انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شوخی و سرگرمی سکسی
  
صفحه  صفحه 5 از 20:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  ...  20  پسین »

شعر سکسی


مرد

 
بدنبال کوس (شعر)

روزی مست شدم بیرون ز خانه...............بدنبال کوسی هر سو روانه
برفتم من به هر کوی و نشانه.............بگشتم با اتول از این کران تا ان کرانه
ولی چیزی نبود در ان زمانه...............روان گشتم بسوی جنده خانه
به امید کوس نسرین وسارا و ترانه..............کنم کیرم به سوراخ فسانه
بگایم دلبران را عاشقانه..............گهی جفت جفت کنم گه دانه دانه
چنان گایم که کس نگایه..........بکونش جا کنم تا بند خایه
بمالم من دو پستان زنانه...............بگیرم من دو لنگ را بر دو شانه
کنم کیرم به سوراخش حواله..............که از شهوت کند اه وناله
بمالم کیر خود را من به چربی............بجررانم من ان کون را به ضربی
گذشتم من ز چارراه و رسیدم بر دو راهی.........بدیدم یکی مرد با ریش و کلاهی
بدو گفتم که اهل این محلی یا غریبی............بگفتا تو چه خواهی از کسی یا اطلاعی
بگفتم من بدنبال جنده خانه ام یا ظریفی.......بر آشفت آن مرد وکرد غرش چو دیوی
گفت تو مجنونی یا مریضی.............به لبخند گفتمش یک همچو چیزی
گرفت او خفتم به سختی.........کشید بیرون مرا از حال مستی
بغرید من مامور بسیجم........گفتم ولی من کوس مست وگیجم
کرد مرا دستگیر وزندونی.........نه کوس کردم نه کونی
فقط شلاق خوردم ودر کونی.......ممی گفت شعر هجو خودمونی
     
  
مرد

 
شبی بودو نگاری از من آویخت
چه آتشها چه آتشها برانگیخت
فروکردم به کونش دسته کیر
چوباران بهاری اشک میریخت

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

شیر فرهاد ویومد بیرون دست زد به کون لیلون
لیلون خوشش ویومد خون از کسش ویومد
کیر به این درشتی کردی سوراخ پشتی
فرق فکوله کون با کس جای شاش و جای چس

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

اگر دستم رسد برکون نرمت
کنم كيری درون کون گرمت
اگر گویی که کیر تو کلفت است
بگویم هیچ نگو زیرا که مفت است
اگر گویی چرا قدش خمیده
بگویم داغ کس بسیار دیده
اگر گویی چرا چشمش
دوتا نیست بگویم کیرما اهل ریا نیست

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

مرد یعنی عاشق پستان و رون
چشم او خیره به لرزشهای کون
مرد یعنی چشم هیزو كير تیز
مرد یعنی عاشق كوسهاي ليز!


"بابا طاهر حشری"
هیچ فیلسوفی تا امروز هیچ روحانی را نکشته " در حالیکه روحانیون فلاسفه زیادی را کشته اند"
دنیس دیدرو
     
  
زن

 
با درود فراوان.
من " عابث قزوینی " از کوشندگان در عرصه ترویج فرهنگ ناب و اصیل قزوین هستم.
از کودکی برای حفظ آرمان های شهرم اشعاری سروده ام.
اکنون نیز قصد دارم تا شما را از این فرهنگ غنی سیراب نمایم!

و اینک نخستین شعر من برای شما:

"بچه باز"

اسب چموش کیر من وامیجهد با دلبری / هم رام و هم گردن کشان،شایسته خواهد مهتری
این اسب پر سود و زیان،در جنگل خشتک میان / درنده چون شیر ژیان،هم قد مار جعفری
خواهی اگر مال عرب،کیرم فرو کن از عقب / یا ساک بزن با هر دو لب،یا لقمه کن با بربری
دارم به سر عشق پسر،بر کون ایشان است بصر / حقا نیرزد دردسر،منت کشی از دختری
بچه قشنگ تر تمیز،یا پیر معتاد مریض / هر دو برای من عزیز،بر هم ندارند برتری
گویند رفیقانم خری؟،با کس پسرها میپری؟ / تا کی به فکر اصغری؟،بنگر به صغرا و زری
چندان که تخمی چهره ام،از کون زن بی بهره ام / در بچه بازی شهره ام،از من نیابی بهتری
در مهد کودک کودکان را پاره گردانم ز کان / گوید مدیر این طفلکان،هم میکنی هم میبری؟
قزوینی و تاکستانی،رحمانی و طاهرخانی / ترک و بلوچ و افغانی،یا هر عزیز دیگری
با دیدنش آبم روان،با کردنش کیرم جوان / برد از دلم تاب و توان،آن کون ناز مرمری
پستان انگل خورده ام،سلطان جنگل برده ام / هر جانور آزرده ام،از رو زمین تا مشتری
گوید مرا هر مونسی،در عقل و ایمان ناقصی / بیهوده گوی و عابثی،دائم به ذکر عرعری!
مـَـرد شدن حـاصل ِ یـک لقـاح ِ اتفـاقی ست !
امــا مـَـرد بار آمــدن و زیستــن
حاصل ِ تلاش و غلبــه بر سختــی هــاست،
و مـَـردی جـاودانه شدن ...
حـاصل ِ یک عـُـمر نیــک نـــامی ست...
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
مرد

 
کیر ما می رفت در کون گفتمش
سرو سیمینا به صحرا می روی؟
خایه می زد بانگ که ای یار عزیز
یاد می دار که بی ما می روی

شبی در فراسوی رود ارس
جوان دختری را بکردم ز پس
شنیدم که میگفت در هر نفس
هنر نزد ایرانبان است و بس

دودول چشم دارد , ابرو ندارد
دودول گردن به بالا مو ندارد
دودول هنگام رفتن قلچماق است
دودول هنگام برگشتن چلاغ است
بکش ناز دودول را تا جوانی
که در پیری دودول نا مهربان است

هر که آید در لوتی شیدا شود
وقت رفتن خایه هایش از عقب پیدا شود
     
  
مرد

SexyBoy
 
رستم نامه


شنیدم که رستم فلان کاره بود (جنگجو )
فلان جای ایشان کمی پاره بود ( آرنج )
دو دستش همیشه فلان جاش بود ( کمر )
فلانش همیشه فلان جاش بود (سپر به کمر)
فلان چیز او تا نک پاش بود (شمشیر )
چو راه فلانش همی تنگ شد ( صبر )
فلان با فلانش سر جنگ شد ( عقل و احساس )
چو رستم فلانش همی راست شد ( عذم و اراده )
فلان کردنش خوردن ماست شد ( جنگ )
.What's life? Life is love
.What's love? A kissing
.What's kissing? Come here and I'll show you

Sexy
     
  
مرد

SexyBoy
 
داستان سامان و مسعود


سامان نامي ز شهر شيراز شيرين پسري الهه ي ناز
از عمرو گذار روزگاران برداشته شانزده بهاران
چشمش به مثال شعله ي نور ميزد ره رهروان مخمور
گيسو سر دوش دخترانه ميبرد دلت چو دام و دانه
قد سرو و جبين چو ماه و مهتاب لب همچو انار سرخ و پر اب
محبوب دل زنان مه رو كز جان بشدند عاشق او
او داده در اين ميان دل و دين بر نو پسري ز شهر قزوين
كو نيز جوان دلبري بود خوش خلق و متين بنام مسعود
همراه بدند ايندو با هم در بازي و عيش و شادي و غم
تا قد و بر و جمال مسعود از قلب پسر قرار بربود
ان صبر و قرار كز كف اش رفت از خاطره ايست كه بر سرش رفت
هر جمعه به رسم سال و ايام روز فرح است و وقت حمام
ان جمعه بگفت او به سامان از گرمي و دود و دم فراوان
بر خيز رويم سوي حمام شوييم تن و شويم خوشكام
اين گفته همان و ان ديگر بودند به نمره لنگ در بر
در قفل و بخار اب و تن لخت سامان نبدي بدين روش اخت
گه نيز نگاه گرم مسعود بر دوش و برش چو پيرهن بود

بر تن عرق و به سر خيالات

لنگش به برو پر از سوالات
كاين تازه جوان نيم تن لخت
از من چه خيال در سرش پخت
باري تن خويش را بشستند
هي سنگ و رشول و اب جستند
گاهي به سكوت و گه به اواز
هر كس نگهي بداد پرواز
پا تا سر هم نگاه كردند
در فكر بسي گناه كردند
خوابيد كف حمام مسعود
بر بست دوچشم و خوابش بربود
گويي كه هزار ساله خواب است
يا مست و خراب از شراب است
لنگش به رهي كنار و زان زير
سر كرده برون كلاهك كير
سر گرد و درشت و خون گرفته
خيسي به لب و جنون گرفته
مي برد ز دل قرار سامان
اين كير كشيده سر ز دامان
انقدر شرر به جان او ريخت
چشم و نگهش به كير اويخت
تا سر ز هوس خراب گرديد
زيرو زبرش پر اب گرديد
خيس از سر شهوتي نفس گير
خم گشت كه بوسد از سر كير
مسعود تكانكي به خود داد
وارام به روي وي بر افتاد
او نيز ز ترس و هول تن زد
زد چشم و به خواب خويشتن زد
با چند تكان و غلت ديگر
خفتند دو نوجوان برابر
لب روي لب و به هم فشرده
دست از كمر و ميان گرده
اين زان دگري نفس گرفته
او خايه اين بدست گرفته
خوردند هزار پيچ در هم
سيراب نمي شدند ازهم
ميجست در اين ميانه خشنود
سامان به دو دست كير مسعود

تا انكه به جهد و سعي بسيار
با كير عزيز كرد ديدار
بگرفت ميان دست و ناليد
بر چشم و دهان خويش ماليد
گفتا كه تو را چنان بليسم
داني كه چه سان به تو حريصم
تا كرد دهان به روي او باز
مسعود چپاند بي قر و ناز
تا بيخ گلوي او فرو كرد
بنياد جوان زيرورو كرد
ميخورد و به ناله باز ميگفت
اين جمله به سوزو ساز ميگفت
بسيار ز تو شنيده بودم
نزديك ولي نديده بودم
اين گرمي و اين حرارت از تو
بردارو ببر بكارت ازتو
دل از تو دگر نمي توان كند
مهر تو فكند بر دلم بند
اكنون كه تو در دهان گرفتم
كامي است كه از جهان گرفتم
انقدر مكيد و گفت زينسان
كه اب از سر كير شد نمايان
پر گشت دهان و صورت از اب
ابي كه ورا نمود بي تاب
مسعود كه مست از هوس بود
اينگونه ورا دگر نه بس بود
ميخواست كه از پس اش بگايد
كار نشده عمل نمايد
تا شاه پسر به خود بيايد
يك كون تميز از او بگايد
پس دست به لنگ او فرو كرد
ان يار عزيز پشت و رو كرد
خواباند گل شكفته بر روي
ان يار عزيز نازنين خوي
وان كون چو غنچه تازه و تنگ
ميگفت بكن بكن به اهنگ
.What's life? Life is love
.What's love? A kissing
.What's kissing? Come here and I'll show you

Sexy
     
  
مرد

SexyBoy
 
نامه نگاری لیلی و مجنون


گویند که پشم ..س لیلی
ز انداره گذشته بود خیلی
برحجره نشسته پشم می کند
پشمی که به حال خشم می کند
ناگاه ز دور شد غباری
وز پشت غبار شتر سواری
آمد در خیمه نامه در دست
بر تارک خیمه نامه بر بست
مجنون بنوشته بود لیلی
میل به ..ست مراست خیلی
از دست تو سگ پدر فکارم
هرشب ..س گرگ می گذارم
تا شوهر جاکشت بمیرد
مجنون چه کند تو را بگیرد

حال نوبت به لیلی است:

انگشت بزرگ خود قلم کرد
با آب ..سش چنین رقم کرد
ای شوهر اصل کاری من
..یرت شتر سواری من
از دور بده سرش ببوسم
..یرت به ..سم چست به گیسم
چون دستت نمی رسد به دستم
یک پشم ..سم به نامه بستم
.What's life? Life is love
.What's love? A kissing
.What's kissing? Come here and I'll show you

Sexy
     
  
مرد

SexyBoy
 
خاطره با زبان شعر

زمستان بود و سرمای فراوان ..... شبی تاریک از شبهای تهران
شبی کیری شبی تخمی پر از درد ..... چو در سوراخ بچه خایه مرد
به تنهایی خود مشغول بودم ....عرق می خوردم و شنگول بودم
چنان بودم اسیر غصه و درد ..... که کیرم هم به حالم گریه می کرد
عرق وقتی که من را کله پا کرد ..... تلیفون ناگهان زنگش صدا کرد
ز گوز فیل در اوج خموشی ..... بتر باشد صدای زنگ گوشی
گرفتم گوشی و گفتم که هستی؟ .... پرید از کله من حال مستی
صدایی گفت "احمق ! آرش هستم" ..... تویی آرش؟ ببخشید بنده مستم
چنین گفت: " تک خوری ای بچه کونی؟! .... میام امشب پیشت تنها نمونی"
پس از آن گفت آرش" خانه خالیست؟" ..... بدو گفتم که جز من هیچکس نیست
به من گفتا "خیالت باشه راحت ..... کس خوبی میارم از برایت
" کس و کونش بود شکل جنیفر ..... خودم چون دیدمش پشمم شده فر"
همین را گفت و پایان یافت کارش ..... تلیفون را زمین بنهاد آرش
چو از دستم سر گوشی رها شد .... عروسی توی کون من به پا شد
به کیر خویش دادم مژدگانی ..... که از نو سر بگیرد زندگانی
که بعد از چند روز کیری و سخت ..... کنون گردید وقت جنگ در تخت
بگفتم کیر را از خواب برخیز ..... بشو از بهر کس چون دشنه ای تیز
شراب ناب از تو ساقی از من ..... دریدن از تو و الباقی از من
برو ای کیر قصد خون او کن .... برو آندوسکوپی در کون او کن
بکن ای کیر آبت را مهیا ..... بپاشان آب خود را تا ثریا
در این افکار یک ساعت گذر کرد ..... که ناگه زنگ در من را خبر کرد
در آن لحظه که من در را گشودم ..... میان پوست گویی من نبودم
چگویم ای عزیزان من چه دیدم ..... فقط گویم چو دروا گشت ریدم
بدیدم دختری خوش قد و باریک ..... مثال قرص مه در شام تاریک
نگو دختر بگو حور بهشتی .... که زیبایی بر او بود زشتی
دو گیسویش سیه چون روزگارم ..... سیه چشمان او چون شام تارم
دو ابرویش دو تیغ آبدیده ..... نگهبانان قصر هر دو دیده
دماغش رو به بالا بود و خوشگل ..... ز بینی شعر گفتن هست مشکل !
لب چون غنچه اش بر خنده وا بود ..... تو گویی پادشاه جنده ها بود
سلامی گفتم و گفتا سلامی .... جهانی حرف دیدم در کلامی
تو گفتی با سلام خویش می گفت .... "به یک عشوه بگیرم هستی ات مفت"
ز بوی عطر او مدهوش گشتم .... درآورد مانتو را بیهوش گشتم
نگاهم چون به پستانهاش افتاد .... یقینا قلب من از کار افتاد
نگاهی چون به ران و کون گرفتم .... تو گویی بنده پارکینسون گرفتم
به پایش بود یک شلوار دودی .... بدان شلوار می کردم حسودی
لباسش تاپ تنگ و تیره رنگی .... تو گویی با دل ما داشت جنگی
خلاصه بعد حال و حول و احوال .... ز بعد صحبت بقال و چقال
پس از صرف کمی مشروب عالی .... دگر شد نوبت اتاق خالی
به آرش گفتم اول تو بکن توش .... پس از کار تو من هم می پرم روش
برای آنکه کار مرد کسکش .... بود برتر ز کار مرد جا کش
خلاصه دختر و آرش به خنده .... برفتند در اتاق خواب بنده
حدودا ساعتی در سکس بودند .... تو گویی روی قرص اکس بودند
صدای آخ و اوخ و اوووه و مای گاد .... گهی ساکت گهی با داد و بیداد
یکی می گفت یواشتر دردم اومد .... یکی می گفت بگیرش آبم اومد
خلاصه کار آرش یافت پایان .... برون آمد چونان شیرخرامان
پس از او دختر افتاده در دام .... برون شد از اتاق و رفت حمام
به من گفت آرش پاره شده کون .... که "من باید روم خانه هم اکنون"
"تو می مانی و این حور گل اندام .... رسان ماموریت را تا به انجام"
بدو گفتم خیالت تخت راحت .... برو خانه بخواب جانم فدایت
چنان پایان دهم ماموریت را .... به گا من می دهم انسانیت را
به اسب کیر می تازم به سویش .... به یک حمله نمایم پشت ورویش
ز پیشم رفت آرش درب و داغان .... ز حمام آمد آن کوه برلیان
بدن گویی همه الماس و مینا .... خلاصه کس خار آنجلینا ( منظور=آنجلینا جولی )
شده بود کیر من هشتاد خروار.... تو گویی منفجر شد زیپ شلوار
نیاوردم به روی خویش اصلا .... نهادم بر جگر دندان که بعدا
دوباره بر سر مشروب رفتیم .... سراغ کارهای خوب رفتیم
من از او مست بودم او ز مشروب .... که شهوت گشت غالب بنده مغلوب
گرفتم دست او را خنده ای کرد .... مرا با خنده اش شرمنده می کرد
به طعنه گفت " شیطون نوبت توست؟ .... دوباره کون ما شد شرکت پست؟ "
بدو گفتم که ای یار صمیمی .... فدای هیکلت نیکی کریمی
نیکل کیدمن تویی ای شب فروزم .... خیال کن لحظه ای من تام کروزم
نگو نه چون حساب بنده پاک است ....ز بهرت کیر بیچاره هلاک است
بده بوسه بخواب و لنگ وا کن .... بیاور آب من دردم دوا کن
به ناز و خنده گفت آن یار جونی.... " چقدر بامزه ای تو بچه کونی ! "
" چنان سکسی کنم من با تو امشب .... که تا روز قیامت می کنی تب "
" بلندم کن بخوابان روی تختت .... بگیرم در بغل گر نیست سختت "
" تو هم چون خوشگل و عیار هستی .... خیال من می کنم گلزار هستی" (منظور= محمدرضا گلزار)
" بود در اختیار تو کس و کون .... کس لیلی من و تو کیر مجنون "
دگر شد کاسه صبرم سرازیر .... رسیده بود آبم بر سر کیر
در آغوشم گرفتم شاپرک را .... به روی تخت بردم دخترک را
به روی تخت افتادیم بر هم .... چو ماری پیچ می خوردیم در هم
مثال غنچه گل بوش کردم .... هزاران بوسه از هر موش کردم
ز بس ما هر دو لب دادیم برهم .... که لبهامان گره می خورد در هم
هزاران بوسه دادم صورتش را ....نوازش می نمودم عورتش را
گرفتم بند کرست را به دستم .... طلسم هر دو پستان را شکستم
فکندم سوتین را بر کناری .... مکیدم سینه ها را چون اناری
تشک لرزان و هر دو سینه لرزان .... تن ما هم مثال سینه لرزان
مثال سینه هایش کس ندیده .... خدا یکی از آنها آفریده
دو پستانش چنان قرص قمر بود .... خط پستان او شق القمر بود
اگر گویم زپستانش فزونتر .... یقینا خشتک خود را کنی تر
بگویم من زنافش ! به چه نافی ! .... برای عمرما هم بود کافی
رها کن قصه سیمرغ و قافش .... بگویم قصه ای در وصف نافش
ز نافش کشف کردم حین مستی .... مکان نقطه پرگار هستی
شنیدم من که در دشت کویری .... بود چاهی که خشکیده است دیری
بدیدم هر دو را بر جسم آن ماه .... شکم بودی کویر و ناف او چاه
خدایا کوچکم کن تا زمانی .... کنم در ناف دلبر زندگانی
چو مالیدم به ناف او زبانم .... شده بیزار دیگر از دهانم
خلاصه بعد چند تا کار دیگر.... سر خر کج نمودم جای دیگر
رسیدم من به لای پای دختر .... بشد بر آسمان وای وای دختر
از آنچیزی که آنجا دیده ام من .... نمی دانم چگونه زنده ام من
گمانم بهترین جای جهان بود .... یقینا قتلگاه عاشقان بود
نگو کس گو امید زندگانی .... دلیل هر دو تا جنگ جهانی
که هیتلر گفت وقتی جنده می کرد .... که تا کس هست باید زندگی کرد
کسش چون لاله های نو شکفته .... عسل در شهد آن لاله نهفته
گشودم پای او با شادی و شور .... مکیدم شهد گل را همچو زنبور
کسش شیرین مثال قند و قندان .... چوچولش را گرفتم من به دندان
چوچول را دوست دارم من یه عالم ....چوچول سری است از اسرار عالم
چوچول تی ان تی سکس زنان است .... چوچول چون دکمه آتشفشان است
اگر یک عمر چوچولی را بمالی .... بود بهتر ز یکدم خایه مالی
در آخر گویمت یک نکته ریز .... چوچول اندر جهان یعنی همه چیز
به سوراخش زبان را برده بودم .... برای چند لحظه مرده بودم
بگویم با تو من در پرده رازی .... مدان سوراخ کس را بچه بازی
در این سوراخ حکمتها نهفته .... بود کس همچو مروارید سفته ( سفته = سوراخ شده )
به شهر بازی تهران سفر کن .... برو از تونل وحشت گذر کن
ز بعدش شهر کس را کن نظاره .... که آنجا تونل وحشت نداره
یکی تونل بود کوتاه و سر راست .... که آنجا تونل آسایش ماست
به دنیا راه ما بردیم ز آنجا .... چه خوش بود ار که می مردیم آنجا ( ارکه = اگرکه )
کسش را خوب آماده نمودم .... شروع کار خود ساده نمودم
چنین گفتا به من آن مغز پسته .... " شدم اورگاسم ! این کار دیگه بسه "
" بکن تو کیر خود را اینزمان راست .... اگر هم نوبتی پس نوبت ماست "
" چنان ساکی زنم گردی کلافه .... رود از پشت در کونت ملافه "
چو آن خوشگل دودولم را درآورد .... بلاها بر سر بیچاره آورد
گهی ساک می زد و گه جلق می کرد .... سرش را اندرون حلق می کرد
به کارش داده ام من نمره بیست .... تو گویی کیر در جاروی برقی است
چرا که ساک زدن کاری است دشوار .... که دارد ریزه کاریهای بسیار
گرفتم کیر خود را من به دستم .... شده بود کیر همچون گرز رستم
بدو گفتم که دست از کار بردار .... بکن این اژدها را در ته غار
خلاصه خوان هفتم از ره آمد .... به زیر کیر گنده آن مه آمد
گرفت و کیر را روی کس آورد .... نبود آن کس بدین داشاق هم آورد
ولی با زور کردم توی سوراخ .... ز من اوخ و ز دختر نعره آخ
به گریه گفت " بیرون کن سرش را " .... به یک بوسه فسردم آتشش را
به او گفتم که ای طناز محبوب .... مکن بیتابی اکنون می شود خوب
ز بعد مدتی کم جاش وا شد .... به قول بعضی از ما لاش وا شد
فرو کردم کمی دیگر عصا را .... فزون می کرد او ناز و ادا را
به من گفت آن نگار ماه پیکر .... " فرو کن بی مروت تا به آخر"
جواز کار ما چون گشت صادر .... دگر بودیم بر هر کار قادر
تونل حاضر قطار ما هم آمد .... قطار اندر تونل در رفت و آمد
زبس کس تنگ بود و کار دشوار .... که ترسیدم شود کیر همچو خودکار
حشر بالا زد و قاطی نمودم .... کمر را چرخ خیاطی نمودم
گره خوردیم بر هم چون خمیری .... چو آهو بود او من همچو شیری
چو آهو در غم و چون شیر در خشم .... عرق از من ز دختر اشک از چشم
عزیزان خوان هفتم چون سرآمد .... دمار از روزگار من درآمد
در آن دم لحظه ارضای ما شد .... تو گویی سد شکست آبش رها شد
سریعا کیر را بیرون کشیدم .... جهان شد تیره و چیزی ندیدم
نشد تا زود کلش را بگیرم .... به سقف خانه پاچید آب کیرم
فشاندم بر لب و چشم و سر و گوش .... گرفت آن دخترک با آب من دوش
برون شد آب کیرم هرچه بود است .... تو گویی کیر من زاینده رود است
من از او بدتر و او بدتر از من .... عزیز نازنین خوابید رو من
مرا بوسید و بوسیدم لبش را .... به روی سینه آوردم سرش را
به من گفت آن پری " امشب شب ماست .... نگه کن ماه پشت شیشه پیداست "
چنین گفتم به او در حال مستی .... که امشب ماه من تنها تو هستی
به روی سینه من ماه خوابید .... به روی ماه نور ماه تابید
.What's life? Life is love
.What's love? A kissing
.What's kissing? Come here and I'll show you

Sexy
     
  
زن

 
دیشب که رفته بودی ، تنها به حال مستی
سیگار و فیلم پورنو ، جلق میزدم دو دستی
تا یاد تو فتادم ، آب آمد از نهادم
شیرین تر از خود سکس ،آخربگو که هستی

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

فدای ِ آن بر و باسن شوم من
سراپا کیری از آهن شوم من
پناه آرم به سوراخ ِ کُس و کون
ز شخ ْ درد ِ جهان ایمن شوم من !

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

الا ای کیر بعد ازجلق چه میدانی تو از دردم
به یاد کون بی مویش پی سوراخ میگردم
دلم خواهد هم آغوشم ،همان دلدار بی جوشم
که من با یاد او اینسان بدون جلق شق کردم ....

ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ

این چه کُسی بود که گاییده ام؟
وین کمرو کون که مالیده ام
وز سر پستان بزند خون برون
بس که سرش را بلیسیده ام
مـَـرد شدن حـاصل ِ یـک لقـاح ِ اتفـاقی ست !
امــا مـَـرد بار آمــدن و زیستــن
حاصل ِ تلاش و غلبــه بر سختــی هــاست،
و مـَـردی جـاودانه شدن ...
حـاصل ِ یک عـُـمر نیــک نـــامی ست...
     
  
مرد

SexyBoy
 
شعر سکسی


انرژی جان کس لیلی قشنگ است
ولی یک ذره‌ای هم کس‌مشنگ است

تمام شعرهای لیلی ِ بیست
چو اشعار چرند من جفنگ است

ز بس کس گفته‌ام آبم درآمد
کنون کیرم به مانند کلنگ است

مثال کیر من چون کیر فیل است
کس لیلی کس ماده پلنگ است

خودش روشن ولی فرقش کبود است
ببین کیرم چه زیبا و دورنگ است

تمام شعر را گفتم که گویم:
انرژی جان کس لیلی قشنگ است
.What's life? Life is love
.What's love? A kissing
.What's kissing? Come here and I'll show you

Sexy
     
  
صفحه  صفحه 5 از 20:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  ...  20  پسین » 
شوخی و سرگرمی سکسی

شعر سکسی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA