ارسالها: 1079
#1
Posted: 17 Mar 2011 08:51
من عشق بازی زن شوهر ها رو زیاد دیدم بخصوص توی رختخواب
این كاربر به درخواست خودش بن شد
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
ارسالها: 125
#2
Posted: 17 Mar 2011 19:02
من یه دفعه از رو بوم خونه همسایه رو دید میزدم یه زن وشوهر سکس میکردن منم دید میزدم جاتون خالی کلی حال کردم
کافر همرو به کیش خود پندارد بهتر از
مومنیست که همه رو به کیر خود پندارد
ارسالها: 137
#3
Posted: 13 Apr 2011 15:38
آره زن داییمو تو شمال وقتی رفته بود حموم از دریچه هواكش
نمیدونید چه حالی داد و چه جقی زدم.آخر بدنه توپوله
پایان رنگ آبی شب سیاه و تار است عشق به رنگ قرمز همیشه افتخار است
6 تا یادت نره!!!
ارسالها: 303
#4
Posted: 14 Apr 2011 21:56
یبار رو بوم داشتم انتن درست میكردم دختر همسایه با نامزدش امدن تو حیاط شروع كردن لب گرفتن.نا خوداگاه چشمم افتاد بهشون.هنوزم بعد چند سال یادم میاد عذاب وجدان میگیرم.با این چیزا حال نمیكنم چون طرف نمیدونه و حواسش نیست
پاينده ايران/نابود خرافات
ارسالها: 178
#5
Posted: 4 May 2011 18:23
امشب من این صحنه رو دیدم. حموم کردن خانم همسایه. البته فاصله دور بود ولی خیلی باحال بود
------
امشب دختر همسایمون دوست پسرشو آورده بود خونه و دلی از عزا در آوردن. بعدم رفتن بیرون و دختره با مامانش برگشت.
هیکل مامانش خیلی گوشتیه. لباساشو در آورد و با یه شورت و سوتین ست قرمز یه کم تو خونه گشت و رفت دستشویی و اومد لباس تو خونه پوشید
------
یه همسایه داشتیم كه دو تا دختر داشت همیشه می رفتم بالا پشت بوم خونشون رو دید می زدم. اتاقی كه توش حموم بود روبروی ما بود و یه پرده توری داشت. چون حمومشون كوچیك بود تو اتاق لباس در می آوردن و می پوشیدن.
وقتی هم كه می خواستن برن مهمونی یا عروسی تو اون اتاق حاضر می شدن. بعضی وقتا فامیلاشونم می اومدن اونجا که حاضر بشن با هم برن مهمونی. خلاصه همیشه خوراک ما آماده بود
یه بار از بالا پشت بوم سکس همسایه مون با زنش رو دیدم. زنش خیلی تپل و سکسی بود. برعکس خودش که ریشی بود و درستم بلد نبود با زنش سکس کنه. تازه ماه رمضون تموم شده بود و شب عید فطر بود
------
چند روز پیش رفته بودم پشت بوم. یه دفعه پنجره خونه همسایه مون باز شد زن همسایه تی شرتشو تا زیر سینه ش داد بالا و دوباره پنجره رو بست. از اون روز رفتم تو كارش شاید جواب بده
-----
رفته بودیم مهمونی تو درکه. از پنجره داشتم بیرون رو نگاه می کردم یه دفعه یه خانومی اومد تو بالکن جوجه کباب کنه. تو اون سرما یه دامن پاش بود که بود و نبودش فرقی نمی کرد
روناش انقدر درشت و سفید بود که آدم دلش می خواست گازشون بگیره. جاتون خالی صحنه جالبی بود
----
خونه یکی از فامیلای نزدیکمون ته کوچه بود و آخر کوچه پله می خورد تا خیابون. توی این مسیر پله ای یه سری خونه هم بود.
چون خونه فامیل ما آخر کوچه بود خونه بعدی پایین تر از خونه اونا بود و راحت می شد رفت روی پشت بومش و از نورگیر خونه رو دید زد. هم دستشویی دیده می شد هم حموم. هر وقت می رفتم اونجا و هوا تاریک بود زود می پریدم رو پشت بوم تا ببینم خبری هست یا نه.
چند باری حموم کردن زنای اون خونه رو دیدم. خیلی کیف داشت وقتی از اول یعنی از لخت شدن تا حموم کردن و خشک کردن و لباس پوشیدن می دیدم.
-----
امروز در کمد لباس رو باز کردم ، متوجه شدم صدای خونه همسایه میاد. رفتم تو کمد گوشمو چسبوندم به دیوار. پسر همسایمون دوست دخترشو آورده بود خونه. دختره اول ناز می کرد بعد کم کم راضی شد و با هم سکس کردن.
با یه لیوان که بچسبونین به دیوار راحت می تونین صدای خونه همسایه رو بشنوین
وصف العیش نصف العیش
-------
چند روز پیش رفته بودم خونه بابام. زن بابامو موقع عوض کردن لباس دیدم. در اتاقش کامل بسته نبود و داشت آماده می شد بره مهمونی
زن بابام ۳۸ سالشه. اون روز یه شورت مشکی پاش بود. یه پیراهن یه سره پوشید که تا روی رونش بود و چسب تنش بود با جوراب بلند و بند جوراب مشکی و کفش پاشنه بلند. سوتینشم مشکی بود
چه سینه های نازی داشت. فکر کنم سایزش ۷۵ بود.
خیلی هیکل سفید و سکسی ای داره. کوفتش بشه بابام. چی می کنه!!!!
----
امشب داشتم از پنجره بیرون رو نگاه می کردم که متوجه شدم یکی از همسایه هامون که یه خانوم تنهاس داره میاد طرف خونه. خونه شون روبروی ماست ولی طبقه بالاتره. فوری دویدم رفتم پشت بوم ببینم چیزی کاسب میشم یا نه.
پرده اتاقش توره و خوشبختانه کامل هم بسته نبود و دیدن خیلی مشکل نبود.
خانومه اومد تو اتاق و لباساشو درآورد. یه سوتین مشکی و شورت سفید تنش بود و با همونا داشت تو اتاق می گشت. همینطور که لخت تو اتاق می گشت از تو کیفش یه سیگار درآورد و روشن کرد. بعدم با موبایلش شروع کرد به صحبت و همینطور تو اتاق قدم می زد.
بعد که گوشی رو قطع کرد سیگارشو تو جاسیگاری خاموش کرد و سوتینشو باز کرد. وای چه سینه ای داره. البته دفعه اول نبود می دیدم. بعدم یه تاپ و یه دامن کوتاه پوشید و از اتاق رفت بیرون
----
امروز عصر یه پراید زیر پنجرمون پارک کرده بود و یه دختر پسره توش نشسته بودن و با هم صحبت می کردن و گاهی هم دست می بردن لای پای همدیگه واسه هم می مالیدن. بعضی وقتا هم از هم لب می گرفتن.
پسره رو ندیدم ولی دختره خیلی گوشت بود. خوشگلم بود.
منم از بالا داشتم نگاه می کردم این دو تا قناری رو
داشتن خوب پیش می رفتن که همسایه احمقمون اومد و نذاشت ادامه بدن و اونا هم مجبور شدن از اونجا برن
راستش دلم براشون سوخت
------
دیشب یه همسایه جدید اومده تو محلمون. یه مامان با دو تا دختر
چون تازه اومدن پنجره های خونه شون هنوز پرده نداره و راحت میشه اتاقاشونو دید
امشب یکی از دخترا از بیرون اومد و لباساشو درآورد. یه شورت و سوتین سفید تنش بود. چه بدن سفید و نازی داشت.
خیلی حال داد
البته یه مشکلی وجود داره و اونم اینه که جلوی خونه اونا دارن خونه می سازن و فکر کنم یکی دو روز دیگه بیشتر نتونم خونه شونو ببینم. ولی باز همینم غنیمته
----
خونه یکی از فامیلای نزدیکمون ته کوچه بود و آخر کوچه پله می خورد تا خیابون. توی این مسیر پله ای یه سری خونه هم بود.
چون خونه فامیل ما آخر کوچه بود خونه بعدی پایین تر از خونه اونا بود و راحت می شد رفت روی پشت بومش و از نورگیر خونه رو دید زد. هم دستشویی دیده می شد هم حموم. هر وقت می رفتم اونجا و هوا تاریک بود زود می پریدم رو پشت بوم تا ببینم خبری هست یا نه.
چند باری حموم کردن زنای اون خونه رو دیدم. خیلی کیف داشت وقتی از اول یعنی از لخت شدن تا حموم کردن و خشک کردن و لباس پوشیدن می دیدم.
---
چند روز پیش رفته بودیم خونه یکی از آشناها مهمونی. دخترشون یه ساپورت زرد پوشیده بود. وقتی خم شد که از رو میز یه چیزی برداره قشنگ تپلی کسش از زیر ساپورت معلوم بود. خیلی حال کردم
-----
تو مسافرت نوروزی یه خانمی تو ماشین داشت به بچه اش شیر می داد. چه پستونای گنده ایم داشت. خیلی هم جذاب و سکسی بود
------
امروز موقع طوفان کنار پنجره وایساده بودم. دو تا دختره تو کوچه منتظر ماشین بودن. یکیشون یه ساپورت صورتی پوشیده بود که وقتی باد اومد مانتوش رفت بالا و کونش افتاد بیرون. واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای نمی دونین چه کونی بود!!!!!!!!
انگار که اول کون بوده بعد دست و پا درآورده. جاتون خالی خیلی حال کردم
-----
دیشب دختر همسایمون با دوست پسرش تو کوچه داشتن صحبت می کردن. یه لحظه از پنجره نگاه کردم دیدم وسط کوچه دارن از همدیگه لب می گیرن. انقدر تو کار هم بودن اصلن متوجه نشدن من دارم می بینمشون
----
دیشب خانم همسایه تو خونه تنها بود. با یه تاپ مشکی و یه شورت که قسمت جلوش صورتی خال خالی و قسمت عقبش یه دست قرمز بود داشت آشپزی می کرد و بعضی وقتا هم می رفت جلوی تلویزیون دراز می کشید و در حین تماشا از روی شورت دستی به کسش می کشید.
وقتی که غذا آماده شد اومد تو هال و لخت شد و رفت حموم
------
امشب بازم خانم همسایه حال داد. اینا تازه اومدن تو این خونه. طبقه آخر زندگی می کنن و هنوز پنجره هاشون پرده نداره. و خونه طبقه آخر ما خالیه. برای همین خیالشون راحته که توی خونه دید نداره. منم از بالای پشت بوم دید می زنم
خانم همسایه از بیرون اومد و مانتوشو درآورد. زیرش یه سوتین سفید داشت با یه شلوار سفید. شلوارشو هم درآورد. همون شورت دیشبی که جلوش صورتی خال خالی و عقبش یه دست قرمز بود پاش بود. سوتینشم درآورد و با شورت شروع کرد تو خونه گشتن. وای که چه سینه های خوردنی ای داره
بعد رفت تو اتاقش و با یه حوله دورش برگشت و رفت تو آشپرخونه و چند دقیقه ای اونجا بود و اومد تو هال، چراغا رو خاموش کرد و رفت حموم
------
خانم همسایه اخلاق جالبی داره. از بیرون که میاد لباساشو تو هال یا تو آشپزخونه درمیاره و یه کم صبر می کنه بعد میره تو اتاق لباس تو خونه می پوشه. دیگه داره آمار شورتا و سوتیناش دستم میاد
ویرایش شده توسط: sina_jooon
ارسالها: 406
#10
Posted: 22 Jun 2011 15:38
خیلی زشته ولی بچه بودم همیشه اونجای داداش کوچولوم رو دید میزدم.
مـــن..
عــاشـــق نــيــســـتـــم..فقط گاهي حرف تو كه ميشود..
دلــم مــثــل ايــنــكــه تــب كــنـــد....گرم و سرد ميشود..
آب مــيــشـــود... تــنـــگ مــيـشــود..
ايــن عــشـــق نــيســـت..
هـــــســـــــت ؟؟؟؟؟