ارسالها: 2890
#213
Posted: 25 Dec 2014 01:03
realsex_mazyar: الان سارا داره آهنگ میگوشه حرکاته موزونه مختصری هم چاشنیش میکنه
..........
الان مازیار میخواد بره شام دوم ...
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#216
Posted: 25 Dec 2014 01:11
realsex_mazyar: امشب رژیمم نمیرم
به مناسبت کریسمس
همینجا به تمام دوستان مسیحی تبریک میگم، حتما داریم اینجا
چه عجب !
realsex_mazyar
الان میخواد هی پست بذاره و بگه و بخنده
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#218
Posted: 25 Dec 2014 01:35
realsex_mazyar: از ما عجب؟ یا از شما؟
از شما چه عجب
realsex_mazyar: پستشو نمیدونم، اما بگو بخدشو بدجور پایه ام
realsex_mazyar: داره برنامه میریزه تا صبح چکارایی بکنه
برنامه ها همه هدفبندی شدن ، سلولهای خاکستری در حال کندوکاوی ان و مرتب در حال ِ اجران ...
realsex_mazyar
الان یهو حوصله اش سر میره میخواد بره ...
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 175
#219
Posted: 25 Dec 2014 13:45
داره لباس عوض میکنه
مطمئنم اگه اسم من مراد بود... الان دنیا بر وفق هوشنگ بود!