام داشت كه در هرجاي دنيا كه بميرد بايد جسد اورا به پاسارگادِ پارس منتقل و در آنجا دفن كنند. اين بيان کوروش در تاريخ تحت عنوان «وصيت کوروش» ضبط شده است. کوروش با اين که زرتشتي بود پیش از صدور اعلامیه نوامبر سال 539 پیش از میلاد هم، به اديان ديگر که پيروان داشتند و نزد آنان مقدس بودند احترام مي گذارد.
وي در همين روز «زروبابل» را به رياست بيش از چهل هزار يهودي كه آنان را از اسارت بابلي ها آزاد كرده بود برگماشت تا به دیارِ ِشان ازجمله اورشليم (اورشلایم) بازگرداند و به حد كافي سرباز ِ محافظ و پول در اختيار گذارد تا اورشليم و معابد ويران شده يهوديان را بازسازي كنند. بسياري از اين يهوديان از پنجاه سال پيش از آن در اسارت دولت بابل بودند. يهوديان آزاد شده، سال 538 پيش از ميلاد به ديار خود رسيدند. كوروش 29 اكتبر سال 539 پيش از ميلاد اعلام داشته بود كه ماموريت او براي آزاد كردن آسياي غربي و الحاق اين مناطق به جامعه مشترك المنافع ايران پايان يافته است و بايد نوروز را در پارس باشد. كوروش پس از تصرف بابل، دستور نوسازي بندر صيدا (واقع در لبنان فعلي) را كه به دست بخت النصر امپراتور بابل ويران شده بود به هزينه ايران صادر كرد.

نوشيروان کيهاني زاده
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
     
  
مرد

 
افشاگری مهم یک کارشناس نفت در دسامبر 2012: وجود روابط ناسالم، کانونهای قدرت، دلال و مافیا درصنعت نفت جمهوری اسلامی ایران

7 دسامبر 2012 ـ خبرگزاری فارس: احمد حسینی ـ یک کارشناس صنعت نفت گفت که روابط ناسالم در قراردادهای خارجی، روابط ناسالم در قراردادهای داخلی یا پیمان‌های زنجیره‌ای، سیاسی بودن قراردادهای داخلی، روابط ناسالم در فروش فرآورده‌های نفتی و روابط ناسالم درخریدهای خارجی در صنعت نفت موجب شده است که شاهد ایجاد دلال های نفتی و به تبع آن مافیای نفتی باشیم.
وی سپس به تشریح این پنج راه دلالی و مافیای نفتی پرداخت و گفت:
در عرف جهانی، دریافت «پورسانت» و انواع بده ‌بستان‌های مرتبط با آن در معاملات نفتی رویه‌ای معمول است. طبیعی است که به دلیل حجم بزرگ معاملات نفتی در ایران، شبکه‌های گسترده دلالی خارجی و داخلی، در اطراف این معاملات شکل گیرند و این شبکه‌ها تلاش کنند که با اخذ پورسانت‌های کلان قراردادهای متناسب با منافع طرف خارجی منعقد کنند. قراردادهای وزارت نفت با پیمانکاران داخلی، بزرگترین قراردادهای پیمانکاری ایران بشمار می‌روند به طوری که در هیچ صنعت دیگری نمی توان چنین قراردادهایی را یافت. در طول دو دهه اخیر کانون‌های ذی نفوذ قدرت، موجب شده اند تا پیمانکار‌ان شبه خصوصی در صنعت نفت تشکیل شوند که بالقوه می توانند بستری برای کسب ثروت‌های عظیم و نامشروع باشند. متاسفانه پیمانکاران شبه خصوصی با بهره‌گیری از روابط خود با مقامات عالی و تأثیرگذاری بر دیوان‌سالاری مرتبط با صنعت نفت قراردادهای کلان نفتی را دریافت کرده و با اخذ مبلغ قابل توجهی پیمان‌ را به پیمانکار دست دوّم منتقل می‌ کنند. پیمانکار دست دوّم نیز این رویه را ادامه می‌دهد و قرارداد را به پیمانکار دست سوّم منتقل کرده و به‌ رغم اینکه این رویه غیرقانونی است ولی هم‌اکنون مرسوم شده و می توان نمونه های زیادی را در صنعت نفت ایران مثال زد. نکته تعجب آور در اینجاست که این‌ گونه قراردادها برای پیمانکاران دست پنجم که همان مجریان واقعی پیمان هستند نیز بسیار سودآور است. در طول یکی دو دهه اخیر، شرکت‌های خارجی طرف قرارداد با وزارت نفت جمهوري اسلامي نیز از این رویه سودهای کلان برده‌اند و متأسفانه در برخی موارد با پرداخت مبالغ ناچیز اجرای تعهدات خودرا به پیمانکاران ایرانی سپرده‌اند و در ازای آن، مبالغ هنگفتی ارز از دستگاه‌های دولتی ایران دریافت کرده اند.
احمد حسینی همچنین با اشاره به سیاسی بودن برخی از قراردادهای داخلی در صنعت نفت گفت: متاسفانه در دو دهه اخیر وابستگی وزارت نفت به جناح‌های متنوّع سیاسی سبب شده است که عملاً این وزارتخانه، به دلیل حجم بزرگ نقدینگی و گردش بالای عملیات مالی آن، به منبع اصلی تغذیه غیرقانونی، غیررسمی و نامحسوس احزاب سیاسی کشور تبدیل شود. با بررسی سوابق دلالانی که توسط نهادهای امنیتی و دستگاه قضایی دستگیر می شوند می توان می توان گفت که اکثر این افراد سعی می کنند خود را وابسته به جناح های مختلف سیاسی نشان دهند.
احمد حسینی اضافه کرد: در سال‌های اخیر شاهد روابط ناسالم و غیرشفاف در فروش فرآورده‌های نفتی در بازارهای داخلی و خارجی بوده‌ ایم. در حوزه فروش فرآورده های نفتی بهره‌برداری از روابط و اطلاعات نقش بسزایی در کسب سودهای هنگفت برای افراد خاص داشته است. متاسفانه شنیده شده است که احزاب و کانون‌ها و شخصیت‌های سیاسی و نیز سازمان‌های بعضاً حمایتی عام‌المنفعه از طریق دریافت حواله‌های فرآورده‌های نفتی و فروش آن سودهای کلانی بدست آورده اند.
احمد حسینی با اشاره به روابط ناسالم در برخی از خرید های خارجی صنعت نفت اظهارداشت: حجم مالی کلان خریدهای خارجی در صنعت نفت ایران طبیعتا بستر لازم را برای پیدایش روابط ناسالم در این حوزه فراهم آورده است به همین دلیل شناسایی طرف‌های خارجی در این معاملات و بازنگری احتمالی در این حوزه از ضرورت‌های بهسازی و سالم‌سازی فعالیت‌های آتی وزارت نفت است.
احمد حسینی در ادامه مطالب خود گفت: آمارهای رسمی شرکت ملی نفت ایران حاکی از آن است که برای تحقق اهداف برنامه پنجم صنعت نفت نیازمند 36 دستگاه دکل جدید حفاری دریایی و 120 دستگاه دکل جدید حفاری خشکی است. متاسفانه این موضوع بهانه ای شده است برای ورود دلالان به صنعت نفت تا بتوانند از این طریق پول های کلانی را به جیب زده و اقدام به واردکردن دکل های حفاری کنند که به هیچ عنوان کارایی لازم را نداشته باشد. نیاز به دکل حفاری از یک طرف و افزایش نرخ ارز از طرف دیگر موجب شده است تا دلالان نفتی بازار واردات دکل را به ظاهر گرم کرده و سودهای کلانی را عاید خود سازند و علاوه بر وارد کردن دکل های دست دوم چینی، این دکل ها نتوانند موجب افزایش تولید نفت در کشور شوند.

نوشيروان کيهاني زاده
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
     
  
صفحه  صفحه 72 از 82:  « پیشین  1  ...  71  72  73  ...  81  82  پسین » 
ایران

Diary History Iran | روزنگار تاریخ ایران

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA