ارسالها: 24568
#2
Posted: 17 Nov 2012 00:31
چند سال پیش در امتحان صدا و سیما شرکت کردم . با نمره بالا قبول شدم . نوبت رسید به مصاحبه و گزینش . رفتم مصاحبه . آخر وقت بود . همه اونهائی که برای مصاحبه آمده بودند رفتند . من آخرین نفر بودم وارد اتاق شدم سه نفر بودند که یکیشون یه آخوند جوون بود . یه عالمه سئوالهای بی ربط پرسیدند که جواب دادم . یه دفعه اون دو تا آقا از اتاق بیرون رفتند و من و آخونده موندیم . اومد پشت من به صندلی چسبید و من یهو از جام پریدم . و گفتم اگه کارم تموم شده برم . گفت نمیخوای جوابو بگیری . گفتم : چرا . گفت اینجا نمیشه . بیرون همدیگرو ببینیم من نتیجه رو بهت بگم . یه آدرس بهت میدم بیا اونجا وبعد دست انداخت رو سرم و مقنعمو از سرم کشید . هلش دادم و از اتاق پریدم بیرون . و خدا میدونه چه جوری در رفتم . بعد که نتیجه هارو دادند دیدم من با وجود نمره عالی در امتحان از گزینش قبول نشده بودم !!!!!!
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 2554
#3
Posted: 25 Nov 2012 13:37
اگه کسی اخوند گاییده باشه هم میتونه بنویسه
ی فقط باید داده باشه
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 189
#4
Posted: 26 Nov 2012 14:23
آخوندها همش دنبال زن صيغه اي هستن خوشگل و جوونهاشو براي خودشون بر ميدارند و بقيه رو كرايه ميدن البته به اسم صيغه
اصفهان نصف جهان - فقط سپاهان
ارسالها: 889
#5
Posted: 26 Nov 2012 15:37
تا بحال نه آخوندی بهم پیشنهاد داده و نه آخوندی رو گائیدم ولی یه چیزی براتون بگم بد نیست. حدود دو سال پیش تو یکی از شهرهای کوچیک اطراف شهرمون یه آخوندی رو از یکی از شهرای وسط کشور بعنوان امام جمعه میارن. هنوز چند ماه از اومدنش به اون شهر نمیگذره که خبر میرسه آقا دختر یکی از پولدارای شهر رو حامله میکنه. دختره عقد کرده بوده و نامزدش خارج از کشور بوده. آخونده از اونجا میره و دختره هم طلاق میگیره ولی جالب اینجاست که بچه رو به دنیا میاره.
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#6
Posted: 26 Nov 2012 15:39
تا بحال نه آخوندی بهم پیشنهاد داده و نه آخوندی رو گائیدم ولی یه چیزی براتون بگم بد نیست. حدود دو سال پیش تو یکی از شهرهای کوچیک اطراف شهرمون یه آخوندی رو از یکی از شهرای وسط کشور بعنوان امام جمعه میارن. هنوز چند ماه از اومدنش به اون شهر نمیگذره که خبر میرسه آقا دختر یکی از پولدارای شهر رو حامله میکنه. دختره عقد کرده بوده و نامزدش خارج از کشور بوده. آخونده از اونجا میره و دختره هم طلاق میگیره ولی جالب اینجاست که بچه رو به دنیا میاره.
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#7
Posted: 26 Nov 2012 15:40
تا بحال نه آخوندی بهم پیشنهاد داده و نه آخوندی رو گائیدم ولی یه چیزی براتون بگم بد نیست. حدود دو سال پیش تو یکی از شهرهای کوچیک اطراف شهرمون یه آخوندی رو از یکی از شهرای وسط کشور بعنوان امام جمعه میارن. هنوز چند ماه از اومدنش به اون شهر نمیگذره که خبر میرسه آقا دختر یکی از پولدارای شهر رو حامله میکنه. دختره عقد کرده بوده و نامزدش خارج از کشور بوده. آخونده از اونجا میره و دختره هم طلاق میگیره ولی جالب اینجاست که بچه رو به دنیا میاره.
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 889
#8
Posted: 26 Nov 2012 15:53
یه مورد دیگه هم همین الآن یادم اومد که مربوط به یکی از آشناهامونه. این بنده خدا دو سالی رفته بود حوزه و طلبه شده بود که یه شب خونه ی دائیش با دختر دائیش گیرشون میارن. بعدا معلوم میشه خیلی وقته با هم رابطه داشتن. پسره چند وقتی بازداشت بود که بعد چند روز آزاد میشه.
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....