صفحه 5 از 6: « پیشین 1 2 3 4 5 6 پسین »

خاطره سکسی خنده دار

sobasa93

کاربر

ارسالها: 43

#41 Posted: 5 Dec 2018 12:20

رفیقم تعریف میکرد میگفت تو خونه تنها بودیم با خانمم زد ب سرم بپرم روش میگفت وسط تلمبه زدن بودم ک یباره در باز شد پسرم اومد تو یباره تو اون وضعیت مونده بودیم یباره پتو رو کشیدم رومون شرو کردم تلمبه زدن دیگه نفهمیدم وایستاد نگاه کرد یا رفت ولی وقتی تموم شد اونجا نبود

شــب
نام دیڪَر آغـوش تـوست

وقتـی ڪہ در حسـی باشڪوه
میـان انـدام خـامـوشـت
بہ خــواب می‌روم..

narges1372

کاربر

ارسالها: 148

#42 Posted: 10 Dec 2018 10:34

دوسال پیش رفته بودیم محل
بادخترخاله ام رفته بودیم تو باغها عکس بندازیم
یه بار متوجه شدیم که یکی پشت درخت ها نشسته ، پسر عموش بود
یواشکی رفتیم جلو دیدیم داره ... میزنه
خنده مون گرفته بود
دخترخاله ام شروع کرد به فیلم گرفتن
بعدش براش ارسال کرد
از اون روز به بعد شده بود سوژه
چقدر از بیچاره باج می گرفت

urmiaplayboy

کاربر

ارسالها: 113

#43 Posted: 21 Jan 2019 21:40

يه روز كه داشتم كون گنده كوثرجونمو ميخوردم بهش گفتم تو حالت داگي كمرتو پايين بده تا كونت قنبل شه,همينكه سرمو بردم تو كونش و با لذت ليسش ميزدم و زبونمو تو كونش فرو كردم يهو يه گوز زد تو دهنم و صداشم خيلي زياد بود كه طفلي از خجالت مثل گربه پريد و كلي معذرت خواهي كرد,منم غش كردم از خنده و داشتم غلط ميزدم و اونم هي معذرت خواهي ميكرد,بعد چند ثانيه صورت ماهشو بوسيدم و گفتم اين طبيعيه عزيزم فقط من خندم از اينه كه چرا مثل گربه ها از جات پريدي...

↓ Advertisement ↓

rezasefidbarfi

کاربر

ارسالها: 394

#44 Posted: 30 Jan 2019 02:00

urmiaplayboy: يه روز كه داشتم كون گنده كوثرجونمو ميخوردم بهش گفتم تو حالت داگي كمرتو پايين بده تا كونت قنبل شه,همينكه سرمو بردم تو كونش و با لذت ليسش ميزدم و زبونمو تو كونش فرو كردم يهو يه گوز زد تو دهنم و صداشم خيلي زياد بود كه طفلي از خجالت مثل گربه پريد و كلي معذرت خواهي كرد,منم غش كردم از خنده و داشتم غلط ميزدم و اونم هي معذرت خواهي ميكرد,بعد چند ثانيه صورت ماهشو بوسيدم و گفتم اين طبيعيه عزيزم فقط من خندم از اينه كه چرا مثل گربه ها از جات پريدي...
یک نفری تعریف کرد اینو گفتش پسر رییس اون شرکتی که که اونجا کار میکردم خیلی خوشگل بود چند ماه دنبالش بودم بتونم باهاش سکس کنم. تا یک روز تونستم راضیش کنم. شلوارشو تا زانو اورد پایین و داگی نشست ولی خیلی ترسیده بود. میگفت وقتی سرمو بردم جلو کون و کپلشو بو کنم و زبون بزنم یهو اون از ترس اسهال شده بود یکباره پاشید توی صورتم . خخخخخخخخخخ

ما آدمیم نه ربات !!

farhadmashadi

کاربر

ارسالها: 325

#45 Posted: 30 Jan 2019 19:10

اگه اینم جز خاطره های سکسی قلمداد کنید
همین دیشب داشتم تو لوتی پرسه میزدم که یهو در باز شد و بابام اومد تو ....
بنده هم از خجالت مردمو زنده شدم

Sabja

کاربر

ارسالها: 6

#46 Posted: 3 May 2019 01:44

سال88با یکی از بچه های لاله زار هماهنگ کردم که ببره منو پیش خاله ای که تو خیابون بهار بود و مشتریش بود و منم اولین سکس با جنس مخالفو میخواستم تجربه کنم بلد بودم چون استاد فیلم بودم وفکر کنم نزدیک به هزارتا تا اون روز من سی دی سوپر که رسم بود تو توپخونه میفروختن و میگفتن سیدی سیدی گرفته بودم و تو نئوپان نیم طبقه مغازم جاساز کرده بودم جدا اگه مامور میگرفت همونجا منو میکشت،خلاصه یه روز در مغازرو بستم با هم رفتیم ناصر خسرو بهداشتی فروشا یه اسپری ویاگرا خریدیم و رفتیم پاساژ اونا رفیقم گفت تا دو وقت زیاده برو سرحوصله تاخیری بزن منتها زیاد نزنی شر شه چون خاله شاکی میشه منم رفتم توالت پاساژ از سر بیسوادی نصف اسپریو یه تک خالی کردم رو کیرم و کل کیرمو اسپری زدم بعد دوساعت رفیقم گفت خاله گفته امروز دختر نداره بزار یه روز دیگه منم اصرار که تو کفم رفیقم گفت باشه خود خاله رو راضی میکنه منتها خود دانی خاله تر و تمیزه ولی پنجاه و پنج سالشه؛اقا مارفتیم اونجا رفیقم نشست پذیرایی منتظر ما رفتیم تو از هولم پریدم روتخت خاله هه گفت چته هول لباساتو دربیار گفتم باشه خلاصه لخت شدم و یک ساعت هر کاری بگی کردم و از هر سوراخیش عین ندیده ها کردم تو

در حالی که قرار به یه ساعت هفتاد از جلو بود،بعد از یه ساعت و نیم عرق ریختن یهو خاله که عین لبو سرخ شده بود منو زد کنار پاشد گفت لامصب قلبم داره وای میسه خستم کردی سنم بالاس و قلبمو فنر زدن نمیفهمی منم بی نصیب آبم نیومد وقتی رفت بیرون صداش میومد به رفیقم که باهاش خودمونی بود گفت این کسخل کیه اوردی برداشته کارخونه تاخیریو زده به کیرش دهنمو سرویس کرد.
شاید باورتون نشه ولی کیر من سیخ سیخ تا یک نصفه شب سر بود اونقدر اسپری زده بودم که تازه ساعت یک شب بعد از کلی عرق ریختن با جق ریستش کردم و خوابید

نتیجه اخلاقی:ندانستن عیب نیست نپرسیدن عیبه مثل من نکنید

ویرایش شده توسط: Sabja

babakbokon

کاربر

ارسالها: 45

#47 Posted: 20 Jul 2021 12:07

این خاطره که میگم خیلی سکسی نیست ولی جالبه
چند روز پیش برای یه کاری با چند نفر که یکیشون هم خانوم بود رفتیم توی یه کارگاهی . همه داشتیم بحث و صحبت که دیدیم یکی از کارگرها داره داد میزنه فلانی چرا این سوراخ کون رو درست تمیز نکردی؟ اونم اصرار که تمیزه دیگه از این تمیزتر چی میخوای٬ما هم همه هاج و واج که اینجا چه خبره؟چی میگند اینها؟
سر آخر فهمیدیم دستگاهی دارند به اسم سوراخ کُن که بهش میگند سوراخ کون

amirrco

کاربر

ارسالها: 14

#48 Posted: 4 Oct 2021 13:29

یه بار داشتم ارضا می شدم
جو گیر شدم به طرفم گفتم وای چه ج...ه ایی هستی
وسط ارضا شدنم برگشت خوابوند تو گوشم

karikator91

کاربر

ارسالها: 345

#49 Posted: 2 May 2022 04:05

ehsan72:

خلاصه ما هم رفتیم تو کارشون دیدیم دارن ازکوه میرن بالا تصمیم گرفتیم رو کار بگیریمشون ویه حال مفتی بزنیم ما پنج نفر بودیم قرار شد سه نفرمون بره و دو نفر نگهبانی بدن اقا ما یکی دوتا کوه رو دور زدیم تا رسیدیم بالای سرشون سینه خیز رفتیم و نگاشون میکردیم پسره داشت با سینه های دختره بازی میکرد گوشی رو دراوردم وازشون فیلم میگرفتم به دوتا رفیقام گفتم من میرم اونطرف که میشد روبروشون همونجور سینه خیز برگشتم عقب...

الان که ده سالی ازون موقع گذشته امیدوارم آدم شده باشی😅

mahsa28n

کاربر

ارسالها: 120

#50 Posted: 13 Apr 2023 17:11

حدودا 18 سالم بود با داییم اینا رفتیم باغ
تو ماشین تو بغل پسر داییم بودم یهو داییم رسید نمیدونم دید یا نه ولی اون لحظه کلبه وحشتی شده بود پسر داییم زده بود تو کانال آهنگ خوندن که مثلا کاری نمیکردیم ولی هم خنده دار بود اون لحظه هم ترسناک

صفحه 5 از 6: « پیشین 1 2 3 4 5 6 پسین »

شوخی و سرگرمی سکسی /

خاطره سکسی خنده دار

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا