ارسالها: 23330
#11
Posted: 4 Aug 2016 10:30
ایلات و خاندانها
مردم لر در یک گروهبندی بزرگ و کلی به دو شاخه اصلی تقسیم میشوند که عبارت است از :
- لر بزرگ
- لر کوچک یا لرستان فیلی
بویراحمد بزرگترین ایل در استان کهگیلویه و بویراحمد است. این ایل نیمی از جمعیت ناحیه بویراحمد را تشکیل میدهد و در سرزمینی بهوسعت ۶۵ هزار کیلومتر مربع یعنی پیرامون ۴۲ درصد مساحت کل استان کهگیلویه و بویراحمد پراکنده هستند.
بزرگترین قبیله ایل بویراحمد تامرادی است، جمعیت این ایل حدود ۲۰۰ هزار نفر و بخشی از مردم ایل تامرادی در استان خوزستان ساکن میباشند؛ و بعد از آن ایل بزرگ بهمئیکه درمناطق گرمسیر و سردسیر استان گهگلویه و بویراحمد و تعداد زیادی در خوزستان سکونت دارند تشکیل شده است سرزمین بویراحمد از سه بخش مجزاء از هم بخش میشود که گروههایی از ایل بویراحمد در آن ساکن هستند که عبارتند از:
- منطقه بویراحمد گرمسیر
- منطقه بویراحمد علیا
- منطقه بویراحمد سفلی
بویراحمدیها پیرو مذهب شیعهاند، و دین یکی از اجزای اساسی فرهنگ آنهاست که بر تمام جنبههای زندگی شان اثر نهاده است. فرهنگ آنها، همانند دیگر اقوام ایرانی، فرهنگی ایرانی ـ اسلامی است که نباید، همانند برخی پژوهشگران، در نقش و اهمیت عناصر ایرانی پیش از اسلام در فرهنگ و اعتقادات بویراحمدیها غلو کرد، وگرنه تصویری کاملاً غیرواقعی و محرف از فرهنگ و باورهای دینی بویراحمدیها پدید خواهد آمد.[۵۶][۵۷]
برخی زیارتگاههای این قوم پیشینهای پیش از اسلامی دارند، اما برای ترسیم سیمای دقیق مذهبی این قوم، اشارة صرف به این موضوع کافی نیست. این گونه زیارتگاهها در تمام نقاط ایران یافت میشوند. بویراحمدیها برای نامگذاری کودکان خود نامهای اسلامی ـ ایرانی بر میگزینند؛ پسران را در سن معین ختنه میکنند، ازدواج و طلاق نیز در میان آنان بر اساس قوانین اسلامی انجام میگیرد. بویراحمدیها حلال و حرام را طبق موازین شرعی رعایت میکنند، و برای اثبات جرم یا بیگناهی، به قرآن سوگند میخورند. ایشان، مانند دیگر شیعیان ایرانی، اعیاد مذهبی را جشن میگیرند و در مراسم عزاداری تاسوعا و عاشورا به نوحه خوانی و سینه زنی میپردازند؛ در گذشته که نظام ایلی برقرار بود، سران ایل در اجرای این مراسم، سهم بزرگی داشتند. نقش سادات در این میان قابل توجه است. هیچ منطقهای از ایران به اندازة کهگیلویه ـ بویراحمدی، تیرهها و طوایف سادات را در خود جای نداده است. مراسم خاکسپاری، در میان بویراحمدیها کاملاً بر اساس موازین شرعی است. انجام عبادات اساسی، چون نماز و روزه و حج، نیز جزو فعالیتهای روزمرة بویراحمدیهاست. با اینهمه، در میان بویراحمدیها اعتقاد به انواع موجودات ماورای طبیعی چون آل، غول، پری، جن، و درختان و مکانهای مقدس نیز وجود دارد.
ایل ممسنی در منطقه ممسنی ساکن است این منطقه را در گذشته شولستان نیز مینامیدهاند. شول نام ایلی است از ایلهای استان فارس که نخستین بار در لرستان (سرزمین لرستان) سکونت داشت و در حدود سال ۳۰۰ هجری قمری نیمی از لرستان را زیر فرماندهی قرار داده بود و توسط سیف الدین ماکان روزبهانی اداره میشد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#12
Posted: 7 Aug 2016 21:25
لر کوچک
لُر کُوچَک نامی است تاریخی برای منطقهای که امروزه لرستان نام دارد.طوایف لر کوچک قبایلی بودند از کردان آسیای صغیر و لران ایرانی که در حدود بین عراق عجم و عراق عرب ییلاق و قشلاق میکردند و خراج خود را به دیوان بغداد میدادند.در سال ۵۸۰ هجری قمری یکی از رؤسای لر کوچک که شجاعالدینخورشید نام داشت منطقه لرستان و ایلام امروزی را تحت امر خود در آورد و بر قلعه ٔ معتبر مانرود که از قلعههای مستحکم لرستان بود تسلط پیدا کرد. دانشنامه ایرانیکا برخی ایلات لرکوچک را از مردمان کرد معرفی میکند. بسیاری از طوایف لر کوچک در قرن دوازده هجری شمسی از منطقه کردنشین عراق به لرستان مهاجرت نمودند.
اتابکان لر کوچک سلسله کوچکی از اتابکان لرستان هستند که در فاصلهٔ سالهای ۵۸۰ تا ۱۰۰۶(ه.ق) در قسمتهای شمالی و غربی لرستان ناحیه لر کوچک حکومت میکردهاند. امرای این سلسله از اعتاب شجاعالدینخورشید، مؤسس سلطنت لر کوچک بودهاند و آخرین حاکم لر کوچک به دست شاه عباس یکم صفوی کشته و سلسله اتابکان لر منقرض گردید. طوایف لر کوچک قبایلی بودند مخلوط از کردان آسیای صغیر و لران ایرانی که در حدود بین عراق عجم و عراق عرب ییلاق و قشلاق میکردند و خراج خود را به دیوان بغداد میدادند و به بسیار کم حکومتی مستقل داشتند. سرزمین لرستان به دو قسمت لر کوچک و لر بزرگ تقسیم میشود. در کتاب تاریخ مغول در صفحه ۴۴۲ و در کتاب مجمل التواریخ گلستانه در صفحه ۲۰۴ به این شرح در خصوص نواحی لر کوچک و بزرگ آمدهاست :
- لر کوچک همان است که حالیه هم آن را لرستان میگوییم و غرض از این قسمت اخیر که در آن ایام لر کوچک خواند میشده بیشتر ناحیه فیلی یعنی اطراف خرمآباد و اراضی پشت کوه بودهاست . مراد از لرکوچک، ایلات لرستان، حالیه و مراد از لر بزرگ، ایلات بختیاری دانسته شدهاست یعنی به خلاف تقسیم فوق.
دانشنامه ایرانیکا برخی ایلات لرکوچک را از مردمان کرد معرفی میکند. لرستان به معنی سکونتگاه مردم لر واژهای است که به سرزمینهای لرنشین اطلاق میگردد و به معنای گستره جغرافیایی است که مردم لر در آن سکونت دارند. با این توضیح میتوان حدود لرستان را از دشتهای غرب خانقین و مندلی در عراق تا دشت ارژن در استان فارس در ایران و از شمال از استان همدان، تا سواحل خلیج فارس به صورت حدودی تعیین کرد.گستره نام لرستان پیش از حکومت صفویان، سکونتگاه لرهای بختیاری، لرهای کهگیلویه و لرهای بویراحمدی را هم شامل میشد. اما پس از حکومت صفویان سکونتگاه لرهای بختیاری را منطقه بختیاری نامگذاری کردند و جغرافیای نام لرستان به حدود استان لرستان و ایلام کنونی محدود شد. این منطقه نیز در حکومت قاجاریان به دو بخش پشتکوه و پیشکوه تقسیم شد. امروزه لرستان نام یکی از استانهای غربی ایران است. در نمودار زیر تقسیمات لرستان از ۳۰۰ هجری قمری تا کنون آورده شده است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#13
Posted: 7 Aug 2016 21:33
لر بزرگ
لر بزرگ نامی است تاریخی برای مردم بختیاری، بویراحمدیها و ممسنیها. لرستان به معنی سکونتگاه مردم لر نام منطقهای است در جنوب غربی ایران که از غرب به مناطقی از عراق، از شمال به نهاوند و هرسین، از شرق به رودخانه سزار و از جنوب به خوزستان محدود است. گستره نام لرستان پیش از حکومت صفویان، سکونتگاه لرهای بختیاری، لرهای کهگیلویه و لرهای بویراحمدی را هم شامل میشد. اما پس از حکومت صفویان سکونتگاه لرهای بختیاری را منطقه بختیاری نامگذاری کردند و جغرافیای نام لرستان به حدود استان لرستان و ایلام کنونی محدود شد. این منطقه نیز در حکومت قاجاریان به دو بخش پشتکوه و پیشکوه تقسیم شد. امروزه لرستان نام یکی از استانهای غربی ایران است.
لرستان به معنی سکونتگاه مردم لر واژهای است که به سرزمینهای لرنشین اطلاق میگردد و به معنای گستره جغرافیایی است که مردم لر در آن سکونت دارند. با این توضیح میتوان حدود لرستان را از دشتهای غرب خانقین و مندلی در عراق تا دشت ارژن در استان فارس در ایران و از شمال از استان همدان، تا سواحل خلیج فارس به صورت حدودی تعیین کرد. گستره نام لرستان پیش از حکومت صفویان، سکونتگاه لرهای بختیاری، لرهای کهگیلویه و لرهای بویراحمدی را هم شامل میشد. اما پس از حکومت صفویان سکونتگاه لرهای بختیاری را منطقه بختیاری نامگذاری کردند و جغرافیای نام لرستان به حدود استان لرستان و ایلام کنونی محدود شد.این منطقه نیز در حکومت قاجاریان به دو بخش پشتکوه و پیشکوه تقسیم شد. امروزه لرستان نام یکی از استانهای غربی ایران است.
هزاراسپیان که به نام اتابکان لر نیز شناخته میشود نام سلسلهای لر است که به نواحی لرستان کنونی و بخشهایی از استان خوزستان و چهارمحال و بختیاری حکومت کردهاند. اتابکان به دو دسته اتابکان لر بزرگ و اتابکان لر کوچک تقسیم میشود. پایتخت اتابکان لر بزرگ در شهر ایذه (ایدج) و پایتخت اتابکان لر کوچک در شهر خرمآباد بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#14
Posted: 7 Aug 2016 21:40
نمودار تقسیمات لرستان از ۳۰۰ هجری قمری
- لر بزرگ :
- بختیاری : چهارمحال و بختیاری
- کوه کیلویه : کهگیلویه و بویر احمد
- شولستان : شهرستان ممسنی
- لرستان فیلی :
- پیشکوه : استان لرستان
- پشتکوه : استان ایلام
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#15
Posted: 7 Aug 2016 21:47
هزاراسپیان
اتابکان لرستان اوایل قرن هشتم هجری
هزاراسپیان که به نام اتابکان لر نیز شناخته میشود نام سلسلهای است که بین سالهای ۵۵۰ تا ۸۲۷ هجری قمری به نواحی لرستان و خوزستان حکومت کردهاند. اتابکان به دو دسته اتابکان لر بزرگ و اتابکان لر کوچک تقسیم میشود. پایتخت اتابکان لر بزرگ در شهر ایذه (ایدج) و پایتخت اتابکان لر کوچک در شهر خرمآباد بود.
سلسله هزاراسپیان مشهور است به حکومت اتابکان لر بزرگ از قرن ششم تا اوایل قرن یازدهم. پایتخت این امرا در شهر ایذه (ایذج) بود. بعضی از مورخین اتابکان لر کوچک را هم به عنوان سلسله هزاراسپیان نام بردهاند که پایتخت این امرا خرمآباد بود. این دو سلسله مشهور به اتابکان لر بزرگ و اتابکان لر کوچک بیش از چهار سده بر نواحی وسیعی فرمان راندند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#16
Posted: 7 Aug 2016 21:49
پیدایش اتابکان لر
حاکم اتابکان لر بدر نام داشت. بدر مدت طولانی حکومت کرد و به علتی نامعلوم درگذشت، حکومت به پسر زادهٔ او نصرالدین محمد بن هلال بن بدر رسید. او حاکمی عادل بود وی وزیر خود را محمد خورشید قرار داد. در آن زمان نیمی از سرزمین لرستان در تصرف شولان بود و حاکم آنها سیف الدین ماکان روزبهانی بود. شولان از عهد اکاسره حاکم آن سرزمین بودند و مؤسس ولایت شول نجم الدین اکبر بود و تا کنون قوم شول را نوادگان او میدانند. از کردستان سوریه اقوامی به لرستان مهاجرات کردند، رهبر این اقوام ابوالحسن فضلوی بود. روزی در خانهٔ خورشیدیان مهمانی بود در آن مهمانی به ابوالحسن سر گاوی دادند. او آن را به فال نیک پنداشت و به اتباع خود گفت ما سردار این قوم خواهیم شد. ابوالحسن فضلولی پسری به نام علی داشت. روزی علی با سگی به شکار رفت. تعدادی ناشناس با او درگیر شدند و او را به شدت مضروب کردند و در غاری انداختند. سگ علی پسر ابوالحسن فضولی به آنها حمله کرد و چند تن آنها را زخمی کرد و به خانه برگشت قوم علی هنگامی که سگ را خونآلود دیدند به جستجوی علی رفتند و وی را در غار پیدا کردند، به خانه آوردند و معالجه کردند.
در این وقت سلغریان در فارس حاکم بودند. اما هنوز اسم پادشاهی نداشتند. علی پس از چند روز درگذشت، از علی پسری به نام محمد نام ماند محمد جوانی دلاور بود. محمد مدتی حاکم بود و در این دوران با سلغریان روابط خوبی نداشت پس از مدتی او نیز در گذشت، محمد پسری به نام ابوطاهر داشت، جوانی شجاع بود. او هم با سلغریان روابط خوبی نداشت و سلغریان سپاهی را برای مقابله با او فرستادند. ابوطاهر پس از پیروزی بر سلغریان به فارس آمد. اتابک سنقر به او گفت از من چیزی بخواه، ابوطاهر گفت به من لشکری بدهید تا در لرستان به خدمت بگیرم. اتابک سنقر هم به او لشکری داد و همراه او به لرستان فرستاد.
هزاراسپ بسیار به اتابکان اقتدار بخشید و از طرف دیگر توانست تاییدی برای حکومتش از خلافای عباسی بگیرد در حقیقت تاسیس رسمی اتابکان لر به نام اوست، بنابراین بسیاری از منابع از اتابکان لر به نام هزار اسپیان هم یاد کردهاند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#17
Posted: 7 Aug 2016 21:51
حکومت هزاراسپ
هزاراسپ که قدرتمند و شجاع بود، قائم مقام پدر شد وی حاکمی عادل و دادگر بود. در عهد او ملک لرستان بسیار آباد و پررونق بود و به همین دلیل اقوام بسیاری از کردستان سوریه کنونی به ملک لرستان پیوستند: آسترکی، مما کویه، بختیاری، جوانکی بیدانیان، زاهدیان، علائی، کوتوند، بتوند، بوازکی، شوند، زاکی، جاکی، هارونی، اشکی، کوی لیراوی، ممویی، یحفومی، کمانکشی، مماسنی، ارملکی، توانی، کسدانی، مدیحه، اکورد، کولارد و دیگر قبایل که اطلاعات درستی در خصوص آنها در دست نیست. چون این جماعت به هزاراسپ و برادران پیوستند، قدرت حکومت هزاراسپ بسیار زیاد شد. باقی دشمنان را از شولان به وسیله جنگ بیرون کرد و آن منطقه را به حکومت خود ضمیمه کرد؛ و بازماندگان شکست خورده از هزاراسپ به فارس برگشتند. هزار اسف و برادران تمام لرستان و شولستان و کرد ارکان کهپایه لرستان و تا چهار فرسنگی اصفهان را جزء قلمرو حکومت خود درآوردند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#18
Posted: 7 Aug 2016 21:53
ملک لرستان
ملک لرستان به دو قسمت تقسیم میشد، لر بزرگ و لر کوچک و بین منطقه لر بزرگ و شیراز (فارس) ناحیه لرنشین سومی نیز وجود داشت که آن را شولستان میگفتند. به جای شولستان، امروز ممسنی و به جای لر بزرگ کهگیلویه و بختیاری قرار دارد و لر کوچک را اکنون لرستان میگوییم و هر یک از دو قسمت لر بزرگ و لر کوچک قبل از استیلای مغول تا مدتی بعد از از بین رفتن حکومت ایلخانان دارای امرای نیمه مستقلی بودند که بعضی از آنها هم به مناسباتی مشهور شدهاند و از آنها عدهای یا به علت دخالت در ادبیات فارسی و یا در زد و خورد با سلسلههای دیگر در تاریخ صاحب نام و نشانی شدهاند ولی ذکر طوایف لر بزرگ و امرای آن بیشتر در تاریخ آمده تا لر کوچک چون این طوایف بین فارس و عراق عجم و عراق عرب و شولستان ساکن بوده و با اتابکان فارس و خلفای بغداد ارتباط داشتهاند؛ و از همه مهم تر منطقه سکونت آنها بر سر راه عراق عرب و درههای کارون و کرخه به فارس و سواحل دریا قرار داشته و غالب لشکرکشیها و رفتوآمدهای مردم ایران جنوب غربی با غرب و عراق عرب بایستی از طریق سرزمین این طوایف صورت بگیرد، و همین اهمیت موقع جغرافیایی سرزمین لر بزرگ بالا میبردهاست. در صورتی که سرزمین لر کوچک تقریباً دور افتاده بوده و بر سر راه ارتباطی کمی واقع است.
اتابکان لر بزرگ که به مناطق چهارمحال و بختیاری کنونی و بخشهای از استان خوزستان حکومت کردهاند.. بعدها حکومت خوزستان را نیز بضمیمهٔ سرزمین اصلی لر بزرگ شد و یکی از آنها یعنی افراسیاب پس از مرگ ارغون خان اصفهان را محاصره کرد اما خیلی زود سرکوب شد. پایتخت این امرا در شهر ایذه بود. اتابکان لر بزرگ تا نیمه اول قرن نهم باقی بودند و آخرین حاکم آنان که غیاث الدین کاوس نام داشت به دست سلطان ابراهیم شاهرخ تیموری شکست خورد و سلسله ایشان انقراض یافت.
اتابکان لر کوچک سلسله کوچکی از هزاراسپیان هستند که در فاصلهٔ سالهای ۵۸۰ تا ۱۰۰۶(ه. ق) در قسمتهای شمالی و غربی لرستان ناحیه لر کوچک حکومت میکردهاند. امرای این سلسله از اعتاب شجاعالدینخورشید، مؤسس سلطنت لر کوچک بودهاند و آخرین حاکم لر کوچک به دست شاه عباس یکم صفوی کشته و سلسله اتابکان لر کوچک منقرض گردید
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#19
Posted: 7 Aug 2016 21:55
فهرست امرای اتابکان لر
فهرستی از اتابکان و امرای لر بزرگ و مدت حکومتشان در زیر آمده است. قابل ذکر است که اتابکان تا نیمه اول قرن نهم باقی بودند و آخرین آنها که غیاث الدین کاوس نام داشت به دست سلطان ابراهیم بن شاهرخ تیموری برافتاد و سلسله ایشان منقرض شد.
- ابوطاهر در حدود ۵۵۰ هجری قمری
- اتابک هزاراسپ بن ابی طاهر تا ۶۲۶.
- عمادالدین پهلوان بن هزاراسب از ۶۲۶ تا ۶۴۲.
- نصرةالدین کلجه پسر هزاراسب از ۶۴۲ تا ۶۴۹.
- تکله پسر هزاراسب از ۶۴۹ تا ۶۵۶.
- شمس الذین الب ارغو پسر هزار اسب از ۶۵۶ تا۶۷۲.
- یوسف شاه بن الب ارغو از ۶۷۲ تا ۶۸۸.
- افراسیاب بن یوسف شاه از ۶۸۸ تا ۶۹۵.
- نصرةالدین احمدبن یوسف شاه از ۶۹۵ تا ۷۳۰.
- یوسف شاه دوم بن نصرةالدین احمد از ۷۳۰ تا ۷۴۰.
- افراسیاب دوم بن نصرةالدین احمد از ۷۴۰.
- نورالوردبن سلیمان شاه بن اتابک احمد تا ۷۵۷.
- اتابک پشنگبن سلغرشاه بن اتابک احمد از۷۵۷ تا ۷۹۲.
- پیر احمدبن اتابک پشنگ از ۷۹۲ تا ۷۹۸.
- ابوسعیدبن پیر احمد تا ۸۲۰.
- شاه حسین بن ابی سعید از ۸۲۰ تا ۸۲۷.
- غیاث الدین، کاوس بن هوشنگ.
این امرا به هیچ وجه از امرای سلاجقه نبوده و از شاهزادگان سلجوقی نیز کسی را تحت حمایت و تربیت نداشتهاند و عنوان اتابکان دربارهٔ آنها به عنوان لقب و در واقع به معنی امیر و ملک مستقل است نه مربی شاهزادگان سلجوقی. بسیاری از سنوات راجع به سلطنت سلسله اتابکان لرستان تحقیقی نیست. غیر از سلسله کم اهمیت اتابکان لرستان یک سلسلهٔ کوچک دیگری از اتابکان نیز در ناحیه لر کوچک حکومت میکرده و از اوایل قرن هفتم تا قرن دهم در آن ناحیه باقی بودهاند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#20
Posted: 8 Aug 2016 21:54
گویش کُمزاری
- بومی برای عمان ، مناطق کُمزار، جزیرههای خصب، لارَک و مسندم
- منطقه غرب آسیا
- قومیت مردم لر
- بومی سخنرانان ۱۷۰۰ نفر در سال ۱۹۹۳ میلادی (بدون تاریخ)
گویش کُمزاری یا گویش کومزاری یا گویش لارَکی یکی از گویشهای زبان لری است.گستردگی این گویش در دو سوی تنگهٔ هرمز است.ویژگیها و واژگان مشترکی نیز میان این گویش و زبان فارسی وجود دارد.
بهطورکلی، جغرافیای گویشوران کُمزاری (کومزاری) در دو سوی تنگه هرمز است. بخشی از گویشوارن کُمزاری در جنوب ایران و بخشی در شمال کشور عمان ساکن هستند. کُمزاری همچنین در روستای کُمزار، شهر خصب و دبا در شبهجزیرهٔ مسندم در عمان و امارات متحدهٔ عربی نیز صحبت میشود. در لارَک این زبان هنوز شکل اصلی خود را حفظ کرده، ولی در کُمزار، خصب و دبا بهدلیل گستردگی استفاده از زبان عربی در ادارهها، مدرسهها و رادیو و تلویزیون، در کُمزاری تعداد زیادی واژهٔ عربی وارد شدهاست.
دانشنامهٔ ایرانیکا و اِتنولوگ، گویش کُمزاری را گویشی از زبان لری معرفی میکنند. مالچانوا، زبانشناس روس، عقیده دارد که کُمزاری یکی از لهجههای اَچُمی است. با این حال، کُمزاری شباهتهای زیادی نیز با گویش مینابی دارد. از دیگر ویژگیهای کُمزاری این است که برای گویشوران لری قابل فهم میباشد.
در گسترهٔ پراکندگی کُمزاری در عمان، عربی زبان رسمی است. ارتباط مستمر لرهای کُمزاری با عربها در عمان، پیدایش مجموعهای (بیش از ۳۰٪) از واژههای عربی در واژگان کُمزاری و نیز پدیدهٔ تداخل آوایی (بیشکار از واژهٔ کهنترِ «پیشکار»، «حین» از واژهٔ کهنترِ «آهن»، و غیره) در آواهای آن را سبب شد. در نحوِ کُمزاری، همانندیهایی با زبان عربی دیده میشود که احتمالاً بهسبب رشد همگراییِ این زبانهاست؛ مانند ساختارهایی با معنی «داشتن» با حرف اضافهٔ حالتِ بایی: وای مه («با من»، «من دارم»)، مقایسه کنید با: عربیِ مَعَهُ (با او)، و نیز در ترکیب صفت و موصوف که در زبان عربی، صفت ازلحاظ شمار و معرفه یا نکره بودن با اسم مطابقت میکند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7