انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شوخی و سرگرمی سکسی
  
صفحه  صفحه 29 از 325:  « پیشین  1  ...  28  29  30  ...  324  325  پسین »

Sexy Jokes - جوک های سکسی


مرد

 
آبادانيه داشته لب دريا راه ميرفته،‌ يه بسيجيه مياد بهش گير ميده‌ كه: تو چرا آستين كوتاه پوشيدي؟! آبادانيه ميگه: ولك تو به روح اعتقاد داري؟! بسيجيه ميگه: چرا مزخرف ميگي مردك؟! من دارم ميگم تو چرا لباس آستين كوتاه پوشيدي؟ آبادانيه ميگه: ولك خوب بگو به روح اعتقاد داري؟ بسيجيه ميگه: منو شاكي نكن! دارم بهت ميگم چرا آستين كوتا پوشيدي؟ باز آبادانيه ميگه: خوب ولك سوال سختي كه نيست، تو به روح اعتقاد داري يا نه؟ بسيجيه شاكي ميشه، ميگه: دارم،‌ منظور؟ آبادانيه ميگه:خوب كيرم تو روحت! هوا گرم ديگه!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
     
  
مرد

 
تركه و رشتيه ميخواستن يك حالي باهم بكنند، اول رشتيه مشغول ميشه. تركه هم حس رفاقاتش گل ميكنه، با خودش ميگه: بگذار يك حالي بهش بدم. شروع ميكنه بلند بلند داد زدن كه: آره...بكن عزيزم... فشار بده... محكم‌تر... جرم بده..خورده شيشه بريز.. پارم كن!! يهو رشتيه ميشكه بيرون، شروع ميكنه دويدن! تركه ميپرسه: كجا ميري؟! رشتيه ميگه: تو با كون خودت اين ريختي تا ميكني، با كون من ميخواي چيكار كني؟!
--------------------------------------------------------------------------------------------------
تو رشت زلزله مياد، رشتيه دوازده روز ميگرده تا زنشو پيدا كنه!...آخه نميدونسته زير كدوم آوارو بايد بگرده!
--------------------------------------------------------------------------------------------------
رشتيه براي بار اول تو زندگيش اتوبوس دو طبقه ميبينه، ميره جلو از رانندش ميپرسه: آقاجان، اين اتوبوس كجا ميره؟ شوفره ميگه: انقلاب. رشتيه يكم مكث ميكنه، ميپرسه: ببخشيد، طبقه دومش كجا ميره؟! شوفره فكر ميكنه طرف سر كارش گذاشته، برميگرده ميگه: ميره به كس ننه تو! رشتيه با تعجب ميگه: اووو! يعني شركت واحد به اونجا هم خط گذاشته؟!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
     
  
مرد

 
بچه تخسه از مامانش ميپرسه: مامان جون، اين ممد طبقه پاييني از كجا اومده؟ مامانه ميگه: يه روز بابا-مامانش يه كدو خريده بودن،‌ وقتي بريدنش ممد از توش دراومد. بچهه باز ميپرسه: پس اين عباس طبقه بالايي از كجا اومده؟ مامانش ميگه: اونم مامانش يه كلم خريده بود،‌ وقتي وازش كرد، عباس توش بود. بچهه يه سري تكون ميده، ميگه: عجب! پس فقط تو طبقه ما بكن‌بكنه!
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
زنه رشتيه هركار ميگرده ارضا نميشده، آخرش ميره سكس‌شاپ، ميگه: ببخشيد من يك كير مصنوعي ميخواستم. فروشنده اشاره ميكنه به ويترين پشت سرش ميگه: كدوم يكي رو ميخواين؟ زنه يكم فكر ميكنه، ميگه: اون قرمزه رو. فروشندهه ميگه، ببخشيد خانوم، ما كير قرمز نداريم! زنه اشاره ميكنه ميگه: اوناها بابا، اون قرمزه بالا سمت چپ. مرده يك نگاهي ميكنه، ميگه: شرمنده خانوم كپسول آتشنشانيمون فروشي نيست!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
مرد

 
عربه سوار تاكسي ميشه، ميشينه كنار يك دختره آخر تيكه. يك مدت ميگذره، برميگرده به دختره ميگه: ببخشيد خواهر، يك سوال جنسي داشتم! دختره ميگه:خفه شو كثافت نكبت! باز يك مدت ميگذره، باز عربه ميپرسه: ببخشيد، ميتونم يك سوال جنسي بپرسم؟! دختره ميگه: گمشو سوال جنسي رو برو ازون ننه قحبت بپرس! خلاصه عربه اونقدر گير ميده تا آخر دختره حوصلش سر ميره، ميگه: بپرس ببينم چه مرگته؟! عربه ميگه: شرمنده خواهر، جنس اين شلوارتون چيه؟!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
كرده ميخواسته واسه چراغ قوه‌ش باطري بخره، چراغ قوه رو ميگذاره تو جيبش ميره بقالي، اشاره ميكنه به جيب شلوارش ميگه: قوه‌شو داري؟ بقاله يك نگاه به جيب قلنبه يارو ميكنه، جفت ميكنه ميگه: نه به جون تو نه قوه‌شو دارم، نه بُنيه‌شو!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
     
  
مرد

 
مزاحمه زنگ ميزنه خونه يك بدبختي، ميگه: ببخشيد گوشي دستتونه؟ يارو ميگه: بعله. ميگه: خوب پس بي‌زحمت بكنيدش تو كونتون! يارو شاكي ميشه و طرف قطع ميكنه. سه چهار روز بعد باز مزاحمه زنگ ميزنه همون خونه، ميگه: ببخشيد گوشي دستتونه؟ مرده مياد تيز بازي در بياره، ميگه: نه! مزاحمه با صداي متجب ميگه: ااا... يعني هنوز تو كونتونه؟!
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
رشتيه صبح از خواب پا ميشه ميبينه چهارتا آجر گذاشتن زيرش، زنشو بردن!
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
رشتيه اسم دوست دخترش شيرين بوده، يك تريپ خيلي عاشق‌پيشه‌ بازي در مياره رو كيرش اسم دوست دخترش رو خال‌كوبي ميكنه، منتها وقتي كيرش خوابيده بوده فقط يك "ن" ديده ميشده. يك بار رفته بوده حموم عمومي، ميبينه رو كير يك عربه هم فقط يك ن معلومه. خلاصه يوخده به دوست دخترش شك ميكنه، يهو كير عربه بلند ميشه، ميبينه روش نوشته: شركت فراورده‌هاي نفتي ايران و عربستان!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
     
  
مرد

 
تركه مادرش مرده بوده، داشته ضجه مي‌زده و مي‌گفته: نوار بهداشتي بدين! نوار بهداشتي بدين! ملت ميگن: بابا حالا تو اين هيرويري نوار بهداشتي مي‌خواي چيکار؟ ميگه مي‌خوام خون گريه كنم!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پسر دهاتيه داشته از صحرا برمي‌گشته خونه، ميبينه يه دختري مثل پنجه آفتاب داره تو رودخونه خودشو مي‌‌شوره. پسره واميسته يه تريپ نگاه مي‌كنه بعد يهو پا ميگذاره به فرار، حالا ندو كي بدو. خلاصه ميدوه تا مي‌رسه به دهشون، رفيقش ازش مي‌پرسه: حسني چته؟ چرا فرار ميكني؟ حسني ماجراي دختره رو تعريف مي‌كنه و ميگه: ننم گفته بود اگه به زن نامحرم نگاه كنم خدا منو سنگ مي‌كنه،‌ منم احساس كردم از يه جاييم دارم سنگ مي‌شم!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
رشتيه ميره نجاري ميگه: قربون يك كمد بساز اصغرآقا توش نباشه!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
     
  
مرد

 
يارو داشته تو خيابوناي قزوين قدم ميزده، يهو ميبينه يه قزويني افتاده دنبالش. خلاصه ازين خيابون به اون خيابون، ازين كوچه به اون پس كوچه... ميبينه خير، طرف دست بردار نيست. همينطور كه تو اين فكر بوده كه چيكار كنم كه از شر اين لعنتي خلاص شم، يهو به كلش ميخوره كه يه گوز اساسي بده، بلكن يارو از بوش بدش بياد دست از سرش برداره. خلاصه با تمام قوا يك گوز با پدر مادر خوش صدا از خودش صادر ميكنه، ولي قزوينيه دست بردار نبوده. خلاصه آخر ميپيچه تو يك كوچه بن بست، گير ميفته. يارو ميرينه به خودش، داد ميزنه: خار كسده! از جون من چي ميخواي؟!! قزيني ميگه: بالام جان، هر كي بوق ميزنه سوارم ميكنه!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
     
  
مرد

 
زنه شيون كنان ميره پيش رئيس كلانتري شهرشون، ميگه: حاج آقا اين سربازتون به پسر من تجاوز كرده! سرهنگه ميگه: خانم بيخود كه نميشه به سرباز مملكت تهمت زد... اين ادعاتون بايد ثابت شه. خلاصه دستور ميده يك تشت آب ميكنن و بچه خانم رو ميشونن توش و بهش ميگن بگوز! پسره ميگوزه، از تو آب چند تا حباب كوچيك مياد بيرون. سرهنگه يك نفس راحت ميكشه، ميگه: ديدي حاج خانم بيخود به سرباز مملكت تهمت زدي؟! پسرت سالم سالمه. زن شاكي ميشه، ميگه: يعني چي؟! آخه چه ربطي داره؟! سرهنگه شلوارشو ميكشه پايين، ميشينه تو تشت، ميگوزه... يهو همه آب تشت خالي ميشه! برميگرده به زنه ميگه: ديدي حاج خانوم؟ كون گاييده شده اينطور ميشه!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
     
  
مرد

 
رشتيه مياد خونه، ميبينه زنش لخت رو تخت خوابيده، ميگه: خانم جان، بازم كه تو لختي؟! زنش ميگه: آخه لباس ندارم! رشتيه شاكي ميشه، ميره در كمد رو باز ميكنه، شروع ميكنه به شمردن لباسها: اين يك دست... اين دوتا... اين سه تا...اين چهار تا... اين پنج تا... اين شش تا... اهه پس كو اصغرآقا؟
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
خلبانه همين كه هواپيما از زمين بلند ميشه، ميكروفون رو ميگيره دستش و كس شعريات هميشگيش رو بلغور ميكنه كه: سلام، من خلبانم و فلان و بيسار...، منتها بعد كه حرفاش تموم ميشه، يادش ميره ميكروفون رو خاموش كنه. خلاصه بعد از يك مدت برميگرده به كمك خلبان ميگه: تو كنترل رو بگير دستت، من اين ساندويچم رو بخورم، بعدم برم ترتيب اين مهماندار جديده رو بدم كه خيلي كسه! و طبيعتاٌ همه اين حرفها هم داشته بلند بلند تو هواپيما پخش ميشده! يكي از مهماندارا كه اين وضع مفتضح رو ميبينه، شروع ميكنه دويدن طرف كابين خلبان كه ديگه بيشتر سوتي نده، وسط راه يك پيرزنه جلوشو ميگيره، ميگه: دخترم حالا اونقدر هم عجله نكن، خلبان گفت اول ميخواد ساندويچشو بخوره!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
     
  
مرد

 
دختره ميره دكتر، ميگه: آقاي دكتر من سرم درد ميكنه. دكتره هم ازون حيزاي مادر قحبه بوده، نگاه ميكنه ميبينه دختره تيكه تميزيه، با خودش ميگه بگذار يك حالي بكنيم! خلاصه به دختره ميگه بلوزشو دربياره، بعد شروع ميكنه مالوندن پستوناي دختره! دختره شاكي ميشه، ميگه: آقاي دكتر، من سرم درد ميكنه، چرا سينمو گرفتي؟! دكتره خودشو ميزنه به عصبانيت، ميگه: خانم شما كه از علم پزشكي چيزي نميدونن، خواهش ميكنم مداخله نكنيد! بعد يك مدت دختره رو ميخوابونه رو تخت و شروع ميكنه با جاي ديگش ور رفتن. باز دختره اعتراض ميكنه كه بابا سردرد چه ربطي به اينجاي آدم داره؟! دكتره هم جواب ميده كه شما از علم پزشكي چيزي نميدونيد، من دارم معاينتوت ميكنم! خلاصه بعد يك مدت كار بيخ پيدا ميكنه و دكتره يا علي مدد شروع ميكنه به كردن، اون هم چه كردني!! وسطاي كار، دختره ميگه: ببخشيد آقاي دكتر، ميشه اون درو ببنديد؟ دكتره ميگه: واسه چي؟ دختره ميگه: آخه مردم تو راهرو هم چيزي از علم پزشكي نميدونن، خداي نكرده فكر ميكنن شما داريد منو ميكنيد!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
     
  
صفحه  صفحه 29 از 325:  « پیشین  1  ...  28  29  30  ...  324  325  پسین » 
شوخی و سرگرمی سکسی

Sexy Jokes - جوک های سکسی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA