صفحه 20 از 128: « پیشین 1 ... 19 20 21 ... 127 128 پسین »

جوكهای سكسی

marmolakman

کاربر

ارسالها: 1748

#191 Posted: 23 Sep 2011 04:17

زنه ميره دكتر، ميگه: آقاي دكتر من صدام يكم كلفته، ‌مي‌خوام معالجش كنم. دكتره ميگه: ‌يه دارو هست ولي عوارض جانبي داره. زنه ميگه: اشكال نداره، فقط صدام خوب بشه. دكتره هم دارو رو براش مينويسه. بعد از يه مدت زنه بر ميگرده مطب دكتره، ميگه: ‌آقاي دكتر، دمت گرم! من صدام خوب شد، فقط رو سينم يه كم مو درآوردم كه اونم به تخمم!

marmolakman

کاربر

ارسالها: 1748

#192 Posted: 23 Sep 2011 04:18

يه كوسه بوده عادت داشته معامله مردم رو ميكنده، تو گونه خودش هم آخرين نمونه باقي مونده بوده، ‌نمي‌تونستن بكشنش. ميگن: چي كار كنيم؟ ميان دندوناش رو ميكنن. بعد از چند وقت يك بابايي داشته تو دريا شنا ميكرده، يهو داد ميزنه: كــوســه! آه! كوسه! آه! آه! كوسه! آه آااااه!

ویرایش شده توسط: marmolakman

marmolakman

کاربر

ارسالها: 1748

#193 Posted: 23 Sep 2011 04:20

تركه وايستاده بوده دم مدرسه دخترونه، يكي مياد بهش ميگه: ‌آقا واسه چي اينجا وايستادي؟ 423- تركه ميگه: ‌وايستادم كه وايستادم، اصلاً به تخمم كه وايستادم!

↓ Advertisement ↓

marmolakman

کاربر

ارسالها: 1748

#194 Posted: 23 Sep 2011 04:21

كميته تركه رو مست و پاتيل تو خيابون مي‌گيره. بهش مي‌گند: مرتيكه كثافت! گمشو برو تو ماشين، ‌باباتو ميسوزونيم! همين جور كه داشتند مي‌چپوندنش تو ماشين، تركه هي داد و بيداد ميكرده كه: چيكارم داريد؟ آخه منو واسه چي گرفتين؟ سربازه بهش ميگه: واسه عرق خوري. تركه ميگه: د بابا اينكه دعوا نداره! خوب بيارين بخوريم!

marmolakman

کاربر

ارسالها: 1748

#195 Posted: 23 Sep 2011 04:21

تركه ميخواسته جلق زدن رو ترك كنه، چهار گوشه حموم رو ميبوسه مياد بيرون!

marmolakman

کاربر

ارسالها: 1748

#196 Posted: 23 Sep 2011 04:21

دو تا تركه تو خيابون وايستاده بودن داشتن كوناشونو به هم ميزدن، يكي مياد ازشون ميپرسه: ببخشيد شما دارين چي كار ميكنين؟ ميگن: داريم دوكون باز ميكنيم! يك ماه بعد يارو داشته از همون خيابون رد ميشده، ميبينه ايندفعه دارن كيراشونو به هم ميزنن، ‌ميگه: ايندفعه دارين چي كار ميكنين؟ ميگن:‌ داريم معاملمونو به هم ميزنيم!

marmolakman

کاربر

ارسالها: 1748

#197 Posted: 23 Sep 2011 04:22

تركه بچشو كرده بوده، مي‌گيرند، ميبرنش دادگستري. قاضي ميگه: مرتيكه! واسه چي بچت رو كردي؟! ميگه: آخه آقاي قاضي، حرف گوش نميداد! ميگه: يعني چي آقا؟ چه ربطي داره؟ آخه آدم كه واسه اين چيزا بچش رو نميكنه! باز تركه ميگه:‍ آخه آقاي قاضي، حرف گوش نميداد! قاضيه ميگه: باباجان، حرف گوش نميداد، خوب نصيحتش ميكردي، تنبيهش مي‌كردي، آدم بچه رو كه نمي‌گيره بكنه! تركه شاكي ميشه ميگه: اااه..! آقاي قاضي، مثل اينكه شما هم حرف گوش نميدين‌ها!

marmolakman

کاربر

ارسالها: 1748

#198 Posted: 23 Sep 2011 04:22

دوتا خانومه نشسته بودن تو تاكسي، همينجور داشتند از هر دري صحبت مي‌كردند. يكيشون بر مي‌گرده به اونيكي ميگه،‌ شما شغلتون چيه؟ يارو جواب ميده: والله من كارم نسبتا راحته، صبح پا ميشم صبحونه مي‌خورم، ميرم بيرون ‌يك دوري اطراف مي‌زنم،‌ ميام خونه دوش ميگيرم، دوباره مي‌رم بيرون،‌يك مقدار تو خيابون پرسه مي‌زنم،‌ ميام خونه دوش ميگيرم، بعد ناهار مي‌خورم، مي‌رم بيرون ‌يك مقدار مي‌گردم،‌ دوباره ميام خونه يك دوش مي‌گيرم، بعد مي‌رم باز چند ساعت قدم مي‌زنم، بر مي‌گردم خونه دوش ميگيرم، مي‌خوابم... شما شغلتون چيه؟ اونيكي زنه جواب مي‌ده: والله منم مثل شما جندم، ‌منتها اينقدر وسواس ندارم!

marmolakman

کاربر

ارسالها: 1748

#199 Posted: 23 Sep 2011 04:23

يارو داشته با بچش بازي ميكرده، ‌هي بچه رو پرت ميكرده بالا، تو هوا مي‌گرفتدش. يه بار بچه رو خيلي ميندازه بالا، بچه ميفته تو خونه همسايه (كه از قضا همشهري آذربايجاني بوده) تركه هم بچه رو مياره ميگه: ايندفعه آوردم، ولي اگه دفعه ديگه بندازي پارش ميكنم!

ویرایش شده توسط: marmolakman

marmolakman

کاربر

ارسالها: 1748

#200 Posted: 23 Sep 2011 04:25

تو جنگل يه روباهه داشته به تاخت در مي‌رفته. ازش ميپرسن: واسه چي فرار ميكني؟ ميگه:‌ آخه شير يك قانون گذاشته، هر كي سه تا تخم داشته باشه، ‌يكيشو مي‌برند! بهش ميگن: خوب تو چرا فرار ميكني؟ توكه دو تا داري! ‌ميگه: آخه اول ميبرن، بعد ميشمارن!!!

صفحه 20 از 128: « پیشین 1 ... 19 20 21 ... 127 128 پسین »

شوخی و سرگرمی سکسی /

جوكهای سكسی

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا