ارسالها: 6216
#31
Posted: 18 Mar 2012 09:44
صحبت می کردیم یکم سوال از اون زمانا دارم ازش می پرسیدم
همین
" تـــو " تکـرار نـمی شوی این
مــــنمـ ....
که وابســـته تر مـی شــوم....
ارسالها: 199
#35
Posted: 18 Jul 2012 17:55
زلیخاه رو طوری جر میدادم که یوسف رو فراموش کنه!!!!
نترس نترس نترس بچه جون
برو برو بازم به میدون
امید نذار هیچ وقت بمیره... غم جای اونو بگیره...
یه مورچه اگه صد دفعه دونش بیفته، صد دفعه برش میداره!
واسه چی؟ واسه اینکه امید داره......
ارسالها: 94
#36
Posted: 9 Oct 2012 01:05
مسلما حلول حلواش نمیکردم
یه دو ساعتی میکردمش حسابی
زندگي دفتري از خاطر هاست . يك نفر در شب كم ، يك نفر در دل خاك ، يك نفر همدم خوشبختي هاست ، يك نفر همسفر سختي هاست ، چشم تا باز كنيم عمرمان ميگذرد ما همه همسفريم . . . . .
ارسالها: 7673
#38
Posted: 9 Oct 2012 12:03
نخست که جنده نمیکنم
بعدشم اینکه کلا زلیخا وجود خارجی نداشت داشتم
زنگ میزدم بچه ها بیان بکننش
زیاد کیر خورده بدرد گاییدن نمی خوره
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 94
#39
Posted: 9 Oct 2012 13:28
King05: نخست که جنده نمیکنم
بعدشم اینکه کلا زلیخا وجود خارجی نداشت داشتم
زنگ میزدم بچه ها بیان بکننش
زیاد کیر خورده بدرد گاییدن نمی خوره
ایول داری داداش
زندگي دفتري از خاطر هاست . يك نفر در شب كم ، يك نفر در دل خاك ، يك نفر همدم خوشبختي هاست ، يك نفر همسفر سختي هاست ، چشم تا باز كنيم عمرمان ميگذرد ما همه همسفريم . . . . .
ارسالها: 142
#40
Posted: 6 Nov 2012 21:04
میدادم تابمیرم
"دیگران کاشتندوماخوردیم مامیکاریم دیگران بخورند"