اگه شب عروسی فهمیدی عروس خانم باکره نیست چی کار می کنی؟؟؟؟

دقیقا به همین دلیل بود که گفتم یه مقاله برای ادعاها ارائه بده. عزیزانی که انگلیسیشون روان و سلیسه که بخونن.
یک خلاصه کلی هم برای بقیه :
نویسنده خودش اذعان داره که مقالش بیشتر از اون چیزی که جواب داشته باشه, سوال داره و نمیتونه هیچ ارتباط مستقیمی بین این ادعا پیدا کنه. همچنین در طول مقاله اشاره شده که کسانی که باکره بودند و یا شریک جنسی کم داشتند, بیشتر مذهبی بودند تا بقیه. جهت اطلاع عرض می کنم که در دین مسیحیت که در آمریکا رواج داره و مقاله هم مربوط به اونجاست, گناه طلاق همرده گناه زنا شمرده میشه و حتی در کلیسای کاتولیک طلاق اصلا به رسمیت شناخته نمیشه. جالبتر اونجاست که اشاره می کنه تعدد شرکای جنسی و همچنین طلاق در جامعه لاتین تبارها کمتره, اما از اونطرف درصد کسانی که مذهبی هستند هم در جامعه لاتین تبارها بیشتر از سفید پوستها و سیاه پوست هاست.
در آخر با اینکه این مقاله نمیتونه هیچ مدرکی برای اثبات ادعای این عزیز دل بیاره, این موضوع رو خیلی واضح و روشن نشون میده که ترس از گناه طلاق و قضاوت و طرد شدن توسط باقی اعضای خانواده و جامعه دینی, ابتدا میتونه افراد رو مجبور کنه که باکره بمونن, و ثانیا میتونه زنان و مردان رو مجبور کنه که به زندگی مشترک ادامه بدن و طلاق نگیرن. حالا کسانی که تو جامعه ما زندگی کردن و دیدن که باکره موندن از ترس جهنم رفتن یا با هم موندن زن و شوهر بخاطر حرف مردم و ادامه دادن یه زندگی مشترک شکنجه وار چه بلایی سر اون زن و شوهر و بچه هاشون میاره, خودشون می تونن قضاوت کنن.

Does Sexual History Affect Marital Happiness ifstudies
اینو سرچ کن بخون

Adjusting for differences in marital history, socioeconomic status, and religion make little difference.
اون قسمت که میگه دین و موقعیت اجتماعی و سن ازدواج تاثیری نداره رو ببین
اون جدولی که افراد مذهبی رو از عادی جدا کرده و اختلاف رضایت یک درصده رو نگاه کن
شما نشستی یک بخش از قضیه رو که باب میل خودت هست رو میگی و میگی صد درصد دلیل همونه
که طرف از ترس جدا نمیشه
بعدش یجوری میگی طرف زنا و خیانت نمیکنه بخاطر اینکه گناهه
اینکه امار خیانت تو یک طیف از جامعه کم باشه چیز بدیه به نظرت؟

حالا اگر بحث ترسه توضیح بدید چرا میگه افرادی که رابطه جنسی کمتری داشتن تو ازدواج خوشحال تر هستن؟
نه ترس نه طلاق
فقط خوشحالی

در مورد اون بخش که اختلاف رضایت بین افراد با مثلا پنج شریک جنسی با ده شریک جنسی رو چی میگین؟
چطور میتونین توضیح بدین شخصی که پنج شریک جنسی داشته قبل از ازدواج خوشحال تر از شخصیه که ده تا داشته
دین؟ گناه؟ خوانواده؟ باکرگی؟

غیر از اینه که شخصی که با تعداد زیادی ادم خوابیده دیگه به یک نفر نمیتونه راضی شه یا اینکه طرف مقابل رو دائم با افراد قبلی مقایسه میکنه؟

یعنی شما میگی قبل از ازدواج با هزار نفر بخوابی هیچ تاثیری نداره؟
جوابش مشخصه

اینکه من رو به فیمینیست بودن متهم میکنید ظالمانه و غیر واقعی است

معتقدم برعکس این شما هستید که دیدگاه جنسیت زده دارید و بر این اساس فکر میکنید داشتن نقش حمایتگر به مفهوم برتر بودن یا بالاتر بودن یا مهم تر بودن است

اینکه فردی نداشتن روابط اجتماعی یا حتی جنسی و سرکوب نیازها و غرایض طبیعی را دلیل سالم بودن خود بداند از نظر من قابل قبول و منطقی به نظر نمیرسد.