ارسالها: 7006
#131
Posted: 8 Feb 2019 11:00
یه سوال
اگه دفعه بعد در حد مرگ اذیتش کنم و حسابی تحقیرش کنم ممکنه کوتاه بیاد؟
💔تلخم،حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم،دلت میگیره،دنبالم نیا بی عشق
تلخم،حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم،همینه تا همیشه حال من بی عشق...❤️🩹
ارسالها: 492
#132
Posted: 8 Feb 2019 11:21
Streetwalker: آیا من یک منحرف جنسی هستم؟
انحراف جنسی یک مفهوم نسبی است. یعنی نسبت به خیلی مسایل فرهنگی و اجتماعی تعریف میشه. اما از اونجایی که تمایلات جنسی هم مثل سایر تمایلات غریزی با عامل تفاوت های فردی و سلیقه مواجه هست. اینکه همه یه جور غذا رو دوست ندارند، حتی آدم هایی که یک نوع مشخص غذا رو دوست دارند، مثلاً فسنجون، نسبت به طعم های مختلف اون سلیقه های مختلف دارند (برخی ترش، برخی شیرین، یا ملس، برخی با گوشت برخی با مرغ و...) تمایلات جنسی هم به همین شکل هست که خوب البته مسایل محیطی که آدم درش بزرگ شده روشون خیلی تاثیر میگذاره. بنابراین آره، تو از عرف اجتماعی در مورد ارضای تمایل جنسی تا حدودی منحرف شدی، اما از اونجایی که کسی رو اجبار برای ارضای خواست خودت نکرده ای، مجرم جنسی نیستی. برچسب منحرف جنسی، زیاد عنوان مناسبی نیست. مفهوم خاصی نداره.
Streetwalker: من چه جور آدمی هستم که شکنجه و تحقیر یِک آدم نه تنها ناراحتم نکرد بلکه یک جورایی خوشمم اومد؟
خوب این رو باید در خودت جست و جو و کنکاش کنی تا علت چنین حسی رو درک کنی. چه خاطراتی در زندگی ات رخ داده که باعث شده تو چنین خشم سرکوب شده ای رو در خودت نگهداری و حالا که فرصت تخلیه اش پیدا شده، چنان لذتی برات ایجاد کنه که از این لذت شگفت زده بشی و حتی احساس عذاب وجدان بهت دست بده. نظر شخصی من در مورد این سوالت این هست که : احتمالاً انسان پلیدی نیستی که از داشتن چنین حسی نسبت به خودت دچار تردید شده ای. ولی برای اینکه مطمئن بشی، با خودت خلوت کن ببین آیا از اعمال خشونت نسبت به همه انسان ها همچین حسی خواهی داشت، یا فقط مربوط میشه به «ارباب قدرت» مثل رئیس، معلم، استاد، رئیس جمهور و احتمالاً افرادی که ازشون تجربه زورگویی داشتی و شاید حتی این رو تعمیم دادی به همه یک جماعت خاص!
Streetwalker: من چه جور اربابی هستم که بردم رئیسمه؟
ارباب جنسی. تفاوتش با ارباب رعیت در اینه که تو فقط در زمینه جنسی نسبت به طرفت اعمال قدرت می کنی. اما در محیط کاری سلسله مراتب کاری سر جای خودش می مونه. جدا کردن زندگی خصوصی از زندگی کاری، البته ساده نیست، ولی بغرنج و پیچیده هم نیست. همین طور میشه نسبت به زندگی جنسی و زندگی کاری هم نگاه کرد.
Streetwalker: من چه جور پرستاری هستم که یک نفر رو شکنجه میکنم؟
در این مورد خودت باید بیشتر دقت کنی. آیا نسبت به بیمارانی که ازشون پرستاری می کنی هم گاهی پیش میاد که با خشم رفتار کنی؟! اگر رفتار خشونت آمیز با بیماران نداشتی و بیمارت رو تا به حال شکنجه و آزار (حالا فیزیکی، کلامی، اجتماعی مثل بی توجهی یا کم توجهی) نکرده ای، پرستار خوبی هستی. و این هیچ ربطی به رابطه جنسی ات نداره.
Streetwalker: اگه یک روز برده من شدی کتاب دیالتیک توحیدی شریعتی رو زیر تخمات آتیش میزنم تا تخمات آب پز بشه!
جووووون! سوسیالیسمت رو بخورم. این یکی رو دیگه تو خواب هم نمی تونی ببینی که من برده یا ارباب کسی بشم. بنده یک انسان آزاده ام و با آرمان آزادی جنسی زندگی ام رو پیش می برم. برده و ارباب در قاموس من نیست عزیزم. کور خوندی
خوب کتاب های شریعتی رو می شناسی ها ناقلا! ظاهراً کلی با دکتر مرحوم خاطره داری
خواستم شاعر چشمان تو باشم
باد حواسم را برد
ارسالها: 492
#133
Posted: 8 Feb 2019 11:26
Streetwalker: اگه دفعه بعد در حد مرگ اذیتش کنم و حسابی تحقیرش کنم ممکنه کوتاه بیاد؟
نظر من اینه که اگر واقعاً دلت نمی خواد این رابطه ادامه پیدا کنه، یا اینکه فرصت لازم داری تا بیشتر بفهمی می خواهی چکار کنی، به نظرم صریح و مستقیم زیر بار رابطه نرو.
اما اونطور که متوجه شده ام خودت هم بدت نمیاد. پس کمی به خودت فرصت بده. تجزیه و تحلیل کن، هم با معطل گذاشتن اون بیشتر آزارش میدی، هم اینکه وقتی با خودت به توافق و تفاهم رسیدی برنامه حسابی خواهی داشت برای اینکه هم خودت و هم اون رو تخلیه کنی.
اما اینکه تا حد مرگ اذیتش کنی، اون طور که من متوجه شده ام، این آدم بیشتر خوشش میاد و باز هم خواهد خواست.
اگر هم خیلی مساله حاد هست، حتماً پیش یک متخصص یا مشاور برو و مساله ات رو مطرح کن.
خواستم شاعر چشمان تو باشم
باد حواسم را برد
ارسالها: 145
#135
Posted: 8 Feb 2019 16:22
Streetwalker: e
با این تضادها چه کنم
من چه جور پرستاری هستم که یک نفر رو شکنجه میکنم؟
من چه جور اربابی هستم که بردم رئیسمه؟
من چه جور آدمی هستم که شکنجه و تحقیر یِک آدم نه تنها ناراحتم نکرد بلکه یک جورایی خوشمم اومد؟
آیا من یک منحرف جنسی هستم
تضادی نداری زندگی همینه اینم
یه چالش دیگر .....اتفاقی نیفتاده
اگر مازوخيسم نداری که شاید اندکی داشته باشی
شکنجه ای نبوده
در شکنجه عنصر وابستگی بی چون و چرا وجود
داره در مورد شما چنین چیزی دیده میشه ؟
برخی کلمات وجود خارجی ندارند مثل منحرف
جنسی اینا رفتار جنسی بر خلاف عرف جامعه
ست فرضا میگن فلان پسر ک....ه چنین چیزی وجود خارجی نداره
فقط یک اسمه برای رفتار خلاف عرف و عرف توسط چه کسی
تعریف میشه ؟ من و تو و همین مردم ....وقتی یک عمل در
دو جامعه دو معنا بده یعنی اهمیت زیادی نداره
آدمکش همه جا یه معنی میده ولی خصوصی ترین
رفتار شخص به کسی ربطی نداره که در باره ش
نظر خاصی داده بشه
عرف که قانون نیست
زندگی را هرگز جدی نگیر
راحت باش تا بگذرد
وگرنه تا ابد در جا خواهیم زد
از وقتی که ترا دیده ام عاشقت شدم
زچشم من برون مشو کشته آن لبت شدم
ارسالها: 14
#138
Posted: 28 Apr 2019 05:37
سلام
من خیلی دوست دارم ک کییییر ساک بزنم اونم واسه یه پسر بییی فیس و کم سن ک حالت دخترونه داره
چه خواهی چه نخواهی پیش میرود...
ارسالها: 61
#139
Posted: 5 May 2019 03:02
alishh246810
بهم پیام بده عزیزم
اسمم هلیاست 179 قدم سفید و توپرم
ارسالها: 61
#140
Posted: 5 May 2019 03:05
من دوست دارم رو تخت بخوابم سرم از پشت از تخت اویزون باشه یه پسر هسکلی با کیر کلفتش بکنه تو دهنم منم براس تا ته ساک بزنم جوری که اوق بزنم و اونم با دساش ممه هامو بماله یا دوست دارم با ترنس ها و زن پوشه ها سکس کنم
اسمم هلیاست 179 قدم سفید و توپرم