صفحه 10 از 15: « پیشین 1 ... 9 10 11 ... 15 پسین »

سوتی های سکسی

mahoora

کاربر

ارسالها: 9

#91 Posted: 28 Oct 2015 17:33

تو نامزدیمون خونه پدرخانوم بودم.خونشون دوتا اتاق داشت بعد از ظهر جمعه تو یکی از اتاقا من با خانومم تنها بودیم و در بسته و پتو هم فقط رو خانوم بود لخت مشغول خوردن بودم که یهو در باز شد نمیدونم چجوری فقط به طرز خنده داری اول سرم رو دادم زیر پتو بعد کون مبارکم رو

این جریان رو همیشه خانومم میگه و میخنده

esan_tiger

کاربر

ارسالها: 3

#92 Posted: 3 Dec 2015 16:17

منو دخترداییم رفتیم تو انباری خونه ی مادربزرگم که حال کنیم....داشتم آنال سکس میکردم(از کون میکردمش) که یهو یکی در رو باز کرد در انباری هم سخت باز میشه و صدا داره واسه همین ما به موقع فهمیدیم و سریع رفتیم زیر ملافه ای که رو وسایل انباری کشیده بودن و خلاصه یه ربعی قایم شدیم و ......موقع رفتن طرف ..من یه نگاه یواشکی کردم دیدم داییمه و بعد فهمیدیم دنبال ما بودن

.......الکی گفتیم من رفتم بیرون با رفیقم کار داشتم دخترداییمم گفت رفته بوده انباری الکی برای مسخره بازی قایم شده از دست داییم هر چند همه شک کردن ولی بخیر گذشت...........قرار گذاشتیم باهم ازدواج کنیم.......با تشکر از پرنسس خانوم و آقا پرنس

سلام

Sina_Moteahhel

کاربر

ارسالها: 61

#93 Posted: 28 Jan 2016 13:36

با زنم (که اون موقع دوست دخترم بود) خونه ی یکی از دوستام بودیم. به شدت توی اتاق مشغول بودیم که یهو خانوم دوستم اومد خونه! اصلا نمی دونست که ما اونجاییم!
هیچی دیگه اول یه صدایی در آوردم از خودم توی اتاق که فکر نکنه دزد اومده خونه اش! بعد هم نفهمیدم چجوری تو پنج ثانیه لباسامون رو پوشیدیم و از اتاق زدیم بیرون! اون نگاه ِ"ای شیطوناااا! چی کار می کردید اون جا؟!" ش رو هیچ وقت یادم نمی ره!!

↓ Advertisement ↓

atish_pare

کاربر

ارسالها: 439

#94 Posted: 16 Apr 2016 23:07

تو سکس ضربدری داشتم به سکس پارتنرم میگفتم که کیرت باحال تر از شوهرمه که شنید

+ + آتیش پاره شیطون + +

Signature

zahrajn

کاربر

ارسالها: 95

#95 Posted: 9 May 2016 19:45

واسه خیلی وقت پیشه. یه بار با خیال اینکه کسی خونه نیست لخت از حمام اومدم بیرون و رفتم تو اتاق لباس پوشیدم و اومدم بیرون دیدم پسرخاله م که حدودا 16 ساله ش بود روی مبل نشسته و بدجوری نگاهم میکنه شانس اوردم بقیه مهمونا توی پذیرایی بودن

Evil_Dead

کاربر

ارسالها: 1782

#96 Posted: 27 May 2016 12:58

atish_pare: تو سکس ضربدری داشتم به سکس پارتنرم میگفتم که کیرت باحال تر از شوهرمه که شنید
سوتیت نابودم کرد

اندوه بزرگی ست انبوه انتظار

swapping_wife

کاربر

ارسالها: 2

#97 Posted: 1 Jul 2016 17:42

سلام
از تاپیک خوشم اومد هر کی سوتی داره اما بعضی هاشون واقعا سوتی هستن
منو همسر یه بار رفته بودیم دکتر (دندانپزشک)اشنا بود از مدرسه بچش زنگ زدن که سرویس تصادف کرده جناب دکتر خودتون بیاین دنباله بچه اتون و چون با ما اشنا بود معذرت خواهی کرد گفت نیم ساعت منتظر باشین بیام و رفت منو خانمم در کل شلوغیم شروع کردیم لب بازی چون ظهرم بود و تا دکتر بیاد ۳۰ دقیقه وقت داشتیم ده دقیقه بود شروع کردیم رو صندلی بودیم و البته لخت داشتیم پستونهای زنمو میخوردم دیدم دکتره داره نیگاه میکونه کپ کرده بود و.....بعد چند دقیقه لباس پوشیدیم دکتر گفت خانمم رفت دنباله بچه و از ما پرسید خدایش زن و شوهرید!!!!!!!!
البته عرض کنم الان این اقای دکتر بهترین پارتنرمون تو سکس سه نفرس اما اون موقع بدجوری خجالت کشیدیم

radven

کاربر

ارسالها: 10

#98 Posted: 1 Jul 2016 21:09

خونواده ما با عموم دوسال پیش بودیم تو زمینای ما تو یه منطقه کوهستانی خوش اب هوا شب عموم که تازه داماد بود رو حیاط بودن منم ساعتای 2بود که خوابم نمیومد رفتم بیرون که دهنم باز موند باورم نمیشد چی میدیدم خلاصه همون جا داشتم بالای سرشون راحت تماشا میکردم که کارشون تموم شد یا نه فقط دیدم دارن منو نگاه میکنن که عموم گفت یوخت بد نگزره یه لحظه به خودم امدم و سریع فرار کردم تا اخر اون گردش روم نشد تو صورتشون نگاه کنم زن عمومم مسخرم میکرد و به مامانمم گفت خیلی ضایع شدم

کور شوم لال شوم کر شوم محال است که من خر شوم

hasanyazd

کاربر

ارسالها: 3

#99 Posted: 3 Jul 2016 10:35

یه بار با خانمم تو حموم بودیم دوتایی که پدر خانمم کلید داشت اومد تو خونه وحشتناک ضایع شدیم

elahenanaz

کاربر

ارسالها: 133

#100 Posted: 3 Jul 2016 11:49

دوست دخترم ومن سالهابا هم دوست بودیم تقریبا همه فامیل خبر داشتن ۱ شب پسر عموم که رفیق پایه بود مارو دعوت کرد خونشون.اینم بگم که دوست دخترم دانشجوی اصفهان بود و من ساکن شیراز بودم رفته بودم اصفهان برا دیدنش که پسر عموم دعوتم کرد.اونو خانمش تو اتاق خودشون خوابیدن و من و دوستم تو اتاق کناری.دوست دخترم در کل فقط لاپایی میداد اهل عقب نبود از جلو هم عبورممنوع خلاصه۱ ساعتی لاپایی کردم که داشت آبم میومد اما نه دستمالی داشتیم و نه بساطی عقلم به هیچ جا قطع نمیداد تاچارا تشک و بلند کردم ریختمش زیر تشک ۲ ساعت بعد همه بیدار بودن و موقع جمع کردن رختخواب .زن پسر عموم دقیقا دستش خورده بود به تشک خیس رو خودش نیاورد رختخواب و برد تو کمد و دیگه باهامون حرف نزد.پسر عموم همش میخندید اینقدر خجالت کشیدیم که تو ۲ سال باقی مونده از دانشگاه ۳ کیلومتری خونش رد نشدیم..

صفحه 10 از 15: « پیشین 1 ... 9 10 11 ... 15 پسین »

شوخی و سرگرمی سکسی /

سوتی های سکسی

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا