صفحه 16 از 30: « پیشین 1 ... 15 16 17 ... 29 30 پسین »

سینه پرستان (ممه پرستان)

Miladg

کاربر

ارسالها: 3

#151 Posted: 14 Jan 2017 12:19

سلام من عاشق سینه هستم تمام

hotsina

کاربر

ارسالها: 175

#152 Posted: 15 Jan 2017 16:32

اولین جذابیت خانوما سینه هاشونه
بعد کون و کوس مهمه

و تجربه به من میگه خانوما و دخترای واقعا داغ و حشری همیشه سینه های خوب و قشنگ و خوش فرمی دارن

سینه واقعا لذت بخش و دوس داشتنیه
من عاشقشم
و همیشه کاری باهاش میکنم که شریکم حسابی لذت ببره

danixxx70

کاربر

ارسالها: 20

#153 Posted: 15 Jan 2017 17:13

اصلا خدا اول سینه زن را افرید بعد بقیه بدنش را.انقد که مهمه

ما را به نیمه پر لیوان چکار...

↓ Advertisement ↓

mina178

کاربر

ارسالها: 2

#154 Posted: 24 Jan 2017 00:35

کاشکی زن پررست بودین

ALIREZA13875

کاربر

ارسالها: 31

#155 Posted: 24 Jan 2017 11:38

mina178: کاشکی زن پررست بودین
درسته سکس و سینه و کوس کون مهمه اما مهمتر قلب و روح زنه اول اونو ارضا کنین روحشو و عشقشو بدست بیارید بعد میتونین بهترین لذت رو حتی با یه بوسه به دست بیارین که از سکس هم بهتره

Farzad88

کاربر

ارسالها: 25

#156 Posted: 24 Jan 2017 15:53

بهترین حالت اینه که سینه حالت داشته باشه، و سایز ۷۰ به بالا دیگه خوبه دیگه

محبت و مهربانی

Asalkhanoom

کاربر

ارسالها: 52

#157 Posted: 30 Jan 2017 12:18

سینه من که خوش فرمه و شوهرم عاشقشه

breast_lover

کاربر

ارسالها: 108

#158 Posted: 30 Mar 2017 22:27

Asalkhanoom: سینه من که خوش فرمه و شوهرم عاشقشه
بدون مدرک قبول نیست
عکس بده ببینیم

پدر سینه پرستان

برای اطلاعات بیشتر از انجمن سینه پرستان کلیک کنید

ismael

کاربر

ارسالها: 2

#159 Posted: 30 Mar 2017 23:33

Asalkhanoom
منم میخوام

kanaleton mahshareh u man asheq sex ba zanaye ja oftadam

saeid20171396

کاربر

ارسالها: 7

#160 Posted: 1 May 2017 08:52

حدودای دو سال از عروسیمون میگذشت. بدجور تو نخ پستونهای مادر زنم بودم .آخه برجستگیش از روی بلوزایی که می پوشید ، خیلی چشم نواز بود . یه روز صبح خانومم بهم زنگ زد و گفت که مادرش اینا بعد از ظهر دارن میرن تهران . عروسی پسر یکی از همکارای پدر خانومم بود. گفت ناهار بریم خونه شون. منم گفتم تو برو . من خودم سر ظهر میام اونجا. داستان رو خیلی خلاصه وار میگم . بعد از ظهر ازشون خداحافظی کردیم .منم وقتی میخواستم برم مغازه ، خانومم گفت مامان گفته امشب رو همینجا بمونین . کوچه زیاد امن نیست. منم گفتم باشه و رفتم . غروب اومدم و بعد از شام هم همونجا یه سکس توپ کردیم . منم چون صبح زود کلی کار داشتم ، به خانومم گفتم همینجا میرم حموم . خانومم گرفت خوابید. در حموم رو باز کردم ، توی رختکن ، داخل سبد لباس ، یه سوتین بنفش بود. اووووووووووف.سوتین رو برداشتم و کلی لمسش کردم و بوش کردم. کیرم همونجا دوباره راست شده بود. همیشه دوس داشتم سایز پستون مادر زنمو بطور دقیق بدونم.دنبال مارک بودم که ظاهرا نبود ..یهویی به فکرم رسید که برم سر کمد لباساش. خلاصه سریع دوش گرفتم و دیدم که خانومم خوابه.ترسان لرزان سمت اتاق خواب رفتم.زنم می فهمید که بیچاره شده بودم.در کمدا رو یکی یکی باز کردم. از بین لباساش سه تا سوتین پیدا کردم. اووووف. یکیش خیلی کهنه بود . سفید بود . یکی هم قرمز .یکی هم که انگار تازه تر به نظر می رسید ، زرد با طرح گل بود .هر از چند گاهی هم سمت خانومم نگاه میکردم که بیدار نشده باشه. لذت همراه با استرس بود . لامصب هر چی دنبال مارکی که روی سوتین هست میگشتم ، پیدا نمیکردم. حتما اون قسمت مارک رو می کند . سوتین زرده رو که داشتم وارسی میکردم ، بالاخره مارکش رو دیدم . وایییییییییییییی. نوشته بود 90. داشتم دیوونه میشدم. اون شب تا تونستم با گوشیم از سوتینها عکس گرفتم . اون شب تا صبح بیدار بودم. صبح هم خیلی زود رفتم خونه ، سریع عکسا رو توی کامپیوتر ریختم و HIDDENکردم و از گوشیم پاکش کردم .
داستانش یه قسمت دیگه هم ادامه داره . کاربرا نظراتشون رو بنویسن تا بعدش قسمت دیگش رو هم بنویسم.

صفحه 16 از 30: « پیشین 1 ... 15 16 17 ... 29 30 پسین »

گفتگوی آزاد سکسی /

سینه پرستان (ممه پرستان)

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا