ارسالها: 7024
#82
Posted: 9 Dec 2018 19:48
اولین تجربه سکس کامل من تقریبا یک هفته بعد عروسی بود.این یک هفته صرف رفع خستگی و مهمونی ها و آماده شدن کردیم.
سکسمون رو تو روز انجام دادیم.نمیدونم پنج شنبه یا جمعه بود و هر دو خونه بودیم.راستش من بدم نمیومد بازم عقب بندازم ولی عاغامون عجله داشت و حول بود ببینه چه ماهی رو به تور زده...
اول میخواستیم رو تخت بکنیم اما من میخواستم زیرم سفت باشه و رو زمین خوابیدم و پاهام رو باز کردم و افا مثل خر زد تو!
این اولین و بزرگترین حماقتش بود که بدون استفاده از کاندوم و ژل مثل وحشی های متجاوز کرد داخل یک دختر.
وخدا میدونه من چه دردی داشتم و لبم زخم شد بسکه لبم رو گزیدم...
خونریزی مختصری داشتم در حد چند قطره و اون رو با دستمالی که مادرم شب عروسی بم داده بود پاک کردم.
بش گفتم این دستماله رو رسم دارید به کسی نشون بدید یا نه که دادش در اومد که به کسی چه و به مادرم چه مربوطه و خلاصه این رسوم عهد شکار رو نداشتن.
این دستماله من هنوز دارم! تو یه گنجه لباس قایمش کردم و هر چند وقت یک بار که گنجه رو زیر و رو میکنم تا چشمم بش میفته حالم بد میشه و یه جورایی آینه دق شده برام.
اما اولین تجربه سکس از پشت مال دوران عقد بود...
💔تلخم،حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم،دلت میگیره،دنبالم نیا بی عشق
تلخم،حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم،همینه تا همیشه حال من بی عشق...❤️🩹
ویرایش شده توسط: Streetwalker
ارسالها: 377
#84
Posted: 9 Dec 2018 21:23
اولیت تجربه سکس من که طبیعتا با همسرم بود که من از بس استرس داشتم بخاطر مسائل عروسی اصلا برام دلچسب نبود.
ای کاش که جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی
ارسالها: 7024
#86
Posted: 11 Dec 2018 17:03
masterekhas: باید جالب و شیرین باشه
لطفا بگین برامون
خوب اولین تجربه سکس از پشت من مال قبل از عروسی و در دوران عقد بود.
من جهیزیه ام رو خورد خورد در دوران عقد گرفتم.یعنی خونمون که آماده شد مثلا میرفتم بازار و یک یخچال و گاز میخریدم و ماشین میگرفتم و میفرستادم در خونه.خودمم میرفتم و میگفتم کجا بچینن و نصب کنن.خلاصه نزدیک دو ماهی این جریان بود و اغلب وقتا عاغامون هم همراهم میومد و وقتی تو خونه تنها میشدیم عاغا حمله میکرد و...
اولین بار که خواستیم از پشت نزدیکی کنیم من تو حالت داگی قرار گرفتم و عاغامون شروع به لیسیدن و زبون زدن پشتم کرد.یادمه زبونش رو هم داخل میکرد و من همش نگران بودم که مریض نشه.فکرش رو کنید که پرستار باشید و عاغا زبونش رو تو پشتتون فرو کنه!
بعد که حسابی خورد و همه جونم رو خیس آب دهنش کرد! ژل لوبریکانت رو که تو خونه قایم کرده بود! رو در آورد و خلاصه حسابی به خودش ژل زد ولی تو وضعیت راحتی نبود چون نه میتونست زانوهاش رو رو زمین بزاره و نه میتونست وایسه و مجبور بود تو حالت بین نشستن و ایستادن باشه تا بتونه داخل پشتم کنه.اون موقع من تخت و تشکم رو نیاورده بودم ولی به هر حال دستاش رو انداخت دور کمرم و صاحب مردش رو کرد تو...
باید بگم که نسبتا راحت رفت تو و درد آنچنانی هم نداشت.با اینکه قبلا تجربه این نوع سکس رو نداشتم و صاحب مرده عاغامون هم کوچیک نبود.
راستش من فکر میکنم خانمهایی که شلوغش میکنن و سر و صدا راه میندازن بیشتر دارن فیلم بازی میکنن تا جلب توجه کنند یا امتیاز خاصی بگیرن.
در هر حال عاغامون اونقدر لذت برد که با 5-4 بار رفت و آمد ارضا شد!البته اون موقع نزاشتم که آبش رو داخلم خالی کنه چون میترسیدم بزنه بیرون و حاملم کنه...
منم بدم نیومد.اون موقع ها خیلی دوستش داشتم و بیشتر از اونهمه لذتی که ازم برد خوشحال بودم...
و و و ...
اولین تجربه ساک زدنم برمیگرده به دوران مجردی که فکر کنم قبلا گفتم.تو خونه خالم تو تهران و برا یه بانکی.طرف اراکی بود و اسم زنش که دوست خالم بود اکرم بود وفکر کنم بانکیه و اکرم و خالم سکس سه نفره داشتن...
ولی اولین ساک زدنم برا عاغامون تو دوران عقد بود...
💔تلخم،حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم،دلت میگیره،دنبالم نیا بی عشق
تلخم،حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم،همینه تا همیشه حال من بی عشق...❤️🩹
ویرایش شده توسط: Streetwalker