ارسالها: 106
#21
Posted: 1 Sep 2011 22:44
stefan: من چند سال پيش به اسرار دوست دخترم يه سفر رفتيم ابيانه واسه ديدن اونجا وقت برگشت اول هي خودشو مينداخت تو بغلم !!بعدش كيرمو به زور از تو شلوارم در اورد و اول يه كم مالوند بعد شرع كرد به خوردن منم كه خيلي امپرم چسبيد نگه داشتم كنار و كاپوتو زدم بالا و رفتيم عقب ماشين ويه دل سير كردمش !!
لباسمو پوشيدمو رفتم كاپوتو بزنم پايين كه يدونه از اين امداد خودرو ها زد كنار و اومد بقل ماشينم !هنوز دوست دخترم لخت مادر زاد عقب ماشين بود هيچي هم نبود كه رو خودش بكشه !مانتوش كه زيرش بودو روسريشم كوچيك رفته بود پشت صندلي عقب پاترول و كفي پشت ماسينو كشيده بود رو خودش !
اونارو كه دك كردم رفتم سراغش از بس كفي ماشين زبر بود كه همه تنش خراشيده شده بود!!!
يبچاره كس داد با اعمال شاقه !!
توی ماشین بودم ولی راننده کسی دیگه بوده و من و اونیکه میکرد عقب بودیم.اون پسر یا دختریکه حال میده باید روی زانوهاش روی صندلی عقب وایسه طوریکه داره ماشینای پشت سر رو میبینه و اونی که میکنه پشتش باشه و بکنه اونو.اینطوری هیجانش خیلی زیاده.
یکبارم چند سال پیش سنم خیلی کم بود منو سپردند به راننده اتوبوس از تهران تا یه شهری که هفت ساعت فاصلش بود مواظبم باشه.وسط راه بعد از ظهر همه خوابیده بودن از شاگرد اجازه گرفتم برم بوفه بخوابم. خودشم اومد و اینقدر اصرار کرد تا قبول کردم ولی کشیدم پایین و اونم شروع کرد به کردن.تموم شد و رفت و یک ساعت بعدش دوباره اومد و بازم شروع کرد.بیشتر لذتش هیجانشه که کسی نفهمه و اونطوری سکس نداشتم مزه داره .خوب شد راننده باید مواظبم بود وگرنه همه میخواستن بکنن.
گذشته ها را فراموش میکنم .
ارسالها: 228
#22
Posted: 30 Sep 2011 13:55
دوس پسر من خیلی بدش میاد در حال حرکت!
یبارم که در حال ماچ و موچ پلیس راهنمایی زدمون کنار
چشـــماش ..
نگـــــــــاش ..
صـــــــداش ..
خــنده هاش
همه زیبایــــی ِ زندگــــــی ِ منـــه ,,,,
ارسالها: 12930
#23
Posted: 30 Sep 2011 19:24
اگه نظر منو بخواین میگم از این کارا نکنین،این کارا آخر و عاقبت نداره،بده،جیزه،میزنین خودتونو دیگرانو لت و پار می کنیدا،حالا از من گفتن بودو از شما...
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 889
#24
Posted: 10 Oct 2011 09:18
چند بار داشتم البته با یه پسر کونی. اولین بار با ماشین رفتیم خارج از شهر عصر بود هوام ابری بود میترسید زیاد حال نکردیم، دوبار دیگه ام شب رفتیم بیرون بار اول آبمو تو کونش ریختم ولی بار دوم فقط برام ساک زد و آبمو خورد. بار اول استرس زیادی داشتیم.
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 53
#25
Posted: 10 Oct 2011 17:17
خیلی حال میده استرس داره فراوون
کـاش به خودمان قــول بدهیــم
وقتی عاشق شویــم
که ” آماده ایم “
نــه وقتی کــه
تنهــائیـم
ارسالها: 50
#26
Posted: 19 Oct 2011 03:49
خیییییییییییلیییییییییی حال میده
تو جاده شمال باشه
شب باشه
بارون كوچولویی هم بیاد
آآآآروم برونی و دوست دخترت یا زنت بخابه تو بغلت و سر رو رونت و آروم آروم لیسش بزنه و قربون صدقش بره
تو هم با یه دست فرمون و یه دست تو موهاش
خووووووووووووووووووووب برات بوخوره و البته زود هم آبت نیاد كه بی حال شی و نتونی رانندگی كنی
شاد باشید
خدایا
آنکه در تنهاترین تنهاییم تنهای تنهایم گذاشت
در تنهاترین تنهاییش تنهای تنهایش نذار
ارسالها: 476
#27
Posted: 23 Oct 2011 20:13
من هم تجربه كردم آخرشه مخصوصا پشت چراغ قرمز با صداي بلند
دلم طواف نگاه تو را طلب کرده
تمام روز مرا چشمهات،شب کرده
شعار نيست که بيمارم از تبسم تو
بيا معاينه کن اين وجود تب کرده♥♥♥♥♥
ارسالها: 2808
#29
Posted: 8 Dec 2011 17:02
منم داشتم فقط خوردن ممه های دوست دخترم
قلبم آرام است
این چشمها که میبینی
برای آبیاری آغوش تو پرآب شدهاند
اگه تونستی پوشه ای به اسم con توی کامپیوتر بسازی
بدون خط فاصله یا نقطه و....
ارسالها: 476
#30
Posted: 8 Dec 2011 17:22
امتحانش ضرر نداره
دلم طواف نگاه تو را طلب کرده
تمام روز مرا چشمهات،شب کرده
شعار نيست که بيمارم از تبسم تو
بيا معاينه کن اين وجود تب کرده♥♥♥♥♥