ارسالها: 87
#41
Posted: 9 Jul 2013 00:55
اولا وقتی جق میزدم اخرش قلقلکم میومد.ولی چون یکی اینو بهم یاد داده بود همیشه منتظر بودم مث اون ابم بیاد وقتی اومد خیلی حال داد و زودی رفتم پیش اون بهش گفتم. خیال میکردم دیگه مردی شدم. دوازده سالم بود
خدایا گناهان منو تو ببخش
همه آدمها گناه کردند
خدایا گناه همه را ببخش
ارسالها: 125
#43
Posted: 17 Jul 2013 00:19
۱۴ سالم بود که هر روز یه پسره رو میبردم زیر زمین میکردم
یه روز دیدم بدنم داره یه حالتی میشه
یه حالتی داشتم که دیگه حتی تو کس کردنم بعدها تکرار نشد
خیلی خوب بود
تو اون حالت راضی بودم بیان از پشت بکننم کونمو پاره کنن ولی از رو پسره بلند نشم
روزای بعدم همون حالت تکرار شد ولی خفیف تر
بعد از کردنم پسره میگفت کونم چسبونکی شده که یه روز نیگا کردم دیدم بعععععععععععله یه آب بی رنگی داره میاد بیرون که بعدها غلیظتر شد و رنگش سفید
روزگار سوار بر مرکب خود می تازد و خزان پشت خزان
بهاران از پس بهاران و من دست برندارم
و به امید آن آینده روشن، ظلمت سیاه شب را نظاره گرم
که صبح دولت امید بدمد
ارسالها: 196
#44
Posted: 26 Jul 2013 14:00
اولین بارکه ابم اومدکلاس پنجم بودم وداشتم بچه همسایمونو میکردم که یهوابم اومد.هی میترسیدم حامله بشه.بعدافهمیدم پسراحامله نمیشن کلی حال کردم
پادشاه رم به کوروش گفت:
مابرای شرف می جنگیم وشمابرای ثروت.
کوروش گفت:هرکس برای نداشته هایش می جنگد
ارسالها: 80
#45
Posted: 8 Aug 2013 11:14
یادمه رانهمایی بودم ک با کیرم تو شلواری حال میکردم
بزرگ که میشد سر بالاش میکردمو با کف دستم اقد روش حالت دوارانی میچرخوندم که زیرش جای اون لولش داغ میشد بعد یهو ولش میکردم باز این کارو می کردم
یه روز دیر رفتم مدرسه گفتن از زنگ دوم برو سر کلاس فردا هم با ولیت بیا
رفتم توی دستشویی ها کیرمو داوردم داشتم همون حرکتو میزدم که یدفه دیدم ازش آب لزج مث شیر اومد بیرون
کپ کردم گفتم وای خدا اینا دیگه چیه
همیشه فک میکردم این خارجی ها چی میخورن که از کیرشون این جور آب میاد بیرون
اون روز دیدم از خودم هم مون آب اومد بیرون
داشتم به این فک میکردم مگه من امروز چی خوردم ؟ خارجی ها پیتزا میخورن ولی منکه کالباسشم نخوردم بابا
اینجا کنار دریا
آب است و باد و ماهی
احساس می کنم من
جای تو را چه خالی
سروده ی دوستم