ارسالها: 67
#23
Posted: 5 Dec 2012 17:15
تو خونه که آزادن نفس بکشن اما بیرون میبندم ، بعضی روزای تابستون که هوا گرمه بیرونم نمیبندم ، خوب گرمه دیگه مگه چه گناهی کردن همش باید تو قفس باشن
توی خونه خیلی کم پیش میاد ببندم ...
کلا وقتی از بیرون میام خونه اولین کاری که میکنم سوتینمو باز میکنم و پرت میدم یه گوشه یعنی با سریع ترین سرعت فقط دوس دارم از خودم دورش کنم
حتی اکثر مواقع که مهمان هم داریم بازم نمیبندم البته دردسرهای خودشم داره ( البته یبار هم باعث یه رابطه جدید شد )
بعضی وقتا شده بیرون نبستم اما خیلی اذیت شدم
اصلا انگار رو پیشونیت نوشتن سوتین نبستی همه زل میزنن به سینه هات ، چشما هم که چشم نیستن
زندگی بدون سکس مساوی با مرگ
ارسالها: 53
#25
Posted: 14 Jan 2013 16:16
سعی میکنم نبندم اصلا
..گاهی اوقات فکر کردن به بعضیها ،
ناخوداگاه لبخندی روی لبانت می نشاند...
دوست دارم این لبخندهای بیگاه و این بعضی ها را
♥ ♥
ارسالها: 438
#28
Posted: 3 Mar 2013 11:51
ازادی حتی برا سینه ها هم خیلی مفیده منم تو خونه همش بازه
سوتین میگن سرطان زاس راست و دوروغش رو نمیدونم
ولی من وقتایی که مجبور بشم میبندم مخصوصا وقتی میرم مهمونی یا مهمون داریم
اوس کــریم:گنــاهامو نادیده بگیرهمونطور که دعاهامو نشنیده میگیری :
(سلام به همه لزبین های لوتی)
ارسالها: 53
#29
Posted: 3 Mar 2013 19:37
اصلا خوب نیست بستنش
تو دنیای منی اما به دنیا اعتباری نیست