ارسالها: 15
#75
Posted: 28 Dec 2017 22:23
اولی و دومی مربوط به زمان نوزادیم میشه چون اصن چیزی ازشون یادم نیس
از 10 سالگی فرق خودم با جنس مخالفو فهمیدم و یکی دوسال بعدش هم شهوت رو درک کردم
سکس هم نداشتم تا حالا
Don't let others make you lose!
ارسالها: 7018
#78
Posted: 25 Feb 2019 23:01
jakylove: تا چند سالگی جای خودتو خیس می کردی
تا چند سالگی شیر می خوردی
از چند سالگی فرق خودتو با جنس مخالف فهمیدی
از چند سالگی معنی شهوت رو فهمیدی
چند بار سکس داشتی یا تا حالا نداشتی
تاهفت سالگی!
تا دو سالگی!
از 6 سالگی!
از 15-14 سالگی!
زیاد! نشمردم!
💔تلخم،حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم،دلت میگیره،دنبالم نیا بی عشق
تلخم،حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم،همینه تا همیشه حال من بی عشق...❤️🩹
ارسالها: 455
#79
Posted: 25 Feb 2019 23:43
۱ − تقریباً ۹ سالگی ، به ۹ سالگی که رسیدم خودمو نگه می‌داشتم ( البته سن شناسنامه‌ای )
۲ − من بایونیک هستم و فقط مغزم مال خودمه ، بدنم مال یکی دیگست که نمی‌دونم تا کی شیر می‌خورده 
۳ − حول و حوش ۱۳ سالگی یه چیزایی فهمیدم ولی اونجای زنها رو نمی‌دونستم چه شکلیه ، از ۱۷ سالگی که شروع کردم به وب‌گردی عکس اونجای خانم‌ها رو هم دیدم ( البته فقط مال بعضی‌هاشون خوشگله )
۴ − همون ۱۳ سالگی ، منتها سال قبلش توی اول راهنمایی یه بقل دستی کس‌کش داشتم که انواع سکس رو هم داشته بود و یه چیزایی راجع به زن و شوهرها بهم گفته بود ، منتها همون ۱۳ سالگی که اولین بار به انزال رسیدم معنی شهوت رو هم فهمیدم ( البته دوستان در مدرسه هم خیلی اساتید کارکشته‌ای بودن و بهم خیلی چیزا رو گفتن و یاد گرفتم )
۵ − توی زندگی قبلیم دو تا زن خراب که یکیش مادر خوندمه و یکیش هم خاله ناتنیمه ( و یا شاید زنای دیگه هم بودن ) وقتی بسته بودنم به تخت بهم تجاوز کردن ولی توی این زندگیم سکس نداشتم ...... فقط چند بار از سر لج و لج‌بازی اون قدیما وقتی به کونم دست می‌زدن یا انگشت می‌کردن و تذکر و درگیری جواب نمی‌داد ، منم واسه تلافی چند بار انگشت کردم و نیشگون گرفتم و مالیدم !! 
البته کم هم پیش اومده بود ...... ولی بعدنا که عاشق دختر همسایه‌مون شدم ، حالم از خودم به هم می‌خورد ...... مخصوصاً که رفته بودم یه دبیرستان خراب شده که کثافت‌دونی بود و انقدر به همدیگه و به من فحشای جنسی و ناموسی می‌دادن و حرفا و حرکتای زشت می‌زدن و انجام می‌دادن ؛ منم خیلی وقتا بهشون می‌گفتم ک.س ننت !! بیا اینو بخور !! و از این جور حرفای زشت
آدم باید فقط با عشقش باشه و لاو بترکونه 
عشقت اگه تو صورتت ، تف هم بندازه یا بشاشه توی ذهنت باز هم لذت بخشه ولی اگه عاشق کسی نباشی ، لذت واقعی نمی‌بری ............
کاش قسمت بشه منم یه روز با یکی که دوستش دارم ازدواج کنم ( الان چند تا خانم رو واقعاً دوست دارم ، هر کدومشون باشه عالی میشه ) و منم بالأخره سکس داشته باشم و با هم لاو بترکونم ............. 
خیلی فانتزی دارم توی ظرف غذای همسرم که دهنیه غذا بخورم ......... یا سرمونو بچسبونیم به هم و به یه نقطه از آسمون یا طبیعت خیره بشیم و از این جور فانتزی‌ها ...........
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا ---- آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند
ویرایش شده توسط: TheWalkingDead
صفحه 8 از 10