انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شوخی و سرگرمی سکسی
  
صفحه  صفحه 8 از 15:  « پیشین  1  ...  7  8  9  ...  14  15  پسین »

سوتی های سکسی


میهمان
 
یه بار اول صبح لخت بودم و بصورت برعکس دراز کشیده بودم کیرمو گرفته بودم جلق میزدم کونم به هوا بود یهو مامانم اومد تو اتاق.فرصا هیچکاری نداشتم که مامانم گفت پاشو این چیه؟پاشو. و روشو برگردوند و رفت.. ولی خدایی هیچ وقت دیگه به روم نیاورد کلا از یادم رفته بود که الان با خوندن خاطرات بچه ها به یاد آوردمش!

یه بار هم نصفه شب بود ساعت ۳-۴ صبح بود جلوی کامپیوتر نشسته بودم و شلوارمو تا زانو کشیده بودم پایین و داشتم با دیدن عکسای سکسی کیرمو نوازش میکردم که دیدم بابام یهو اومد تو اتاق و گفت چیکار میکنی نصفه شبی؟ پاشو خجالت بکش...نصفه شبه بچه بگیر بخواب!! ولی اونم بعدش دیگه به روم نیاورد هرچند تا یه هفته روم نمیشد تو صورتش نگاه کنم!
     
  
مرد

 
من یادمه یه بار خواهرم رفته بودم حموم منم از لای درز هواکش داشتم نگاهش میکردم و بد حشری بودم جوری که دوست داشتم در رو باز کنم و برم تو بکونمش . خداییش کون و کوس نازی داشت همینکه نگاه میکردم و داشتم کیرمو میمالوندم دیدم خواهرم از ایینه کناری داشته منو میدیده ولی به روی خودش نیاورده منم سریع اومدم پایین بعد که از حموم اومد گفت دیدما . دیگه چیزی نگفت و رفت منم از اون موقع میدیدم هر موقع میره حموم درز هواکش رو میپوشونه . خیلی خجالت کشیدم .
عشق فقط یک بار در انسان بروز میکند . علاقمند به گفتگو با بانوان لوتی و‌دوستی پایدار
     
  
مرد

 
یه دوست دارم اسم خانم خوشکلش ش .... خونه قبلیمون نزدیک هم بود یه بار اومده بود با خانمم کار داشت ... ما داشتیم تو خونه با هم ور میرفتیم ... زنگ در که خورد من تندی رفتم دم در غافل از اینکه شرت پام نیست و کیرم هم نیمه راست مونده ... سراغ خاننم رو گرفت گفتم که نیست ... یه لحظه حین حرف زدن متوجه شدم دقیقاً تمام حواسش به کیرمه که نیمه راست مونده ...
     
  
↓ Advertisement ↓
مرد

 
من هم یکبار داشتم کون پسر داییم رو میکردم که زیره ملافه بودیم که یکدفعه مامانم اومدش تو و ما خودمون رو زدیم به اون راه اما مامانم فهمید چه خبره و اومد ملافه رو کشید از رومون و پسر داییم رو برداشت و بهش گفت درست کن خودتو و اون هم شلوارش و شرتشو با هم کشید بالا و مامانم بردش بیرون...
     
  
مرد

 
یه بار داشتم دختر همسایمونو تو اتاقم می کردمو کسی هم خو نه نبود،اناق من هم یه پنجره داشت که رو به حیاط بود.کیرمو تازه کرده بودم تو کونش و داشتم آروم آروم تلنبه می زدم که یهو دیدم یکی از پشت پنجره می گه: چیکار دارین می کنین؟؟
ریدم به خودم نگاه کردم دیدم خواهر بزرگشه که 2 سال هم ازم بزرگتره. از ترس داشتم می مردم .خلاصه اومدو یه پس گردنی زد به خواهرشو به منم گفت الان می رم به مامانت می گم.منم از ترس لال شده بودم.
البته دمش گرم که هیچی نگفت و من احمق هم حواسمو جمع کردم که دیگه مطمین باشم که در خونه بستست و هیچ وقت تو اتاقی که دید داره و پنجره داره سکس نکنم .!
emzam koja bod amoo!
     
  
مرد

 
ی بار دوس دخترم گفت بیا خونه هچکی نیست منم خوشحال وخندون رفتم وسطای سیخ زدن بودیم باباش اومد تا در وباز کنه نمیدونم چطوری لبسامو برداشتم رفتم تو اتاق دخترهم دمش گرم زود پوشیده بود منم مجبور شدم از طبقه دوم بپرم تو باغچه مسدوم شدم واز مسابقات استانی کاراته هم جا موندم همش شد ضرر
     
  
زن

 
یه دوست پسر داشتم برام یه ماجرا از دو تا از دوستاش گفت..........

گفت پسره تو شهر ما به دوست پسر پسر میگن "فنچ" یا "کهره" جنوبی هستیم دیگه......

گفت دوستم با کهرش رفته بودن تو خونه و تنها تو اتاق ..........
فنچش بهش گفته که اسهال داره فقط بیا برات ساک بزنم اما پسره راضی نمیشده و فکر میکرده الکی میگه..........
و با زور کیرشو کرده تو کونش و داشته میکرده تش که یهو پسره نمیتونه خودشو کنترل کنه میزنه همه چی رو گه مالی میکنه.............
حالا بقیه ماجرا و شستن و اتاقو و اون گه تمیز کردنا و ... رو خودتون حدس بزنید............

نتیجه : همیشه فکر نکنید طرفتون میخواد شما را گول بزنه شاید بدبخت دلیل خاصی داشته باشه............
به افتخار گی های انجمن
برداشت طرف مقابلت شرطه نه برداشتها و تفاسیری که تو از اون واژه یا رفتار داری!!!
     
  
مرد

 
اقا یه روز تو خونه جدیدمون که البته اجاره ای بود تنها بودم لخت و پتی شدم که برم حموم .در حموم و باز کردم دیدم دمپایی ها توش نیست اومدم تو هال درب ورودی و باز کردم این ورو ببین اون ورو ببین کسی تو راه پله نبود سریع رفتم دمپایی ها رو از جلو در که البته فاصله داشت ور دارم داشتم دمپایی رو انتخاب می کردم که یهو باد زد در خونه بسته شد من موندم لخت و پتی توی راه پله
اب سردی رو تنم ریخته شد شوکه شدم خونه دو طبقه بود و ما طبقه همکف زندگی می کردیم مونده بودم چه کنم این ورو بگرد اونور بگرد یهو یه مشما گوشه راه پله دیدم توش لباس زنونه بود مث اینکه مال مستاجر قبلی زیر راه پله جامونده بود یه شلوار کهنه پاره زنونه و یه پیراهن زنونه توش بود سریع شلوار و لباس زنونه رو پوشیدم بعد کلی لگد زدن به در که باز نشد رفتم زنگ همسایه طبقه بالا رو زدم سریع اومدم وسط راه پله پشت پاگرد قایم شدم اول ماجرا را توضیح دادم که پشت در موندم و ازشون خواستم که بهم پیچ گوشتی بدن در و باز کنم بعدش خواستم چون لباس مناسب تنم نیست نیاد بیرون اما اومد هی نگاه نگاه می کرد که چه خبره منم کمی پایین تر رفتم اونام که کامل منو نمی شناختند دو دل بودند که ایا من همون مستاجر جدیدم یا دزدم البته نمی دونم منو با اون لباس زنونه دید یا نه اما فک کنم دید بالاخره شنیدم که شوهرش گفت برو پیچ گوشتی و بده داند بچه شون اورد با تعجب به من نگاه می کرد شانس اوردم درب به زحمت باز شد بچه شون همینجوری تا باز شدن در منو نگاه می کرد تعجب کرده بود در باز شد نفس راحتی کشیدم اخه من ادم ابرودار و مثبتی هستم دیگه تجربه شده نمی ذارم این اتفاق برام هیچ وقت تکرار شه
hich
     
  
مرد

 
سوتی نداشتیم دیگه؟؟؟؟
نمیدونم چکار کنم ؟!!!
     
  
مرد

 
     
  
صفحه  صفحه 8 از 15:  « پیشین  1  ...  7  8  9  ...  14  15  پسین » 
شوخی و سرگرمی سکسی

سوتی های سکسی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA