ارسالها: 2470
#9
Posted: 8 Jul 2011 13:36
با یكی از دوستام شوخی داشتیم از نوع خفن اون مدیر عامل یه شركت بود..یكی از دستگاههایی كه وارد میكردن مشكل داشت و اینو هی میكشوندن شهریار برا اینكه ببیه عیب از كجاست..روز سومی كه بهم ا ام اس داد من دارم میرم شهریار براش نوشتم :"ای .... اینقدر برا من ناخون خشكی كردی بهم ندا...حالا میری به سبیل كلفتای شهریار ؟!"بعلاوه یه جمله ی خفن دیگه و در كمال خونسردی سند كردم..داشت ارسال میشد فهمیدم برا استادمون تو جلسه شعر فرستادم..اونم به شدت مذهبی و منم كه كلا بچه مثبتم و كلی با وجهه ی خانومای محترم سنگین...هر كاری كردم كنسل بشه كه نشدالبته اون هیچوقت به رو خودش نیاورد ولی من تا مدتها از دیدنش یه جوریم میشد..
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
ارسالها: 395
#10
Posted: 10 Jul 2011 11:35
اس ام اس اشتباهی زدم. ولی چون آدم صادقیم، مشکلی پیش نیومده و چیز خاصی نبوده.
وقتی میتوانی با سکوت حرف بزنی ، بر پایه های لغزان واژه ها تکیه نکن.
پس
سکوت میکنم.