ارسالها: 228
#91
Posted: 16 Mar 2014 18:45
SenatorAmin: سلام رفقا
این قضیه ای که فیس بوک کد تایید رو نمیفرسته ، کسی میدونه چه جوری باید حلش کرد؟
کسی راه کاری داره؟
من تازه ساختم ایمیل و اسپم ها تو چک کن اگه به پیامک نداد مطمئنا ایمیل میزنه............
برداشت طرف مقابلت شرطه نه برداشتها و تفاسیری که تو از اون واژه یا رفتار داری!!!
ارسالها: 12930
#93
Posted: 7 Apr 2014 02:39
روایتی از پیشینه و تحولات سیارهای مجازی به اسم فیسبوک
بدون شک بارها و بارها داستان بزرگترین و پرجمعیتترین اجتماع انسانی حال حاضر کره زمین را شنیدهاید. از راهی که آمده و راهی که بینانگذار جوان آن میپیماید. راهی که هدستهای واقعیت مجازی به فیسبوک رهنما خواهند شد.
هدستهای واقعیت مجازیتان را بر روی سرتان قرار دهید. خود را برای سفر به دوردستها آماده کنید. دیگر دورانی که برای دیدن تصاویر دوستانتان باید بر روی آن کلیک میکردید، گذشته است. دیگر صحبت با عکسها و نوشتهها به پایان رسیده است. اینبار خودتان باید قدم به دنیای مجازی بگذارید و حتی با دوستانتان در آن سر دنیا، در اتاقهای مجازی، شهرهای مجازی و حتی شاید دنیاهای مجازی ملاقات کرده و شاید یک نوشابه مجازی در کنار یکدیگر بنوشید.
چند کلام بالا تا همین ده سال پیش رؤیایی بود که اگر از زبان کسی شنیده میشد، همگان آن را ناشی از هذیانهای تب قلمداد میکردند. اما دنیای علم است دیگر! امروز و دیروزش فاصلهای به پهنای زمین تا آسمان دارد. امروزه واقعیت مجازی و تکنولوژیهای مشابه، با پیشرفتهای خود نشان دادهاند که دنیای آنلاینی که امروز از آن به عنوان یکی از بزرگترین و مهمترین ابداعات جداییناپذیر از بشر یاد میکنیم، به همین صورت باقی نخواهد ماند. این همان دلیلی است که فیسبوک و بنیانگذارانش را برای صرف هزینه 2 میلیارد دلاری بر روی هدست واقعیت مجازی Oculus Rift مجاب میسازد. شاید فیسبوک اولین بنیانگذار جهشی در بحث اجتماعات مجازی باشد که در آینده نه چندان دور به دست بشر خواهد افتاد. جهشی که با توجه به انقلابی که زاکربرگ با یک استارت اپ کوچک به بزرگی فیسبوک راه انداخت، بار دیگر تکرار گردد.
اما در ین مقاله قصد نداریم که تنها این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم. بررسی این موضوع را به آیندهای نه چندان دور که اولین جرقههای جهش واقعیت مجازی را مشاهده کردیم، موکول میکنیم. در این مقاله تنها میخواهیم تا نگاهی به عقبتر انداخته و ببینیم که چگونه شبکه مارک زاکربرگ، یک استارت آپ کوچک، به غولی چنین بزرگ در بین شبکههای اجتماعی تبدیل شد.
از همین ابتدای راه بگوییم که قرار نیست مقاله ما تنها تاریخچهای بر گذر فیسبوک از تونل زمان باشد. این بار میخواهیم دمتازهای به روایتی کهنه از این شبکه میلیاردی بدمیم و از آینده آن نیز چند کلامی صحبت کنیم.
سال 2004، فیسبوک بیشتر یه یک بانک اطلاعاتی کوچک شباهت داشت تا شبکهای میلیاردی که هر اقدام آن دنیای مجازی و واقعی را زیر و رو میکند! بانک اطلاعاتی که تنها تعداد محدودی دانشجو عضو آن بودند و از آن برای به اشتراکگذاری علاقمندیها و رد و بدلکردن اطلاعاتشان استفاده میکردند. در آن زمان تنها دانشجویان در این شبکه حضور داشتند و خبری از رابط کاربری گرافیکی یا دهها امکاناتی که امروز دیده میشود نبود. اما این تنها آغاز ماجرای بزرگترین شبکه اجتماعی حال حاضر دنیا بود.
بر خلاف تصور بسیاری از مردم، فیسبوک اولین شبکه اجتماعی نبوده و نیست! قبل از فیسبوک پروژههای بسیاری آمده بودند و بعضی هم تا حدودی نیز موفق ظاهر شده بودند. اما هیچ کدام از نبوغ فیسبوک در طراحی و استفاده از ترفندهای گوناگون طراحی که در بقای فیسبوک نقش داشت، بهرهمند نبودند. این موضوع به حدی برای فیس بوک اهمیت داشت که حتی این غول اجتماعی، چندین بار ظاهر و طراحی خود را برای نمایش بهتر دادهها تغییر داد تا به شیوهای قابل قبول دست پیدا کند.
استارتآپ کوچکی به بزرگی فیس بوک...
Friendster را قدیمیها به یاد دارند. شبکهای که در سال 2002 قدم به میدان گذاشت و تا همین چند سال پیش، یعنی سال 2011، بیش از 100 میلیون کاربر را در خود جای داده بود. ولی با کاهش بازدیدکنندههای آمریکاییش در چند ساله اخیر، این شبکه نیز در نهایت تسلیم قضا شد و با محوریت بازیهای رایانهای، فعالیت خود را از سر گرفت.
این شبکه، هر چند اولین نبود، ولی از آن میتوان به عنوان پیشگام در جذب و توسعه فضای مجازی نام برد. شیوه این شبکه در اشتراکگذاری اطلاعات بر مبنای به اشتراکگذاری اطلاعات در سیرکل(دایرههایی) از افرادی بود که به نوعی در دنیای مجازی با یکدیگر آشنایی داشتند. اما این شبکه چندان امکاناتی را برای ایجاد یک پروفایل شخصی با قابلیت برقراری تماس با دیگر کاربران و شبکههای اجتماعی ارائه نمینمود. در نهایت نیز همانطور که گفتیم اندک اندک با کاهش ترافیک خود، به کلی از دنیای مجازی کنار رفت.
قبل از فیس بوک، MySpace لقب بزرگترین جامعه مجازی را به دوش میکشید. این شبکه نیز در سال 2003 پدید آمد و تا سال 2008 با میلیونها کاربر به عنوان بزرگترین شبکه اجتماعی شناخته میشد. همچنین گزارشها حاکی از آن هستند که این شبکه، در سال 2005 قصد داشته سایت زاکربرگ را با قیمتی معادل 75 میلیون دلار از آن خود کند. هنوز معلوم نیست که در صورت اجرای این قرار داد، آینده این شبکه و مارک زاکبرگ چه میشد و فضای مجازی به کجا کشیده میشد!
با این وجود، مای اسپیس همچنان در هیبت یک سایت تفریحی که بیشترین تمرکز خود را به موسیقی و موضوعات سرگرمکننده و تفریحی معطوف نموده بود، باقی ماند. این در حالی بود که شبکههای نوظهور همچون توییتر و فیسبوک با استفاده از طراحیهای جدید در پی جا انداختن قابلیتهای تازه بودند. حریفهای تازهای که تمرکز خود را بر روی نحوه استفاده مردم از سایتها هر چه سادهتر نمودن استفاده از سرویسهایشان با استفاده از ترفندها و امکانات طراحی که در لایههای اصلی در پیش روی کاربران قرار دارد، معطوف نموده بودند. همین موضوع سرنوشت متفاوتی را در ادامه روند رو به رشد شبکههای اجتماعی رقم زد.
البته مایاسپیش نیز همچنان دست روی دست نگذاشته بود و با بروزرسانی شبکه، سعی در نگاهداشتن خود در دنیای رقابت نمود. اما تمرکز بر روی ظرافت و زیبایی و عدم توجه به معرفی قابلیتهای کلیدی، شاید از دلایل شکست این شبکه قدیمی بود. البته این شبکه در سال گذشته با تغییرات بنیادی در بین مهرههای کلیدی مدیریت، تلاش خود را برای احیای دوباره به کار بسته است. تلاشی که همچنان سرگرمی و به خصوص موسیقی در ولویت آن قرار دارد. همچنین دسترسی به محتوای شبکه با اپلیکیشن موبایل و ظاهر تازه سایت بسیار آسان شده است؛ ولی با تمامی این صحبتها، عدم توجه به اشتراکگذاری اطلاعات کاربران به عنوان محور اصلی شبکه و همچنین عدم معرفی امکانات تازه در زمان مناسب، شاید از جمله مهمترین عواملی باشد که مایاسپیس را در مقایسه با رقبا عقب انداخته است.
سال 2004:
سال 2004 فیسبوک که اولین روزهای خود را به عنوان شبکهای کوچک سپری میکرد، شامل صفحاتی بود که تنها در آن افراد اطلاعات خود را جای داده بودند. اطلاعاتی نظیر نام و تاریخ تولد و وضعیت ازدواج و ...! دقیقاً مشابه با اطلاعاتی که هم اکنون در پروفایلهای کاربران دیده میشود، ولی با آن تفاوت که طراحی صفحات فیسبوک سال 2005 با امروز زمین و آسمان است! نه تنها از نظر بصری، بلکه فنی! نکته جالب توجه در آن زمان برای شبکه فیسبوک آن بود که هر بخش از اطلاعات فردی را که پر میشد، شما را به دستهبندی جدیدی میافزود که در پی آن هر کس میتوانست افرادی که با او در گروههایی با علایق و وضعیتهای مشترک است را به آسانی پیدا کند. برای مثال دبیرستان فلان، سال دوم! با یک کلیک میتوانستید در آنجا تمامی همکلاسیهایتان را پیدا کنید! این موضوع حتی به علایق شما نیز محدود نمیشد! برای مثال تنها کافی بود تا نام فیلم دونی دراکو را بنویسید، و در آن سوی کلیک شما، همنوایان شما که علاقمند به این فیلم بودند برای شما به نمایش در میآمدند.
و صد البته! آن زمان هم میتوانستید بر روی وال(دیوار) دوستانتان پیغام بگذارید!
سال 2005؛ News Feed
تنها زمانی قادر خواهید بود تا کاربرانتان را به سایتتان برگردانید که تنها یک دایرکتوری آنلاین نباشید! بلکه معرفی ویژگیهای نو و قابلیتهای تازه برای نمایش دائمی و بروز اطلاعات تازه و نو، همان چیزی است که میلیونها کاربر را روزانه به سمت فیسبوک سرازیر میکند!
بخش تصاویر نیز در سال 2005 به فیسبوک افزوده شد! در واقع تا به آن روز چیزی با مفهوم اشتراکگذاری تصویر با دوستان آنلاین بدین صورتی که حالا مرسوم است، وجود نداشت. البته تا به امروز بخش تصاویر فیسبوک بروز تر شده است و با قابلیتهای جدیدی همراه است؛ اما از همان روز اول نیز، قابلیت به اشتراکگذاری گالریها از سایتهای دیگر همچون Spring Break وجود داشت.
بعد از قریب یکسال که تصاویر و گالریها جایگاه خود را در دنیایی از اشنراکگذاریها پیدا نمودند، قابلیت نیوز فید رونمایی شد. قابلیتی که شاید کلیدیترین ویزگی فیس بوک در موفقیت شبکهاش باشد. دیگر برای دیدن آخرین اخبار و تصاویر و اطلاعات، نیازی به کلیک بر روی پروفایل دوستان نبود و تنها کافی بود تا با رفتن به نیوز فید، هر آنچه دوستانتان در حال انجام بودند و آن را در فیس بوک به اشتراک گذاشته بودند، مطلع شوید! از تصاویر تا استاتوسها و ...
روش چیدمان این اطلاعات در آن زمان بر اساس تاریخ و زمان وقوع صورت میگرفت. همچنین اطلاعات صفحات نیز از سال 2007 در قسمت نیوز فید جای خود را باز نمود. تا به امروز نیوزفید مرکزیت و محور اصلی محبوبیت فیسبوک است. همین اهمیت نیز سبب شده تا در قریب یک سال گذشته شاهد سه تغییر در ویژگیها و امکانات این بخش از فیسبوک باشیم!
Like؛ سال 2009
اما لایک چه زمانی راه خود را به فیسبوک باز نمود و به عنوان مهمترین و شاید خوشایندترین دکمه این دنیای مجازی شناخته شد؟ لایک سال 2009 به فیسبوک افزوده شد و از آن به بعد کاربران هر جزء کوچک از مطالب را با لایک مورد پسند خود قرار میدادند.
فیسبوک در دنیای تلفنهای هوشمند؛ آیفون اولین میزبان اپلیکیشن فیسبوک
طی چند سالی که پشت سرگذاشتهایم، فیسبوک بیشترین تلاش را برای حضور بیشتر در دنیای موبایل انجام داده است. تلاشهایی که از ابتدای حضور این شبکه در دنیای وب،آغاز شده بود. اولین تلاش فیسبوک را در سال 2006 و با ظهور سایت مخصوص موبایل میتوان جستجو نمود. بعد از آن در سال 2008، آیفون شاهد اولین اپلیکیشن برای این شبکه اجتماعی بود. بعد از آیفون و با ظهور سیستمعاملهای دیگر، فیسبوک به ترتیب اپلیکیشنی را برای سیستمعاملهای دیگر با رابط کاربری بروزشده، امکانات و ویژگیهای نو عرضه نمود.
با گذشت این اتفاقات، بعد از ماهها بروز شایعات و صحبتهای گوناگون از ظهور یک تلفن هوشمند فیسبوکی، HTC First در آپریل سال گذشته میلادی رونمایی شد. تلفنی هوشمند که بیشتر برای استفاده از فیسبوک طراحی شده بود! دکمه هوم طراحی شده در تلفن، شما را به فیس بوک وارد میساخت و بروزرسانیها و آخرین اطلاعات و حتی گفتگوهای فیسبوک به راحتی از طریق صفحات اصلی و یا صفحات لاکاسکرین قابل مشاهده بودند.
با وجود میلیونها کاربری که روزانه فیسبوک را خانه اولشان میدانند، اما نگاهی به آمار و ارقام تلفنهوشمند فیسبوکی نشان میدهد که این طرح، یک اقدام شکست خورده محسوب میگردد.
تبلیغات:
تبلیغاتی که اندک اندک جای خود را در نیوزفید فیسبوکیها باز کردند. اما این تبلیغات از سال 2006 خود را در قالب بنرهایی در سایت و بعد از آن در اپلیکیشن موبایل به نمایش گذاشتند. تبلیغاتی که به گفته فیسبوک، هوشمند و هدفدار است و با توجه به علایق و فعالیتهای کاربران برای هر فرد به نمایش در میآید.
البته تبلیغات فیسبوک دیگر محدود به صفحات وب نمیشود و این روزها تبلیغات این شبکه را میتوان در خریدهای دیگر این شبکه نیز مشاهده کرد. از جمله آنها استفاده از تبلیغات در شبکه بدون تبلیغات اینستگرام بود. البته زاکربرگ قول داده تا اپلیکیشن WhatsApp را که به تازگی توسط فیسبوک خریداری شده است را به عنوان جامعهای عاری از تبلیغات نگاه دارد! اما وعده مشابهی در مورد هدستهای واقعیت مجازی که یکی از خریدهای جنجالی این غول اجتماعی محسوب میگردد شنیده نمیشود و امکان وجود تبلیغات در دنیای مجازی هدستهای Oculus Rift نیز وجود دارد.
طراحی و تغییرات همیشه ادامه دارند
فیسبوک حالا دیگر آن شبکه کوچکی که تعدادی دانشجو دور هم در آن جمع شده بودند نیست! فیسبوک حالا بیش از یک میلیارد عضو دارد! اعضایی که مرتب فیسبوکشان را برای دیدن آخرین اطلاعات، تصاویر و استاتوسهای دوستانشان چک میکنند. این حجم عظیم بازدیدکننده ثابت نیازمند تغییراتی بنیادین و دائمی در طراحی و چینش اطلاعات است که سبب میشود فیسبوک همواره در تلاش باشد تا اکوسیستم خود را در دسکتاپ، موبایل و وب با ترفندها و طراحی بهتر بروز نماید و امکان مشاهده اطلاعات را به آسانی و در جای مناسب در اختیار کاربرانش قرار دهد.
این تغییرات را میتوان در موارد بسیاری که دنیای اجتماعی فیسبوک را دلپذیرتر و استفاده از آن را آسانتر نمودهاند جستجو نمود. اما گاهی هم پیش میآید که نقشههای فیسبوک آنچنان که باید و شاید از کار در نمیآیند و با شکست، در خاطرهها محو میشوند. از جمله آنها میتوان به ایمیل مخصوص فیس بوک(@facebook.com) یا Poke، Places و Deals و حتی اپلیکیشن Camera که برای ویرایش تصاویر و اشتراکگذاری آنها مورد استفاده قرار میگیرد اشاره نمود که توفیق چندانی در دنیای وب کسب ننمودند. در طرف دیگر اپلیکیشنهایی همچون Messenger موفق شدند تا جای خالی یک اپلیکیشن پیامرسان را پرکنند و با استقبال خوبی از سوی کاربران مواجه شدند.
در کنار اینها، قابلیت GraphSearch و ظهور اپلیکیشنهای خبرخوان گرافیکی با رابط کاربریهای متفاوت از جمله Paper App، سبب شد تا فیسبوک بیش از پیش در جلب رضایت جامعه میلیاردی خود موفق باشد.
آینده WhatsApp، هدستهای واقعیت مجازی Oculus Rift و Instagram!
فیسبوک در یکی دو سال گذشته خریدهای بسیار بزرگی انجام داده. میلیونها دلار هزینهای که به عنوان کمهزینهترین آنها میتوان از شبکه اینستگرام با قیمت 1 میلیارد دلار نام برد. خرید WhatsApp با صدها میلیون کاربر و برنامههایی که غول اجتماعی با کمک امکانات این شبکه برای آوردن امکانات صوتی به برنامه چت اختصاصی خودش دارد، از جمله این اقدامات است. اینها همه نشان میدهند که گاهی برای یک غول به وسعت فیسبوک، طراحی و تغییرات در ویژگیهای شبکه اجتماعی نمیتواند مفید و کارساز باشد. گاهی باید دست به جیب شد و میلیونها دلار را صرف به دستآوردن امکانات تازه برای وسعت بخشیدن به شبکه کرد. اقدام بعدی فیسبوک نیز خرید هدستهای واقعیت مجازی بود! هدستهایی که بسیاری برای آنها آینده درخشانی را پیش بینی میکنند و میتواند یکی از بزرگترین جهشهای دنیای مجازی را طی چندسال آینده رقم بزند.
با تمامی این فراز و نشیبهایی که فیسبوک پشت سرگذاشته و موفقیتهایی که کسب نموده است، و البته با تمامی حرکات سؤالبرانگیز و خریدهای میلیاردی که انجام میدهد،این شبکه با 1.23 میلیارد کاربر فعال روزانه، پرچمدار شبکههای اجتماعی محسوب میشود. این در حالی است که بزرگترین و شناخته شدهترین رقیب آن یعنی توییتر، با تنها 241 میلیون کاربر فعال در روز با فاصلهای طولانی در پشت سر فیسبوک قرار دارد.
چکیده تحولات فیس بوک در گذر زمان:
سال 2004: شروع کار استارتاپی کوچکی به بزرگی نام با نام فیسبوک! استارت آپی که شاید زاکربرگ و اطرافیانش نیز روزی رویای تبدیلشدن به چنین غولی را باور نمیکردند.
سال 2005: راه اندازی اولین صفحه پروفایلها در شبکه اجتماعی فیسبوک.
سال 2006: اولین تغییرات بزرگ فیسبوک با آمدن نیوز فیدی کوچک و طراحی مجدد صفحات پروفایلها.
سال 2008: با افزایش بازدیدکنندههای غول شبکههای اجتماعی، صفحه اصلی با طراحی مجدد قدم به دنیای وب گذاشت.
سال 2009: نیوز فید قبلی با یک صفحه کاملاً جدید به عنوان تایملاین که آخرین بروزرسانیها را با دقت بیشتری نشان میداد در معرض نمایش کاربران قرار گرفت.
سال 2010: طراحی مجدد صفحات پروفایلها. در ادامه با افزایش قلمرو فیسبوک، هنرمندان و چهرههای سرشناس بیشماری نیز قدم به اجتماع میلیونی زاکربرگ گذاشتند و کاربران و هوادارن خود را برای همراهی بیشتر به دنبالکردن خودشان در فیسبوک دعوت کردند.
سال 2011: با افزوده شدن Ticker به صفحهاصلی، امکان رؤیت آخرین فعالیتهایی که دوستانتان در حال اجرای آن بودند مهیا شد. البته سال 2011 قابلیتهای فیسبوک تنها به Ticker محدود نمیشد! بلکه امکان دیگری از جمله مکالمه ویدیویی نیز به سرویسهای این شبکه افزون گشت. همچنین طی کنفرانسی مطبوعاتی با حضور زاکربرگ، مفهومی به نام Wall در آن زمان قدم به عرصه نمایش گذاشت و مفهوم TimeLine به عنوان یکی از کلیدیترین بخشهای فیسبوک با طراحی جدید ظاهر شد. در ضمن امکانات دیگری از جمله مشترک کاربران دیگر شدن که اکنون با نام Follow معروف شده است نیز به فیسبوک اضافه شد.
سال 2012: بخش اپلیکیشنهای فیسبوک که اکنون یکی از بخشهای پرطرفدار این شبکه محسوب میگردد رونمایی شد. مرحله بعدی، خرید یک میلیارد دلاری اینستاگرام بود که دو شبکه اجتماعی را با یکدیگر پیوند بخشید.
سال 2013: معرفی GraphSearch به عنوان جایگزینی برای جستجوی قدیمی فیسبوک.
سال 2014: خرید Oclus Rift و برنامههایی که هنوز کسی از آنها خبر ندارد
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#94
Posted: 8 Apr 2014 02:40
چرا فیسبوک میلیاردها دلار برای خرید سرویسهایی که هیچ ارتباطی با آن ندارند هزینه میکند؟
با نشست کردن گردوخاک تصاحب دو میلیارد دلاری سازندهی هدستهای واقعیت مجازی Oculus Rift توسط فیسبوک در هفتهی گذشته، همچنان این سوال بر زبان هر کسی وجود دارد که چرا فیسبوک میلیاردها دلار سرمایهی خود را بر روی شرکتهایی صرف میکند که هیچ ارتباط معناداری با فعالیت خودش ندارند؟ این سؤال در حالی برای بار چندم مطرح میشود که مدتی پیش نیز دهان همگان از خرید بسیار گران قیمت 19 میلیارد دلاری اپلیکیشن واتساپ توسط غول شبکههای اجتماعی باز مانده بود. این پایان ماجرا نبوده و اگر کمی به عقب بازگردیم دوباره شاهد تکرار شدن این الگو با تصاحب یک میلیار دلاری اینستگرام هستیم.
هر بار این معامله شکل عجیبتری به خود میگیرد. اینستگرام یک شبکهی اجتماعی عظیم با محوریت تصویر و ویدئو بود که فیسبوک با خریداری آن به استقلالش پایان داد؛ پیغامرسان واتساپ رشد فوقالعاده سریعی را به خود دیده بود، اما همچنان به نصف تعداد کاربران مسنجر فیسبوک رسیده بود و البته استراتژی تجاری بلند مدتی را نیز در دستور کار خود نداشته و تنها 52 کارمند را در اختیار خود داشت؛ با این وجود گران قیمتترین تصاحب تاریخ معاملات اینچنینی را رقم زد. در نهایت نیز صرف دو میلیارد دلار هزینه برای تصاحب کمپانی Oculus Rift که بر یک صنعت کاملاً جداگانه یعنی بازیهای ویدئویی متمرکز بود و حتی تاکنون یک محصول تجاری را نیز عرضه نکرده، همه و همه سؤالات بیپایانی را از استراتژی گسیختهی فیسبوک در ذهن ایجاد میکند.
به نظر میرسد تمامی کسانی که در این خصوص مورد سؤال قرار میگیرند، تنها با پاسخهایی مبهم سعی در باز نمودن جریان از سر خود دارند. برای نمونه گفته میشود که واتساپ بدلیل وابستگی نزدیک به شماره تلفن اشخاص، پتانسیل ارائهی دسترسی به یک میلیارد کاربر جدید را برای فیسبوک در کشورهای در حال توسعه رقم خواهد زد؛ یا Oculus Rift قادر است پای شبکهی اجتماعی فیسبوک را به بخش بازیهای رایانهای باز نموده یا حتی تجربهای از یک شبکهی واقعیت مجازی را برای کاربران حوزهی فعالیت خود به ارمغان آورد. در همین حالت تنها گمانهزنی موجود در زمان تصاحب اینستگرام در آن زمان، پرداخت یک میلیارد دلار برای بهبود قابلیت اشتراکگذاری تصاویر شبکهی اجتماعی فیسبوک بود.
به شکل غافلگیرکنندهای تمامی حدس و گمانهای ارائه شده منطقی به نظر میرسند. فیسبوک به سادگی قادر است هر زمان که بخواهد و با هر سرعتی که تکنولوژی به پیش رود، با استفاده از خریدهای خود هر یک از این اقدامات را به انجام برساند. اما مشکل از همینجا آغاز میشود؛ تمامی حدس و گمانهای ارائه شده در پاسخ به "چرا"ی غلطی ساخته و پرداخته شدهاند. سؤال اصلی این نیست که فیسبوک رؤیای اجرای چه پروژهای را از طریق خریدهای به ظاهر منقطع و بیربط با یکدیگر دارد؛ بلکه سؤال این است که چرا این کمپانی به فکر خرید کمپانیهایی بیربط با حوزهی فعالیت خود آن هم با قیمتهای فراتر از ارزش واقعی افتاده است؟
پاسخ این مسأله ساده اما در عین حال بدون جزئینگری است: فیسبوک به یک برند مجتمع بدل گشته که زمینهها و تجارتهای رو به رشد اما به ظاهر بیربط به یکدیگر را بصورت جداگانه به پیش میبرد. اگر فیسبوک را بعنوان بزرگترین شبکهی اجتماعی دنیا در نظر بگیریم، در این حالت این شبکه هیچگونه نیازی به کمپانیهای مذکور نخواهد داشت. اما در صورتی که به شیوه ی دیگری به فیسبوک نگریسته و بعنوان کمپانی Facebook Inc آن را در نظر بگیریم، متوجه ارزش فوقالعادهی هر یک از خریدهای بزرگ آن خواهیم شد.
در صورتی که توضیحات ارائه شده کمی گیجکننده به نظر میرسند، کاملاً قابل درک است. چنین کمپانیهایی که به Conglomerate یا شرکت مجتمع (در مفهومی نزدیک عبارت هلدینگ نیز مطرح است) معروف هستند، در دنیای تکنولوژی بسیار نادر بوده و معمولاً فعالیت خود را بصورت نهچندان سازمانیافته ادامه میدهند که شناسایی آنها را دشوار میسازد. پس اگر بصورت خلاصه بخواهیم به توضیح مفهوم مذکور بپردازیم: Conglomerate به کمپانی اطلاق می شود که ترکیبی از چند شرکت سهامی بوده که معمولاً در زمینههای بسیار متفاوتی به فعالیت میپردازند و در نهایت تحت نظر یک گروه شرکتی هدایت میشوند.
این شیوهی فعالیت چیزی نیست که ستارههای دنیای تکنولوژی نظیر اپل، گوگل یا مایکروسافت پیرو آن باشند. شرکتهایی نظیر Pfizer ،Transamerica و Gulf+ Western فعالیتی اینچنینی دارند که احتمالاً باید فیسبوک را نیز در زمرهی آنها دستهبندی کنیم. غولهای تکنولوژی اغلب در صدد خمیرکردن خریدهای خود و ترکیب آن با شرکت مادر هستند (نظیر آنچه از خریدها و سپس تعطیلی سرویسها توسط یاهو شاهد آن هستیم) و در این راه گاهی فعالیت اصلی خود را برای تقویت بخش کوچکی از امپراطوری خود فدا میکنند. در تضاد کامل با اینگونه نگرش، برخی غولها نظیر فیسبوک به خوبی متوجه خطرات گسترشدادن نام خود در سطح هر چیزی شدهاند. آنها به سادگی کمپانیهای موفق را خریداری کرده، با سرمایهی عظیم خود سوخت بر آتش آنها ریخته و از آنها میخواهند همچون سابق اما با قدرت بیشتر به فعالیت خود ادامه دهند. این رخداد دقیقاً همان چیزی است که فیسبوک در خصوص اینستگرام به اجرا گذاشت و وعده داده که در مورد واتساپ و اوکولوس ریفت نیز رویکرد مشابهی را اتخاذ نماید.
مسلماً اغلب افراد از این بابت نگرانی دارند که واتساپ دیر یا زود مملو از تبلیغات و قرارهای آشنایی ناشی از فیسبوک خواهد شد و اوکولوس ریفت نیز کلیدهای سهبعدی مرتبط با فیسبوک را به تکنولوژی خود اضافه خواهد کرد؛ اما در حقیقت هر یک از این اقدامات باعث میشود سرویسهای موجود در جهت پسرفت نسبت به وضعیت فعلی خود قرار گیرند. در دورانی که پیغامرسان واتساپ میتواند در عرض مدت کوتاه سه سال به 400 میلیون کاربر نائل شود، این ایده همچنین در را برای تکرار چنین موفقیتی از سوی رقبای تازهنفس نیمهباز خواهد گذاشت.
حرکت به سوی کمپانی مجتمع، همچنین از یک بینش عاقلانه و در عین حال دیر بازده از سوی مارک زاکربرگ نشأت میگیرد؛ چکیدهی این بینش در این عبارت خلاصه میگردد که «همگان فیسبوک را دوست ندارند». فراتر از این، بخش بسیار بزرگتری از افراد هم هستند که با هرآنچه فیسبوک بر روی آن دست میگذارد، کاملاً بیگانه بودهاند. با در نظر گرفتن این حالات، ثابتماندن و عدم تصاحب هیچچیز، یکی از گزینههای ممکن است؛ اما خریدن و پشتیبانیکردن از بخشهای جدید، نه تنها در دراز مدت بسیار ارزشمندتر خواهد بود، بلکه باعث بازگشت اعتماد و اعتبار به فیسبوک بعنوان یک کسب و کار بزرگ خواهد شد.
تمام آنچه گفته شد به شکل قابل توجهی خریدهای اخیر فیسبوک را به شیوهای نو جلوه میدهد: تصاحب اینستگرام با انگیزهی خرید یک رقیب و تبدیل آن به یک همراه با ثبات بود؛ جریان واتساپ در مورد مالکیت بر سرویسی بود که به بازارهایی دست یافته که پیغامرسان فیسبوک تا کنون قادر به دستیابی به آنها نبوده و در نهایت تصاحب اوکولوس ریفت در جهت مالکیت بر شرکتی بوده که به بهترین نحو در راستای تغییر اساسی دنیای بازی مجهز و آماده گشته است. شاید هماکنون بخوبی درک کنید که انگیزهی فیسبوک از پرداخت چنان مبالغ هنگفتی در ازای سرویسها و شرکتهایی که به ظاهر در آن سطح ارزش نداشتهاند، چه بوده است. چنین منطقی ما را برای مواجهه با خریدهای آیندهی این کمپانی نیز آماده میسازد؛ شاید اسپاتیفای یا حتی تسلا در لیست توجهات فیسبوک باشند.
فیسبوک در حال رشد است؛ از یک نقطهنظر شرکتی، میتوان گفت فیسبوک با سرعتی فراتر از هر شرکت فناوری دیگر در حال رشد است. با این وجود باز هم با ظاهرشدن خرید بعدی شاهد اقسام «چرا»هایی خواهیم بود که محتوای اساسی تمامی آنها بیربط بودن فیسبوک با تصاحب جدید است؛ و کمپانی Facebook Inc همچنان به حرکت نامحسوس خود در زیر این موج سؤالات و حیرتزدگیها ادامه میدهد...
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#95
Posted: 16 Apr 2014 10:32
چرا فیسبوک به یک پیامرسان احتیاج دارد؟
شبکهی اجتماعی فیسبوک اکنون بازی جدیدی را برای جذب کاربران بیشتر به راه انداخته: مجبور کردن کاربران به دانلود یک اپلیکیشن اختصاصی برای پیامهای خصوصی. در ادامه قصد داریم به این موضوع بپردازیم که اساساً چه نیازی به یک سرویس مجزا برای چتکردن وجود دارد و اصلاً هدف اصلی از به راه انداختن چنین بازی چیست؟
فیسبوک معتقد است وجود دو اپلیکیشن فیسبوکی بهتر از یکی است. طی روزهای آتی، بسیاری از کاربران اپلیکیشن فیسبوک وادار خواهند شد تا برای چتکردن با دوستان و سایرین، اپلیکیشن پیامرسان این کمپانی را دانلود نمایند. این موضوع دیگر یک قابلیت اختیاری نیست.
اپلیکیشنهای پیامرسان امروزه جایگاه بسیار ویژهای را بین کاربران پیدا کردهاند و فیسبوک به هیچ عنوان نمیخواهد از غافله عقب بماند. همانطور که میدانید، این کمپانی اخیراً سرویس پیامرسان محبوب واتساپ را خریداری نمود. هفته گذشته نیز اپلیکیشن واتساپ قابلیت برقراری تماس رایگان با استفاده از شبکه وای-فای را به سرویس خود اضافه نمود.
در حال حاضر نمیتوان اپلیکیشن پیامرسان یکپارچه فیسبوک را با اپلیکیشن واتساپ مقایسه نمود؛ اما در آینده نزدیک قطعاً شاهد اتفاقات جالبی در حوزه پیامرسانی خواهیم بود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 3080
#99
Posted: 17 Jul 2014 19:06
sara_blue_xxx: میگم من چه جوری میتونم صفحه فیس بوکم رو فارسی کنم ......
نمیدونم منظورمو فهمیدی؟
من با سرور فرانسه عضو شدم واسه همین انگلیسی شده؟
خدا کنه منظورمو فهمیده باشی
میری تو قسمت تنظیمات فیسبوکت که به انگلیسی فکر کنم میشه ستینگز!اونجا تو قسمت زبان فارسی رو انتخاب کن و تموم.
[url=fb.com/settings]فکر کنم لینک تنظیمات این باشه[/url]
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!