ارسالها: 1016
#62
Posted: 23 Sep 2014 11:47
دیروز خالم بهم زنگ زد گفت بیا دیش رو برامون تنظیم کن باد انداختتش من هم رفتم خونه خالم برای تنظیم دیش ماهواره .... خاله خودش تنها بود یه پیراهن پوشیده بوده که قشگ چاک پستوناش رو میشد دید عجب پستونای ... اومد تو حیاط نشست کنارم تا دیش رو تنظیم کنم ... من هم یه چشمم به چاک پستون خاله بود یه چشمم به دیش! ... من هم به بهانه های مختلف "مثلا میگفتم پیچ گوشتی رو بده یا بیا این پیچ رو محکم کن و غیره... " به خاله کار میدام چون وقتی خم میشد حسابی دیگه پستوناش کامل مشخص بود و خودنمایی میکرد آخه سوتین هم نپوشیده بود .....خلاصه نیم ساعت طولش دادم و حسابی پستون های خاله رو تماشا کردم....
----------
دیروز خونه عموم بودم خونش در یکی از طبقه های فوقانی برج شماره یک شاهین دژ در انتهای بزرگراه ارتش تهران هستش .. خلاصه تقریبا نیم ساعتی جلو پنجره وایستادم یه دوربین هندی کم باهام بود و از مناظر فیض میبردم که یهو چشمم به یه زن در شهرک ابوذر افتاد که زنه داخل حیاط فقط با یه شورت داشت لباساشو جمع میکرد . منم زوم دوربین رو زوم کردم روش عجب پشتونهای داشت تقریبا ۵ دقیقه داخل حیاط بود. .... فیلمشو اگه شد حتما واستون آپلود میکنم ولی نمیدونم چطور حجمشو کم کنم؟
نمیدونم چکار کنم ؟!!!
ویرایش شده توسط: I_R_IRAN
ارسالها: 72
#65
Posted: 24 Nov 2014 14:59
تا دلت بخواد از بچگی که خونها ویلایی بود شبها رو پشتبوم مردم از یه محل میرفتم محل دیگه واسه دید زدن و اندازه موهای سرم ماجراهای خونوادگی دیدم از سکس گرفته تا دعوا و عشق بازی و حموم و دستشویی و... و چند بارم لو رفتم حسابی کتک خوردم ولی از زمانی که آپارتمون سازی شد نون منم آجر شد چند باریم فامیلو تو حموم و دستشویی خونمون دید زدم
به دلیل آپلود ویروس بن شد
سکسی بوی
ارسالها: 2890
#66
Posted: 29 Nov 2014 02:44
یه بار بچه که بودیم من و خواهرم یواشکی رفتیم بالای دستشویی تو حیاطمون ، از دیوار راست راست بالا میرفتیم ...
خواهرم تونست دید بزنه ولی من نتونستم ... آخرش هم من گیر افتادم و گوشم پیچیده شد
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ویرایش شده توسط: SARA_2014
ارسالها: 103
#70
Posted: 27 Jan 2015 15:10
دود از کنده بلند میشه
خودتون رو به کوچه علی چپ نزنید
من بارها اینکارو کردم وقتی مجرد بودم
معمولا دختر همسایه رو
مهم نيست در عشق به وصال برسي
مهم اين است که لياقت تجربه کردن
يک عشق پاک را داشته باشي