ارسالها: 767
#111
Posted: 25 Jul 2011 18:38
-ترکه لب دریا نشسته بوده یه دفعه یه زن خوشگل شنا کنان میاد پیشش وبهش چشمک میزنه. ترکه میگه: جل الخالق! ما اسبماهی دیده بودیم، سگماهی دیده بودیم، فیلماهیدیده بودیم، اما دیگه جندهماهی ندیده بودیم!!! 27-ترکه بچش بعد از عید فطر به دنیا میاد، اسمشو میگذاره: پسفطرت! 28-از ترکه میرسن: اسمت چیه؟ میگه: حمزه، ولی توخونه شیش کوچولو صدام میکنن!! 29-ملکة انگلیس داشته از یه بیمارستان بازدید میکرده، وارد یک اتاق میشن، میبینن مریضه داره رو تخت جلق میزنه! ملکه جا میخوره از رئیس بیمارستان میپرسه : اوه! آقا خواهش میکنم بفرمایید این چه وضعیتی است؟ رئیس بیمارستان جواب میده: چیزه! بله! ببخشید! یادم اومد. این مریض میزان ترشح اسپرمش خیلی زیاده، اگر روزی یه بار تخلیه نکنه حالش وخیم میشه! ملکه میگه : عجب! حالا فهمیدم! خلاصه ازونجا رد میشن، تو بخش بعدی وارد یک اتاق میشن، میبینن یک پرستاره داره برای یه مریض ساک میزنه! ایندفعه قبل ازین که ملکه سئوال کنه، دکتره میگه : این مریض هم همون مشکل رو داره، ولی این بخش خدمات بهتری ارائه میده!!! 30-رشتیه نصفه شب میخواسته بره بشاشه، به زنش میگه: خانم جان، یک دقیقه این جای منو نگردار، من الان میام!!!
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#112
Posted: 25 Jul 2011 18:39
عربه زنشو واسه زایمان بچة هفتم برده بوده بیمارستان، بعد از یك مدت یك پرستار میاد، آروم بهش میگه: یك خبر بدی براتون دارم. متاسفانه بچه عقب افتادهست. عربه میگه: ولك خودشو ناراحت كن! شیش تاشون از جلو افتادن هیچ گهی نشدن، بگذار این هفتمی از عقب بیافته شاید یك گهی شد
تهرونیه خوابیده بوده كنار زنش، یهو هوس كار خیر میكنه و شروع میكنه آروم آروم با پر و پاچة حاج خانوم ور رفتن. زنش پشتش رو میكنه بهش، میگه: رامین بیخود فكرای الكی نكن... فردا باید برم دكتر زنان، اونجام باید تمیز باشه!
تهرونیه میخوره تو پرش، یكم واسه خودش چرت میزنه، بعد یهو خوشحال بلند میشه، به زنش میگه: شقایق جون، فردا وقت دندونپزشكی كه نداری؟؟؟؟
ترکه نمی دونسته توی حجله چه كار بایدبكنه رو همین حساب باباش یه موبایل بهش میده تا با اون بتونه راهنماییش كنه . خلاصه وقتش كه می رسه ترکه زنگ می زنه و می پرسه چه كار كنم ، باباش هم بهش میگه اول لختش كن بعد بیا ازش لب بگیر و بیا پایین تا برسی به سینه . اونجارو كه مالش دادی میای یك وجب پایین تر از ناف یه سوراخی هست درسته ؟ ترکه هم میگه آره . میگه حالا اونی رو كه من و تو داریم و خدیجه نداره بكن تو اون سوراخ . ترکه هم موبایل رو ور میداره میكنه تو اون سوراخ
یه روز به یه رشتیه میگن نظر شما درباره خانه های عفاف چیه ؟ می گه : والله من كه خیلی راضیم . واسه اینكه لااقل خانومم رفته سر یه كار دولتی .
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 687
#113
Posted: 31 Aug 2011 20:04
قزوينيه مسابقه بيست سوالي شركت ميكنه،
ميپرسه: گرده؟ يارو ميگه: آره. قزوينيه ميگه: كونه؟! يارو ميگه: نه آقا، اين حرفها چيه.
ميپرسه: سفيده؟ يارو ميگه: بله. ميگه: بالامجان كونه؟! يارو ميگه: نه جانم، كون نيست!
قزوينيه ميپرسه: وسطش چاك داره؟! يارو ميگه: آره. ميگه:آها! فهميديم..بالام جان كونه؟!
يارو ميگه: باباجان من كه گفتم نه! كون نيست!
قزوينيه ميگه: سوراخ داره؟! يارو ميگه: نه. قزوينيه ميگه:اَاا... بالام جان اين چه كونيه كه سوراخ نداره؟!
اینم به چنتا جوك مربوط به یه ترك
تركه میره تو صیغه سرای تبریز ، زنشو اونجا می بینه: میزنه زیر گریه . زنش میگه: چی شده؟ میگه : منو ببخش منو اغفال کردن !
تركه داشته فیلم سوپر نگاه میکرده ، میبینه زنش تو فیلمه ! تموم که میشه میگه :خدا رو شکر فیلم بـــــود .
تركه داشته لوازم توي كيف خواهر زنشو نگاه ميكرده، يه دفعه يه آلت مصنوعي پيدا ميكنه، زنش از اون طرف داد ميزنه: داری چيكار ميكني؟
آخونده ميگه: هيچي، با باجناقمون گپ ميزنيم!
زن تركه شب دير مياد خونه، تركه ميپرسه: كجا بودي؟
زنش میگه : چند تا مرد به من تجاوز كردند!
تركه میپرسه: تجاوز ده دقيقه طول ميكشه، بقيهشو كجا بودي؟
تركه تو اتوبوس میگوزه همه بهش میخندن. اونم خوشحال میشه، میگه: اگه میدونستم اینقدر حال میكنین براتون میریدم !
تركه ميره گل فروشي و ميگه: آقا ببخشيد، گل آفتابگردون داريد؟ فروشنده ميگه: نه. يه دفعه تركه ميپره و خایه جناب فروشنده رو ميگيره!
فروشنده ميگه: اين چه كاريه؟
تركه ميگه: خانوم گفت اگه گل آفتابگردون نداشت، تخمشو بگير!!!
تركه پدرو مادر خودش رو مي كشه ازش ميپرسن چرا كشتي
ميگه : بالاخره بعد از 30 سال به رابطه كثيفشون پي بردم !
من
خواب
دیده ام
که تو
تعبیر می شوی
ارسالها: 687
#114
Posted: 1 Sep 2011 16:46
تازه داماد صبح داشت می رفت سر کار ، لب زنشو بوسید و گفت : این صبحانه ! ظهر اومد خونه سینه زنشو بوسید و گفت : این ناهار !! شب که اومد خونه دید زنش لنگاشو جلو بخاری بلند کرده ، مرده پرسید چیکار می کنی ؟ زنش گفت : عزیزم دارم شامتو گرم می کنم
من
خواب
دیده ام
که تو
تعبیر می شوی
ارسالها: 1748
#115
Posted: 11 Sep 2011 18:23
1- از تركه ميپرسن چطور شد ترك شدي؟ ميگه: ايلده اول دنيا خدا ازم پرسيد: دوست داري ترك خر باشي يا فارس زنقحبه؟! منم گفتم: همون ترك خر بهتره!
4- از لاشيه ميپرسن: دوست داري تو آسيا كدوم تيم برسه به جام جهاني؟ ميگه: خوب معلومه ايران. ميپرسن: بخاطر وطن پرستي ميگي ايران؟ ميگه: نه بابا، آخه تا برسه جام جهاني آدمو ميگـاد!
5- مسؤل خوابگاه دخترا همه دخترا رو جمع ميكنه، ميگه: ديشب يه مرد اومده بوده تو خوابگاه. همه ميگن: واااي... يكي ميگه: هه هه هه...! مسؤل خوابگاه ميگه: اينطور كه فهميديم اين مرده رفته بوده تو اتاق يكي از دخترا. همه ميگن: واااااي... يكي ميگه: هه هه هه...! مسؤل خوابگاه ميگه: تازه، يه كاپوت هم پيدا شده. باز همه ميگن: وااااااي... يكي ميگه: هه هه هه...! مسؤل خوابگاه ادامه ميده: ولي گويا اون كاپوت سوراخ بوده. همه ميگن: هه هه هه... يكي ميگه: واااااي!
6- واسه سرشماري اومده بودن در خونه رشتيه، يارو از رشتيه ميپرسه: اسم پسر اولت چيه؟ رشتيه ميگه: اصغر. ميپرسه: خوب اسم پسر دومت چيه؟ رشتيه: ميگه اصغر!...سومي، چهارمي، پنجمي، خلاصه همه رو ميگه اصغر! ماموره شاكي ميشه، ميگه: مامور دولت رو سر كار گذاشتي؟! رشتيه ميگه: نه والله، اينها همشون اسمشون اصغره! مرده ميگه: خوب پس چجوري تو خونه صداشون ميكنيد؟ رشتيه ميگه: خوب اصغر اكبرآقا داريم، اصغر علي آقا داريم، اصغر آقا رضا داريم!
7- تركه داشته از تو جنگل رد ميشده؛ يهو يك شيره جلوشو ميگيره، ميگه: كوچولو كجا ميري؟! تركه ميگه: خونه مادر بزرگ، بخورم پفك نمكي، چاق بشم چله بشم، بعد ميام كيرمم نميتوني بخوري!
8- تركه ساعت سه نصفه شب مست و پاتيل ميرسه در خونه، هركار ميكرده نميتونسته كليد رو بكنه تو قفل در. خلاصه اونقدر سر و صدا ميكنه تا زنش بيدار ميشه، ازون بالا داد ميزنه: اصغر اقا كليد بندازم؟! تركه ميگه: نه بابا كليد دارم، سوراخ بنداز!
9- تركه ميخواسته دستكش بخره، ميره داروخونه ميگه: ببخشيد، كاپوت خانواده دارين؟!
10- رشتيه مياد خونه، ميبينه يك مردك لندهور لخت مادرزاد تو اتاق خواب نشسته! خلاصه خيلي غيرتي ميشه، ميگه: مردك الندگ! تو خونه من چه غلطي ميكني؟! مرده ميگه: والله آقا من داشتم با اين خانم همسايه بالايي حال ميكردم، كه يهو شوهرش اومد، منم به شما پناهنده شدم. رشتيه دلش ميسوزه، ميگه: اشكال نداره، والله منم دل خوشي ازين طبقه بالايي ندارم. خلاصه كلي مرام ميگذاره و يك دست لباس و يك مقدار پول تاكسي ميده به مرده و با سلام وصلوات راهيش ميكنه. يكي دو هفته بعد، رشتيه داشته تو حياط خونش قدم ميزده، يهو دو دستي ميكوبه تو سرش، ميگه: اي بر پدر آدم دروغگو لعنت! منزل ما كه فقط يك طبقهست!
11- عربه زنشو واسه زايمان بچه هفتم برده بوده بيمارستان، بعد از يك مدت يك پرستار مياد، آروم بهش ميگه: يك خبر بدي براتون دارم. متاسفانه بچه عقب افتادهست. عربه ميگه: ولك خودشو ناراحت نكن! شيش تاشون از جلو افتادن هيچ گهي نشدن، بگذار اين هفتمي از عقب بيافته شايد يك گهي شد!
12- تو قزوين داشتن درمورد انتخابات مجلس گزارش تهيه ميكردن، يارو گزارشگره از يك پير مرد بازاري ميپرسه: به نظر شما با صلاحيتترين كانديد اين دوره كيه؟ حاج آقا ميگه: بالام جان اين روزا هر الف بچهاي مدعيه كه كان ديده، ولي الله وكيلي هيشكي تو كل قزوين قدر اين حسين آقا آمپول زن كان نديده!
13- از رشتيه ميپرسن: چه روزايي با زنت حال ميكني؟ ميگه: همه روزا بجز پنجشنبه و جمعهها! ميپرسن چرا؟! ميگه: اووو! پنج شنبه جمعه اونقدر شلوغه كه ژتون گير خودمم نمياد!
14- از اصفهانيه ميپرسن: ميدوني فرق شورتهاي قديم با شورتهاي جديد چيه؟ميگه: قديما بايد شورتو ميزدي كنار تا كونو ببيني، اين روزا بايد كونو بزني كنار تا شورتو ببيني!
15- تو پليس راه اتوبان قزوين يك كاميون رو نگه ميدارن، ميبينن شيشه سمت شاگرد بازه يك كون هم ازش بيرونه!! خلاصه ميرن جلو به راننده ميتوپن كه: مرتيكه فلان فلان شده، اين چه وضع افتضاحيه؟!! قزوينيه با تعجب ميگه: كدام وضع بالام جان؟! مامورا شاكي ميشن، ميگن: خودتو به نفهمي نزن!! اين چيه از شيشه اومده بيرون؟!! قزوينيه ميگه: شما هم منو ترسوندين! بالام جان اين كان بچهست، گذاشتم تو راه تگري شه برم قزوين بزنم زمين!
16- يارو ازون تيمسار كسخلاي تير بوده، يك روز كله سحر مياد پادگان به اولين نفري كه ميرسه، داد ميزنه: سرگرد! من ديشب زنمو كردم! انجام وظيفه بود يا بيگاري؟!! سرگرده جفت ميكنه، با خودش ميگه باز اين ميخواد يك چيزي از دهن ما بكشه بيرون بدبختمون كنه. خلاصه با تته پته ميگه: چهچه عرض كنم قربان. تيمساره شاكي ميشه، ميگه: خاك بر سر احمقت كنند! ميره يكم جلوتر، يك گروهبانه رو ميبينه، باز همون سؤالو ميپرسه، گروهبانه بدبخت هم يكم من و من ميكنه، چيزي نميگه و فحشش رو ميخوره. تيمساره شاكيتر ميشه، ميره يكم جلوتر ميبينه يك سرباز صفر داره جارو ميكشه، ميره جلو ميگه: سرباز! من ديشب خانوم رو كردم. انجام وظيفه بوده يا بيگاري؟! سربازه خيلي مطمئن ميگه: انجام وظيفه بوده قربان! تيمساره كف ميكنه، ميگه: واسه چي انجام وظيفه؟! تركه ميگه: آخه اگه بيگاري بود ميداديد ما بكنيم!
17- به رشتيه ميگن اعضاي خانوادتو نام ببر، ميگه: صاايران، امرسان، موبايل، آمريكا!! ميگن: مرتيكه اين كسشعرا چيه ميگي؟! رشتيه ميگه: آخه شما نميدوني؛ صاايران دختر كوچيكمه، هر روز بهتر از ديروز! امرسان دختر بزرگمه، زيبا جادار مطمئن! موبايل خانمه، كه هيچ وقت در دسترس نيست! آمريكا هم خودمم، كه هيچ غلطي نميتونم بكنم!
19- قزوينيه يه بچه خشگل بلند كرده بوده، پاي معامله كه ميرسن قزوينه ميگه: ببين بالام جان، اگه بزاري توش بزارم 50 تومن بهت ميدم اگر هم بزاري لاش بزارم 100 تومن بهت ميدم. بچهه هم پيش خودش ميگه: عجب نرخ خوبيه! بزار يه لاپا بهش بديم 100 تومن كاسب بشيم. خلاصه تا وارد عمل ميشن قزوينيه امونش نميده و تا دسته ميكنه تو ماتحت بچه مردم! پسره هم بدبخت با هزار مكافات خودشو ميكشه بالا ميگه: خواركسده مگه قرار نبود لا پام بذاري؟! پس چرا كردي توش؟! قزوينيه ميگه: بالام جان به جون تو دست كردم تو جيبم ديدم 50 تومن بيشتر ندارم!
20- ترك ديسك كمر داشته، بچش با كيفيت به دنيا مياد!
ویرایش شده توسط: marmolakman