ارسالها: 143
#74
Posted: 31 May 2014 06:18
همین تعطیلاتی شمال - بابلسر - پارکینگ ۸ - دم ساحل نشسته بودم . جاتون خالی تهنایی قلیون میکشیدم
سه تا لیدیه ناز هم یکم اونورتر نشسته بودن و گرم حرف زدن
منم میشنیدم
اول از اخلاق و رفتار شوهراشون بعدش از خریدایی که براشون میکنن
اخر سر هم خیلی راحت از سکسشون با شوهراشون و اینکه چه پوزیشنی میکنن و ... حرف زدن و تعریف کردن
به آسمان نگاه میکنم
انگار کسی مرا نگاه میکند
به زمین نگاه میکنم
انگار کسی سایه به سایه همراهی ام میکند
هیچگاه تنهایم نگذاشته
فراموشم نکرده
اما من گاهی فراموش میکنم
فراموش میکنم تنها با اوست که میتوانم؛
بخندم ، گریه کنم ، درد و دل کنم،
با کسی که " خدا &
ارسالها: 104
#79
Posted: 31 Aug 2014 07:52
از سایز کیر شوهرشون بیشتر میحرفن....همشونم میگن وای خیلی گندست به سختی میره داخل، پدرم در میاد، خیلی درد داره، خیلی بزرگه،.....ولی در اصل میخوان دل دوستشونو آب کنن
بخاطر بارش باران مـادر دربهای خانه را بســت ،
امشب دلم عجیـــــب هوای تورا کرده است . . .