انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
گفتگوی آزاد سکسی
  
صفحه  صفحه 1 از 4:  1  2  3  4  پسین »

ورود به غار تنهایی 💔💘



Streetwalker
 
mohammad7218
یه تاپیک میخوام بذارم به نام «ورود به غار تنهایی»
موضوع: هرکسی،از جمله خودم،بیایم از آرزوهای برآورده نشده توی یک رابطه عاطفی و جنسی بگیم.خیلی صادقانه صحبت کنیم و بگیم که چی میخوایم.چی و کی میتونه این حجم از تنهایی و نیازمون رو به صورت درست برآورده کنه...بعد بگیم هرکس که متن رو خوند و خواست که به غار تنهایی ما ورود کنه،بهمون پیام شخصی بده،دیداری داشته باشیم و ببینیم آیا نیمه گمشده جنسی یا عاطفی هم هستیم یا نه؟ باور کنید این شهر پر از تمناست...پر از آدمای تنهاست...
💔تو زمستون داره چشمات...❤️‍🩹
     
  ویرایش شده توسط: Streetwalker   

Streetwalker
 
دوست دارم اولین کسی باشم که از غار بزرگ تنهایی ام بنویسم.
غاری که خیلی بزرگ بود. خیلی سرد و تاریک. غاری که تنهاییش روحم رو خورد.
از تلاش‌ها برای فرار از این غار خواهم نوشت. تلاشی که به جایی نرسید و هر بار به اعماق تاریک تر و سرد تری از تنهایی سقوط کردم.چه تلاش‌های دیوانه وار و احمقانه ای.
چه تلاش‌های نومیدانه ای...

خیلی تلخ بود...
خیلی تلخ هست...

هرکسی از غار خودش بنویسه. اگر کسی تونسته از غار تنهایی فرار کنه بگه. فقط لطفا صادقانه بگید.نه از فانتزی ها و تخیلاتتون.
💔تو زمستون داره چشمات...❤️‍🩹
     
  
زن

 
Streetwalker:
هرکسی از غار خودش بنویسه

میخوام به عنوان نفر دوم از غار خودم بگم ، نمیدونم گریه داره یا خنده ماجرای من ، تو چند سال اخیر هیچکدوم از آدمای جدید زندگیم کوچیک ترین اهمیتی برام نداشتن و من هر شب توی تنهاییم غرق میشم توی این فکر که اگه یبار دیگه داشتن احساس به کسی رو تجربه نکنم چی ؟
تو که میفهمی معنی ایهامو
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
مرد

 
برای فرار به یه شهر دور رفتم و تک و تنها ازدواج کردم ، اما هنوز احساس تنهایی می کردم و طلاق ، توی یه گروه ضد اسلامی مقاله می نوشتم همونجا با یکی آشنا شدم ، چند سال با هم همخونه بودیم ولی احساس تنهایی می کردم ، با یه پسر رابطه گرفت ، برا پسره از فعالیتام گفت و من راهی زندان شدم ، ۳ سال زندان عادل آباد ، بدون یک روز مرخصی و بدون حتی یک بار ملاقات ، ۶ ماه با نوید افکاری هم اتاقی بودم و خیلی های دیگه ، کسانی که هر روزت رو باهاشون شب میکردی ، با هم بازی میکردیم تخت نرد ، فوتبال میدیدیم‌ ، و یه روز اعدام ، و باز هم اعدام و باز هم اعدام ، امید رو یادم نمیره شب قبل بردنش برا اعدام زیر دوش گریه میکرد و من فقط اونجا بودم توی اون حموم تخمی ۶ دوشه ! حالا چند ماه هست آزاد شدم ، با اینکه چندتا تخصص کامپیوتر دارم اما میرم یه جا کارگری بار جا به جا میکنم تا اینقدر خسته بشم که شب بتونم بخوابم ،چهره های دوستانم تو‌ زندان که اعدام شدن هر روز منو میکشه ، یه روزی بالاخره این انقلاب پیروز میشه و فردای پیروزی من از غم دوستام و رفیقام که همگی اعدام شدن و افسردگیم ، خودکشی می کنم ، شاید تنهایی و عذابم تموم‌بشه !
چون حامله ی باکره در خانه ی عفت / هر تهمت زشتی که نگفتند شنیدیم
هرچند که در کوی فنا خانه خریدیم / هنگامه ی مرگ است و به مقصد نرسیدیم
شاعر: خودم 🙂
     
  
مرد

 
remover
چ بد.. خانوادت کجان؟؟
اندرو تیت حرفای قشنگی راجب عدم خودکشی میزنه..ببین
چ سرگذشت غم انگیزی
کوه
     
  
مرد

 
زندگی در غارها به صدهزار سال پیش بر می گردد، آن زمانی که بشر فکر پیشرفت و زندگی مدرن امروزی را هم نمی کرد؛ امروزه تصور زندگی کردن در غار هم وحشتناک است اما شاید باورتان نشود تقریبا همه ی مردان هر از گاهی بدون همسرانشان وارد این غارها می شوند.
     
  
مرد

 
همه ما یه وقتایی تو غار تنهایی خودمون هستیم بعضی وقتها تو جمع هستیم و تنها چون تو اون جمع احساس تنهایی میکنیم یا اخلاقمون نمیخوره به روحیات اون جمع یا اینکه بعضی وقتا آدم دوس داره یه گوشه بشینه و با آدم هایی که نمیبیننش حرف بزنه که قضاوت نشه ولی همونجا هم میبینی میان و باهات کار دارن خلاصه اینکه غار تنهایی هم خوبه یه وقتایی این خوبه که شما مدیری میتونی غار تنهایی داشته باشی ولی غار تنهایی تو با دیگران تقسیم کن و بزار عکس فیلم شعر بزارن بنویسن و شما هم بخون و نگاه کن اینجوری فک کنم خیلی قشنگ میشه
جنتلمن خودم نه اون چیزی که شما فکر میکنید
     
  
زن

 
غار تنهایی من رو به غروب خورشید هستش که هر روز میشینم و غروب خورشید رو تو سکوت کامل میبینم زیبا و در عین حال آرامش بخش هستش کافیه تصور کنید
     
  
مرد

 
خیلی ساله توی غاری هستیم که توی اون غار باز یک غار دیگه برای خودمون کندیم که از غار که کندیم بیرون میاییم به امید روشنایی
     
  

Streetwalker
 
غار تنهایی من چقدر سرد و تاریک است....
لبریز از نیازها و احساسات سرکوب شده....
در غار تنهائیم آینه ای دارم.....
تا امیدهای نا امید شده ام را در آن سوگواری کنم...

من
پری غمگین تنهایی هستم
که قسمتش
زندگی در جهنم بود....
من
پری غمگین تنهایی هستم....
اگر به دیدنم می آیی
برای گردنم
طنابی بیاور....
من.....
💔تو زمستون داره چشمات...❤️‍🩹
     
  ویرایش شده توسط: Streetwalker   
صفحه  صفحه 1 از 4:  1  2  3  4  پسین » 
گفتگوی آزاد سکسی

ورود به غار تنهایی 💔💘

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA