انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
گفتگوی آزاد سکسی
  
صفحه  صفحه 8 از 9:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  9  پسین »

خاطره سکسی از مطب پزشکان


مرد

 
خودم خطره دارم چند تا
دوران نامزدی با خانومم رودرواسی داشتم
الان نه دیگه
رفته بود آمپول بزنه طرف خانوم قد بلند و درشت اندام بوده
گفتم اوه خطرناک نشه
گف چرا گفتم انگار فقط میخاد بیاد پاره کنه بره!
بعدش ک آمد خانومم گفتم چیکارت کرد
گفت بی ادب ..آمپول زد میخاست چیکار کنه
بعد گفت از شلوارم تعریف کرد و گفت کجا خریدی
گفت زیر شلوار قشنگ تر بود ک!
خندید... گفتم چند دفعه دیگه بیایم از کون خوش فرمت هم تعریف میکنه
کوه
     
  
مرد

 
اصلاحیه:
من به خانومم گفتم زیر شلوارت قشنگ تر بود
خخخ
بد تایپ شد
کوه
     
  
مرد

 
چند دفعه واسه نوار قلب هم رفته بودیم خیلی جالب بود
خودش هم پیش ماما رفت هم جالب بود
اولین بار واسه نوار قلب رفتیم اورژانس
پرستار زن اومد و لباسو باز کرد و دستگاه آورد و سینه های خانومم انداخت بیرون
من بیرون نشسته بودم
یهو دیدم پرستار پرده رو زد کنار و اومد بیرون دنبال چیزی
ناخودآگاه رفتم ک مرده رو کشیدم
کلا باشون عادی انگار
البته اورژانس کسی نبود
بعد ک اومد وصل کنه حواسم بهش بود ک خیلی سینه های خانومم رو نگاه میکنه هم
خیلی لذت داشت
بعد اومدن ب خونه گفتم بهش ک پرستاره برات راست کرده بود
خودش یکم سخته ولی یکی ازش تعریف کلامی کنه خوشش میاد
کوه
     
  
↓ Advertisement ↓
مرد

 
دفعه قبل هم ک رفته بودیم دیدم پرستاره الان سیته ها رو بیرون نداخته
تعجب کردیم
گفتیم بهم ک چی شد
دفعات پیش مثل اینکه اونا علاقمند بودن ب دیدن
ولی انگار لازم نبود
یا شایدم این پرستاره بلد نبود
کوه
     
  
مرد

 
با اینکه اعتقادی به مناسبت های مذهبی که برای مناسبت های ملی در نظر گرفتند ندارم ؛ ولی روز پرستار رو به تمامی سپید پوشان قهرمان سلامت وطن به خصوص بانوی اول سایت خانم استریت واکر عزیز تبریک میگم برای همه تون آرزوی سلامتی و تندرستی و آسایش آرزومندم
معیادگاه ما انسان و آبادی !

تاریخ آینده میدان آزادی ...

جانی & واکر
     
  ویرایش شده توسط: jhanmii   

Streetwalker
 
jhanmii:
با اینکه اعتقادی به مناسبت های مذهبی که برای مناسبت های ملی در نظر گرفتند ندارم ؛ ولی روز پرستار رو به تمامی سپید پوشان قهرمان سلامت وطن به خصوص بانوی اول سایت خانم استریت واکر عزیز تبریک میگم برای همه تون آرزوی سلامتی و تندرستی و آسایش آرزومندم

درود بر شما دوست عزیز
حقیقتش اصلا انتظار نداشتم کسی در این انجمن این مناسبت و حضور و وجود من را بعنوان بک پرستار به خاطر داشته باشد...
یک لحظه خاص و ناب را برای من آفریدید و بعد از مدتها حسی خاص و ارزشمند را بخاطر شما تجربه کردم...
تیزبینی،دقت و مهربانی شما فراموش نخواهد شد


در اینجا من هم بعنوان عضوی از جامعه پرستاری ایران این مناسبت را(هرچند من هم مثل شما اعتقادی به این مذهب و مناسبتهایش ندارم) به همکاران عزیز و گرامی در جای جای ایران تبریک میگویم.

💔تلخم،حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم،دلت میگیره،دنبالم نیا بی عشق
تلخم،حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم،همینه تا همیشه حال من بی عشق...
❤️‍🩹
     
  ویرایش شده توسط: Streetwalker   
مرد

 
Streetwalker

سلامت و‌ پیروز باشید و‌به هر آرزویی که دارید برسید ؛ تحفه سبزی بود این تبریک برای شما و همکارانتون که با مشقت زیاد و حقوق کم جانفشانی میکنید زنده باشید و همیشه سبز
معیادگاه ما انسان و آبادی !

تاریخ آینده میدان آزادی ...

جانی & واکر
     
  
مرد

 
لفسق
     
  ویرایش شده توسط: irani57   
مرد

 
۱۶ ۱۷ ساله بودم مریض شدم رفتم دکتر ، دکتر امپول داد و رفتم امپول بزنم
درمانگاه محل خیلی خلوت بود امپول زن یه مرد سی و چند ساله و خیلی موجه بود خوابیدم رو تخت و شلوارم رو یه مقدار کشیدم پایین
اومد بالا سرم گفت شلوارتو بیشتر بکش پایین ، شروع کرد به پر کردن سرنگ دستش رو گذاشت روی باسنم یه مقدار با نوک انگشت مالید گفت اینجوری خوابیدی نمیشه پشتت تزریق کرد گفتم چرا؟
گفت باسنت گوشت نداره به بغل بخواب از بغل به کشاله بزنم من که شاخ در اورده بودم شک کردم یارو یه داستانی داره
خلاصه اسرار کرد من به پهلو خوابیدم حواسم نبود شلوار زیاد کشیدم پایین قسمت بالای کیرم پیدا شد
اونم اومد شروع کرد به تزریق امپول ، وقتی تمووم شد داشت پنبه رو میگذاشت رو بدنم که یه دفعه با اون دستش کیرم رو اروم گرفت شروع کرد مالیدن
از چا پریدم گفتم چیکار میکنی
گفت تو رو خدا من اوبی ام حشرم زده بالا کیرت سفید و خوشگله بذار همینجا برات ساک بزنم
منتظر اوکی من نشد شروع کرد به خوردن و ساک زدن
منم از شگفت زده و بیحال از مریضی تکون نخوردم یارو یه مقدار ساک زد و آبم اومد
ازم تشکر کرد و گفت اگر پایه ای باهم بیرون قرار بذاریم که من برای اینکه سریعتر از اونجا برم گفتم باشه میام پیشت سریع رفتم تا دو سه ساعت از این اتفاق شوکه بودم
دیگه تخم نکردم برم اونجا آمپول بزنم
LGBT
     
  
زن

 
عید سه سال پیش بود روز 7فروردین کرونا گرفته بودم و راهی بیمارستان شدم 18روز بیمارستان بودم . منی که تو هفته سه چهار بار سکس داشتم سیزده روز بود سکس نکرده بودم تو اتاق ما فقط یه خانم دیگه بود که اونم مثل من حشری بود لذتمون شده بود حرفا سکسی زدن و مالوندنه کوسامون ولی خود ارضایی جواب نمی‌داد شوهرمم میومد برام وسیله میآورد چیزی لازم داشتم می‌گرفت ولی اونم ترسیده بود و زود می‌رفت البته خود بیمارستانم نمیراشت کسی پیشمون بمونه دوتا نظافتچی مرد بودن که اتاقها رو تمیز میکردم یکیشون واقعا مرد خوش اخلاقی بود که چشم منو خیلی گرفته بود یه روز به هم اتاقیم گفتم با هم این مرد رو تحریک کنیم یه حالی بهمون بده ولی اون مخالفت می‌کرد و راه نمیومد گفتم پس تو پرده سمت خودتو بکش اون اومد من تحریکش میکنم ساعت تقریبا 6 و بیست بود و میدونستم نیم میاد برا نظافت پرده ها دور تختمون رو کشیدیم و به هم اتاقیم گفتم خودتو بزن به خواب خودمم جلو لباس بیمارستانمو باز کردم و سوتینمو در آوردم همون‌جوری خودمو زدم به خواب پتو رو هم تا نصفه کشیدم روم ولی سینه هام بیرون بودن کمی بعد صدا طی کشیدنش اومد و پرده دور تختمو کنار زد و خواست زیر تختمون تمیز کنه مطمئن بودم چشش رو سینه هامه چون صدا طی دیگه نمیومد و ایستاده بود کمی بعد گرما دستشو رو سینم حس کردم تمام تنم از تماس دستش با سینم داغ شد و نتونستم خودمو نگه دارم و از سر شهوت یه آآهه کشیدم و چشامو باز کردم ولی این همون نظافتچی نبود بلکه اون یکی همکارش که گنده دماغ بود اومده بود . از این که دید بیدارم کامل جا خورد منم حسابی جا خوردم انتظار نداشتم . بعد اینکه دید من چیزی نمی‌گم جراتش بیشتر شدو شروع کرد با دو تا دستش سینه هامو مالیدن بعد آروم بهم گفت میدونم تو یه زن متاهلی و نیاز داری میخوام کمکت کنم دستمو بردم و از رو لباس گذاشتم رو کیرش حسابی راست بود وچشامو بستمو شروع کردم مالیدن اونم با یه دستش سینمو می‌مالید دسته دیگشو آروم برد زیر شلوارمو خواست پاهامو فاصله بده که من خودم پاهامو خم کردم از هم فاصلشون دادم کوسم پر آب بود راحت دو تا انگشتش رفت تو سوراخم با دستم دهنمو گرفته بودم تا صدا نالم زیاد بلند نشه و تو اوج لذت بودم دستشو از رو سینم برداشت چشامو باز کردم دیدم کیرش در آورد و دستشو گذاشت رو سرم و به سمت کیرش برد کیرشو کرد تو دهنم شروع کرد خودش تو دهنم تلمبه زدن و باز با دستش شروع کرد سینمو مالیدن نمی‌دونم چقدر گذشته بود که دستشو گذاشت رو سرمو نگه داشت و کیرشو بیشتر تو دهنم فرو کرد که یهو کیرشو تو دهنم نگه داشت و خودشو تو دهنم خالی کرد بعد سریع کیرشو کرد تو شلوارشو خواست بره که من گفتم من ارضا نشدم گفت بزار برا بعداً باید برم و رفت و دیگه سراغم نیومد دو روز. بعدش دوباره برا همون نظافتچی خوش اخلاق نقشه ریختم ایندفعه اون هم اتاقیم همکاری کرد و جفتمون به چیزی که می‌خواستیم رسیدیم و ارضا شدیم ولی خوبارضا شدن با کیر یه چیز دیگه بود تا با انگشت آخرین روز بودن تو بیمارستان یه فکری به سرم زد شماره هم اتاقیم و نظافتچی رو گرفتم و قراره یه سکس سه نفر و همونجا گذاشتم و اونا هم قبول کردم تقریبا یک ماه و نیم از مرخص شدنم گذشت باهاشون تماس گرفتم و برنامرو چیدم و قراره برنامرو تو خونه خودم گذاشتم قرار بود ظهر بیان دخترو شوهرمو یک ساعت قبل اومدنشون فرستادم بیرون اول سیما هم اتاقیم اومد بعدم امیر سیما یکم ناز کرد و گفت کاندوم باید باشه زنگ زدم شوهرم اونم سریع با یه بسته کاندوم کاره مارو راه انداخت سعید تا شب دوبار منو سیما رو حسابی سر حال کرد ولی هیچکدوم مون سیری نداشتیم با اسرار من امیر راضی شد شب پیشم بمونه و سیما دید اینجوریه اونم موند پیشمون با برگشتم شوهرم و دخترم شام خوردیم و من دخترمو بردم و خوابوندم وقتی برگشتم امیر و سیما و شوهرم داشتن تلویزیون می‌دیدن سیما وسط اون دو تا نشسته بود کیراشون رو داشت می‌مالید رفتم دسته امیرو گرفتم که بریم تو اتاق ولی امیر من گرفت و نشوند پیشش و سرمو به سمت کیرش هدایت کرد با این کار امیر سیما هم رفت سمت کیر شوهرم سکس سه نفره ما حالا شده بود چهار نفره ما اونشب تا صبح هیچکدوم مون درست نخوابیدم و حسابی سکس داشتیم
     
  
صفحه  صفحه 8 از 9:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  9  پسین » 
گفتگوی آزاد سکسی

خاطره سکسی از مطب پزشکان

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA