ارسالها: 360
#43
Posted: 10 Oct 2012 13:49
ببخشید مال من فانتزیمم زیاده ۴ خطیه با معذرت .سکس ۳نفره با دوست دخترم و دختر داییش سحر.تا نزدیکشم رفتم قسمت نشد. با دوست دخترم بردیمش شمال قرار گذاشتیم مستش کنیم و بعد...از قبل یه تعریفهایی از سکسمون براش کرده بود.منتها چون بار اولش بود مشروب میخورد و زیادم خورد حالش بد و کار ما بروی تخت درمانگاه ادامه پیدا کرد....شما قضاوت کنید آدمی از من بدشانس تر پیدا میشه؟میخواستم همونجا خودم رو بکشم
از سرم که بیفتی ،
دست و پای غرورت خواهد شکست !
آن روز درد شکستن را خواهی فهمید ...
روزی که از چشمت افتادم را به یاد آر ...
ویرایش شده توسط: sasan39male
ارسالها: 332
#44
Posted: 18 Oct 2012 22:42
تو خونه مادر بزرگش که کردم دوست دخترم رو...
تو خونه پدری هم از کون بکنمش تا مادر عزیزش بفهمه چه دختر با استعدادی داره...
همچنین دوست دارم دوست دخترم رو تو صندوق عقب کاپریس کلاسیک یا کادیلاک الدورادو بکنم...
گل بی رخ یار خوش نباشد
بی باده بهار خوش نباشد
طرف چمن و طواف بستان
بی لاله عذار خوش نباشد
تنهایی - loneliness
ارسالها: 188
#46
Posted: 12 Dec 2012 11:37
زنم دوباره شروع کنه به انجام سکس با مردای دیگه تا بتونم ضربدری رو تجربه کنم
مجنونم و دل زده از لیلیا ... خیلی دلم گرفته از خیلیا
ارسالها: 438
#48
Posted: 25 Jan 2013 22:26
مدل سگی بشم شوهرم هم کوس و کونمو مثل سگ بخوره
توی خونم لخت بگردم و همسایمون بالا پست بوم یواشکی دیدم بزنه و برا خودش جلق بزنه
لخت باشم توی خونم و کسی برا سکس و حال بهم زنگ بزنه ومنم براش مشتری بیارم بکنه منم لخت باشم
اوس کــریم:گنــاهامو نادیده بگیرهمونطور که دعاهامو نشنیده میگیری :
(سلام به همه لزبین های لوتی)
ارسالها: 2801
#50
Posted: 8 Feb 2013 07:15
یکی از فانتزیام اینه که
کنترل تلویزیون خونمونو بردارم
بـرم دم این مغازه های صـوتی تصویری،
این تلویزیونایی کـه گـذاشتن پشت ویترینو خاموش کنم !
هر بیلیاقتی رُ تو قلبتــــون جا ندید!!
جای آفتـــابه تو بــوفه نیست . . .