ارسالها: 64
#23
Posted: 27 May 2012 22:08
پسرعموم چندبار اين بلا رو سرم آورد
بلايى كه باعث شد اعتماد به نفسمو از دست بدم
افت درسى
گوشه گيرى
كم حرفى
پرخاشگرى
فقط نمونه اى از مشكلاتيه كه برام به وجود آورده
هركس به طريقى دل ما ميشكند!
منم ديگه عادت كردم!
ارسالها: 438
#24
Posted: 3 Jul 2012 10:04
يه بار فقط پسر خالم وقتي كه من۱۲ اون۱۶سالش بود فقط با كوسم بازي كرد
اوس کــریم:گنــاهامو نادیده بگیرهمونطور که دعاهامو نشنیده میگیری :
(سلام به همه لزبین های لوتی)
ارسالها: 188
#26
Posted: 10 Sep 2012 17:12
من بهم تجاوز با خشونت نشده اما در بچگی تو ۶-۷ سالگی چند نفر از فامیلامون که اونا ۱۵-۱۶ ساله بودن به طور جداگانه زیاد باهام لاپایی رفتن و ارضا شدن ! جز بد بختی و حقیر بودن و بی اعتماد به نفسی و انزوا و خشم هیچ مشکل دیگه ای نداشته !
مجنونم و دل زده از لیلیا ... خیلی دلم گرفته از خیلیا
ارسالها: 112
#27
Posted: 9 Oct 2012 14:21
من ۱۳ سالم که بود پسر داییم باهام سافت می کرد و بعد چند سری سافت هم منو کرد. تا ۲۸ سالگیم هم باهام این کار را میکرد.
آریا
چو ایران نباشد تن من مباد
ارسالها: 12930
#28
Posted: 5 Dec 2012 19:01
راستشو بخواین تجاوز که نه،اما چندباری انگولم کردن!که البته تأثیر خاصی تو زندگیم نداشته...
rockshoot: من سه تا خاطره دارم
یهکی این که هفت سالم که بود داشتم تو کوچمون می رفتم که یه مرد ۳۰ ساله گفت بیا پدال دوچرخم خراب شده پر بده تا من اینو درست کنم.اول دست کشید به کیرم من چیزی نگفتم و هی کیرمو می گرفت می گفت بیا جلوتر و سه چهاربار این کارو کرد بعد گفت بیا بریم خونمون دوتا کوچه بالاتره کمکم کن بادش بزنیم منم باهاش رفتم بعد کیرش رو در آورد و منم ترسیده بودم خیلی هم بزرگ بود , گذاشت لای پام و عقب و جلو کرد تا آبش اومد
یه بار هم تو مترو با یکی از اقوام بودیم , چون من بچه تهران نبودم با خونواده رفته بودیم خونشون و داشتیم می رفتیم میدون امام که یکی از خط ها شلوغ بود , خیلی هم شلوغ بود , یه نفر هی دستش رو میزد به کیر ما , من فکر کردم چون شلوغه و واگن تکون می خوره چبزی نگفتم , سیزده سالم بود , دید من چیزی نمی گم هی بیشتر میزد ولی هیچ وقت کامل لمسش نکرد و منم به صورتش نگاه نکردم و به روی خودمم نیاورد.تا این وقتی داشتیم پیاده می شدیم کیرمو محکم گرفت و رفت خیلی دوست داشتم بهش بدم , مرد سن بالای خوبی بود
یه بار هم پسر خالم کنارش خوابیده بودم دست کرد توی شلواارم , منم گفتم که می خوام دست کنم توی شلوارت
اون پنج سال از من بزرگتر بود , گفتم فقط به شرط این که دست به کونم نزنی یه دفعه انگشتم کرد و گفت اشکالی نداره
منم بچه بودم ۱۰ سالم بود و خلاصه شبی یه حالی با ما کرد
ولی تا حالا به کسی ندادم و سوراخم فاب مونده
asef6101: دوستان سلام
تجاوز دردش از هزار تا سکس بیشتره
بخصوص اگر مورد تجاوز قرار گرفته پسر باشه
عابروی کسی هم نباید برد اگه به زور کرد
من اخرین بار که میخاستن تجاوز کنن فرار کردم
چون خوشکل بودم
اما بعضی دردا پیرم کرده
یکیش بود با رضایت هم رفتم چون عقلم نمیرسید و کمبود محبت داشتم البته بگم بچه بودم و گولم میزدند اما در عوض اتفاقی خواهره طرفو که با دختر عمم دوست بود با پسر عمم کردیم گذاشتیم لای پاش البته پسره هم لای پایی کرد این خنثی شدفشار بهم نمیاد
یه پسره دیگه هم بود هم کردم هم دادم اونم لای پایی
دوباره یکی دیگه هم به همین صورت هم کردم هم دادم لای پایی
ودوباره و دوباره یکی دیگه هم به همین صورت هم کردم هم دادم لای پایی
کلاس اول دبستان بودم گولم زدن دو نفره کردن خنده دار بودنش اینه که توی یه مسجد خرابه بود
یه باره دیگه هم یه پسر گولم زد بچه بودم البته عابرومو همه جا برد اونم لای پایی بود ولی شکستم کرد
و بدترینش که به زور بود توی اب رودخانه گذاشت لای پام گولم زد بهش گفتم بیو بریم شنا کنیم دختر عمه هامن بودن کوچیک بودیم گفت اینها اینجا هستن من رویم نمیشه لخت بشم من بهشون گفتم برن
بعد که رفتن شروع کرد به کردن شاید به یه دقیقه هم نکشید من اونموقع نمیدونستم منی و اینا چییه
از بعد از او قضیه توی ده سالگی کمرم شکست
سر جمع ۷ رابطه جنسی داشتم
یکیشو که خواهرشو کردم
سه تاشم منم کردم
یکیش فقط دادم
یکی دیگشم دادم ولی دونفر بودن
یکیشم زور گیرم کردند
خلاصه بگم این قضایا کاری به سرم اووردند که کارم به خود کشی کشید
برای اون چهار تای اخریشم دارم
اول خودشونو میکنم
اگه نشد خواهرو مادر
اگه نشد میفرستمشون اون دنیا البته دوتاشونو
من ۲۵ سالمه
الان ۱۵ ساله با کسی سکس نداشتم
دوس ندارم کسی از دستم نا راحت بشه
ناراحتم مثلن یه دختری رو بکنم
تا انتقام نگیرم اروم نمیشم
asef6101: ما از یه لحاظم به اونا حق میدم چون بابا ازدواج سخت شده
خدا شاهده اگه این اتفاق ها نیفته بود تا حالا ۱۰۰۰۰ زنو کرده بودم
چون خوشکلم
اما شاید این عاملی بوده باشه که منحرف نشم
از زمانی که عقلم رسید بعد از سنه ۱۰ سالگی دست از پا خطا نکردم
اما توی همون ده سال پیر شدم
اقایان مدیران انجمن لطفن نظره قبلیمو اگه با قوانین منافات داره اصلاحش کنید
saman1340: اولین بارداداشم منو کرد البته اون موقع ها توی خونه ها حموم نبود و من با برادرم می رفتم حمام آخر حموم که می خواستیم بریم به اصطلاح خودمون رو آب بکشیم اون هم می اومد زیر دوش و به بهانه شستن من لنگم رو باز میکرد و همه هیکلم رو می شست ولی لای کونم رو باز میکرد و می لیسید اوایل بدم می اومد ولی دیگه به این کارش عادت کرده بودم گاهی هم به زور سرکیرش رو که اصلا هیچوقت شغ نمی شد رو فرو می کرد توی سوراخم ولی هنوز سرش رو دم سوراخم نگذاشته آبش می اومد ولی بیشتر می خورد . شب ها هم رختخوابش رو می انداخت کنار من و نیمه شب ها زیرشلوارم رو می کشید پایین و کیرش رو میگذاشت لای کونم ولی باز زود آبش می اومد از این مخفی کاری اش متنفر بودم تا اینکه یه بار یه شوهر خواهر داشتم که می دونست من با برادرم می رم حمام گفت بیا این هفته با من بریم من هم اصلا فکر نکردم چی میشه به جای حمام عمومی منو برد نمره یعنی حمام خصوصی وسط شستن به بهانه اینکه میخواد تنم رو لیف بزنه سر و صورتم رو صابونی کرد و از من خواست که دولا شم من فکر کردم میخواد لای پام رو بشوره هنوز دولا نشده بودم که یک دفعه سوراخ کونم آتیش گرفت و از شدت درد اشک از چشمام زد بیرون دو سه تا تلمبه نزده آبش اومد از درد داشتم به خودم می پیچیدم اصلا روم نمی شد به صورتش نگاه کنم زود خودم رو شستم و اومدیم خونه سه روز نمی تونستم دستشویی برم تا اینکه کم کم خوب شد بعد ها همش دوست داشتم اون جوری کسی منو بکنه ولی کسی نبود و رابطه ها مثل الان نبود تا اینکه یه پسر خواهر داشتم که خیلی باهاش صمیمی بودم و هم سن بودیم و معمولا هفته ای یک بار همدیگر رو می دیدیم و خونه هم می رفتیم یک بار که می دونستم میاد و خونه هم کسی نبود نامه ای رو که نوشته بودم رو بهش دادم
اولش تعجب کرد ولی وقتی نامه رو تموم کرد خودم بهش گفتم که خجالت نکش و خودم دمر خوابیدم و اون هم از روی زیر شلوار خوابید روم که بهش گفتم شلوارم رو بکش پایین فکر می کردم مثل داداشم کیرش شله و زود هم آبش میاد ولی کیرش خوب شغ می شد و تا ته هم فرو میکرد دیگه هر هفته می اومد و منو میکرد کیرش مثل شوهر خواهرم درد نداشت کیرش باریک بود ولی خوب شق میشد گاهی هم من میرفتم خونه اونها و تا صبح توی یه رختخواب بغل هم می خوابیدم چون خیلی هم با هم صمیمی بودیم هیچوقت کسی به ما شک نکرد دو سه سالی بهش کون دادم .... بعد از اون دیگه کسی رو پیدا نکردم که باهاش راحت باشم
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 79
#29
Posted: 30 Jan 2013 23:45
اون زمان علاوه بر اینکه منو میکردن اون بچه ها کونمو می مالیدن و گاهی اوقات براشون ساک هم میزدم و از این کارها لذت می بردم و تاثیرش تو زندگیم این بود که وقتی میدیدم خواهرم هم با کسی دیگه ای سکس داره عکس العملی نشون نمی دادم و معتقد بودم حتما اونم از این کارها لذت میبره پس چرا باید مانع این کارش بشم
كشور من جايی است كه مردانش نسبت به خواهر و مادر خود غيرتی هستند و نسبت به خواهر و مادر ديگران روشنفكر!!!