ارسالها: 360
#201
Posted: 5 May 2021 19:53
اینجا ایرانه یه گربه ی هفت هزارساله
که زندست تا وقتی که نفت خام داره
اینجا چهار فصله ولی تو دل مردمش
فقط برف زمستون رو سرمایه داره
اینجا آیینه ها تو رو به تو نشون نمیدن
ببین گربه من رو به کجا کشونده میگم
مردم همه توی رویاهاشون قدم میزنن
تقدیر رو واسه همدیگه رقم میزنن
اینجا چوبه ی داره تنبیه انحراف
واژه ی تظاهره معنی احترام
اینجا آبرو سی دی تو دسته بچته
چیزی که دستت رو بگیره دست حسرته
اینجا دین من توجیه کثافت کاری منه
تو یه مجرمی و حکم اسارت دادی به تنت
چی دوست داری بشنوی از این بشر
خواهر روسری سرت کن که من تحریک نشم
اینجا صف اول نماز پست و مقامه
علم و تجربه رو از بین برده روابط
اینجا ریش بذار یقه ببند کارت رو غلتکه
خنجر رو غلاف کن بشو وارد توو مهلکه
اینجا گفتن حقیقت هم جواز نداره
اونقدر مشکل داری که واست حواس نذاره
اینجا بچه ی ده ساله قمه به دسته
مرض غرب زدگیه حالا زده به نسلت
شاعر :بهرام نورایی
چه رقصی رو خرده شیشه های شکسته میکردیم
ارسالها: 2135
#202
Posted: 9 Mar 2023 05:53
اینجا ایران بود دهه 1970
اینجا پرچمش هم شیر داشت، هم خورشید.
خورشیدش را خاموش کردند و شیر را به شیرهکش خانه ها فرستادند
دور تا دور هر رنگ پرچمش را به زبان عربی آلودند
و سرود ملی این مرز پر گهر تبدیل شد به شعر الکنی که به جز دبستانی ها و ورزشکاران آن هم از روی اجبار در حافظه ی کسی نیست.
رودخانه ها و تالاب ها و آبشارها از بیخردی ما و اشتباه عجیبمان خشک شدند، جنگل ها بیابان شد و خاک بیابانها تا سر سفره ی مان آمده، اگر پنجره را باز گذاریم ...
نفت و گاز و منابع معدنی تاراج شد
شرکتهای بزرگ و شرکتهای کوچک اما با آینده ی بزرگ نابود یا تحقیر شدند.
انسانهای بزرگ یا کشته شدند یا گوشه عزلت گزیدند و دق کردند و یا غریبانه رفتند از این خانه ...
اینجا ایران بود
اینجا ویران است
خانه ام ویران است
ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍﯾﯽ هم ﺑﺎﺷﺪ، ﻻﯾﻖ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ، ﻧﻪ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﮐﺮﺩﻥ!