ارسالها: 1264
#121
Posted: 16 Sep 2017 06:23
mahdi75: با اجازه از نسرین خانم
سپاس از همکاری شما
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 1264
#122
Posted: 16 Sep 2017 06:42
پروفسور مریم میرزاخانی
۱۰
دریافت جایزه ی فیلدز در 2014
مدال فیلدز یا نشان فیلدز (به انگلیسی: Fields Medal) جایزهای است که هر چهار سال یکبار به ابتکار ریاضیدان کانادایی جان چارلز فیلدز در جریان کنگره اتحادیه جهانی ریاضیات به ریاضیدانان جوان (کمتر از چهل سال) که کار ارزندهای در ریاضی انجام داده باشند، داده میشود.
جایزه فیلدز به طور رسمی از سال ۱۹۵۴ اهدا میشود.
این جایزه را «نوبل ریاضیات» میخوانند (جایزه نوبل در رشته ریاضی اهدا نمیشود).
این جایزه در واقع یک مدال (یا سکه) به همراه ۱۵٬۰۰۰ دلار کانادا است. سکه از طلا ساخته شده روی آن تصویر نیمرخ ارشمیدس حکاکی شدهاست.
نکتهٔ مهم دربارهٔ این جایزه این است که این جایزه تنها به افراد زیر چهل سالی اعطا میشود که کشف مهمی در ریاضیات کرده باشند.
این مدال برای اولین بار به دو دانشمند ریاضیدان لارس آلفُرس و جسی داگلاس داده شد.
در سال ۲۰۱۴ مریم میرزاخانی به خاطر کار بر «دینامیک و هندسه سطوح ریمانی و فضاهای پیمانهای آنها» مدال فیلدز Fields Medal را که از آن به نوبل ریاضیات تعبیر میشود به خود اختصاص داد. مدال فیلدز بالاترین جایزه در ریاضیات است و او نخستین زن و نخستین ایرانی برنده آن است.
وقتی این جایزه به مریم میرزاخانی تعلق گرفت، کمیته مدال فیلدز وی را این چنین توصیف کرد: «چیرهدست در گستره قابل توجهی از تکنیکها و حوزههای متفاوت ریاضی، او تجسم ترکیبی کمیاب است از توانایی تکنیکی، بلندپروازی جسورانه، بینش وسیع و کنجکاوی ژرف»
واکنشها به جایزه ی مریم
میشل آرتیگ استاد افتخاری دانشگاه پاریس – دیدرو ، با هیجان و غرور گفته بود: «سرانجام یک زن برنده شده!»، او که رییس اسبق کمیتهی علم انستیتوی مطالعات ریاضی بوده، مریم میرزاخانی را این گونه به یاد آورد: «یک زن جوان ریاضیدان، درخشان و با خصایل بزرگ انسانی.»
توصیف رسمی کمیتهٔ مدال فیلدز: «چیرهدست در گسترهٔ قابل توجهی از تکنیکها و حوزههای متفاوت ریاضی، او تجسم ترکیبی کمیاب است از توانایی تکنیکی، بلندپروازی جسورانه، بینش وسیع و کنجکاوی ژرف.»
حسن روحانی، رئیسجمهور وقت ایران، در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۳۹۳ در پیامی که در صفحهٔ فیسبوک وی نیز منتشر شد، ضمن تقدیر از میرزاخانی، دریافت مدال فیلدز را به وی تبریک گفت.
رضا فرجیدانا، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و محمدرضا عارف رئیس بنیاد پیشبرد علم و فناوری ایران در پیامهای جداگانهای موفقیت مریم میرزاخانی را در کسب برترین جایزه ریاضیات در جهان را به وی تبریک گفتند.
جیمز کارلسون از انستیتو ریاضیات کِلی (به انگلیسی: Clay Mathematics Institute) میگوید:
میرزاخانی در یافتن ارتباطات جدید، عالی است. وی میتواند بهسرعت از یک مثال ساده به دلیل کاملی از یک نظریهٔ ژرف و عمیق برسد.
رامین تکلو، استاد ریاضی دانشگاه ایلینوی شیکاگو، گفت: «مریم میرزاخانی حتی بدون گرفتن فیلدز هم در میان معروفترین ریاضیدانان جهان بودهاست.»
ریچارد داوکینز در حساب توییترش کسب جایزه فیلدز را به وی تبریک گفت.
یورگ کرامر، رئیس اتحادیهٔ ریاضیدانان آلمان، و گونتر زیگلر، استاد ریاضی دانشگاه آزاد برلین، به میرزاخانی تبریک گفتند.
همچنین نشریات آلمانی چون اشپیگل، فرانکفورتر آلگماینه تسایتونگ، زوددویچه تسایتونگ، تاگس اشپیگل و برخی رسانههای دیگر در مطالب جداگانهای به این موضوع پرداختند
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 1264
#123
Posted: 19 Sep 2017 06:45
پروفسور مریم میرزاخانی
۱۱
مریم و تداوم افتخارات
عضویت در آکادمی ملی علوم آمریکا
مریم میرزاخانی در مه سال ۲۰۱۶ به عضویت در آکادمی ملی علوم برگزیده شد.[۳][۴۲][۴۳] او نخستین زن ایرانی-آمریکایی است که به عضویت در این آکادمی برگزیده میشود.
آکادمی ملی علوم (به انگلیسی: National Academy of Sciences) (بهصورت مخفف: NAS) سازمانی غیرانتفاعی در ایالات متحده است. اعضای آن بهطور عامالمنفعه بهعنوان «مشاوران علمی، مهندسی و پزشکی ملت» خدمت میکنند. اعضای آکادمی ملی علوم، بهعنوان یک آکادمی ملی، براساس دستاوردهای ممتاز و پیوستهٔ خود در تحقیق دستاول، توسط اعضای کنونی برگزیده میشوند. عضویت در آکادمی ملی علوم، دارای ارزش بسیار ممتاز و پرستیژ بالایی در میان آکادمینها و مراکز علمی است.
عضویت درفرهنگستان دانش و هنر آمریکا
مریم در آوریل سال ۲۰۱۷ میلادی به عضویت آکادمی علوم و هنر آمریکا درآمد. مراسم معارفه او قرار بود در اکتبر همان سال برگزار شود
فرهنگستان هنر و دانش آمریکا مرکز پژوهشی مستقلی در ایالات متحده است که به بررسی همهجانبه مسایل پیچیده و پیش روی در ارتباط با هنر و دانش در آمریکا و جهان میپردازد. اعضای انتخابی این فرهنگستان پیشروان هنر، تجارت، سیاست، ارتباط عمومی هستند.
جیمز بودوین و جان آدامز و جان هنکاک این فرهنگستان را در بوستون در هنگام انقلاب آمریکا بنیان نهادند. هدف آنها از این کار، همانگونه که در شعار آن آمده، "پرورش هر هنر و دانشی که هدفش پیشرفت علاقه، افتخار، شرف، شادکامی مردمان آزاد و رها و بافضیلت باشد" بود. این فرهنگستان مدت کوتاهی پس از تشکیل، اعضای مهم و سرشناسی چون بنجامین فرانکلین، جرج واشنگتن، توماس جفرسون، الکساندر همیلتون به دست آورد.
مقر کنونی این فرهنگستان در کمبریج، ماساچوست، است. این بنیاد از گردهماییها پشتیبانی میکند، برنامههای پژوهشی ترتیب میدهد، و فصلنامه دایدالوس را منتشر میکند. این آکادمی نزدیک ۴٬۰۰۰ عضو رسمی دارد به همراه ۶۰۰ عضو افتخاری خارجی. نزدیک به ۲۰۰ برنده جایزه نوبل عضو این فرهنگستان هستند.
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 1264
#124
Posted: 21 Sep 2017 07:23
پروفسور مریم میرزاخانی
۱۲
مرگ پایان کبوتر نیست
در تیر ۱۳۹۶ اعلام شد میرزاخانی به دلیل ابتلا به سرطان در بیمارستانی در آمریکا بستری است. یکی از نزدیکان او گفته بود که حال وی وخیم است. میرزاخانی از چهار سال پیش به سرطان سینه مبتلا بود و سرانجام صبح روز 24 تیر 96 از دنیا رفت.
واکنشها به مرگ مریم
مرگ مریم میرزاخانی پروفسور دانشگاه استنفورد و تنها زن دریافت کننده مدال فیلدز در رشته ریاضیات بازتاب جهانی گسترده ای داشت.
درهمین راستا روزنامه ایندین اکسپرس با مانجول براگاوا، دانشمندی مصاحبه کرده که در سال ۲۰۱۴ همراه میزراخانی برنده مدال فیلدز شد. او درباره میرزاخانی می گوید: «مریم استاد فضاهای هندسی بود.»
در همین راستا دانشگاه استنفورد نیز بیانیه ای منتشر کرد. در این بیانیه آمده است: «میرزاخانی در حوزه نظریه ریاضیات تخصص داشت که برای افراد دیگر شبیه یک زبان خارجی است. فعالیت ها و آراء او در این حوزه شامل رمزگذاری تا نشریه فیزیکی درباره چگونگی تشیکل جهان است.
مارک تسیر لاوین، رئیس دانشگاه استنفورد، درباره میرزاخانی می نویسد: «او یک ریاضیدان نظریهپرداز درخشان و در عین حال متواضع بود که جوایز را فقط به این دلیل دریافت میکرد تا برای دیگر زنان الهامبخش باشد تا مسیر وی را در پیش بگیرند. مریم خیلی زود از میان ما رفت اما تاثیر وی روی هزاران زنی که میرزاخانی منبع الهامشان برای در پیش گرفتن مسیر علم بوده، زنده خواهد بود. سهم او به عنوان یک دانشمند و نقش اساسی وی مهم و پایدار است و جای او در اینجا، دانشگاه استنفورد و در سراسر دنیا، عزیز و خالی خواهد بود.
فیروز نادری دانشمند سابق ناسا نیز در پیامی توییتری نوشت: شمعی خاموش شد... خیلی زودتر از موعد. و در پیام دیگری نوشت: یک نابغه؟ بله اما یک دختر، یک مادر و همسر.
علاوه برآن بسیاری از رسانه های جهان نسبت به مرگ او واکنش نشان دادند.
نبوغ ریاضی میرزاخانی را به سمت خود کشید
رادیو ان پی آر نیز درباره مرگ میرزاخانی نوشت: «میرزاخانی در ابتدا می خواست نویسنده شود اما اشتیاق و نبوغ ریاضی در نهایت او را به سمت خود کشید. این درحالی است که میرزخانی سال گذشته به دلیل دستاوردهای بارز خود، به عنوان نخستین زن ایرانی عضو آکادمی علوم ملی آمریکا انتخاب شد. نخبگانی مانند آلبرت انیشتین، توماس ادیسو و الکساندر گراهام بل قبل از او این عنوان را به دست آورده بودند.
نشریه واشنگتن پست نیز درباره او می نویسد: «کورتیس مک مولن استاد راهنمای میرزاخانی در دانشگاه هاروارد درباره او گفته بود او در ریاضیات بلندپرواز و شجاع است.»
این نشریه در ادامه نقل از آلکس اسکین یکی از ریاضیدانان دانشگاه شیکاگو می نویسد: «پژوهش های ریاضی او با یک نگاه در هر کتابی قابل تشخیص بودند. او بیشتر اوقات راه حل مسائل ریاضی را روی برگه های بزرگ کاغذ می نوشت و دخترش به این کار می گفت «نقاشی» و خود میرزاخانی آن را به نوشتن یک رمان تشبیه می کرد.»
پژوهش روی مسئله های بی جواب قرن
نشریه آتلانتیک نیز به نقل از بنسون فارب یکی از ریاضیدانان دانشگاه شیکاگو می نویسد: «بیشتر ریاضیدانان نمی توانند پژوهش هایی به این خوبی انجام دهند. تز دکترای او در هاروارد نیز گواه همین امر است.
این درحالی است که به نوشته این نشریه میرزاخانی برای پایان نامه خود در دانشگاه هاوراد دو مسئله را حل کرد که تا آن زمان جوابی برای آنها وجود نداشت. همچنین در این اواخر پژوهش های میرزاخانی روی مسیر حرکت توپ های بازی بیلیارد بود، این مسئله یک قرن است که ذهن ریاضیدانان را به خود مشغول کرده است. این مطالعات به پژوهشی مفصل به نام «آغاز عصری جدید» در ریاضیات منجر شد.»
استاد فضاهای هندسی
روزنامه ایندین اکسپرس نیز به سراغ مانجول براگاوا یکی از استادان دانشگاه پرینستون رفته است. براگاوا در سال ۲۰۱۴ همراه میرزاخانی برنده جایزه فیلدر شد. او درباره میرزاخانی می گوید: «او استاد فضاهای منحنی بود. آثار مریم و برنامه های تحقیقاتی که او شروع کرد در سال های آتی تاثیر مهمی بر ریاضیات و فیزیک خواهد داشت. او یک انسان فروتن، هوشمند، خلاق و مهربان بود. ما در اوایل شروع فعالیت کاری در دانشگاه هاروارد مشغول بودیم. به یاد دارم گاهی اوقات او، من و چند نفر دیگر تا دیرهنگام مشغول کار در دپارتمان ریاضیات بودیم. هرچند که حوزه فعالیت ما یکسان نبود. در آن زمان هیچ وقت تصور نمی کردیم، ۱۵ سال بعد برنده مدال فیلدز شویم.»
روزنامه ایندپندنت به نقل از جوردان النبرگ(استاد ریاضی ویسکانسن) نیز دروبلاگ خود می نویسد: «آثار او به طور اختصاصی دینامیک را با هندسه و علوم دیگر ترکیب می کرد.»
استیون استروگتز ریاضی دان برجسته آمریکایی و استاد دانشگاه کورنل نیز در حساب کاربری توییتر خود مرگ مریم میرزاخانی را تسلیت گفت.
مکمولن که خود در سال 1998 مدال فیلدز را به دست آورده، میگوید: «او تخیل بیپروایی داشت. میتوانست در ذهنش یک تصویر خیالی را به وجود بیاورد و بعد به دفتر من میآمد و آن را توصیف میکرد. عاقبت از من میپرسید؛ اینطوری درست است؟ و من همیشه احساس غرور میکردم که او انتظار دارد من درست بودن تخیلاتش را تایید کنم.»
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 1264
#125
Posted: 21 Oct 2017 11:35
پروفسور مریم میرزاخانی
۱۳
مریم و کارهای علمی
علاقه به هندسه ی ریمانی
مریم از همان سالها به سطوح ریمان علاقهمند شد – سطوحی فرضاً شبیه رویه تایر خودرو، با دو حفره یا بیشتر، که بهواسطه هندسه غیرمتعارفشان (که به هندسه ریمانی مشهور است)، هر نقطهای از آنها شکلی زینمانند دارد.
این سطوح، مصداق روشنی از برساختههای انتزاعی جهان ریاضیات هستند. چراکه تصوّر کردنشان در چارچوب هندسه اقلیدسی ممکن نیست. برای تجسم چنین سطوحی نخست باید از طریق مجموعهمعادلاتی امکان تجسّمشان را فراهم کرد. این معادلات هم حکایت از این دارند که هر سطح تایرمانندی با هر تعداد حفرهای، میتواند رویههایی هذلولی به بینهایت طریق ممکن اخذ کند – از رویههای درشت حلقوی گرفته تا رویههای باریک حلقوی، یا آمیزهای از هردویشان.
همهنگام با تحصیل میرزاخانی در هاروارد، برخی سؤالات ساده راجع به چنین سطوحی بیجواب مانده بود؛ از جمله نزدیکترین فاصله دو نقطه بر یک رویه هذلولی. این فواصل، که تحت عنوان «خطوط ژئودزیک» شناخته میشوند، شامل برخی خطوط باز و مستقیم، و نیز برخی خطوط بستهای میشوند که محاط در یک رویه حلقویاند. طبق معادلات حاکم بر سطوح ریمان، تعداد خطوط بسته ژئودزیک با طولی مشخص بر یک رویه هذلولی، به ازای طول این خطوط، به نحو نمایی افزایش پیدا میکند. اکثر این خطوط هم پیش از آنکه بسته شوند، چندین و چند دفعه همدیگر را قطع میکنند. اما درصد ناچیزی از آنها – موسوم به «خطوط ژئودزیک ساده» – تداخلی با خود ندارند. همین خطوط ساده، رهگشای درک هندسه سطوح ریمان هستند.
طرحی از یک سطح ریمان، با رویههای تایرمانند (یا دوناتشکل). خطوط ژئودزیک، بهصورت حلقههایی در این طرح مشخص شدهاند / طرح از جیم کارلسون
از جمله سؤالات بیپاسخ ریاضیدانان نیز تعداد خطوط ژئودزیک سادهای بود که در طولی مشخص از یک رویه هذلولی امکانپذیر هستند. از آنجاکه احتمال یافتن چنین خطوطی فوقالعاده پایین است، حل این مسأله و تعیین تعداد دقیق این خطوط هم در هر مقطع دلبخواهی از یک رویه هذلولی طبیعتاً فوقالعاده دشوار است؛ چراکه درصد خطا را عملاً بایستی به صفر رساند.
میرزاخانی در تز دکترای خود، مربوط به سال ۲۰۰۴، با ارائه فرمولی که تعداد خطوط ژئودزیک ساده به طول L را به ازای افزایش عدد L مشخص میکند، نهتنها این مسأله را حل کرد، بلکه در همین اثناء، دو سؤال مهم دیگر را هم مدنظر گرفت.
یکی از این سؤالات، فرمول مربوط به حجم فضاهایی موسوم به «فضاهای مدولی» یا «پیمانهای» بود – یعنی حجم مجموع رویههای هذلولیای که بر مقطع مشخصی از یک سطح ریمان امکانپذیرند. مسأله دوم، مربوط به روش جدید اثبات انگارهای بود که در سال ۱۹۹۱ توسط ادوارد ویتن راجع به محاسبات توپولوژیک مرتبط به فضاهای پیمانهایِ مبتنی بر تئوری ریسمان ارائه شده بود. اولین و تنها اثبات این انگاره تا به آن زمان را ماکسیم کونسویچ، استاد ریاضیات مؤسسه IHÉS فرانسه عرضه کرده بود؛ اقدامی آنقدر مهم که بهتنهایی مدال فیلدز سال ۱۹۹۸ را برای وی به ارمغان آورد. میرزاخانی هر سه این مسائل را در تز دکترای خود به هم ارتباطی منطقی بخشید؛ و از دل همین تز، سه مقاله در سه ژورنال معتبر ریاضی منتشر شد.
بنسون فارب، از ریاضیدانان دانشگاه شیکاگو اعتقاد دارد که بسیاری از ریاضیدانان در طول عمر حرفهای خود هم قادر به حصول چنین دستاوردهایی نیستند؛ و این در حالی است که میرزاخانی در این مقطع، جملگی اقدامات نامبرده را تنها در چارچوب تز دکترای خود عملی کرد.
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 1264
#126
Posted: 25 Oct 2017 19:57
پروفسور مریم میرزاخانی
۱۴
مریم
و
ماراتن مسائل
۱
مسائلی که از آن پس ذهن میرزاخانی را مشغول به خود داشت، از جنس مسائلی بودند که تنها با صبر و همتی مثالزدنی میشد به مصافشان رفت. خصوصیاتی که او نهتنها در زندگی حرفهای خود، بلکه در زندگی روزمرهاش نیز از آنها بهرهمند است.
یان وندراک، همسر میرزاخانی، به خاطر دارد که در اولین برخوردهایی که در جریان یک مسابقه دوستانه پیادهروی با همسر آینده خود داشته، به این ویژگیاش پی برده بود.«او خیلی ریزه است، و جثه من نسبتاً خوب بود؛ و با این حساب فکر کردم که از پس ِ کار برمیآیم، و اولاش هم جلو بودم. منتها سرعت او هیچجور کم نمیشد، و بعد از نیمساعت، من دیگر نانداشتم؛ ولی او هنوز داشت با همان سرعت میدوید.»
در محیط خانه هم طبیعتاً انتظار شخصیتی آشفته و جدّی از ریاضیدانی مثل میرزاخانی نمیرود. «ورقهای بزرگ کاغذ را روی زمین پهن میکند و چندین و چند ساعت مینشیند چیزهایی را میکشد که از دید من همیشه عین هماند.» این را همسرش میگوید و اضافه میکند: «اینکه چگونه میتواند اینطور کار کند را نمیدانم، اما آخرش جواب میدهد.» احتمالاً به این خاطر که، به زعم وندراک، «مسائلی که او دارد رویشان کار میکند آنقدر انتزاعی و پیچیدهاند که نمیتواند مراحل منطقیشان را قدمبهقدم طی کند، و عوضاش باید جهشهای بلندی انجام دهد.»
به زعم خود میرزاخانی نیز، حین فکر کردن راجع به یک مسأله دشوار ریاضی، «نمیخواهی تمام جزئیات را بنویسی. اما همینکه چیزی را ترسیم کنی، کمکات میکند که بهنحوی اتصال خودت را [با مسأله] حفظ کنی.» او با خاطر دارد که دختر سهسالهاش، آناهیتا، بیشتر وقتها غر میزند که «مامان باز داره نقاشی میکشه»، «شاید خیال میکند که من نقاشام».
افزون بر این روحیات، همچنین نباید از نگاه باز میرزاخانی به رهیافتهای حرفهایاش در دنیای ریاضیات هم غافل ماند. حوزه پژوهش وی عمدتاً معطوف به هندسه دیفرانسیل، آنالیز مختلط، و سیستمهای دینامیکی است. اما او میگوید: «دوست دارم مرزهایی که بین حوزههای مختلف میگذارند را بشکنم – این خیلی سرحالکننده است.»
این را هم نباید از خاطر برد که برخلاف مسائل آشنای ریاضی، مسألهای که او مدنظر دارد چه بسا هیچ پاسخی نداشته باشند. این در حالی است که «کلّی ابزار و ادوات وجود دارد، و نمیدانی از دست کدامشان کاری ساخته است. همهچیز بستگی به این دارد که خوشبین باشی و سعی کنی مسائل را هم ربط بدهی.»
از جمله این مسائل، و نیز این ارتباطاتِ بعضاً غیرمنتظره، میتوان به کار شاخص میرزاخانی در سال ۲۰۰۶ اشاره کرد. مسائل مربوط به تز دکترای وی، به سطوح ریمان صلب مربوط میشود؛ اما چنانچه هندسه یک سطح ریمان در طول زمان تغییر کند چطور؟
بهگفته مکمولن، تا پیش از ورود میرزاخانی، «این مسأله غیرقابل بررسی بود». اما میرزاخانی به کمک اثباتی یکخطی موفق شد بین همین تئوری فوقالعاده گنگ، و یک تئوری کاملاً روشن، پل بزند و راهی تازه باز کند.
در همان سال، همچین شروع همکاری میرزاخانی با الکس اسکین، از ریاضیدانان دانشگاه شیکاگو هم رقم خورد؛ کسی که معتقد است حین همکاری با میرزاخانی» احساس میکنی که بخت بسیار بیشتری برای حل مسائلی داری که در نگاه اول مأیوسکننده به نظر میرسیدند.»
چرکنویسی از میرزاخانی / عکس از توماس لین
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 1264
#127
Posted: 26 Oct 2017 06:31
پروفسور مریم میرزاخانی
۱۵
مریم
و
ماراتن مسائل
۲
همکاری میرزاخانی و اسکین نهایتاً منجر به تصمیم این دو برای ورود به یکی از دشوارترین مسائل حوزه تحقیقشان شد. این مسأله، دامنهای از رفتارهای ممکن یک توپ بیلیارد حین حرکت آزادانهاش در یک میز چندضلعی را شامل میشود، با فرض بر اینکه مقدار زوایای بین اضلاع، عددی گویا(بر حسب درجه) باشد.
سیستمهای متشکل از توپ و میز بیلیارد، عملاً سادهترین مصادیق سیستمهای دینامیکیاند. سیستمهایی که در طول زمان بر حسب قواعدی مشخص، دچار تطوّر میشوند و در همین اثناء، تبیین و پیشبینی مسیر توپ هم رفتهرفته به نحو غیرمنتظرهای دشوار و دشوارتر میشود.
الکس رایت، پژوهشگر مقطع فوقدکتری دانشگاه استنفورد، مشخصاً ظاهر ساده این مسأله – یعنی مسألهای مبتنی بر مؤلفههایی به سادگی ِ یک توپ و یک میز بیلیارد – را مدنظر قرار میدهد و میگوید اولین بار چنین مسائلی یکصد سال پیش و زمانی مطرح شدند که «عدهای از فیزیکدانان دور هم نشستند و گفتند: بیا ببینیم رفتار توپ بیلیاردی که در یک میزمثلثی حرکت میکند چطور است. احتمالاً آنها فکر میکردند مسأله را ظرف یکهفته حل میکنند؛ اما ۱۰۰ سال بعدش هم هنوز داریم در اینباره فکر میکنیم.»
از آنجاکه قاعده حاکم بر مسیر توپ بیلیاردی که در یک میز X-ضلعی حرکت میکند مشخص نیست، برای تبیین مسیر بلندمدت این توپ، سادهترین راه این است که میز را به منزله سطحی تصور کنیم که مدام تغییر شکل میدهد. بهطوریکه شکل آن در هر لحظه، بر مبنای جملگی مسیرهای ممکن توپ در آن لحظه تعیین میشود. ریاضیدانان اصطلاحاً فضای محاط بر چنین میز X-ضلعی و تغییرشکلدهندهای (که به نحو غیرمستقیم آبستن جملگی مسیرهای ممکن توپ بیلیارد است) را همان «فضای پیمانهای» مینامند.
در اینصورت سطح هر میزی، به یک رویه انتزاعی بدل میشود که ریاضیدانان آن را «رویه انتقالی» (translation surface) مینامند. لذا تحلیل سیستم دینامیکی متشکل از توپ و میز بیلیارد، در واقع همان درک فضاهای پیمانهای متشکل از تمام رویههای انتقالی است. بر همین مبنا، دامنه تمام مسیرهای ممکن توپ بیلیارد هم در هر لحظه، اصطلاحاً «مدار» رویههای انتقالی نامیده میشود. پس توضیح مسیر بلندمت توپ بیلیارد یعنی توصیف همین مدارها.
با اینکه صورتمسأله ساده به نظر میرسد، اما در مقام عمل، مدار یک رویه انتقالی، شکلی فوقالعاده پیچیده خواهد داشت. در سال ۲۰۰۳، مکمولن نشان داده بود که چنانچه رویه انتقالی مدنظر، یک سطح ریمان دوحفرهای باشد، تحلیل آن چندان پیچیده نخواهد بود. اقدام مکمولن گرچه دستاورد بزرگی محسوب میشد، اما او به خاطر دارد که قبل از انتشار گزارش رسمی این یافته، میرزاخانی که هنوز دانشجو بوده، به دفترش آمد و پرسید چرا فقط با دو حفره کار کردی؟ «این شخصیتی است که او دارد» این را مکمولن راجع به میرزاخانی میگوید و ادامه میدهد: «نشانههای هرچه را که ببیند، میخواهد آن را روشنتر بفهمد.»
همین انگیزهای شد تا طی یک دهه بعدی، میرزاخانی به اتفاق اسکین، و همچنین امیر محمدی از دانشگاه آستین تگزاس، امکان تعمیم راهکار مکمولن را به سطوح ریمان پیچیدهتر بررسی کنند و در نهایت طی سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ موفق به چنین اقدامی شوند. اقدامی که آنتون زوریش، از دانشگاه پاریس-دیترویت آن را «یک کار افسانهای» مینامد.
حتی شخص میرزاخانی هم از این دستاورد هیجانزده است. «اگر میدانستیم مسائل چقدر پیچیده است، فکر کنم تسلیم میشدیم.» با اینهمه وی با تردید اضافه میکند: «راستاش نمیدانم؛ نمیدانم؛ من بهراحتی تسلیم نمیشوم.»
«ظرافت و درازنای» سؤالاتی که در ریاضی به بحث گذاشته میشود، عاملی است که، به گفته میرزاخانی، علاقه وی را کماکان جلب این حوزهی انتزاعی میکند. «بیشتر وقتها، کار ریاضی برایم مثل کوهپیمایی ِ دور و درازی، بیهیچ مسیر پاخورده و بیهیچ نهایتی در دیدرس است.»
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 1264
#128
Posted: 27 Nov 2017 20:12
فخرالدوله
1
اَشرَف المُلوک (فَخرالدوله) (۱۲۶۱ خورشیدی - دی ماه ۱۳۳۴) شاهزادهٔ قاجار، دختر مظفرالدین شاه و سرورالسلطنه، خواهرزادهٔ عبدالحسین میرزا فرمانفرما، دخترخالهٔ محمد مصدق و مادر علی امینی بود. او زنی با درایت و نیکوکار بود. فخرالدوله واسط بین رضا شاه و خاندان قاجار بود و با آرام نگاه داشتن ایل قاجار تلاش کرد تا از وقوع خونریزیها جلوگیری کند.
اشرف یا اشرفالملوک فخرالدوله در سال 1261ش متولد شد. وی دختر مظفرالدینشاه قاجار و از بطن حضرت علیا دختر فیروزمیرزا فرمانفرما و نوه عباسمیرزا نایبالسلطنه بود. همسرش محسنخان که دارای القاب منشی حضور، سرورالسلطنه، معینالملک، امینالدوله و پسر حاج میرزا علیخان امینالدوله صدراعظم مظفرالدینشاه قاجار که در 1293ه.ق متولد و در 1305 ملقب به منشی حضور، لقب اسبق پدر خود شد. در 1309ه.ق بعد از فوت یحییخان مشیرالدوله، محسنخان ملقب به پدر زن خود معینالملک گردید و در 1312 مستقیماً ریاست اداره پستخانه را پدرش به او واگذار کرد. محسنخان ابتدا داماد شیخ محسنخان معینالملک(مشیرالدوله) بود. بعد بر حسب امر مظفرالدینشاه اجباراً دختر او را طلاق داد و با دختر نهم مظفرالدین شاه (فخرالدوله) ازدواج نمود. محسنخان امینالدوله در 1329ش درگذشت. فرزندان آنها عبارتند از: حسین، غلام، محمد، محمود (سرتیپ بازنشسته)، دکتر علی، احمد، ابوالقاسم، معصومه(همسر دکتر مشرف نفیسی) و رضا.
زندگی او از همان کودکی با فراز و نشیب آغاز شد. او را در سن پایین برای ازدواج با «محمد مصدق»، پسرخالهاش که بعدها نخستوزیر ایران شد، نامزد کرده بودند. اما این قرار و مدار به جایی نرسید و در نوجوانی در حالی که تدارک وصلتشان دیده شده بود، مراسم به هم خورد و فخرالدوله به همسری «محسنخان امینالدوله» پسر «میرزا علیخان امینالدوله» که صدراعظم شاه بود، درآمد. علیخان امینالدوله مردی باسواد و مسلط به زبان فرانسه بود که به ازدواج پسرش با فخرالدوله برای نزدیکتر شدن بیشتر به شاه پافشاری فراوانی کرد. علیخان به هوش ذاتی فخرالدوله در سیاست آگاهی داشت و معتقد بود به خاطر ناتوانی پسرش، تنها کسی است که میتواند خانواده امینالدوله را حفظ کند. در نهایت پیگیریهای مکرر صدر اعظم شاه به بار مینشیند و وصلت دختر شاه با خاندان وزیر جوش میخورد. گرچه به هم خوردن ازدواج فخرالدوله و مصدق حواشی فراوانی از جمله خودکشی ناموفق «نجمالسلطنه»، مادر مصدق را به جای میگذارد. دکتری انگلیسی به درمان او میرود و شهادت میدهد که نجمالسلطنه یک لول تریاک خورده است تا به زندگیاش پایان دهد. از سوی دیگر محسنخان هم مجبور میشود برای ازدواج با فخرالدوله همسرش را طلاق دهد. از این ازدواج ۹ فرزند به دنیا میآید. از آن میان «علی امینی» در حکومت پهلوی نخستوزیر وقت میشود. او وزیر اقتصاد و دارایی دولت قوام و محمد مصدق شد و سیاستهایی چون فعالیت آزاد حزبهای سیاسی، کاهش حرکتهای فسادآور دولت و اصلاحات ارضی را اجرا کرد. قابل توجه است که فخرالدوله آزادی بیشتری به هشت پسرش داده و دخترش، «معصومه امینی» علیرغم کسب تحصیل در کنار مادرش باقی میماند. گرچه فخرالدوله در روزهای پایانی عمر به دنبال جبران این موضوع برآمد و وصیتنامهای از خود به جای گذاشت که طبق آن به دخترش دو برابر پسرها ارث تعلق گرفت.
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
ارسالها: 1264
#129
Posted: 18 Dec 2017 19:24
فخرالدوله
۲
ورود به عرصه ی سیاست
میرزاعلیخان امینالدوله پس از درك میزان هوش و قریحه فخرالدوله، مكرر و با حوصله زیاد در ساعات بیكاری با او به مباحثه میپرداخت و سعی میكرد تا حس كنجكاوی را در او برانگیزد، چرا كه امینالدوله به خوبی از كاستیهای شخصیتی پسرش میرزا محسن خان آگاه بود و میدانست كه تنها این بانوی جوان، توان نجات خاندان امینی را در لحظات بحرانی دارد. او كه بر اثر اتفاق، فرزندان خود را بجز محسن از دست داده بود، دل خود را به نوههایش گرم كرد و از این ازدواج صاحب 9 نوه به نامهای حسین، غلامحسین، محمود، علی، محمد، احمد، ابوالقاسم، رضا و معصومه شد و خانهاش رونق گرفت.
فخرالدوله پس از عزل پدر شوهرش از صدارت در ۱۳۱۷ ق یك تنه در مقابل دربار ایستاد و مانع هرگونه آسیبی به او شد. علی امینی نوه مشهور میرزاعلیخان امینالدوله در خاطراتش به این مسئله اشاره كرده و میگوید:
مادرم نقل كرد كه روز بعد از حركت پدرشوهر و شوهرم از اندرون شاه به من خبر دادند كه احتمال میرود كه شوهر و پدرشوهر شما را از قزوین به اردبیل ببرند و جانشان در معرض خطر باشد. با شنیدن این اخبار، بلافاصله به قزوین حركت كردم و شبانه وارد آنجا شدم. پدرشوهر و شوهرم، از این ورود ناگهانی من تعجب كردند، ولی ابراز مطالبی كه شنیده بودم نكردم. فقط گفتم كه من مصمم هستم تا رشت با شما بیایم و بعد مراجعت خواهم كرد. فردای آن روز، قاصدی از تهران رسید كه به امر شاه باید فخرالدوله به تهران مراجعت كند. من زیر بار نرفتم و به همین جهت اقامت ما چند روز در قزوین طول كشید و قاصدهای متعددی آمدند و مأیوسانه بر میگشتند كار به جای رسید كه معتمدالحرم خواجهباشی به قزوین فرستاده شد و مادرم را تهدید كرده بود كه شاه فرمودهاند، اگر اطاعت نكنید و مراجعت نفرمایید، مأمورم به زور شما را برگردانم. مادرم به این تهدید تن در نداد و حتی خواجهباشی را تهدید كرده بود كه با كتك و پسگردنی بیرونت میكنم. بالاخره دربار تسلیم شد و مادرم به اتفاق تبعید شدگان به رشت رفت و در املاك خودش در لشتهنشاء ساكن شد.
دوران گرفتاری فخرالدوله، پس از مرگ امینالدوله در لشت نشاء آغاز شد (۲۲ صفر ۱۳۲۲) چرا كه به خاطر مخالفت محمدعلیشاه و دشمنی او با خاندان امینالدوله، هیچ كاری به میرزامحسنخان محول نگشت و او فقط با فروش محصولات املاكش در لشتهنشاء امرار معاش میكرد. دو اشتباه بزرگ سیاسی میرزامحسنخان یكی در واقعه به توپ بستن مجلس و تحویل دادن آزادیخواهان و مجاهدان پناهنده به پارك امینالدوله در مجاورت مجلس به قزاقها و دیگری در سفر او به لشتهنشاء و دستگیری و زندانی شدن به دست انقلابیون جنگل، به طوری كه فخرالدوله به هر صورت توانست او را آزاد كند، باعث شد كه میرزا محسنخان امینالدوله همواره از هرگونه فعالیت سیاسی و اقتصادی كنارهگیری كند و خانهنشین شود. علی امینی در خاطراتش به این وقایع اشاره كرده و از قول مادر خود میگوید:
بالاخره این پیشامدها موجب شد كه پدرم خود را در میدان مبارزات ناتوان دید و اداره امور زندگی را به مادرم سپرد و خود در گوشه انزوا و عزلت بقیه عمر را سپری كرد. مادرم نقل كرد وقتی تصمیم به دخول در مبارزه سیاسی را گرفتم، پیش مستوفیالممالك رفتم و گفتم كه در اثر ضعف حكومت و نداشتن دادرس، برای حفظ حقوق و نجات زندگی خود و بچههایم، ناگزیرم وارد كشمكش شوم و چون یك نفر زن هستم، دشمان از هیچگونه تهمت و افترا و حملات ناجوانمردانه كوتاهی نخواهند كرد، ولی من با توكل به خداوند متعال و ایمان به حقانیت خودم، از هیچ چیز باك ندارم و با اطمینان به پیروزی، در این جنجال وارد میشوم.
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من