انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
ایران
  
صفحه  صفحه 5 از 6:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  پسین »

تات ها


مرد

 
گویش کیلیتی

کیلیتی یکی از گویش‌های زبان تاتی از دستهٔ زبان‌های ایرانی شاخه شمال‌ غربی است. این گویش در روستای کیلیت در ۱۲ کیلومتری جنوب باختری اردوباد در نخجوان، جمهوری آذربایجان و پیرامون آن روستا صحبت می‌شده است و تنها گویش شناخته شده تاتی در پایانگاه غربی و شمال غربی مناطق تاتی بوده است. تاتی کیلیتی به احتمال زیاد منقرض شده و جای خود را به زبان ترکی آذربایجانی داده است. اطلس زبان‌های در خطر یونسکو آن را منقرض‌شده اعلام نموده است
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
درباره تات ها

محقق و پژوهشگر، دکتر علی عبدلی که دوازده کتاب مربوط به تالش و تات و دو مجموعه شعر که در هر کدام شعرهایی تالشی هم دیده می شود نوشته است، ایشان در مورد تات و تالش ها می گوید:
تات ها یک قوم نیستند. بلکه جماعات پراکنده ایرانی هستند که اقوام تُرک آنها را تات نامیده اند. همانطور که اعراب وقتی به ایران آمدند تمام جماعات ایرانی را بدون در نظر گرفتن تفاوتهای که دارند، عجم خواندند. در واقع تات هم کلمه و نامی شبیه عجم است که بر طوایف، جماعات و اقوام مختلف ایرانی زبان اطلاق شده است. به همین لحاظ آنها با هم تفاوتهایی دارند.
تاتهایی که در کرانه های دریای سیاه و در خراسان و سمنان زندگی می کنند با تاتهای قزوین و دره شاهرود خلال متفاوت هستند و هیچگونه قرابت قومی با یکدیگر ندارند. هر کدام از اینها ویژگیهای خاص خودشان را دارند. تاریخ خاص خودشان را دارند و شاید خیلی از اینها خصوصیات قومی خاصی داشتند که محو و یا فراموش شده است. یا شاید هنوز هم باقی مانده است. بعضی از این طوایف تات زبان را می توانیم به یکی از این اقوام مرتبط کنیم و این ارتباط به صورت علمی قابل دفاع است. مثلاً تات های دره شاهرود را باید بخشی از قوم تالش بدانیم. تفاوت آنها با زبان تالشی به اندازه تفاوتی است که تالشی ماسالی با تالشدولایی یا تالشدولایی با شاندرمنی یا شاندرمنی با آستارایی دارد.
تات زبانهای خلخال یعنی دره شاهرود و دره خورش رستم و ... دقیقاً بخشی از قوم تالش هستند و زبان و فرهنگ آنها دقیقاً در حوزه زبانی و فرهنگی تالش قرار دارد.
تات ها، جماعاتی هستند که همشان ایرانی هستند که در همان گذشته ها هم لهجه هایشان با هم تفاوت داشته است. سرنوشت سیاسی متفاوتی با هم داشتند. سرزمین مشترک قومی با یکدیگر نداشته اند. اما همه شان ایرانی بودند. ایرانیت اینها را به همدیگر پیوند می داد. لهجه ها و گویش های شان که ایرانی بود آنها را به هم پیوند می داد.
چون همه شان ایرانی بودند و هستند. اما همدیگر ارتباط خاص قومی نداشتند. اینها در شرایط جداگانه و اوضاع و احوال اقتصادی و فرهنگی جداگانه زندگی می کردند. بنابراین ارتباط به معنای ارتباط قومی و تیره و طایفه ای نداشته اند. هر بخش از اینها در حوزه خاص جغرافیایی که داشتند. متعلق به یک مجموعه اجتماعی خاصی بودند. نمی توانیم اینها را با هم مرتبط بدانیم.
حتی گویش های تات های خلخال، دشت قزوین(الموت، کرج، ساوجبلاغ، طالقان و اشتهارد)، خراسان، سمنان هم با یکدیگر فرق دارد.
به طور کلی زبانهای ایران باستان دو شاخه است. یکی پارسیک و دیگری پهلویک. ما در حوزه پهلوی قرار داریم. یعنی آذربایجان و دماوند و همدان و تالش و اران و شیروان که امروزه جمهوری آذربایجان نام گرفته است. همه شان در حوزه پهلویک قرار دارند. بخشی از لهجه های تاتی که ممکن است در شاخه پارسیک قرار بگیرد، می گوییم مربوط به شاخه پارسیک زبانهای ایرانی است. بخشی هم که در حوزه پهلویک قرار بگیرد که اکثر تات زبانها در آن شاخ قرار دارند. می گوییم اینها پهلوی زبانها هستند و اگر بخواهیم به یک زبان مشترک، یک زبان در مورد زبانهای ایرانی برای اینها قائل شویم و به آن زبان اینها را معرفی کنیم، می شود گفت که همه اینها پهلوی زبان بوده اند. چون پهلوی هم مثل فارسی خودمان صورت همگون و یکنواختی نداشته است. در آنهم لهجه های مختلفی وجود داشته.
امروز هم که یکسان سازی در فارسی به حد اعلای خودش رسیده است می بینیم اصفهانی ها و کرمانی ها مثل شیرازی ها و تهرانی ها و قمی ها حرف نمی زنند. باز تفاوت لهجه وجود دارد. در گذشته که ادبیات فراگیر و سواد نبوده و مردم نمی توانستند از یک منبع واحد تغذیه ادبی شوند این تفاوت لهجه ها بیشتر بوده است.
این تفاوت لهجه ها به علت نبود زبان ادبی همچنان به صورت لهجه های مختلف تا امروز باقی مانده اند و تفاوتهای کاملاً مشخصی با همدیگر دارند از این رو می توانیم اینها را در حوزه های جغرافیایی بزرگتری به هم مرتبط کنیم. مثلاً تمام حوزه دشت قزوین (الموت،کرج، ساوجبلاغ و طالقان) بیشتر به هم مرتبط و به هم نزدیکتر هستند. آنها یک شاخه از تاتی هستند به عبارت دیگر اگر بخواهیم گروههای تاتی را شماره گذاری کنیم می شود. تات زبانهای شماره یک شامل تمام تات زبانهای دشت قزوین می شود. تات زبانهای شماره دو شامل تمام تات زبانهای حوزه قفقاز می شود و یا تاتی شماره سه حوزه ای دیگر را شامل می شود. ما نمی توانیم شهر به شهر، روستا به روستا، منطقه قومی به منطقه قومی این مرزها را مشخص کنیم.
زبان تاتی رایج در قفقاز بیشتر به فارسی ادبی ما نزدیک است تا به تالشی. وقتی منظومه درخت آسوریک را که از متون پهلوی است. یعنی هویت این زبان کاملاً با آن نزدیکی مشخص می شود. اما وقتی بخواهیم همان مقایسه را در مورد تاتهای سمنان بکنیم، می بینیم خیلی فاصله هست. در مورد تاتهای خلخال هم باز می بنیم چنین فاصله ای وجود دارد.
پس این پراکندگی ها نشانه این است که اگر چه اینها در مجموعه یک زبان بزرگتر به نام پهلوی قرار داشته اند اما اختلاف لهجه ها به علت شرایط تاریخی و حوادثی که رخ داده و خصوصاً نبود زبان ادبی واحد به صورت مستقل و جدای از هم رشد کرده اند. یعنی فاصله ها بیشتر شده و کمتر نشده است.
بعضی ها از زبانهای دیگر تاثیر گرفته اند و بعضی با زبانهای دیگر حتی زبانهای غیر ایرانی آمیخته شده اند. برخی هم کمتر تلفیق پیدا کرده اند و کمتر تحت تاثیر قرار گرفته اند مثل زبان تالشی که خالص تر مانده است.
گویش های تاتی هم خودشان شاخه های جداگانه ای از همان تنه و شاخه بزرگ هستند که در کنار هم و به موازات هم زندگی کرده اند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
تات شناسی


زبان تاتی از زبان‌های ایرانی شاخه شمال‌غربی و بازمانده یکی از گویش های مادی هستند. گویش‌های این زبان روزگاری از شمال ارس تا سمنان گسترده بود ولی امروزه با ترک‌زبان و فارس‌زبان شدن بخشی از شمال‌غربی ایران تنها جزیره‌هایی از گویشهای تاتی در منطقه بجا مانده است.

بزرگترین این جزیره‌ها در شهرستان تاکستان ( استان قزوین )دیده می‌شود. تاتی تاکستان یکی از کهن‌ترین زبان‌های ایرانی است که از دیدگاه زبان شناسی، ارزش ویژه‌ای دارد. بیشترین آمار جمعیتی تات‌های ایران متعلق به پنج شهرستان کهن کرج، ساوجبلاغ، طالقان، تاکستان و بوئین‌زهرا می باشد. تاکنون هیچ آمار رسمی در مورد تات‌های این پنج منطقه ارائه نشده است.

تات‌های این منطقه که به تات‌های جنوب شهرت یافته اند، در شهرها و روستاهای زیر زندگی می‌کنند:

- در استان تهران، شهرستان کرج در گذشته نه چندان دور، البته اطراف آن روستاهای جاده کرج به چالوس، کلاک، سرحدآباد، اشتهارد، بیلقان، آتشگاه، هلجرد، سیاهکلان، ده مصباح قدیم و ... تات زبان اند.

- در استان تهران، شهرستان ساوجبلاغ روستاهای بالای جاده که اکثراً کوهستانی است. مانند: سنج، برغان، سفیداران، سیرود، کوشک زر، آردهه، اغشت، سیباندره، بانوصحرا، فشند، ولیان، کله رود، اسکولدره، آجین دوجین، عالم زمین، خوروین و عالم زمین و... تات زبان اند.

-در استان تهران، بخش طالقان بغیر از روستاهای گته ده، ناریان، دیزان، گراب، اسکان و ده در بالا طالقان به زبان مازنی (مازندارنی) و روستای میناوند در پایین طالقان ترک زبانند و روستاهای دیگر مانند تکیه ناوه، اورازان، خچیره، نساء علیا، نساء سفلی، گوران، گلینک، میر، جویستان، حسنجون و ... تات زبان اند.

-در شهرستان تاکستان، شهر تاکستان و در بخش اسفرورین،شهر اسفرورین و روستای قرقسین، تات زبان اند.

-در شهرستان بوئین زهرا، شهرهای شال و دانسفهان و روستاهای خیارج, خوزنین, خروزان, ابراهیم‌آباد و سگزآباد و ... تات زبان اند.

- تاتهای خلخال، جیرنده، کلور، طارم، عنبران، میناباد، میرزانق، کلش، سروآباد، پیله‌زیر، پیله‌رود، جید، لرد، شاهرود، تولش، عنبران علیا، لنکران و ماسالی جمهوری آذربایجان.

به طور کلی زنجیره مناطق تات‌نشین از شهر تاکستان شروع شده و به سمت جنوب و جنوب شرقی ادامه می‌‌یابد و در نهایت در شهرستان بوئین زهرا به روستای تاریخی سگزآباد پایان می‌یابد.

- در استان مرکزی (منطقه وفس) نیز روستاهای وفس، چهرقان، گورچان و فرک به زبان تاتی صحبت می‌‌نمایند. این روستاها به فاصله 100 تا 120 کیلومتری شهر اراک و در شمالی‌ترین نقطه استان مرکزی واقع شده اند. مناطق کوهستانی و خوش آب و هوا و شغل مردم روستاها کشاورزی، باغداری و دامداری است که به دلیل مواجه شدن با کمبود آب و عدم توجه مسئولین به نیاز مردم و نیروهای انسانی جوان، به شدت روستاها خالی از سکنه می‌‌شوند و در شهرهای مانند تهران، قم، اراک، کرج، ساوجبلاغ، طالقان و ... سکونت می‌‌نمایند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
ر این میان از مهمترین و دست نخورده‌ترین گویش تاتی یعنی گویش اشتهاردی که در شهرستان کرج قرار دارد ،نام برده نشد. حال آنکه طبق کتاب تات نشینهای بلوک زهرا نوشته جلال آل احمد این گویش شاید خالص ترین گویش زبان تاتی باشد. چون منطقه اشتهارد که در سر راه کرج به بویین زهرا در 80 کیلومتری کرج و 25 کیلومتری بویین زهرا قرار دارد به علت خشکی و کمی آب از دستبرد کوچ نشینهای ترک در امان بوده و مردم آن همچنان زبان قدیم خود را حفظ کرده اند.

گویش وفسی یکی از زیر شاخه های زبان مادی ( تاتی ) می باشد و با قدمتی 3000 ساله. گویش وفسی جزو زبان های شمال غربی ایران می باشد. زبان های شمال غربی ایران، خود به هفت زیر گروه اصلی و تعدادی گروه فرعی تقسیم می شود که گویش وفسی جزو زیر مجموعه « تاتی » قرار می گیرد.

برای مطالعه و تحقیق بر روی گویش وفسی، لازمست که با گروه اصلی « زبان های تاتی» بیشتر آشنا شویم. خوشبختانه تا کنون تحقیقات و مطالعات بسیار زیادی بر روی زبان های تاتی(مادی) توسط محققان داخلی و خارجی انجام شده است که می تواند منبع بسیار خوبی برای علاقه مندان به گویش تاتی و وفسی باشد و خوشحالی بیشتر از این بابت که پروفسور دونالد استیلو آلمانی مطالعاتی را مشترکاً بر روی زبان تاتی و گویش وفسی انجام داده است.

پروفسور دونالد استیلو :


درباره گویش اراکی(عراقی) باید گفت که قبل از پیدایش شهر فعلی اراک، در نقاط مختلف این استان، لهجه های متفاوتی وجود داشت؛ از جمله گویش « تاتی » در منطقه وفس، لهجه مردم شرا (چرّا) و کزاز و سربند، که هر کدام در صورت و آوا تفاوتهایی با هم داشته و دارند.
پس از بقای شهر اراک و مهاجرت و اسکان گروه های مردمی با لهجه‌های متفاوت در این ناحیه، یک ترکیب خاصی از لهجه های مختلف به وجود آمد که تا پیش از پیدایش رادیو، سینما و تلویزیون متداول بود، اما با پیدایش رسانه های گروهی و تسلط زبان (لفظ قلم) با لهجه تهرانی و زبان رسمی دولتی، گویش محلی کم کم فراموش گردید و اینک مردم اراک تا حدی بدون لهجه بوده و کتابی یا تهرانی سخن می گویند.
ولی در روستاهای اطراف و خود شهر محاوره پیرمردان و پیر زنان همان لهجه قدیمی می باشد که بیشتر لغات و الفاظ ریشه در زبان اوستایی و پهلوی دارد،ولی امروزه در حال نابودی و از بین رفتن است و ضرورت دارد برای حفظ و نگهداری واژه های اصیل و سره قدیمی به روستاها و در بین عشایر رفته و به جستجوی آن پرداخت، تا براین گنجینه ادب دست یافت.

این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
در ناحیه تفرش، چهار زبان وجود دارد که ارتباط متقابل یا وابستگی آنها به سایر گروه های زبانی شمال غربی ایران، قابل تعریف و تعیین نمی باشد:

وفسی، ظاهراً زبانی مرکب و مخلوط است ( در چهار روستا صحبت می شود) که ویژگی هایی مشترک از دو گروه زبانی تاتی و فلات مرکزی دارد. همچنین این زبان به مقدار زیادی تحت تاثیر گونه هایی از زبان کردی قرار گرفته است؛ به نظر نمی رسد که زبان وفسی، یک زبان انتقالی معمولی از این سه گروه زبانی ( تاتی، فلات مرکزی و کردی) باشد بلکه بیشتر می توان گفت که ترکیب و مخلوطی از این سه گروه است که احتمالاً در نتیجه ی حرکت جمعیت و تغییر زبان حاصل شده است.

تفرشی

آشتیانی

آمره ای

پروفسور استیلو در این مقاله به شرح و توضیح زبان های شمال غربی ایران می پردازد و آنها را به ۷ گروه اصلی و ۲ گروه فرعی تقسیم می کند.

هفت گروه اصلی عبارتند از: تاتی، کردی، گورانی، زازکی / دیملی، کاسپین، فلات مرکزی و بلوچی.

دو گروه فرعی عبارتند از: ۱) زبان های ناحیه تفرش ۲) زبان های ناحیه سمنان.

ایشان، زبان وفسی را، هم به صورت زیر شاخه ای از زبان تاتی مطرح کرده است(زبان وفسی فرمی غیر عادی از گویش تاتی است) و هم آن را به صورت زبانی مستقل جزو زبان های ناحیه تفرش تقسیم بندی نموده است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
بهرحال تات ها یک تیره ایرانی هستند که عمدتاً در کنــاره های غــربی دریای خزر و آذربایجان شرقی زندگی می کنند، زبانی و گویشی که تات ها بدان سخن می گویند ، در زمانهای دیرین گسترش بسیاری داشته است، شواهد عینی و پژوهش هایی که انجام گرفته است ، نشان می دهد زمانی همــه مــردم آذربایجان، قزوین و طارمات را در بر می گرفته، همانطور که گفته شد بعدها با اشاعه زبان ترکی، تاتی کم کم از میان برداشته شد و تنها ساکنین چندین آبادی در جای جای این سرزمین کهن و کشور پهناور این زبان را نگهداری و تا به امروز حفظ نموده اند .

از شمار تات های کنونـــــی آمار دقیقــــی در دســـــت نیست ولی امروزه بصورت جزیره های کوچک در جاهای مختلف کشور بزرگ ایران سکونت دارند .
در استان زنجان ، شاهرود خلخال ، چندین آبادی در رودبار گیلان ، شال ، اسفرورین ،آبادی های دیگری در قزوین و تاکستان ، هرزند ، کرینگان ، گلین قیه درمرند ، زنور ،حسنو در قره داغ ، چند روستا در بجنورد و توده های زیادی به شکل پراکنده در کرج، شهرقدس، اشتهارد، طالقان، ساوجبلاغ، اسلامشهر و دیگر شهرهای ایران و همچنین بخشی از ساکنان شبه جزیره آبشوران، سوراخانی، بالاخانی، باکو، نواحی شماخی ،کربا ، قوناخ کند ،دیوچی ، خیزی و دیگر بخش های آذربایجان شوروی سابق و همچنین ناحیه دربند و برخی دیگر از نواحی داغستان و کایتاکو و طبسران در شوروی سابق نیز تات نشین هستند.

بنابه آمار مندرج به سال1362 خورشیدی در شوروی سابق عده تات ها در آن کشور قریب به یازده هزار نفر بوده است . این درحالی است که در ایران به مراتب بیشتر بوده اند. زیرا تنها در آبادی های اسبو، اسکستان، درو، کلـور، شال، دیز، لــرد، کـرن، گیلـوان و شاهـــرود خلخال بدون در نظر گرفتن سایر نقاط تات نشین ها قریب به چهل هزار نفر به زبان تاتی در سال 1353 خورشیدی سخن می گفتند.

شایان ذکر است پژوهشگران ایرانی تاکنون فرصت انــدکی را صرف پرداختن به زبان و فرهنگ مردم تات نموده اند.
احمد کسروی ضمن پژوهشی مفصل درباره آذری، زبان آذربایجانی ها در روزگار پیش از استیلای اقوام ترک، تاتی امروزی را بعنوان واپسین یادگار آن زبان به روشنی شناسانیده و می نویسد:

«آذری به یکباره از آذربایجان ناپدید نگشته است و هنوز درچندین نقطه میان خود بومیان به آن زبان سخن گفته می شود و آنچه ما می دانیم یکی از آن جاها هرزند و گلین قیه از پیرامون مرند و دیگری زنور و حسنو در قره داغ وخلخال است... چنانکه شنیده ایم در لیقوان و آن پیرامون تا شصت- هفتاد سال پیش آن را می شناخته اند ودرباره خاندان ها گفتگو می شده، ولی سپس ناپدید گردیده».
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
زبان تاتی در شوروی

در کشور شوروی کارهای چشمگیری درباره زبان و فرهنگ تاتی انجام پذیرفته، چنانکه حتی تاتی زبانهای آن کشور برای خود خط و کتابت ویژه ای داشته و دارند
در ظرف چهل پنجاه سال اخیر کتب و تالیفات بالنسبه فراوانی به زبان تاتی منتشر شده، از جمله میتوان افسانه های خ- داداش اف را نام برد . در سال1940 مجموعه ای از فرهنگ عامه تاتی چاپ و منتشر شده است.
از پیشینه تاریخی و سیر تکوینی تاتی هنوز آگهی چندانی در دست نیست.

دکتر احمد کسروی در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان ، زبان مردم آن دیار را تا پیش از ورود ترکان به آن نقاط، و اشاعه زبان و فــرهنگ مسلط ترکــی، آذری نامیــده است و تاتی کنـونـی را ادامه و بازمانده آذری معرفی نموده است، و این بیانگر آن است که اکثر آذری های ترک کنونی، تاتهای ترک شده هستند.

تاتی در واقع همان زبان پهلوی است که در اثر گذر زمان و حوادث روزگار تاتی نامیده شد .لکن تاتی امروز هم مثل اکثر زبانهای دیگر معجونی است که از زبانهای گوناگون تشکیل شده است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
تات قوم بومی خراسان كه به زبان فارسی تكلم می كنند

موطن اصلی هند و اروپایی ها و زمان دقیق مهاجرت تاریخی آن ها بر ما روشن نیست. شبه جزیره اسكاندیناوی، شمال آلمان، جنوب دانمارك، آسیا و مناطق اطراف تاجیكستان كنونی و دامنه های پامیر، اطراف رود دانوب و اروپای مركزی سرزمین های مختلفی هستند كه به عنوان خاستگاه اولیه آن ها مطرح شده است.دكتر «رجبعلی وثوقی مطلق» اظهار می دارد: «راسل هینلز» معتقد است اقوام هند و اروپایی ساكن اروپای مركزی بودند كه در گذر زمان ملیت های خاص را شكل دادند، آریایی ها كه بخشی از این مردم بودند راه جنوب شرقی را در پیش گرفتند و در هزاره اول و دوم پیش از میلاد ایران و هند را مورد تهاجم قرار دادند و بر این سرزمین ها تسلط یافتند.وی با اشاره به این كه گروهی بر این عقیده هستند كه اقوام هند و اروپایی در جنوب سیبری روسیه زندگی می كردند كه به دلایل مختلف از جمله پیشروی یخبندان، كمبود مراتع و ازدیاد جمعیت در هزاره سوم قبل از میلاد مهاجرت كردند اظهار می دارد: گروهی راه غرب را در پیش گرفتند و در نقاط مختلف اروپا پراكنده شدند و گروهی به طرف جنوب آمدند، مدتی در فلات پامیر اقامت گزیدند و آن گاه بر اثر كثرت جمعیت و تنگی جا از هم جدا شدند و برخی به هند و برخی به ایران عازم شدند.وی اضافه می كند: از دوشاخه مزبور آن هایی كه عازم ایران شدند ابتدا در مشرق فلات ایران سكنی گزیدند و نام خود را بر این فلات گذاشتند.وی تصریح می كند: آریایی های ایران بعد از مدتی وارد فلات مركزی ایران و به 3شاخه پارت ها، مادها و پارس ها تقسیم شدند.این استاد تاریخ با بیان این كه پارت ها در خراسان، مادها در غرب ایران با مركزیت همدان و پارس ها در جنوب با مركزیت پارسه ساكن شدند اظهار می دارد: بدین ترتیب ساختار سیاسی ایران به عنوان یك كشور مستقل شكل گرفت.«وثوقی» ادامه می دهد: مطالعات باستان شناسی و زبان شناسی دلالت بر آن دارد كه اقوام تات، ترك، كرد، لر و بختیاری همه از خانواده آریایی ها محسوب می شوند.وی با بیان این كه واژه «تات» شكل تغییریافته «تازی»، «تاژ» و «تاجیك» است و تات و تاجیك هر دو یك معنا را می رساند اظهار می دارد: در فرهنگ های لغت كلمه تات و تاجیك به معنای «غیرعرب و ترك، مردم فارسی زبان و فرزند عرب كه در عجم پرورش یافته و بزرگ شده باشد، آن كه به زبان فارسی تكلم كند، بیشتر در مقابل ترك استعمال می شود.»وی كه زبان «تاتی» را لهجه ای از زبان فارسی می داند كه ریشه در زبان دری دارد می گوید: با این حال تات های ایران در هر نقطه ای از ایران با لهجه ای خاص تكلم می كنند كه بعضا با لهجه تات های سایر نقاط متفاوت است.وی اظهار می دارد: روی هم رفته می توان گفت تات به كسی گفته می شود كه به زبان فارسی صحبت می كند.وی بیان می كند: تات ها در نقاط مختلف ایران بلكه در ماوراءالنهر، تاجیكستان و افغانستان پراكنده اند چنان كه «عبدالعلی كارنك» كتابی پیرامون تات های آذربایجان، مرحوم جلال آل احمد كتابی درباره تات نشین های بلوك زهرا و علی عبدلی كتابی پیرامون تات های خلخال به نگارش درآوردند.وی اضافه می كند: در كشور آذربایجان نیز عده ای به زبان تاتی صحبت می كنند.وی با بیان این كه در استان های خراسان و از جمله در خراسان شمالی اقوام تات پراكنده اند اظهار می دارد: این كه آن ها چگونه در این مناطق حضور پیدا كردند مجهول است با این حال می توان احتمال داد كه از بازماندگان پارت های آریایی باشند كه زمانی در خراسان سكونت یافتند و دولت اشكانیان را بنیان گذاری كردند.این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد بجنورد بیان می كند: ساكنان رویین، اركان، كسرق، بیدواز، نیش كیش، گنجدان كوران، قلعه ثور در اسفراین، گیفان، طبر، راز، محمدآباد در بجنورد و مهرآباد، برزل آباد، حصار سه یك آب، فیض آباد، اسلام آباد، امان آباد، كارخانه قند، منصوران، امام زاده مشهد طرقی، برزلی، گلیان، مشهد طرقی علیا و سفلی و ورك در شیروان به زبان تاتی صحبت می كنند كه طبق آمار سال 65 تعداد آن ها در شیروان 14 درصد است.استاد زبان و ادبیات فارسی تربیت معلم امام محمدباقر(ع) نیز اظهار می دارد: پس از مهاجرت آریایی ها به ایران یك گروه از آن ها به شمال شرق خراسان آمدند.«حسن اسعدی» تات را ادامه قوم پارت می داند كه قوم پارت با هم بستگی و اتحاد خود موفق شدند سلوكیان را از ایران بیرون و بار دیگر یك دولت ملی و ایرانی به نام اشكانیان را در تاریخ ایران بنا كنند.وی اضافه می كند: تات قوم بومی خراسان است و مهاجر نیست.یك نویسنده و پژوهشگر با بیان این كه تاریخ آمدن قوم تات به خراسان شمالی مشخص نیست می گوید: اما قدمت قوم تات جلوتر از ترك های گرایلی است كه بومی های اولیه خراسان شمالی بودند و در زمان شاه اسماعیل و شاه عباس صفوی كرمانج ها آمدند.«محمداسماعیل مقیمی» با اشاره به این كه طبق اسناد معتبر در كتاب «اوستا» نخستین ساكنان خراسان اقوام سكاها و داهها بودند كه با ورود آریایی ها به این ناحیه و آمیختگی این اقوام نژاد پارت به وجود آمد اظهار می دارد: در حدود 250 سال قبل از میلاد نخستین هسته زندگی اجتماعی توسط این قوم در منطقه خراسان پا گرفت.وی اضافه می كند: پارت ها كه در تاریخ به دلاوری، شجاعت و جنگ جویی معروف هستند در دره های سرسبز و حاشیه رود اترك پراكنده شدند و سرزمین خود را پارت نامیدند و دولت مقتدر اشكانی را پایه ریزی كردند.صاحب كتاب «تاریخ جغرافیای شیروان» با بیان این كه در خراسان قبل از اسكان هیاطله (اقوام گرایلی و ترك ها) و تا ظهور اسلام در سال 31 تا 33 ه.ق ادیان زرتشتی و مسیحی زندگی می كردند تصریح می كند: بعد از پذیرش اسلام و تشكیل سلسله های طاهریان، صفاریان و سامانیان و به ویژه تشكیل دولت های ترك نژاد غزنویان، سلجوقیان و خوارزمشاهیان و حمله مغولان، تیموریان، ازبكان و قره قویونلوها، به دلیل درگیری ها و جنگ های طولانی تا قرن نهم ه.ق، اختلاط نژادی ویژه ای كه در خراسان شمالی از جمله منطقه شیروان و بجنورد به وجود آمد باعث ایجاد موزاییك اقوام شد.«مقیمی» اظهار می دارد: تا قبل از كوچانیدن كردها (كرمانج ها) توسط شاه اسماعیل در سال 1916ه.ق و شاه عباس صفوی در سال هزار و 11 ه.ق به خراسان كه شامل هزار خانوار كرد و 30 هزار خانوار ترك بود شیروان به عنوان مركزحكومت شمال خراسان برگزیده شد.وی اضافه می كند: در آن زمان هنوز تات ها گرایلی ها و ترك ها در خراسان، شیروان و بجنورد سكونت داشتند اما به طور كلی قبل از كوچانیدن كردها به خراسان، ترك ها و قوم تات كه ایرانی الاصل هستند در این منطقه زندگی می كردند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
مرد

 
شعر تاتی

چه بي چمن جوانـــي ايدقـه با (چه ميشود جواني من يك دقيقه بياد )

تا بوين پيري امن يم چه كرده (تا ببيند پيري با من چكار كه نكرده )

همـه چيـز خوبي كـه چمنـد به (همه چيزهاي خوبي كه من داشتم )

ايو ايوي پيري چمن دسه بـرده (يكي يكي از دستةةم گرفتــــــه )

نه طاقت، پـاده ، نه بالانــه تاوي (نه طاقتةةي درپا دارم نه قوتي دربازو)

بدنم خون ت واي زالـو آخرده (خون بدنم را مثل اينكه زالــــو خورده )

نمنتـه چشمــونم ســو، تا بوينم (درچشمانم دگر نوري نيــست تاببينم)

ددسي وايكه چشمش كيه مردند (چشمان همانند چشمان مرده مي مانند)

سيــاوه ريــشش آبـه پنبه پاره (ريش سياه همانند پنبه سفيد شده )

دندانون بش همه موشون آچرده (نوك دندانها را مثل اينكه موش خورده)

كمــر خال اوبه غلبار كمه شار (كمر هماننند الك كج شده )

نفس واي لوجگينه ي ايجر ده (نفس همانند نور روزنه وارد ميشود )

زنكـــه ده اوكره آدم پشت (عيال ديگه به آدم پشت ميكنه )

اي عمري واي اجوش خوبي نكرده (يك عمر خوبي را فراموش مي كنه )

اگر نزديك شي پاسرر زنيــه (اگر نزديكش بروي با لگد مي زندت )

وايه كه خيـلي زور سيبير آكرده (ميگويد كه خيلي زود موهات سفيد شده )

لاوه كري اگــــر زنيه سرچنگ (حرف بزني با سرچنگ مي زندت )

واي اشتين رفاقتـــــش ندرده (مثل غريبه با تو برخورد مي كنه )

لاوه بلندكري هاي ديه دشمون (بلند حرف بزني به آدم فحش مي ده)

كپك زاربوين كه چوش نخورده (توله سگ را ببين هوس كتك كرده )

لاويكه زنكــــون حقه بكردم ( همه حرفها را كه در حق زنان گفتم )

چمن يخد ترسم كه سر آورده (مي ترسم كه بر سر خودم هم بياد )

جوانــي بايا هـــزاري را بوينه (جواني اگر بياد هزاري را ببيند )

تف اوكره اجو ، مرگد خبر ده ( تف مي ريزد به او وازمرگ خبرش مي ده
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  ویرایش شده توسط: sepanta_7   
مرد

 
شعر تاتی

بهـــــــار بي زمين مشت آلاله (در بهار زمين پر از لاله ميگردد)

همه جا سور آبي هفت رنگ لاله (همه جا سرخ ميگردد با هفت رنگ لاله)

ويني صحـــــرا همه رنگا برنگه (مي بيني كه صحرا همش رنگارنگ شده)

نمنت خالي مـــرزي يا كه چاله (نمانده جايي كه آثار گل وگياه نباشد)
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
     
  
صفحه  صفحه 5 از 6:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  پسین » 
ایران

تات ها

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA