انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
ایران
  
صفحه  صفحه 4 از 6:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  پسین »

Lakestan | لک و لکستان


مرد

 
آثار تاریخی لکستان

محوطه باستانی باباجان و تاریخ چندهزارساله

محوطه باستانی باباجان که شهرت و آوازه جهانی داشته و معماری و آثار به دست آمده از آن پیش درآمد و مرجعی در مطالعات تمدن ایران زمین است در پنج کیلومتری غرب نورآباد، مرکز شهرستان دلفان لکستان، واقع شده و نخستین بار توسط گلر گاف مید، از دانشگاه لندن در فاصله سال‌های 1344 تا 1347 خورشیدی (1963 تا 1968 میلادی) مورد کاوش قرار گرفت که درنتیجه آن چهار دوره تاریخى و پیش از تاریخ مربوط به دوره هاى ماد، هخامنشیان، قرن نهم تا هشتم قبل از میلاد و هزاره سوم قبل از میلاد در آن شناسایى شد.

این محوطه تاریخى از یک تپه مرکزى و چندین تپه در غرب و شرق تشکیل شد که تا کنون تنها تپه مرکزى و شرقى آن مورد بررسى باستان شناسى قرار گرفته است .

در این کاوش ها دهها اثر شامل ظروف سفالى و سفالینه ها ،اسکلت اسبهاى مدفون شده ،اشیاء مفرغى ، و مجموعه اى از دسته ها ، شیرهاى لوله اى و کوزه ها با طرح و شکل هاى مختلف به دست آمد که هریک گوشه اى از فرهنگ و تمدن ایران را درهزاره هاى پیش از میلاد هویدا کرد.

وجود ابنیه بزرگ در تپه باباجان از اهمیت سوق الجیشى این منطقه در هزاره اول قبل از میلاد حکایت دارد و گواه این است که این تپه مرکز ادارى و مقر روساى محلى بوده است.

در این کاوش ها همچنین فرضیه مربوط به کوچ ساکنان فلات ایران توسط خانم گاف در این محوطه (تپه) تائید و مشخص شد که ساکنان این ناحیه در دو سده نهم و هشتم پیش از میلاد مهاجران آریاییهاى بوده اند که از شمال متوجه لرستان شده و در ده کوچکى از خانه هاى کوچک سنگى در دامنه تپه باباجان مستقر شده اند.

در این کاوش ها همچنین نخستین آجرهاى منقوش فلات ایران به تعداد 200 عدد بدست آمد که نشانگر نوعی کتیبه یا تزئین دیواری برجسته و نقاشی شده است. این آجرها که دارای طرح‌های استاندارد ومعین هستند در طیف متنوعی از طرح ها ومدل‌ها ی معکوس قرار دارند. این آجرها در تزئین سطوح جانبی اتاق منقوش که گفته می شود ،یا یک تحفه گاه شاهی ویا پرستشگاه بوده بکار رفته اند. در حال حاضر دو نمونه از آن در موزه هاى اشمولین و بریتانیاى انگلستان و تعدادى نیز در موزه ملى ایران نگهدارى مى شود .



تپه مرکزی

تپه مرکزی محوطه باستانی باباجان که از نظر شکل بیضی شکل است در امتداد جنوب شرقی به جنوب غربی قرار دارد وابعاد آن 60×30 متر بوده و در حوالی دامنه 120متر عرض دارد.
بررسی ها نشان داد این محل، مرکز سکونت افراد در هزاره نخست پیش از میلاد بوده است و در نتیجه کاوشهای باستان شناسی سه لایه (طبقه) فوقانی شناسایی گردید که همگی به این دوره تعلق دارد.
در طبقه سوم با توجه به بقایای آثار معماری چنین روشن می شود که در این طبقه پی خانه ها بوسیله تیرهای چوبی و شاخه درختان بصورت مسطح قرار گرفته است.
در لایه دوم آثار فرهنگی ،معماری آن است و نقشه ساختمان آن از یک اتاق بزرگ که به حیاط متصل می شود و در چهار گوشه حیاط مرکزی چهار اتاق شناسایی گردید که از این اطاق ها به عنوان برج استفاده می کرده اند.
در میان برجها اتاق های کوچک مستطیل شکلی ساخته شده که تعداد آنها به 4 باب می رسد و در شمال ،جنوب وغرب حیاط واقع شده، درب ورودی یا دروازه این مجتمع از سوی شرق است.
کف ورودی این مجتمع سنگفرش بوده که کف پوش آنها از یک لایه رس خاکستری با سنگهای پهن تشکیل شده است.
در کاوش از اتاق شرقی این مجموعه بقایای آسیاب دستی ،ظروف سفالین و ذخیره آذوقه یافت شده است.
درلایه اول نیز باتوجه به بقایای آثار معماری که بدست آمده از نظر ساختمانی شبیه لایه دوم است و تنها مردمان از نظر فرهنگ واجتماع متمدن تر بوده اند.
حیاط مرکزی در این لایه به یک سرسرای ستون دار مبدل شده و بجای برجهای گوشه حیاط ، اتاق های پذیرایی بزرگ دیگری ساخته و در غرب بناء امتداد یافته و اضلاع یک شاه نشین کوچک که به گوشواره های سنگی تزئینی مزین شده بوجود آورده اند.
استفاده از سرسرای ستون دار و برج های کنجدار با رواق های ستون دار جناحی در کنار ساختمان ها از وبژگی های معماری درباری هخامنشی است که احتمال مراحل اولیه رواق پاسارگاد را مجسم می سازد.
در مجموع باید گفت، نماهای کشف شده از پلان های بناهای مختلف در لایه های تپه مرکزی مانند دژ و بارو، تالار و سرسرا، اتاق پادشاه و اتاقک های که محل مراسم مذهبی یا معبد گونه بوده واتاق های ساده در اطراف حیاط مرکزی همگی نمونه های روشنی از معماری اولیه ایرانی است که بعدها تاثیرات این شیوه معماری را در دوره های تاریخی ودوره های اسلامی می توان مشاهده کرد.



تپه شرقی

این تپه به شکل مخروطی در شرق تپه مرکزی واقع شده که 85 متر عرض دارد و در آن دو ساختمان با پلکانهای هم عصر دوره ماد و یک ساختمان دیگر مربوط به قرن نهم وهشتم پیش از میلاد کشف گردید.
از یافته های مهم این تپه ، می توان اتاق منقوش را نام برد و چون این اتاق دارای رنگ های تزئینی بوده از طرف کاوشگر خانم گاف به اتاق نقاشی نامگذاری گردید.
سقف اتاق منقوش به وسیله ستونهای چوبی که پاستون ها از سنگ می باشد نگهداری می شده است که با توجه به رنگ قرمز پاستونها ،آنها را رنگ آمیزی کرده اند.
این اتاق با ویژگیها و معماری خاص آن مانند دیوارهای قرمز اندود، اجاق شومینه ای ، آتشدان، کف سفید رنگ، پنجره های کاذب و ستونی و یک درگاه کوچک درقسمت شرقی بسیار مورد توجه کاوشگران قرار گرفته است.

با توجه به اینکه تپه باستانی باباجان شهرت جهانی دارد سرمایه گذاری در این بخش موجب جذب گردشگران وعلاقمندان به باستان شناسی در منطقه شود. ‌اث‍ر ‌ارزش‍م‍ن‍د ت‍پ‍ه‌ ب‍‍اس‍ت‍‍ان‍‍ی‌ ب‍‍اب‍‍اج‍‍ان‌ دل‍ف‍‍ان‌ ‌ای‍ن‍ک‌ در زی‍ر ‌آس‍م‍‍ان‌ ن‍ی‍ل‍گ‍ون‌ و دش‍ت‌ پ‍‍ه‍ن‍‍اور ‌ای‍ن‌ ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ ب‍‍ا ‌آن‌ ‌ه‍م‍ه‌ ش‍ک‍وه‌ گ‍ذش‍ت‍ه‌ چ‍ش‍م‌ ‌ان‍ت‍ظ‍ار ت‍وج‍ه‌ وی‍ژه‌ م‍س‍وولان‌ س‍‍ازم‍‍ان‌ م‍ی‍ر‌اث‌ ف‍ر‌ه‍ن‍گ‍‍ی‌ ، ص‍ن‍‍ای‍‍ع‌ دس‍ت‍‍ی‌ وگ‍ردش‍گ‍ر‌ی‌ ب‍ر‌ا‌ی‌ ب‍‍ازس‍‍از‌ی‌ ج‍‍ه‍ت‌ ج‍ذب‌ گ‍ردش‍گ‍ر‌ان‌ ‌اس‍ت‌.
     
  ویرایش شده توسط: nisha2552   
مرد

 
قله ولاش کوه گرین



قله ولاش با بلندی تقریبی 3623 متر از بلندترین قله های کوه گرین میباشد. ولاش نام گروه یا سلسله ای از پادشاهان اشکانی است و ممکن است ارتباطی بین نام این دو وجود داشته باشد به گونه ای که گمان میرود این قله و کوه شکارگاه و اقامتگاه شاهان اشکانی بوده و به همین دلیل نام آنها را یدک میکشد. استاد ایرج رحمانپور ترانه سرا، ادیب و خواننده اشعار محلی لکی و لری بیت زیبایی را به زبان لکی سروده که در آن به قله ولاش...

کوه گرین از کوههای مهم غرب ایران است که بخش اعظم آن در شمال استان لرستان و بخشی نیز در استان‌های همدان و کرمانشاه قرار دارد. گرین به عنوان یکی از کوه های اصلی لکستان از کوههای بلند زاگرس است که در ادامه اشترانکوه قرار دارد و طول آن به بیش از ۱۸۰ کیلومتر می رسد. این کوه در استان کرمانشاه (در زبان لکی کرماشان) به کوههای پرو و بیستون می پیوندد.

قله های بلند کوه گرین نماد استواری لکستان شامل "یال کبود" در کوه چهل نابالغان با ارتفاع تقریبی ۳۸۵۰ متر در جنوب نهاوند، قله "۱۸ یال" در بروجرد و نیز "قله ولاش" در شمال الشتر لکستان است. دیگر قله های کوه گرین شامل "سکوزان با نام محلی سه گر"، "یال کبود"، "پیاز کاران"، "سفره"، "شیر برفی"، "بازگیر" و "چهل تن" میشود.
گرین از غرب به دلفان (نورآباد لکستان)، از شمال به شهرستان نهاوند، از شرق به شهرستان بروجرد و از جنوب به شهرستان سلسله (الشتر لکستان) محدود می شود. گرین در گویش محلی گرّو garru یا garri و در زبان لکی گروین garvin نامیده می‌شود و یکی از کانونهای آبگیر دائمی لرستان و لکستان است که رودهای دز و گاماسب را تغذیه می‌کند. سرابهای فراوانی در پای این کوه وجود دارد و آب آشامیدنی بروجرد و نیز آب مورد نیاز کشاورزی دشت سیلاخور نیز از همین سرابها تأمین می‌شود. صعود به کوه گرین از طریق روستاهای غرب شهر بروجرد (روستاهای ونایی و تیزه زن)، جنوب نهاوند یا شمال الشتر لکستان (روستای پرسک) امکان پذیر است. دهکده ییلاقی ونایی در این پای این کوه قرار دارد. این کوه خرس، کفتار، گرگ و روباه دارد و در گذشته پلنگ نیز داشته‌ است.

کوه گرین چنان پر برکت است که نخستین سرچشمه های رودهای کرخه و دز از این کوه است. سراب ریخ اسبی در منطقه بیرانوند لکستان و کهمان در الشتر و گاماسیاب در نهاوند اولین سرچشمه های رود کرخه هستند. سراب بزرگ کرتول در بروجرد که سرچشمه رود دالکی است که از دورود میگذرد که آن رود بزرگترین سرچشمه دز است.
     
  
مرد

 
سرخ دم لکی



محوطه های باستانی سرخ دم لکی و سرخ دم لری به ترتیب در 6 کیلومتری شمال غربی و 10 کیلومتری جنوب شرقی کوهدشت در منطقه لکستان واقعند. نامگذاری این دو محوطه باستانی بنام لکی و لری بدلیل مجاورت آنان با دو روستای لک نشین سرخ دم و لرنشین خوشناموند است.

محوطه سرخ دم لکی در جلگه کوهدشت واقع در منطقه لکستان و به فاصله حدود ۶ کیلومتری شمال غربی شهرستان کوهدشت و درست در مقابل محوطه سرخ دم لری واقع شده‌است و نام خود رابه واسطه دهکده‌ای کوچک در دامنه خود دارد. مجموعه محوطه به شکل تراس بندی‌هایی طبیعی است که با دستکاری بشر به شکل سازه پلکانی عظیمی در آمده‌است در سمت شمال غربی این مجموعه تراس‌ها و سازه‌های معماری به فاصله ۳۰۰ متر از محوطه مرکزی، آثاری از یک حصار یا دیوار بزرگ سنگی فرو ریخته دیده می‌شود که راس ان تا قله کوه چنگری امتداد یافته.

محوطه سرخ دم لری نیز بر سینه کوهی در کنار دهکده‌ای به این نام در حدود ۱۰ کیلومتری جنوب شرقی کوهدشت لکستان واقع شده است. در این محوطه گذشته ازیک پرستشگاه، سازه‌هایی اطراقگاهی نیز کشف شده‌ است.

پرستشگاه سرخ دم لری در لایه دوم محوطه پیدا شده و سازه‌ای احتمالا دو طبقه بوده که طبقه اول از سنگ لاشه‌هایی نا متساوی با ارتفاع زیاد و شامل دیوارهای اصلی و فرعی بوده‌ است. بقایایی از خشت پخته و خام نیز دیده شده که احتمالا برای ساخت طبقه دوم بوده است. نقشه کلی این بنا اطاقی مرکزی بوده که در آن سازه‌ای شبیه یک آتشدان چلیپایی شکل از خشت ساخته شده‌است. این شکل چلیپایی در نقشه پرستشگاههای یافت شده در نوشیجان می‌توان بازیافت. اطاق مرکزی را چندین اطاق مستطیل و مربع شکل در میان گرفته‌است. گذشته از آن، این سازه نیز چون سازه‌های سرخ دم لکی از لاشه سنگهای نا متساوی ساخته شده.وجود تخته سنگ‌های مسطح و بزرگ در برخی ازورودی‌ها، وجود سنگهای منظم با چیدمانی شبیه آجر چینی در ورودی برخی از اطاقها و افزوده‌هایی شبیه پشتبند در کنار برخی از دیوار‌های اصلی از آن جمله‌است.

واژه‌ی سوردم برای باستان‌شناسان جهان، نامی است آشنا و اشیای به دست آمده از آن‌جا زینت‌بخش موزه‌های بسیاری از کشورهاست. این منطقه را از آن جهت سرخ‌دم نام نهاده‌اند که خاکش سرخ می‌باشد. سور در لکی به معنی سرخ است.

روبه‌روی سرخ‌دم لری، – با فاصله‌ی حدوداً ۱۲ کیلومتر- در خطی مستقیم، سرخ‌دم لکی دیده می‌شود. ساکنان سوردم لکی همان‌طور که از اسم منطقه برمی‌آید به گویش لکی تکلم می‌کنند.



این دو منطقه‌ی باستانی که اشیای گران‌قیمتی از آن‌ها به دست آمده است، بی شباهت به هم نیستند و ارتباط‌هایی با هم دارند. سال‌ها پیش، اولین کسی که در سرخ‌دم لری حفاری کرد، دکتر اشمیت بود. اشمیت به طور اتفاقی با این محل و کیفیت آن آگاه شد. استاد ایزدپناه در این خصوص می‌نویسد:«[دکتر اشمیت] هنگامی که برای تحقیق با هیئت خویش به قصد دنباله‌ی تحقیق قبلی خود از رومشگان وارد کوهدشت می‌شود، شب مهمان خانه‌ی حاکم آن‌جا می‌شود. روستاییان سرخ‌دم چند روز قبل از آن به حسب اتفاق چند مجسمه‌ی برنزی هنگام شخم زدن می‌یابند و آن‌ها را تسلیم حاکم وقت می‌کنند و او آن‌ها را به دکتر اشمیت نشان می‌دهد. اشمیت پس از مشاهده‌ی اشیا تصمیم می‌گیرد در سرخ‌دم به حفاری مشغول شود.» (آثار باستانی و تاریخی لرستان ج ا ص ۳۳۸، انتشارات آگاه)

گفتنی است دکتر اشمیت دو بار برای کاوش به طرهان مسافرت کرد. نخستین سفر در شهریور ماه ۱۳۱۴ و دومین سفر در بهار ۱۳۱۷ انجام شد. «بعضی از دانشمندان که اشیای به دست آمده از "سرخ‌دم" را مورد مطالعه قرار داده‌اند، برآنند که نیایشگاه سرخ‌دم بهترین گواه برای بیان این است که نفوذ آشوریان در میان هزاره‌ی دوم و اول پیش از میلاد موجب استیلای سبک هنری آشور بر سبک لرستان گردیده‌اند.»

به هر روی سرخ‌دم یکی از محوطه‌های شناسایی تمدن گذشته‌ی ایران بوده‌‌است. پلاک‌های کوچک مفرغی نقش‌دار و پیکره‌های مفرغی، آیینه‌ها، سنجاق‌ها، دسته‌ سنگ‌ساب‌های مفرغی، سنجاق‌های دسته آهنی و بعضاً استخوانی و مهرهای استوانه‌ای شکل از جمله اشیایی هستند که از نیایشگاه سرخ‌دم لری به دست آمده‌اند.

در تاریخ‌گذاری آثار معماری، اشیا و قبور، ‌نظر بر این است که قبور به دوران مفرغ میانه تعلق دارند و لایه‌های مختلف بقایای سکونت از قبل از ۱۲۰۰ ق. م آغاز و تا قرن هفتم ق. م ادامه‌ می‌یابد. به طور کلی تعداد و محل نگه‌داری اشیای به دست آمده حاصل از فعالیت باستان‌شناسانی هیئت هلمز در سرخ‌دم عبارتند از: موزه‌ی ایران باستان ۱۱۳۰ شی. مؤسسه‌ی شرقی شیکاگو ۳۹۱، نیویورک مؤسسه‌ی آمریکایی هنر و باستان‌شناسی ایران ۳۸۱، احتمالاً موزه‌ی دانشگاه فیلادلفیا ۱۷۴، نامعلوم ۱۴۲، موزه‌ی متروپولتین ۳۳، گمشده ۳، تامیسون ۲، نیویورک مؤسسه‌ی شرقی شیکاگو ۱، جمعاً ۲۲۶۰ اثر. کشف مقادیر بسیاری از اشیای موسوم به «مفرغ لرستان» اشمیت و هم‌کارانش را به این باور سوق داد که این بنا نیایشگاه بوده‌است ولی مشغولیت مهم‌تر اشمیت در کاوش‌های تخت جمشید مانع از بازگشت او به سرخ‌دم و ادامه‌ی کاوش‌ها در این بنا شد. با آغاز جنگ جهانی دوم، کاوش‌های هیئت‌های خارجی در ایران تعطیل شد و گزارش کاوش‌های اشمیت سال‌ها پس از مرگ وی در سال ۱۹۸۹ از سوی مؤسسه شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو منتشر گردید.

طی این دهه‌ها کاربری و تاریخ دقیق بنای سرخ‌دم لری و انتساب آن به واحدهای سیاسی-اجتماعی منطقه زاگرس، که در کتیبه‌های آشوری به آن‌ها اشاره‌های فراوان شده‌است، باستان‌شناسان و مورخان نظرات گوناگونی در خصوص آن ارایه کردند.

اکنون هیئتی متشکل از باستان‌شناسان ایرانی پس از ۷۱ سال به سرخ‌دم لری بازگشتند تا این محوطه‌ی باستانی را تعیین عرصه و حریم کنند. باستان شناسان پس از ۷۰ سال در منطقه‌ی باستانی سرخ‌دم لری کوهدشت در حال حفاری هستند.

به گزارش خبرنگار سیمره، دکتر کامیار عبدی سرپرست هیئت باستان شناسی سرخ‌دم لری در این باره گفت:«هدف از حفاری در منطقه‌ی سرخ‌دم لری این است که محوطه‌ی روستای خوشنام‌وند خیلی گسترش پیدا کرده و به همین منظور محوطه و عرصه‌ی باستانی منطقه را در معرض خطر جدی قرار داده‌است.» استاد باستان‌شناسی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران افزود:« در وهله‌ی اول می‌خواهیم حریم و عرصه‌ی محوطه‌ی باستانی را تعیین کنیم که تا کجا ادامه دارد.» دکتر عبدی ادامه داد:« تعیین حریم و عرصه‌‌ی محوطه‌های باستانی خیلی مهم و با ارزش است و ضروری می‌باشد.» وی گفت:« متأسفانه عرصه و حریم خیلی از محوطه‌های باستانی ایران از جمله لرستان مشخص نیست، بدین روی مردم به راحتی می‌توانند روی این محوطه‌ها ساخت و ساز کنند.» سرپرست هیئت حفاری سرخ‌دم لری یکی دیگر از اهداف کاوش و حفاری در این منطقه را مسایل پژوهشی اعلام کرد و افزود:« در سال ۱۹۳۸ یعنی ۷۱ سال پیش یک هیئت آمریکایی به سرپرستی اشمیت ۲۰ روز در این منطقه حفاری کردند که منجر به کشف یک نیایشگاه شد.» وی گفت:« این نیایشگاه معبد آشوری نبوده ولی مردم اطراف این نیایشگاه با آشوریان حشر و نشر داشته و خیلی از باورهای مذهبی آن‌ها را پذیرفته بوده‌اند.» دکتر عبدی تصریح کرد:«با توجه به اشیایی که از این معبد به دست آمده، حدس می‌زنند که این‌جا نیایشگاه الهه‌ای به نام "نین‌لیل" بوده‌است که این نین‌لیل یک الهه‌ی میان رودانی (بین‌النهرینی) است.» او ادامه داد:« اما در کنار این نیایشگاه بخش‌های مسکونی نیز وجود داشته‌است که ما می‌خواهیم بیش‌تر به آن‌ها بپردازیم.» دکتر کامیار عبدی گفت:« آمدن هیئت‌ ما به این‌جا کاملاً تصادفی بود اما وقتی فهمیدیم که منطقه‌ی باستانی سرخ‌دم لری در معرض خطر است با مسؤولین میراث‌فرهنگی لرستان صحبت کردیم، آن‌ها نیز با کاوش و حفاری ما موافقت کردند.» این باستان‌شناس افزود:« از زمانی که دکتر اشمیت و گروهش در این منطقه کاوش کرده‌اند تا کنون این دومین‌باری است که در سرخ‌دم لری حفاری صورت می‌گیرد بنابراین اطلاعات ما درباره‌ی جغرافیای تاریخی، قومی لرستان خیلی افزایش پیدا کرده‌است و ما می‌توانیم با توجه به متون آشوری -که از این محوطه به دست آمده- پی ببریم که این محوطه به کدام قوم از زاگرس‌نشینان تعلق داشته‌است؟»

او افزود:« پس از این کار، ما به دنبال تاریخ‌گذاری دقیق این‌جا هستیم که دکتر اشمیت و گروهش حدود قرن نهم یا هشتم قبل از میلاد را تعیین کرده‌اند.» دکتر عبدی گفت:«امیدواریم بتوانیم با نمونه‌برداری به روش کربن ۱۴ تاریخ دقیق این‌جا را مشخص کنیم.» وی با اشاره به کار دکتر اشمیت که بیش‌تر روی نیایشگاه سرخ‌دم متمرکز بوده‌است، گفت:«ما سعی داریم قسمت‌های اطراف نیایشگاه را حفاری کنیم تا با آداب، رسوم، زندگی وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردمی که در حوالی این نیایشگاه زندگی می‌کرده‌اند آشنا شویم.» دکتر عبدی گفت:«احتمالاً این نیایشگاه موقوفات زیادی داشته و جنبه‌ی مقدس نیز داشته‌است زیرا درون دیواره‌های آن اشیای مفرغی پنهان کرده‌اند.»

دکتر کامیار عبدی در پاسخ به پرسش سیمره مبنی بر این‌که چه ارتباطی بین سرخ‌دم‌ لری و لکی وجود دارد، اظهار داشت: «این دو محوطه از نظر قدمت هم‌زمان بوده‌اند ولی به احتمال زیاد سرخ‌دم لکی حاکم‌نشین بوده در صورتی که در سرخ‌دم لری همین نیایشگاه وجود داشته که افراد ساده‌تری در کنار آن زندگی می‌کرده‌اند.» او گفت:« اشیای به دست آمده از سرخ‌دم لکی پیش‌رفته و اشرافی و اعیانی ولی اشیای به دست آمده از معبد سرخ‌دم لری ساده‌تر می‌باشند.» وی افزود:« اشیای به دست آمده از سرخ‌دم لری بیش‌تر جنبه‌ی آیینی دارند اما در سرخ‌دم لکی اشیایی این چنین یافت نشده‌ و اشیای به دست آمده از سرخ‌دم لکی بیش‌تر کاردبرد روزمره داشته‌اند.» "سرخ دم لری" و "سرخ دم لکی" متعلق به یک مرکز حکومتی هستند پژوهش‌های باستان‌شناسی نشان می‌دهد احتمالاً محوطه‌ی تاریخی سرخ‌دم لری با نیایشگاهی که در آن کشف شده و نیز محوطه سرخ‌دم لکی که نشان از استقرار کوچ‌روهای زاگرس مرکزی دارد، یک مرکز حکومتی را تشکیل می‌داده‌است.

«آرامان شیشه‌گر»، باستان‌شناس پژوهشکده باستان‌شناسی و سرپرست هیئت کاوش در محوطه باستانی سرخ‌دم لکی در سومین کنگره تاریخ معماری و شهرسازی که ۲۶ فرودین امسال در ارگ تاریخی و نیمه ویران بم آغاز شد در این باره گفت:«تا امروز بسیاری از پژوهشگران غربی سعی کرده‌اند با ارایه نقشه نقاطی را که الیپیایی‌ها یا کاسی‌ها یا حتی انسان‌های پیش از دوره آهن و یا بعد از آن را که در منطقه زاگرس مرکزی می‌زیسته‌اند، مرزبندی کنند. ولی من فکر می‌کنم با توجه به شیوه زیستی قومی قبیله‌ای و کوچ‌رو که هنوز هم در منطقه وجود دارد نمی‌توان تقسیم‌بندی مرزی برای این‌گونه زندگی داشت. این اقوام نه تنها پراکنده هستند بلکه در جایی نیز مرزهای آن‌ها با هم تداخل پیدا می‌کند.» وی که وضعیت اجتماعی دوره آهن در زاگرس مرکزی و شباهت آن با زندگی امروز را مقایسه می‌کرد با ارایه نقشه‌ای گفت:«این نقشه نشان می‌دهد که افراد در تمام نقاط پراکنده‌اند و تنها اقوام الیپیایی نیستند که در این منطقه سکونت دارند برای همین در این نقشه خط خاصی کشیده نشده‌است و نقاطی را که الیپایی‌ها می‌توانستند در آن پراکنده باشند، مشخص می‌کند. همان‌طور که کاسی‌ها و مادی‌ها نیز می‌توانستند در این نقاط پراکنده باشند.» وی در مورد محوطه‌ی سرخ‌دم لری به عنوان مکانی که در آن نیایشگاه دوره میانی عصر آهن کشف شده است گفت:«چون سرخ‌دم لری محوطه‌ای کوچک است و تنها سازه‌ای نیایشگاهی به همراه چند سازه نه چندان با اهمیت از نظر معماری در آن کشف شده‌است، نمی‌تواند به تنهایی مرکز حکومتی باشد که آشوری‌ها به آن تاخته‌اند. بنابراین می‌تواند به همراه محوطه‌ی سرخ‌دم لکی که فاصله‌ی آن‌ها تقریباً ۱۶ کیلومتر است مرکز حکومتی باشد.»

وی در ادامه گفت:«در حال حاضر نیز بین کوچ‌روها فاصله‌ی یک منزل در حدود ۱۵ کیلومتر است که در یک روز می‌پیمایند. و این فاصله میان محوطه‌ی سرخ‌دم لری و سرخ‌دم لکی نمی‌تواند خلاف این ادعا باشد.» به گفته‌ی شیشه‌گر در این دوره دژ روستاها وجود دارد و روستاهایی که خیلی به هم نزدیک باشند نیز وجود ندارد. بلکه قلعه روستاهایی وجود داشته است که یک مرکز حکومتی آن را اداره می‌کرده‌است و نباید در یک چنین نقطه‌ای به دنبال کاخ یا نوعی زندگی معیشتی ویژه بود بلکه باید در جست‌وجوی یک زندگی ایلیاتی بود که تا امروز نیز ادامه دارد. پژوهش‌ها نشان می‌دهد افرادی که در محوطه‌ی سرخ‌دم لکی اقامت داشته‌اند خانه یا منزلی ثابت نداشته‌اند اما می‌توانستند در مسیر کوچشان معبد یا نیایشگاهی ثابت داشته‌باشند. شیشه‌گر با اشاره به مسیرهای کوچی که امروز نیز از آن استفاده می‌شود گفت:«از این مسیرها می‌توان به مسیر کوچ کوهدشت تا خرم‌آباد و دیگری مسیر کوچ دهدشت تا خرم‌آباد اشاره کرد. سرخ‌دم لکی در مسیری است که این مردم تا خرم‌آباد می‌آمدند و این مسیر نیز هیچ‌گاه تغییر نمی‌کرده است.»
     
  
مرد

 
آثار تاریخی در جغرافیایی لکستان

در حوزه جغرافیایی لک آثار تاریخی و باستانی زیادی وجود دارد که نشان از قدمت و تاریخ کهن این قوم باستانی ایران زمین دارد. لک زبانان در بین چند استان در غرب و جنوب غربی کشورمان ایران قرار دارند . در استانهای لرستان کرمانشاه همدان ایلام به صورت متمرکز ساکنند. شهرستانهای کوهدشت الشتر،دلفان،هرسین،صحنه،کنگاور،دینور،بیستون،ماهیدشت،دره شهر،دهلران در استانهای مذکور بیشترین تجمع گویشوران لک را در خود جای داده است.

البته لک زبانان زیادی در شهرهای مختلف ایران پراکنده اند.وقتی که به آثار تاریخی و باستانی کشور بزرگ ایران زمین نگاهی بیفکنیم کاملا متوجه خواهیم شد بخش عمده ایی از این آثار در حوزه سکونت قوم بزرگ لک قرار دارد گرچه تا حال حاضر خیلی از آثار در این محدوده حفاری نشده و هیچ باستانشناسی این آثاررا کاووش نکرده است که البته این مسئله برای بررسی تاریخ کهن ایران بزرگ امری ناخوشایند است که امیدواریم این مهم روزی محقق شود. در جغرافیای قوم لک آثار گرانبهایی است که به خودی خود نمایانگر گوشه ایی از آن تمدن بزرگ آریایی است تمدنی که روزگاری دنیای باستانی را مسحور قدرت علم وفرهنگ خویش می نمود . به همین بهانه قصد داریم به تعدادی از این آثار در حوزه مربوطه بپردازیم:



1- تپه بابا جان در شهرستان دلفان لکستان
قدمت:هزاره سوم پیش از میلاد
دوره : ماد و هخامنشی
حفاری: نخستین بار توسط گلرکاف مید از دانشگاه لندن


2- گنج دره در شهرستان هرسین لکستان
قدمت: شش تا هفت هزار سال پیش از میلاد
دوره :عیلا میها و قبل از آن شاید کاسیها
حفاری : در سال 1965 م برای اولین بار توسط فیلیپ اسمیت



3- غار میر ملاس در شهر ستان کوهدشت لکستان
(نخستین نقاشیهای انسان بر روی سنگهای این غار به نمایش گذاشته شده است)
قدمت: بین 10 تا 12 هزار سال پیش از میلاد
کاشف: پرو فسور گیرشمن – مک بورنی


4-سُرخدم لکی و سُرخدم لری در شهرستان کوهدشت لکستان
قدمت: هزاره قبل از میلاد
دوره : عیلامیها ولو لو پی ها (دوران مفرغ میانه )
حفاری و کاشف: دکتر اشمیت

5- شهر تاریخی ماداکتو در ایلام
قدمت: 1500 تا 2000 سال پیش
دوره : ساسانیان

6- گور دخمه های دهنو اسحاق وند (سکاوند) درشهرستان هرسین لکستان
قدمت: 1000 سال قبل از میلاد
دوره : مادها

7- کتیبه بزرگ داریوش کبیر در بیستون لکستان
قدمت : سده چهارم تا پنجم پیش از میلاد
دوره : هخامنشی



8- گودین تپه در شهرستان کنگاور لکستان
قدمت: هزاره قبل از میلاد
دوره :مادها
حفاری : دکتر یلر یانگ از دانشگاه تورنتو کانادا
     
  
مرد

 
غار میرملاس با پیشینه دوازده هزار ساله


take a screenshot

انسان نخستین به این حقیقت دست یافته بود که می تواند با ترکیب موادی مانند تنه ی درخت و شاخه های سوخته، شیره ی گیاهان و درختان، چربی های حیوانی، خاک رس و آب رنگ را ایجاد کرده و با آن بر دیواره های سنگی نقاشی های پایدار و بادوامی را ترسیم کند.

قدیمی ترین آثار نقاشی یافت شده در ایران که با این ترکیب بر روی سنگ و صخره ها ترسیم شده، مربوط به هزاره ی دهم قبل از میلاد یعنی بیش از ۱۲ هزار سال پیش و در دوران باستان است که در همین ارتباط می توان به نقاشی های موجود در غار "میرملاس " در شهرستان کوهدشت از استان لرستان اشاره کرد.

در صخره و بدنه نگاره های غارمیرملاس نقاشی و تصاویری از میدان رزم و شکار با تیر و کمان و حیواناتی چون اسب، بزکوهی و سگ به کار رفته که به شیوه ای ساده و ابتدایی و با ترکیبات مواد رنگی قرمز اخرایی، سیاه و اندکی زرد از سوی انسان های غارنشین با انگیزه ی اعتقادات خاص آن منطقه کار شده است.

پرفسور "گریشمن "باستان شناس مشهور فرانسوی در این باره می گوید: نقاشی های غارمیرملاس به وسیله ی ساکنان لکستان در دورانی که بشر به حالت گردآورنده آذوقه می زیسته ترسیم شده است و این دوران مربوط است به چندین هزار سال پیش از آن که دره ها خشک شود و انسان بتواند از کوهسار پایین آمده و بیرون از کوه زندگی کند.
چندی پس از نظر پرفسور گریشمن، هیئتی مرکب از باستان شناسان خارجی و ایرانی به منطقه ی کوهدشت اعزام شدند و در جریان کاوش های خود اعلام کردند: نقوش روی صخره های کوهدشت شبیه نقوش مکشوفه درشرق اسپانیا در دوره های اخیر و مربوط به دروه ی ما قبل تاریخ است که عمدتاً به صورت صخره های دسته جمعی و در زیر صخره های عظیم که به حالت برجسته، بردیوار غار قرار گرفته اند نقش شده، خرده سفال های پیدا شده در آن جا نیز دلالت بر سکونت در جوار این برجستگی ها را در غار دارد.

پروفسور گیرشمن درباره ی کشف نقاشی های غارمیرملاس کوهدشت مطلب دیگری عنوان کرده است که طی تمام تجسس هایی که درباره ی کاوش های مربوط به غارهای میهن شما انجام یافته اعم از آن چه این جانب در کوه های بختیاری به عمل آورده ام و یا آن چه در بیستون و البرز و کوه های خراسان معمول داشته هم چنین آن چه به وسیله ی دانشمندان آمریکایی در افغانستان صورت پذیرفته در هیچ جا نقاشی هایی بر روی بدنه ی سنگ کوهستان دیده نشده است و از این جا اهمیت موضوع به خوبی روشن می گردد.

"مک بورنی" استاد دانشگاه کمبریج نیزدرخصوص اهمیت این نقوش گفته است: نقوش دوره ی تاریخی که شامل گروه های اسب سوار و مناظر جنگ و جدال و شکار حیوانات با تیر و کمان است و قدمت آن ها به ۲۰۰۰ تا ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد می رسد و بدین سبب که هنر اسب سواری نخستین بار به وسیله ی ایرانیان و مقارن با تاریخ یاد شده در این منطقه معرفی شده است، نمی توان تاریخ نقوش پیش گفته را به دوره ی قدیمی تری مربوط دانست. اهمیت نقوش مذکور از این جهت است که آن ها نخستین تجلیات ذوق هنری مردمان غارنشین منطقه کوهدشت به شمار می رود.


greenshot

اثر باستانی غار ۱۲ هزار ساله ی میرملاس در حدود ۳۰ کیلومتری شهر فعلی کوهدشت واقع شده، نقاشی ها و نگاره های آن بر دیواره های جنوبی و شمالی این غار در میان رشته کوه همیان از شمال تا شمال غرب دشت سرسبز و حاصلخیز این شهر کشیده شده و این کوه در محاصره ی درختان درهم فشرده ی بلوط قرار دارد. این کوه ها رمز و رازهای فراوانی درخود دارند و شاهد غم ها و شادی های مردمان چند ۱۰ هزار ساله ی این دیار هستند.
در این سرزمین مردمانی زندگی می کرده اند که آثار سرپنجه های هنرمندانه ی آن ها بر سنگ های سخت بعد از گذشت ۱۲ هزار سال هنوز جلوه گر و بیان کننده اندیشه های آن ها درهزاران سال پیش است.
شعار یونسکو در زمینه ی سنگ نگاره ها که هرگز آن ها را لمس یا خیس نکنید، بسیار ضربه پذیرند یا هرگز روی آن ها اثر نگذارید و چیزی اضافه نکنید و یا روی آن ها راه نروید و همان طور که هستند بگذارید بمانند و فقط از آن ها عکس بگیرید،‌مطالبی است که ظاهرا در خصوص این اثر تاریخی ارزشمند به فراموشی سپرده شده است.
با توجه به این که سنگ نگاره های باستانی موجود در کشورهای خارجی هم چون اسپانیا برای حفاظت از رطوبت حاصله از تنفس بازدیدکنندگان در مقابل آن ها محفظه ی شیشه ای نصب شده، اما سنگ نگاره های غار میرملاس کوهدشت که در ردیف نقوش غارهای باستانی دنیاست در حال حاضر در معرض نور خورشید، باد و باران و حتی یادگاری های مردم است که با اسپری رنگ یا هر وسیله ای دیگری این میراث چند هزار ساله را به راحتی از بین می برند به طوری که اگر این روند ادامه یابد تا چند سال آینده دیگر هیچ اثری از این آثار بی نظیر یافت نخواهد شد.
این نگاره و نقاشی ها هویت و شناسنامه ی این مرز و بوم هستند و بهترین فرصت توسعه ی توریسم و اکوتوریسم محسوب می شوند که با سرمایه گذاری در این بخش می توان غبار محرومیت را از منطقه پاک کرد و عظمت این ملت را به نمایش گذاشت.
غار و سنگ نگاره میرملاس که امروزخسارات زیادی را متحمل شده بدون کمترین توجهی رها شده و این اثر تاریخی امروز نیازمند حمایت و دقت نظر مسئولان امر به ویژه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری است.
[/b]
     
  
مرد

 
تپه گنج دره هرسین؛ کهن‌ترین دهکده پیش از تاریخ


upload image

تپه گنج دره یا چیا خزینه در کنار جاده اصلی هرسین به کرمانشاه و در فاصله ۷ کیلومتری از شهرستان هرسین قرار گرفته است، ارتفاع گنج‌دره نسبت به سطح دریا بین ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ متر و ارتفاع تپه از سطح زمین ۵ متر و قطر آن ۴۰ متر است که یک محدوده ۱۳۰۰ متر مربعی را شامل می‌شود.

در گنج‌دره مردانی زندگی می‌کردند که یکجانشین و شهرنشین بوده‌اند و با اهلی کردن حیوانات، کاشتن غلات و جمع‌آوری آن زندگی‌شان می‌گذشته است.

کاوش‌های گنج‌دره در سال ۱۹۶۵ آغاز شد و تا سال ۱۹۶۹ ادامه داشت که این کار تحت نظارت پروفسور اسمیت باستان‌شناس کانادایی صورت گرفت.

در ضمن انجام کاوش‌ها و حفاری‌ها در بعضی از لایه‌ها آثار ساختمانی و معماری تقریبا سالم کشف شد که امتیاز گنج‌دره را نسبت به مکان‌های تاریخی دیگر که متعلق به مرحله پارینه سنگی بوده‌اند، مشخص می‌کند، در گنج‌دره اشیایی به دست آمده و متعلق به زمان‌هایی است که هنوز چرخ کوزه‌گری اختراع نشده بود.

براساس شواهد موجود معماری، اول بار در گنج دره، عصر استقرار در دهکده‌ها، ابداع شد. منازل سکونتی در گنج دره در ابعاد کوچک با چینه و خشت خام شکل گرفته‌اند، خشت ها مکعب مستطیلی و کوچک است و بعضی از دیوارها با ماده سفید رنگی همچون گچ، اندود شده است.

در تپه تاریخی گنج دره واحدهای ساختمانی دارای اتاق‌های کوچک و انبارهایی در طبقه زیرین‌اند و سیلوهای مدور برای ذخیره آذوقه در آن ها تعبیه شده، پوشش سقف اطاق ها احتمالا با حصیر و یا تیرهای چوبی بوده که با گذشت زمان از میان رفته و اثری از آنها باقی نمانده است.

آزمایش‌های صورت گرفته روی زغال‌های به دست آمده از این محل نشان می‌دهد نخستین انسان‌ها در ۸۵۰۰ سال قبل از میلاد در این محل استقرار یافته‌اند، ظروف سفالین درشت با جداره ضخیم که با آتش به صورت نامنظم پخته شده‌اند، پیدایش خشت‌هایی با فرورفتگی در قسمت میانی آن که در دیگر نقاط نمونه آن دیده نشده است، پیکان‌های سنگی، اشیای استخوانی، کوزه‌ها،‌ کاسه‌ها،‌ مهره‌ها و زینت‌آلات از جمله آثار و اشیا به دست آمده در تپه گنج‌دره هستند
     
  
مرد

 
گوردخمه اسحاق‌وند


picture upload sites

گوردَخمه‌های اِسحاق‌وند یا سکاوند، در ۲۵ کیلومتری جنوب غربی هرسین در استان کرمانشاه سه گوردخمه تراشیده شده در کوه هستند که مربوط به دوره ماد می‌باشند.

مقابر صخره‌ای که ظاهراً مربوط به دوران قرن هفتم و ششم پ. م. می‌باشند تصویر ناقصی از هنر و بخصوص معماری مادها بدست می‌دهند. هرتسفلد کامل‌ترین فهرست مقابر را در اختیار گذاشته است. وی گذشته از مقابر سرزمین پارس شش مقبره بر می‌شمارد که به نظر می‌رسد قدیمترین مقبره همان است که هرتسفلد متأخرش می‌داند، یعنی رفی برای گذاشتن جنازه، نزدیک سکوند در جنوب کرمانشاه.

هرتسفلد این مقبره را به گئوماتای مغ نسبت می‌دهد. تنها دلیلش این است که نام سکوند را با نام دژی که کئوماتای مغ در آن به قتل رسیده بوده قابل تطبیق می‌داند. ولی بدیهی است گئوماته که بدست داریوش یکم فاتح کشته شده بوده نمی‌توانست افتخار داشتن مقبره‌ای را داشته باشد. بالای رف سکوند یک هیکل بزرگ و دو هیکل کوچک آدمی در پیرامون آتشگاهی منقوش است. این اشکال غیر متناسب و ناهنجارند. شیوهٔ کار و طرز نقر نقوش بر جسته هنوز با نقوش بر جستهٔ لولوبیان و عیلامیان چندان تفاوتی ندارد.
     
  
مرد

 
گودین تپه در شهرستان کنگاور


screen shot

در گودين تپه 7 دوره تاريخي مشخص شده است كه از هزاره ششم پيش از ميلاد تا دوره مادها طبقه بندي شده است.

دوره پيش از تاريخ گودين تپه:

در ساحل جنوبي شاخه شمالشرقي رود گاماسياب در شمال دره كنگاور كنار شمال روستاي گودين ،گودين تپه قرار دارد. در اين محل آثار مشخص معماري به دست نيامده است ولي مشخص شده است ديوارهاي خانه هاي آن با روش چينه ساخته ميشدند.سفالهاي اين منطقه دست ساز هستند و در دو گروه خشن و ظريف تقسيم بندي ميشوند.سفالهاي خشن در دماي كم پخته شده اند و ناخالصي شن دارند. سفالهاي ظريف يك دست هستند و در دماي مناسب پخته شده اند دوره تاريخي اين تپه به گفته كايلر يانگ برابر سالهاي حدود5500پ م تا 500 پ م است .سفال دوره مفرغ گودين مانند سفال مفرغ يانيك تپه است. از دوره يانيك 15 محوطه در دشت كنگاور پيدا شده كه نشان از گسترش اين فرهنگ در منطقه دارد. دوره 3 گودين بيشترين وسعت استقرار رادارد و به 2400 تا 1400 پ م برميگردد. در 57 محوطه باستاني در 6 منطقه در لرستان محوطه هاي مرتبط با گودين 3 كشف شده است.


image upload with preview

دوره مادها در گودين تپه :

دوره مادها در طبقه 2 گودين تپه شامل يك دژ نظامي است كه احتمالا مخصوص يكي از حاكمان محلي ماد در اين منطقه بوده. دژ بر روي قلعه قديمي مربوط به هزاره سوم پيش از ميلاد ساخته شده است. دژ قديمي تر توسط زلزله فرو ريخته و دژ مادي بر روي آن ساخته شده است. ديوارهاي دژ از خشت ساخته شده و داراي برجهاي ديدباني است. درون دژ تعدادي اتاق آشپزخانه آخور تالار ستوندار و واحدهاي ديگر معماري به دست آمده است. درون تالار ستوندار در قسمت شمالي يك آتش دان خشتي وجود داشته و دور تالار سكوهايي براي نشستن ساخته بودند. اين تالار ستوندار مقدمه اي بر ساخت تالارهاي مشابه نوشيجان و بناهاي هخامنشي است. البته خود از تالار ستون دار حسنلو الگو گرفته است
     
  
مرد

 
چند شی به دست آمده از گودین تپه

     
  
مرد

 
     
  
صفحه  صفحه 4 از 6:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  پسین » 
ایران

Lakestan | لک و لکستان

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA