ارسالها: 288
#21
Posted: 28 Oct 2011 17:11
فمينيسم اجتماعی
فمينيسم اجتماعي ظاهراً همان خصوصيات و ويژگیهای فمينيسم ماركسيسم را دارد، با اين تفاوت كه به جای پذيرش اقتصاد جبرگرايانه به عنوان منبع اوليه در ايجاد ظلم، شرايط اجتماعی ـ روانی را مبنای ظلم میداند نگرانی اين گروه برای زنان فراتر از موضوع سياست است و بيشتر به مردم توجه میكنند تا منافع اقتصادی.
از نظر فمينيست سوسياليستها، يك فاحشه، قربانی فساد جامعهای است كه در آن تبعيض و فاصلهی طبقاتی وجود دارد. ظلم طبقاتی در جامعهی مادی گرا به شكل تحقير و قرار دادن انسانها در يك طبقه خاص روی می دهد. آنها مردم را جزئی از يك سيستم تصور می كنند كه به آسانی میتوان جايگاه آنان را تعويض نمود. هيچكدام از دو مكتب سوسياليست و ماركسيست فحشا را توصيه نمیكنند، هرچند درمان و راهحل قانونی هم برای محو آن ارائه نمی دهند. آنها معتقدند كه علت فحشا در ساختار يك جامعه قرار دارد، لذا پاسخ آن نيز بايد در بستر اجتماعی همان جامعه جستجو شود.
در این قمار عشق ؛ به خود بیش از تو بد کردم.
ارسالها: 288
#22
Posted: 28 Oct 2011 17:12
فمينيسم راديكال
فمينيسم راديكال اين گروه معترض به روسپیگری بوده و آن را موجب تحقير زنان و افزايش قدرت سياسی جنس مذكر ميداند. به طور مثال بيان ميشود كه «ظلم به زنان اصولیترين و اساسی ترين نوع ظلم ميباشد و الگويی برای ساير انواع مظالم است»
در اين نگرش، فرد روسپی قدرت انتخاب ندارد، بلكه قربانی جبری مستقيم و زيركانه است، زيرا ظلم به گونهای در تفكر انسانها جای گرفته است كه با تغيير ساختار جامعه، به تنهايی نمیتوان آن را از بين برد، بلكه بايد ديدگاه مردان تغيير يابد تا برابری در «قدرت» بين زن و مرد ايجاد شود. اين گروه همانند فمينيست سوسياليستها و ماركسيستها معتقدند در صورت احراز برابری زن و مرد و اصلاح ساختار جامعه، روسپیگری ديگر جايگاهی در جامعه نخواهد داشت. «اصول نگرش راديكالها و ليبرالها در بخشهای خاصی از مبانی، كاملاً مغاير يكديگر است. بدين معنا كه تفكر فمينيست ليبرالها به دليل تأكيد بر دو محور عاطفی و سياسی منطقیتر به نظر میآيد، درحالیكه روش فمينيست راديكالها دارای فلسفه و عملكرد متصل و جدايیناپذير است. البته اين مسئله قابل درك است، زيرا آنها به جای چالش عالمانه و تخصصی، بر بيداری فرهنگی گستردهای تأكيد دارند»
اين گروه بين تجاوز و روسپیگری تفاوتی قائل نيستند و فحشا را معاملهای خصوصی و بدون ضرر نمی دانند، بلكه معتقدند كه: «فحشا موجب تشديد و استحكام و عادیشدن «تحقير» و «بهرهكشی» نسبت به زنان می شود»
به نظر آنان «فحشای زنانه، ظالمانه است، ولی نه از اين جهت كه عاملين آن از نگاه جامعه در رنج هستند، بلكه به دليل اينكه حرفهای سازمان يافته است و در جامعه باور يكسانی را برای ظلم و تحقير عليه زنان در تمام حيطههای زندگی رواج می دهد»
راديكالها اين عوارض را حاصل دو تصور رويايی در مردان میدانند كه طي روندی تاريخی در موضوع جنسيت مردانه شكل گرفته است، اول آن كه مردان بيش از زنان به ارتباط جنسی نياز دارند و دوم آن كه، مردان از نظر ژنتيكی جنس قویتری هستند، لذا در روابط خود با زنان حاكميت با آنان استر آليسون جاگر مبنای فمينيسم تندرو را اين گونه تعريف میكند: «تقريباً در تمامی ارتباطات زن و مرد نوعی توهم جنسی وجود دارد و اصولاً اين گونه روابط برای تثبيت و تشديد حاكميت جنسی مردان طراحی شده است»
مورگان می گوید : “روسپی گری مانند سایه ی سیاهی که روی خانواده افتاده باشد، بشریت را
تا تمدنش هم دنبال می کند”.
پل جی. گلدشتاین، روسپیگری را بر اساس پایبندی شغلی و زمینه ی شغلی طبقه بندی کرده است. پایبندی به معنای فراوانی مبادرت یک زن به روسپیگری است. بسیاری از زنان به طورِ موقت روسپیگری می کنند، و پیش از رها کردن روسپیگری برای مدتی طولانی یا برای همیشه، چندباری خودفروشی می کنند. “روسپیان گاه به گاه” کسانی هستند که غالبا اما نه مرتبا،ً رابطه ی جنسی در ازای پول را می پذیرند تا به درآمد خود بیفزایند بعضی هم به صورت مداوم روسپیگری می کنند و درآمد اصلیِ آنها از همین راه تامین می شود. زمینه ی شغلی به معنای نوع محیط کار و فرایند تعاملی است که یک زن درگیر آن می شود. روسپیِ “خیابانی” در خیابان ها دنبال مشتری می گردد. “دخترانِ تلفنی” مشتریان خود را از طریق تلفن پیدا می کنند، ممکن است مردان به خانه آنها بیایند و یا آنها به خانه مردان بروند. “روسپیِ مقیم” زنی است که در یک باشگاه خصوصی یا عشرتکده کار می کند. “روسپیِ ماساژگر” در جایی که ظاهرا فقط ماساژ و سایر تفریحات و امکانات سالم و مشروع را ارائه می دهد، به عرضه ی خدمات جنسی می پردازد. زنان زیادی هم هستند که در ازای خدمات جنسیِ خود معامله ی پایاپای می کنند به جای پول کالا یا خدمات دیگری دریافت می کنند. اکثر دختران تلفنی مورد مطالعه ی گلدشتاین روسپیان پایاپای بودند؛ رابطه ی جنسی در ازای تلویزیون، تعمیر اتومبیل یا لوازم برقی، پوشاک و یا خدمات حقوقی و دندانپزشکی
در این قمار عشق ؛ به خود بیش از تو بد کردم.
ارسالها: 288
#23
Posted: 28 Oct 2011 17:17
تحقیق های صورت گرفته در مورد روسپیگری در ایران تا به امروز:
کمتر از انگشتان یک دست پژوهش میدانی در این مورد صورت گرفته است که به زعم کارشناسان مهم ترین دلیل آن عبارت است از، دشواری تحقیق در این موضوع به دلیل ویژگی های خاص این حرفه
اما با این وجود اخیرا سعید مدنی یکی از صاحب نظران عرصه ی مسائلِ اجتماعی ایران با اتمام یک تحقیق میدانی گسترده تغیرات گسترد ه ای را دربین جامعه ی تن فروشان شهر تهران چه از باب جمعیت و چه سن و ویژگی های اجتماعی و فرهنگی نشان داد .البته تحقیقات آقای توریکیان در سال 1357 و آقای دکتر صدیق سروستانی در سال 1372 را نباید نادیده گرفت. مطالعه ی سرکار خانم دکتر فرمانفرمائیان هنوز پس از 40 سال آموز ه های خوبی در اختیار پژوهش گران قرار می دهد.
شاید به این خاطر است که تحقیقات بعد از انقلاب بیشتر متمرکز روی نمونه های حاضر درویژگی های فردی و خانوادگی این زنان تفاوت های چشمگیری با گذشته پیدا کرده است. میانگین سنشان کاهش یافته و گروه های جوان تری وارد این حرفه شد ه اند. در سال 1347 یافته ها از میانگین سنی 31 سال زنان روسپی خبر می داد اما تحقیق سال 1387 به میانگین 27 – 26 سال دست پیدا کرد.
میانگین مدت تن فروشی در تهران 5 سال است که با این حساب باید از میانگینِ سنِ شروع 22 – 21سالگی برای شروع سخن گفت برخلاف دهه ی 40 که عمده ی زنان تن فروش کسانی بودند که پس از شکست در ازدواج به این حرفه کشیده می شدند، در حالِ حاضر با حضور نسبت قابل توجه دختران مجرد و زنان متاهل در بین زنان تن فروش مواجه هستیم. سال 1347 خانم فرمانفرمائیان اشاره دارد که 90 درصد زنان تن فروش بی سواد و یا کم سواد هستند.بیش از 90 درصد زنان تن فروش در حالِ حاضر با سواد هستند وما با زنانی مواجه شدیم که از تحصیلات دانشگاهی نیز برخوردار بودند، حتی بالاتر از کارشناسی هم در میان ایشان بود. جالب اینکه این جابجایی سرعت بالایی هم داشته و البته هم راستا با تغییرات سواد در سطح کلی جامعه است. نکته ی دیگری که جای تامل دارد این است که حدود 70 درصد زنان مورد بررسی در این پژوهش یا در تهران متولد شده اند و یا اینکه مدت زیادی است که در تهران زندگی می کنند. این روند نیز تقریبا عکسِ نتایج سال 1347و پژوهش خانم فرمانفرما است در آن دوره اکثریت زنانِ تن فروش کسانی بودند که به تهران مهاجرت کرده بودند.مطالعات متعددی نشان داده است که کودکانِ دختر که در خانواده مورد آزار جنسی قرار می گیرند در بزرگسالی تمایلِ بیشتری به تن فروشی پیدا می کنند. در مطالعه ی 1387نیز 30 درصد زنان تایید کردند که در کودکی مورد آزار جنسی قرار گرفته اند در یک بررسی مشابه هم 48 درصد این زنان از کمبود محبت در خانواد ه های خود شکایت داشتندبخش بزرگی از این زنان برای گریز از نابرابری تن به این کار می دهند. یعنی همان طور که اشاره شد از یک سو این گروه زنان از وضع خود ناراضی هستند و از سوی دیگر راه های متعارف و قانونی برای دست یابی به یک زندگی بهتر در برابر آنان وجود ندارد. مثلاً تمایل به ادامه ی تحصیل دارند و موفق به ورود به دانشگا ه های دولتی هم نشد ه اند لذا برای تامین هزینه ی دانشگاه غیر دولتی تن فروشی می کنند. نقش فاصله ی طبقاتی اتفاقا در این گروه از هر گروه دیگری ملموس تر است. اصولا زنان روسپی را به سه دسته می توان تقسیم کرد،روسپیان جنوب شهری که بیشتر به خاطر رفع نیازهای اصلی و یا حتی تنها جایی برای خوابیدن این کار را انجام می دهند، روسپیان بالای شهری یا به قول سیمون دوبوار زنان تن فروش متشخص که قدرت تعیین شرایط مثلِ میزان دستمزد و نوع مشتری را در اختیار دارند و روسپیان میانه که تقریبا حد وسط قرار دارند. حال به فاصله ی دو دسته ی اول توجه کنید، در صورتی که دسته ی اول ناگزیر است در هر شرایطی کار کند و حتی در برخی از روزها چندین رابطه برقرار کند، زنانِ تن فروش متشخص همه ی ابزارها را در اختیار دارند که مشتری خود را انتخاب کنند، به او بگویند چقدر هزینه کند و حتی به او بگویند نه.
فرهنگ تن فروشی در تهران چندان تفاوتی با فرهنگ عمومی ندارد. بخشی از پروسه ی جمع آوری اطلاعات 1387 در مطالعه ی اخیر با ایام محرم مصادف شد و جالب اینکه در همین مدت با کاهشِ شدید فعالیت این زنان در سطح شهر مواجه بودیم. آنها در این مدت کار نمی کردند، آن هایی هم که کار می کردند می گفتند در صورت اختیار چنین کاری را نمی کردند.آمارها نشان می دهد بیش از 70 درصد این زنان پس از آغازروسپیگری خودارضایی را نیز آغاز می کنند که نشان گر لذت نبردن از روابط متعدد خود است .
مطالعه درباره ی مشتریان بسیار دشوارتر از پژوهش درباره ی زنانِ تن فروش است، زیرا علاوه بر مخاطرات حقوقی که متوجه آنهاست .از نظر خانوادگی و اجتماعی هم حیثیت آن ها در معرض تهدید قرار می گیرد
در این قمار عشق ؛ به خود بیش از تو بد کردم.
ارسالها: 288
#24
Posted: 28 Oct 2011 17:18
اما در مطالعه ای که انجام شد از زنانِ تن فروش درباره ویژگی های مشتریان خودشان سوال شد که نتایج جالبی به دست آمد.
مثلاً یک خانم تن فروشِ 38 ساله مشتریان خودش را به شش گروه تقسیم کرد
اول مردانی که از طرف زنان خود تأمین جنسی نمی شوند
دوم مردانی که نیازهای جنسی شان فراتر از عقاید همسرشان است
سوم پسرهایی که اولِ سکس بازی شان است و با دوستانی رقم خورده اند که این کار را تشدید می کند.
چهارم و مهم تر از همه مردانی که دارای پول زیاد هستند و نمی دانند چطور پول شان را خرج کنند
پنجم مردانی که خیلی خوشگذران و رفیق باز هستند و با خانواده تفریح و حال نمی کنند
ششم مردانی که در مذهبی بودن فیلم بازی می کنند و زن شان باید طبق الگوی آن ها رفتار کند، بالطبع زنان شان از مد و سکس و جامعه عقب می مانند و مردانِ شان در جای دیگر تخلیه می شوند.
شاید این طبقه بندی دقیق نباشد اما تصویر جامعی از مشتریان ارائه می دهد. در این مطالعه به نظر زنان تن فروش مشتریان بیشتر در گروه سنی 50 -30
سال قرار دارند یعنی میانسالان بیش از نیمی از مشتریان را شامل می شوند، پس از این گروه سنی، جوانان گروه سنی 29 – 18 سال قرار دارند.به گفته ی زنان بیش از نیمی از مشتریان متاهل هستند و اغلب تحصیلات متوسطه و عالی دارند.
[1] در تحقیقی که مسی همتی و کیان کیانی در سال 1387از 147 زن روسپی که به صورت اتفاقی انتخاب شده که یا مقیم سازمانِ بهزیستی بوده اند یا در خیابان مشغولِ کار و مقایسه ی پیشینه ی آنان با زن غیرروسپی که آنان نیز به صورت تصادفی انتخاب شدند،نتایج زیر به دست آمد
دو درصد از این زنان، روسپیگری را قبل از 12 سالگی و 62 درصد از 13 تا 20 سالگی و 34 در صد از 21 تا 28 سالگی و تنها 2 درصد بعد از 29سالگی وارد حرفه ی روسپیگری شدند.
تنها 4/ 7 درصد از زنان عادی در این دوران از نعمت سرپرستی توأم پدر و مادر محروم مانده اند در حالی که 5/ 37 درصد از زنانِ روسپی یعنی بیش از یک سوم آن ها این دوران را بدون حضور مشترک پدر و مادری سپری کردند. خانواد ه های زنان روسپی به نسبت خانواده های زنان عادی، طلاق، مرگ و میر والدین، مهاجرت و مسائلِ قانونی را بیشترتجربه کرده اند… یافته های دیگر این تحقیق نشان می دهد در میان خانواد ه های زنانِ روسپی، پدر و مادرهایی که به زندگی زناشویی خود ادامه داده اند نیزمصرف مواد مخدر، بیکاری، مهاجرت برای یافتنِ کار و در کل شرایط اقتصادی نابسامان بیش از گروه زنانِ عادی دیگر بوده است. پیداست که در چنین شرایطی سوءِ تغذیه و عدم رعایت بهداشت مناسب و در نهایت مرگ و میر زودرس را بیشتر تجربه کرده اند. میزان طلاق در خانواده های زنان روسپی یا مهاجرت برای کار در خانواده های زنان روسپی 8/ 6 درصد و زنانِ عادی 4/ 1 درصد بوده است.
2/ 44 درصد از زنان روسپی یعنی تقریبا نیمی از آنها خود را موجودات کم ارزشی در خانواده می دانند در حالی که این رقم در نزد زنان عادی 4/ 3 درصد است. زنان روسپی به گزینه ی ”کم” 2/ 44 و به گزینه ی ”تاحدودی” 6/ 32 درصد اذعان داشتند و تنها 1/ 23 درصد اهمیت و ارزش خود را در خانواده زیاد می دانستند.
5/43 درصد زنان روسپی در زمان زندگی با خانواده، به میزان زیادی کمبود مهر و محبت را احساس کرده اند در حالی که تنها 7/ 2 درصد از زنان عادی با چنین موقعیتی روبرو بوده اند در یافته های دیگر تحقیق نشان داده شده است این زنان بی تابانه در پی کسب مهر و محبت بوده اند و همیشه از
تبعیض رفتاری رنج برده اند
در این قمار عشق ؛ به خود بیش از تو بد کردم.
ارسالها: 889
#25
Posted: 24 Feb 2012 07:45
خیلیا به خاطر لذت بردن از سکس اینکار رو میکنن ولی عده ای هم بخاطر پول و نیاز مالی... گاندی میگه: من از برهنگان تن فروش بیزار نیستم، از پوشیدگان شرف فروش بیزارم...
rahaa60it: تن فروشی از نظر من بد نیست. بالاخره هر زنی نیاز و احتیاجات مالی داره كه انتظار داره طرفش برآورده كنه
فقط باید تك پر باشه و با یكی رفیق باشه. همه جوره با هم باشن و اون آقام باید خانم را ساپورت مالی كنه. از نظر من این وظیفه هر مردی هست كه زنی رو كه باهاش هست رو ساپورت كنه چه اون زن دوستش باش چه نامزدش و چه زنش. فرقی نداره همه اینها یكی هستن فقط دوسته قانونی نیست و نامزد و زن قانونیه.
Gaadsex: عزبز انگارشما نگرفتی اینکه شما میگیدتن فروشی نیس اولاتکپر بودن یه چیزدیگه اس ضمنا جنده وروسپی فرق میکنن ازنظرایدئولوزی جنده بخاطررابطه جنسی عموما پول نمیگیره ولی روسپی مختصا بخاطرمسائل پولی رابطه برقرارمیکنه اینو به زبان ساده توضیح دادم مثلامن دوست مطلقه ای دارم که بخاطرمسائل مالی هیچ کم نداره که یکیش رهن خانه اش هست که باخودم رفتیم بنگاه و۶۵ملیون پول دادواز اون طرف جوری که به حساب خودش من ندونم بادوسه پیرمردپولداررابطه داره خوب ببینید من براش کم نمیزارم چون وظیفه هرمرده البته اگردرتوانش باشه بایدتامین کنه ولی بازم خانم زیرابی میره حالا فرقش باتکپرون چیه؟خیلی ها دستگاه تناسلیشون شده کارخانه پول سازی =ازشانس بدمامردها
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 87
#30
Posted: 27 Jan 2013 03:03
ایا خانمایی که شوهر ندارن شوهرشون فوت شده ولی بچه دارند و با یک یا دو نفر دوست پسر رابطه سکسی داشته باشن چون نیازشون به شهوت رو دارند اینا فاحشه هستن یا فقط این یک کار طبیعیه چون بهش نیاز دارند؟ پول هم نگیرن از کسی. بعضی وقتا هم صیغه بشن.اینجور زنها کار بدی میکنند یا طبیعیه این نیازشونه ؟
خدایا گناهان منو تو ببخش
همه آدمها گناه کردند
خدایا گناه همه را ببخش