ارسالها: 8
#169
Posted: 26 Nov 2021 16:37
۸ سالم بود که مادرم از پدرم جدا شد و من با پدرم موندم وقتی ۱۰ سالم پدرم به خاطر مصرف مواد سنکوپ کرد و مرد . یکی از عمه هام که نمیتونست بچه دار بشه منو برد پیشه خودش عمم تو یه شرکت حساب دار بود و شوهرش هم راننده وانت صبح میرفتنو شب میومدن . چند ماه گذشتو یه روز که تو اتاقم رو تخت دراز کشیده بودمو با گوشیم بازی میکردم شوهر عمم اومد خونه و بهش ناهار دادمو و باز رفتم تو اتاقم که کمی بعد اونم اومد اتاقمو رو تختم نشست و گفت تو چقدر تو گوشی بازی میکنی گفتم خوب تنهام چیکار کنم گفت الان که من هستم تنها نیستی گفتم آره خوب چیکار کنیم گفت مثلا قلقلک بازی و شروع کرد منو قلقلک دادن خودشم انداخت روم که تکون نخورم و حسابی قلقلم داد و یهو ایستاد و شکمم رو که از زیر پیرهنم بیرون زده بود رو بوسید و ادامه داد خواستم پاشم بشینم و لباسم رو درست کنم که دستشو رو ممه هام گذاشت و نزاشت بشینم و از رو لباس ممه هامو میمالید یکم که گذشت یه حسه خوبی بهم دست داد که از کارش داشت خوشم میومد پهلوها و شکممو میبوسید بعد دستاشو از زیر پیرهنم برد رو ممه هامو باز میمالیدشون بعد اومد بالاتر و از لبام بوسید گفت خوشت میاد گفتم آره خوبه و دوباره لبامو بوسیدو پیرهنمو گرفت کشید بالا و درش آورد و باز لبا و گردنمو بوسیدو این دععه شروه کرد نوک ممه هامو خوردن دامنی که پام بود کمی با دستش بابا زد و روی پاهام دست میکشید بعد از رو ممه هام باز رفت رو شکمم حدسم این بود که بازم میخواد پایین تر بره و دلم نمیخواست جلوشو بگیرم چون یه حس جدید و متنوع برام بود و همونم شد سرشو کرد زیر دامنمو نمیدیدم چیکار میکنه ولی فهمیدم داره پاهامو میبوسه میره بالا با دستش شرتمو کنار کشید روش رو بوسید شنیدم که گفت جون چه عالیه و انگشتشو میکشید لای کوسم که قلقلکم میگرفتو هی تکون میخوردم بعد فهمیدم یه چیز خیس و داغ خورد به کوسم که یه آه کشیدم و گفتم چیکار میکنی گفت نترس یه کمی همون کارو کرد بعد سرشو از زیر دامنم در آورد بلندم کرد نشستمو پیرهنمو تنم کرد و بهم گفت دوست داشتی گفتم آره گفت بازم دوست داری اینکارو بکنم گفتم آره گفت پس نباید به کسی چیزی بگی حتی عمت وگر نه دیگه نمیتونم اینکارو باهات کنم گفتم باشه گفت من دیگه باید برم سر کارم و بعدم دوباره از لبام بوسید و رفت وقتی پاشد بره تازه متوجه کیرش شدم که از زیر شلوار حسابی معلوم بود
من تو لیست اسپم هستم برا همین نمیتونم پیام خصوصی جواب بدم
ارسالها: 361
#170
Posted: 26 Nov 2021 19:29
niloobanoo
این الان خاطره تجاوز بود یا فیلم سکسی
اینطور که با ذوق و شوق تعریف میکنی، معلومه دلت غش میره واسه اون روزا
in search of way to escape