انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
ایران
  
صفحه  صفحه 12 از 30:  « پیشین  1  ...  11  12  13  ...  29  30  پسین »

Booshehr | سرزمین لیان درخشان،بوشهر


مرد

 
‎رئیس علی و نهضت مشروطیت‎
در سال 1326 ه.ق يعني در زمان استبداد صغير و انحلال مجلس بدست محمد علي شاه، مردم ايران در شهرهاي مختلف از جمله تبريز و رشت و اصفهان مبارزه را آغاز كردند . مردم بوشهر نيز شهر را از دست طرفداران محمد علي شاه خارج ساختند.
رئيس علي دلواري به كمك سيد مرتضي مجتهد اهرمي شهر را از محاصره ي نيروهاي حكومتي آزاد ساخت . رئيس علي يكصد تفنگچي استخدام كرده و در عين حال گمرك شهر را تصرف كرد. او مراقب بود كه مردم به اجناس گمرك دستبرد نزنند. رئيس علي چنان در قلوب مردم محبوبيت داشت كه بزرگان منطقه به او حسد مي ورزيدند . در اين زمان دولت انگليس به دخالت در عراق و عثماني مي پرداخت و بخش هايي از جنوب هم مورد تجاوز آنان قرار گرفت و قيام تنگستان در همين اوضاع و احوال شكل گرفت . اين قيام مورد حمايت روحانيت بود و به همين دليل " جهاد" قلمداد شد.
چنين جنگي از لحاظ عشاير مسلمان وظيفه مذهبي تلقي مي شد و حكم حضور مردم ، از جناب آية الله شيخ محمد حسين برازجاني از نجف اشرف صادر شده بودبه همين خاطر" سر پرسي كاكس " رئيس هيأت سياسي و نظامي انگليس ، ستاد خود را در بوشهر مستقر ساخت و مي كوشيد روحانيت را از تأييد جنگاوران باز دارد .
هله
     
  
مرد

 
‎نخستین عملیات نظامی علیه نیروهای انگلیس‎
رئيس علي با آزاديخواهان بوشهر، از جمله ميرزا علي كازروني، سيد مهدي طباطبايي، سيد مرتضي علم الهدي مجتهد و شيخ محمد حسين مجتهد از علماي برازجان، مكاتبه و رفاقت ديرينه داشت و از اوضاع آشفته آن روزگار بسيار متأثر بود و در سفري كه به بوشهر داشت در خانه سيد محمد رضا كازروني به كلام خدا سوگند ياد كرد كه تا آخرين قطره خون با انگليسيها مبارزه كند.
انگليسيها در رمضان سال 1333 ق. عملاً بوشهر را اشغال كردند و پرچم خود را بر فراز دارالحكومة و ديگر ادارات به اهتزاز درآوردند. آنها يك آلماني و همسرش را كه عليه انگليسيها تبليغ مي كردند ، توقيف كرده و به هندوستان فرستادند . نيروهاي رئيس علي با شبيخون هاي شبانه موفق شدند كنسولگري و تأسيسات آن را به آتش بكشند نايب كنسول انگليس كه مورد محافظت شديد سربازان هندي بود توانست از اين مهلكه بگريزد . ( شب 15اوت 1915)
هله
     
  
مرد

 
‎جنگ دلوار‎
نگليسيها دريافتند رئيس علي مرد سازش نيست . حتي تطميع و سازش در او اثري ندارد . روز دوم رمضان 1333 ه.ق چهار كشتي جنگي براي گلوله باران دلوار و مجاهدان دلواري به همراه پنج هزار سرباز انگليسي و هندي وارد منطقه شدند . رئيس علي ابتدا زنان و كودكان را از دلوار خارج كرد.
سربازان با قايق به سمت دلوار آمدند. رئيس علي دستور داد مبارزان از تيراندازي دست بردارند و پس از آنكه سربازان بيگانه به ساحل رسيدند، دستور حمله داد. از كثرت انفجار دود باروت بر سر دلوار آسمان ساحل دريا چنان تيره و تار شد كه نيروهاي دشمن ديده نمي شدند . رئيس علي دستورعقب نشيني به تپه هاي اطراف دلوار را داد ولي نيمه شب با بكارگيري تاكتيك قديمي خود، شبيخون نهايي را آغاز كرد . جنگي تن به تن در گرفت و فرمانده دشمن بدست رئيس علي كشته شد و تا ظهر روز بعد، با ازدياد تلفات دشمن نسيم فتح و پيروزي بر پرچم رئيس علي و دلواريها وزيد و دشمن عقب نشيني كرد.
هله
     
  
مرد

 
‎شهادت رئیس علی دلواری‎
نيروهاي انگليس پس از شكست دلوار، قشون باقيمانده خود را عازم بوشهر كردند. آوازه رشادت رئيس علي نه تنهادر ايران بلكه در اروپا هم ورد زبانها گرديد و روزنامه تايمز صفحاتي از اخبار خود را به آن اختصاص داد. شهرت و محبوبيت رئيس علي باعث شد كه خوانين به او حسد ورزند و شهادتش در هاله اي از ابهام است. رئيس علي در ميدان جنگ روز بيست و ششم ذيقعده 1333 ه.ق بوسيله يك نفر فريب خورده وطن فروش در جنگ " تنگك " به شهادت رسيد.
پس از شهادت با تشييع جنازه اي طولاني و بي نظير ، جسد او را به نجف اشرف حمل كرده و در كنار پدرش به خاك سپردند .
هله
     
  
مرد

 
‎چند شاعر از شاعران استان‎
شعر من از جنوب من از جنوب چشمه عطش
من از جنوب ماسه مار
من از جنوب جنگل دکل
من از جنوب باغ ساکت خليج
من از جنوب جنگل بزرگ آفتاب آمدم
من از جنوب تشنه زي شمال آب آمدم
کنون بيا مراببين پدر
بيا مرا ببين کنار جنگل بلند آب
چگونه تشنه مانده ام
چگونه رخ فشرده ام به ساقه هاي ديرتاب نور
در اشتياق ذره اي عطش
پدر بيا! ببين
چگونه من سوي سراب آمدم

منوچهر آتشی
هله
     
  
مرد

 
najiroom
سلام.از توابع استان هستم.خوشحالم از تعصب به خاکتون‎
هله
     
  
مرد

 
شايد اين طور باشد
كبريت اختراع مادرم بود
غروب پوست پلنگي گربهْ سياه آب جوش اجنّه دلتنگي اختراع مادرم بود
زنِ بورِ بور ارمني گل صد تومني كه عاشق فايز شد يا كه نشد اختراع مادرم بود
نوبت به من كه رسيد گنجشك‌هاي زير درختي هم به خانه‌ي بخت رفته بودند
زنبور نشده از اسب پياده شدم نيش زدمبه لُپ سيبي كه قدري گندمگون بود
«زنبور شدم» «نيش زدم» اختراع مادرم بود
كلاه حصيري هميشه براي كله‌ي گنده‌يمن تنگِ تنگ بود
قرار بود عاشق يك دختر مكزيكي بشوم نشد و گفت:
نقل مطالب هم به شرط ذكر مأخذ اصلي ممنوع نيست!
برادرانم به فكر فانوس دريايي بودند
كه نفت نشت نكند دريا خراب‌تر نشود روي سرِمان
گفت با چراغ زنبوري‌ات چه پيدا كرده‌اي دختر ارمني يا گل صدتومني؟
و من در دمشق به ملخ‌هاي خام خام پخته – نپخته نجويده فكر مي‌كردم
عين شين قاف قاف قاف قاف قاف
كلاه حصيري كله‌ي گنده نشت نفت پخته – نپخته اختراع مادرم بود.
مي‌خواهد ديگر چه بشود؟
ساعت ديواري را مي‌گذارم رويِ اول شعبان و تلوتلو مي‌خورم تا –
آخر رمضان
دروغ‌هاي گنده گنده كله‌هاي گنده گند

علی بابا چاهی
هله
     
  
مرد

 
بخون خالو بخون
بخون خالو بخون دردم گرونن تو صحرایدلم باد خزونن
بیاور یادم از عمر گذشته چراغی که حبابش تیره گشته
بگو از روزگار رفته بر باد خیالی بود گویا رفته از یاد
شمال سیزنی تا باغ عناب نشسته پیدم عمرم به خوناب
تو گوده باغ طارق شوپر غم نهاده غرق حسرت دیده بر هم
بخون تا ریشه هجرون در آریم دمی در دشت خاطر ره سپاریم
چه خوش بید بال خیس باد بر رو حصیر مدح و خو توی رهرو
چه خوش بید وقت واگشتن ز جیلم تنور و بوی نون وسوز گرزم
صدای جفنه وجلت میومه کلاغ جیروک تویسلت میومه
پسین تنگی که شو میبست پرده غبار گله غم می برد از ده
غروبا که خره گز پر خطر بی ستبر سینه موندو سپر بی
حسن شابی دیمیتاش پر ثمر بی بوجیک دونخوشه جو تا کمر بی
تو مندالی کاکیسو شروه خون بی قبا سوز وپلیسوک خوش زبون بی
چهاب صد گلستون با صفا بی حسین صفدر آنجا پادشاه بی
چه خوش بی پشت بون شو باد شو گرد پریشون زلف خیرو شونه می کرد
منو دلبستگیش بی درد سر بی حدیث عشق زینو مختصر بی
غلو رم رم هلاکه دی سکو بی غزالو بسته زلف مکو بی
شوا تو شانشین مهمون میومه صدای خنده شیطون میومه
زمستون رپ رپ بارون میومه درنگه شروه نودون میومه
درازی شو و طرفی دل انگیز صدای دیر وقت مرغ شو خیز
میون کوچه شو سنگین گذرداشت ولات ازابر جاجیمی به سر داشت
صدای زنگل لالا میومه صدای میل خلخالا میومه
خروس عرش گلبانگش برین بی شقایق چیت گلزار زمین بی
هوا نمناک و سر شار از غمی پاک فضای ده پر از عطر تن خاک
حنابندان ماشو یاد داری سیاه مستی جاشو یاد داری
طلا و مه رضا با خر آوردن کلامو مطرب از بندر آوردن
...... ........
بخون خالو بخون شو بی و شومی جوونی و بهار ناتمومی
هله
     
  
مرد

 
تو محله قدیممون چه روزگاری داشتیم
گت و کوچیک میخندیدیم حال و حوایی داشتیم
ظهر که میشد موقع ناهار قلیه موی میخوردیم
یه کاسه ی خوراکمون سی همسایه میبردیم
وقت پسین تو کیچه ها قیلونا چاق چاق بی
افتو میرفت تو کیچمون زیلوها پهن پهن بید
ننم بیدو ننه ی علو ننه ی رضو با فاطو
بوام بیدو غلومرضا با هادو و با قاسو
خم بیدمو شهرمو بید با علو و رضالو
تش میزدیم چوقی محل زیرش مینادیم الو
یادش بخیر چه خوش گذشت اما چه زود تموم شد
محله ی قدیممون واله چه زیر و رو شد
جاش میبینی رفته بالا یه ساختون گتی
نه قلیه موی نه تیرمویه نه دی رضا نهفاطی
توی محله قدیممون روزگار خوب و خوشی داشتیم ، بزرگ و کوچک میخندیدند وحال دیگه ای بود
ظهرها وقت ناهار وقتی قلیه ماهی میخوردیم ، یه کاسه از غذای خودمون رو برای همسایه میبردیم
عصرها توی کوچه زیلویی پهن میکردیم و قلیان ها رو چاق میکردیم و میکشیدیم
مادرم بود مادر علی مادر رضا و فاطمه ، بابام بود و غلامرضا با هادی و قاسم
خودم بودم و یه شهر بوشهر و با علی و رضا اتیش میزدیم و زیر هیزم ها سیب زمینی میگذاشتیم
یادش بخیر چه خوش گذشت ولی خیلی زود تموم شد محله ی قدیممون زیرو رو شدوبهم خورد
حالا جای محله ی قدیممون ساختمونای بزرگی ساختن و دیگه خبری از تیرمایه قلیه ی ماهی و مادر رضا و فاطی نیست

علی مهندسی
هله
     
  
مرد

 
دیگه لنجی نمیره رو دریا دیگه جاشو نی تو با دو تیفون
دیگه موجی نمیا رو ساحل انگا دریا شده پیرو بی جون
دیگه یارون کو صدی غناهشت کو صدی عاشق مرد دریا
دیگه جاشو کو خرنگ میداف تو شبی سیاه و سرد دریا
دریا می درد تو پایونی نداره دل تو غرق غمن جونی نداره
دریا گفت عاشق بندرم مو عاشق جاشو و لنج و دومم
مو اسیر دل جاشووم مو بندری باتو مو ناتمومم
درد ما درد گیرونن نفس اجنبیا دل پر کینه یا
خبری نی زهای ومله دیگه ری پهنه ی او
دریا دریا سرو جون فداتن بندری هر جا میری باهاتن
تو عروس آبی پوش بندری تو همیشه جاشو ناخداتن
سرو جون فدای بوشهر سرو جون فدای لیانت

امید غضنفر
هله
     
  
صفحه  صفحه 12 از 30:  « پیشین  1  ...  11  12  13  ...  29  30  پسین » 
ایران

Booshehr | سرزمین لیان درخشان،بوشهر


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA