ارسالها: 2321
#66
Posted: 3 Oct 2010 06:19
مي دوني چرا تشك رو قبل از دوختن با چوب مي زنن ؟؟ چون بعدا هر چي ديد صداش در نياد.
اين چنين گفتا شبي زيز پتو
يك زن شيرين زبان و بذله گو
همسرم شلوارتو كردم اتو
كار ديگر هم اگر داري بگو
در جوابش شوي او گفتا به او
آفرين بر همسر فرخنده خو
گر تو هم شلوار خود آري برون
بهرجبران مي كنم منهم او تو
میخـواهم گــره بخـورم در تــــ♥ــــو
آنقــدر سخـت
که بـا دنــدان بـازم کنی....!
boy_seven
ارسالها: 2321
#67
Posted: 3 Oct 2010 06:27
موفقيت مثل حاملگيست همه بهت تبريك مي گم ولي نمي دونن چند بار گاييده شدي!!! هميشه موفق باشيد.
تركه نصفه شب پا ميشه شلوارشو در مياره پسرش ميگه : بابا مي خواي تو خونه بريني ؟؟ باباهه مي گه : نه مي خوام تو قبر باباي خودم برينم كه تو هنوز بيداري.....!
به قزوينيه مي گن شما قرباني مي كنيد؟ ميگه فاميلش مهم نيست هر كي باشه مي كنيم .
زنه ميره كيف بخره ميبينه 40000 تومانه مي گه آقا چرا اينقد گرون ؟؟ يارو ميگه از پوسته كير ساخته شده اگه بماليش چمدون مي شه .
میخـواهم گــره بخـورم در تــــ♥ــــو
آنقــدر سخـت
که بـا دنــدان بـازم کنی....!
boy_seven
ارسالها: 364
#68
Posted: 6 Oct 2010 12:45
دورهگرده تو يكي از كوچههاي شمرون داد ميزده: دمکني 500 تومن! دمکني500 تومن! پيرزنه سرشو از پنجره مياره بيروه، ميگه: ننه، تا ته بکوني چند ميشه؟!!!!
يكي دوستشو بعد از مدتها تو خيابون ميبينه و ميگه: راسته كه ميگن ازدواج كردي؟ ميگه: اگه راست نبود كه ازدواج نميكردم
تو مهدكودك بحث اين بوده كه بچهها نبايد وسايل رو بكنن تو دهنشون، معلمه ميگه: خوب بچهها، چند تا چيز بگين كه تو دهن جا ميشه و بايد مواظبشون باشيم. يك بچه پا ميشه، ميگه: پاككن.. معلمه ميگه: آفرين.. ديگه چي؟ يكي ديگه پاميشه، ميگه: تراش. به همين منوال، تا يكي بلند ميشه، ميگه: لامپ! معلمه ميگه: حسن جان لامپ كه تو دهن جا نميشه. حسن ميگه: نه خانوم معلم... من خودم شنيدم بابام ديشب به مامانم ميگفت: پاشو اون لامپ رو خاموش كن، ميخوام بگذارم دهنت!
- تركه داشته از تو جزيره آدمخورا رد ميشده، يهو ميبينه آدم خورا محاصرش كردن. بيچاره جفت ميكنه با حال زار ميگه: اي خدا بدبخت شدم! يهو يك صدايي از آسمون مياد: نترس بنده من، بدبخت نشدي! اون سنگ رو از جلوي پات بردار بكوب به سر رئيس قبيله. تركه خوشحال ميشه، سنگ رو ميكوبه تو كله رئيس قبيله. رئيسِ قبيله جابهجا ميميره، باقي افراد قبيله شاكي ميشن، نيزه به دست، شروع ميكنن دويدن طرف تركه! يهو يك صدايي از آسمون مياد: خوب بنده من، حالا ديگه بدبخت شدي!
///////
به يه كرد ميگن: ساعت داري؟ ميگه: ساعت چيه، مرد بايد كير داشته باشه!
كيشميشه به نخودچيه گير داده بوده، بهش ميگه: جــــــووون! قربون اون چاك سينت! نخودچيه ميگه: خفه خفه... همين كسشعرا رو ميگي كه چوب به كونت كردن!!
به قزوينيه ميگن: يك خاطره خوب تعريف كن، ميگه: بالام جان، بچه بود.. سفيد بود..! ميگن حالا يك خاطره بد تعريف كن، ميگه: آي بالام جان، بچه بوديم... سفيد بوديم..!
يكروز يه كبوتر نر، اساسي تنگش ميگيره. ميره پيش كبوتر ماده و ميگه: بق بق بقو... بق بق بقو...! (يعني مياي بريم ترتيبتو بدم؟) كبوتر ماده ميگه: نق نق نقو (يعني فعلا نه...!). كبوتر نره ميره و نيم ساعت ديگه بر ميگرده و دوباره ميگه: بق بق بقو... بق بق بقو...! دوباره كبوتر ماده ميگه: نق نق نقو. خلاصه چند بار قضيه تكرار ميشه و از نره اصرار و از ماده انكار. چند ساعت بعد كبوتر ماده تنگش ميگيره و ميره پيش كبوتر نره و ميگه: بق بق بقو... بق بق بقو...! كبوتر نره ميگه: نق نق نقو.... جق جق جقو....!
بدرد نخور هم واژه ایست .....
ارسالها: 364
#70
Posted: 8 Oct 2010 16:43
سلام كامی جان لوتی عزیز مرسی آقاییی شما
تركه وايستاده بوده دم مدرسه دخترونه، يكي مياد بهش ميگه: آقا واسه چي اينجا وايستادي؟ تركه ميگه: وايستادم كه وايستادم، اصلاً به تخمم كه وايستادم!!!
تركه با دوستش ميره دكتر ميگه: آقاي دكتر من يبوست دارم. دكتر براش يك نسخه مينويسه بهش ميگه: اين قرصها بعد از هر وعده غذا ميخوري، اين شياف رو هم استعمال ميكني. تركه ميگه: يعني چي، يعني اينو هم بخورمش؟! دكتره ميگه: نه. يعني يه جوري به بدنت برسون ولي نه از دهنت. تركه ميگه: يعني چي، يعني از گوشم؟! دكتره ميگه: نه پدر من! يه جوري به بدنت برسون ولي نه از دهنت نه از گوشت. ميگه:پس چي، از دماغم؟! دكتره شاكي ميشه داد ميزنه: بابا بكن تو كونت!! تركه برميگرده به دوستش ميگه: اصغر بيا بريم، امروز آقاي دكتر عصبانيه!
/////////
يه زنه انگليسيه و يه تركه تو آسانسور بودن. زنه شروع ميكنه لخت شدن و به تركه ميگه: يه كاري كن كه احساس كنم واقعاً زنم، تركه هم شروع ميكنه لباساشو در مياره، بعد ميندازدشون جلوي زنه، ميگه: اينا رو بشور بعد هم اتوشون كن!!!
تركه تو قايق بوده تو دريا يه دفعه يه پري ماهي مياد بهش چشمك ميزنه. تركه ميگه: جل الخالق! ما اسبماهي ديده بوديم، سگماهي ديده بوديم، فيلماهي ديده بوديم، اما ديگه جنده ماهي نديده بوديم!!!
بچه تخسه ميره پيش معلمش، ميگه: خانوم ميشه شما زن من بشيد؟! معلمه ميگه: برو بشين سر جات، من الان حوصله بچه مچه ندارم. پسره ميگه: آره منم حوصله بچه ندارم... اشكال نداره، جلوگيري ميكنيم!
////////
یه جك دیوونه كننده(من خودم كه تا یه هفته بهش می خندیدم)
كوره میره تو آشپزخونه دستش می خوره به رنده,میگه این كس شعرا چیه اینجا نوشتن!!!!!!!
بدرد نخور هم واژه ایست .....