ارسالها: 142
#42
Posted: 2 Mar 2012 06:14
شبی بودو نگاری از من آویخت
چه آتشها چه آتشها برانگیخت
فروکردم به کونش دسته کیر
چوباران بهاری اشک میریخت
ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ
شیر فرهاد ویومد بیرون دست زد به کون لیلون
لیلون خوشش ویومد خون از کسش ویومد
کیر به این درشتی کردی سوراخ پشتی
فرق فکوله کون با کس جای شاش و جای چس
ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ
اگر دستم رسد برکون نرمت
کنم كيری درون کون گرمت
اگر گویی که کیر تو کلفت است
بگویم هیچ نگو زیرا که مفت است
اگر گویی چرا قدش خمیده
بگویم داغ کس بسیار دیده
اگر گویی چرا چشمش
دوتا نیست بگویم کیرما اهل ریا نیست
ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ
مرد یعنی عاشق پستان و رون
چشم او خیره به لرزشهای کون
مرد یعنی چشم هیزو كير تیز
مرد یعنی عاشق كوسهاي ليز!
"بابا طاهر حشری"
هیچ فیلسوفی تا امروز هیچ روحانی را نکشته " در حالیکه روحانیون فلاسفه زیادی را کشته اند"
دنیس دیدرو
ارسالها: 125
#43
Posted: 21 Apr 2012 15:46
با درود فراوان.
من " عابث قزوینی " از کوشندگان در عرصه ترویج فرهنگ ناب و اصیل قزوین هستم.
از کودکی برای حفظ آرمان های شهرم اشعاری سروده ام.
اکنون نیز قصد دارم تا شما را از این فرهنگ غنی سیراب نمایم!
و اینک نخستین شعر من برای شما:
"بچه باز"
اسب چموش کیر من وامیجهد با دلبری / هم رام و هم گردن کشان،شایسته خواهد مهتری
این اسب پر سود و زیان،در جنگل خشتک میان / درنده چون شیر ژیان،هم قد مار جعفری
خواهی اگر مال عرب،کیرم فرو کن از عقب / یا ساک بزن با هر دو لب،یا لقمه کن با بربری
دارم به سر عشق پسر،بر کون ایشان است بصر / حقا نیرزد دردسر،منت کشی از دختری
بچه قشنگ تر تمیز،یا پیر معتاد مریض / هر دو برای من عزیز،بر هم ندارند برتری
گویند رفیقانم خری؟،با کس پسرها میپری؟ / تا کی به فکر اصغری؟،بنگر به صغرا و زری
چندان که تخمی چهره ام،از کون زن بی بهره ام / در بچه بازی شهره ام،از من نیابی بهتری
در مهد کودک کودکان را پاره گردانم ز کان / گوید مدیر این طفلکان،هم میکنی هم میبری؟
قزوینی و تاکستانی،رحمانی و طاهرخانی / ترک و بلوچ و افغانی،یا هر عزیز دیگری
با دیدنش آبم روان،با کردنش کیرم جوان / برد از دلم تاب و توان،آن کون ناز مرمری
پستان انگل خورده ام،سلطان جنگل برده ام / هر جانور آزرده ام،از رو زمین تا مشتری
گوید مرا هر مونسی،در عقل و ایمان ناقصی / بیهوده گوی و عابثی،دائم به ذکر عرعری!
مـَـرد شدن حـاصل ِ یـک لقـاح ِ اتفـاقی ست !
امــا مـَـرد بار آمــدن و زیستــن
حاصل ِ تلاش و غلبــه بر سختــی هــاست،
و مـَـردی جـاودانه شدن ...
حـاصل ِ یک عـُـمر نیــک نـــامی ست...
ارسالها: 125
#49
Posted: 12 May 2012 02:15
دیشب که رفته بودی ، تنها به حال مستی
سیگار و فیلم پورنو ، جلق میزدم دو دستی
تا یاد تو فتادم ، آب آمد از نهادم
شیرین تر از خود سکس ،آخربگو که هستی
ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ
فدای ِ آن بر و باسن شوم من
سراپا کیری از آهن شوم من
پناه آرم به سوراخ ِ کُس و کون
ز شخ ْ درد ِ جهان ایمن شوم من !
ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ
الا ای کیر بعد ازجلق چه میدانی تو از دردم
به یاد کون بی مویش پی سوراخ میگردم
دلم خواهد هم آغوشم ،همان دلدار بی جوشم
که من با یاد او اینسان بدون جلق شق کردم ....
ↂ ↂ ↂ ↂ ↂ
این چه کُسی بود که گاییده ام؟
وین کمرو کون که مالیده ام
وز سر پستان بزند خون برون
بس که سرش را بلیسیده ام
مـَـرد شدن حـاصل ِ یـک لقـاح ِ اتفـاقی ست !
امــا مـَـرد بار آمــدن و زیستــن
حاصل ِ تلاش و غلبــه بر سختــی هــاست،
و مـَـردی جـاودانه شدن ...
حـاصل ِ یک عـُـمر نیــک نـــامی ست...