ارسالها: 88
#67
Posted: 20 Oct 2014 12:40
[ ostad_tooraj: بگفتم دخترم این رسم بازیست ------ به کون تو بذارم بزم گاییست
بگفتا چون که کون دادی به بابا ------- کنون من می کنم جبران کارا
نشست اندر کنارم لب بگیرد ------- که کیرم از لب او تب بگیرد
نهادم من لبانم بر لبانش ------- بکردم من زبانم در زبانش
دو پستان قشنگ او به دستم ------- که از گردی آنها مست مستم
دودولم بود همچون گرز رستم ------
که دیدم ناگهان از خواب جستم
یا
پریدم من ز خواب و کیر به دستم
کجایی عشقم؟
سنایم؟
آه......از این روزگار
ارسالها: 88
#69
Posted: 22 Oct 2014 02:12
همه یادی کنید زین بنده مسکین
ندارم کونی و کس کیره سنگین
دعا یا کاری کس گردد نمایان
که کیر از دوریش باشه گریان
کجایی عشقم؟
سنایم؟
آه......از این روزگار
ارسالها: 88
#70
Posted: 23 Oct 2014 20:38
درود بر عزیزان
چه شانس کیری دارم یکی هم پیدا نمیشه بپره روش
تا عضو شدیم که در خدمت عزیزان باشیم همه بی خبر
غیبشون زده چه کنیم شانس ماست
آری جانم این از شانس ماست
تا کیری زبنده می شود راست
کس پریده غیب از دیده ماست
نگه بینم کیر خری از دور پیداست
ببخشید
لطفا این شعرو کامل بفرمائید
چیزی که عیان است - - - - - - گویم چه سان است
زو مرد به امان است - - - - - - از جسم زنان است
شیرین چنان است - - -- - - - کز دیده نهان است
گو تو چه آن است - - - - - - - ..........
کجایی عشقم؟
سنایم؟
آه......از این روزگار