ارسالها: 4109
#3,181
Posted: 30 Jan 2023 01:08
راننده اسنپیه زنگ زد گفت: تو موقعیتم قربان
گفتم تا من دستور ندادم شلیک نکن
فش داد قطع کرد بی جنبه
جلوی خَط چين ها اختيار را بِكُنيم...
ارسالها: 4109
#3,182
Posted: 30 Jan 2023 01:08
پسر مومن به آخونده ميگه: باد زد دامن عمه ام رفت بالا يه چيزي ديدم اندازه دوتا كف دستت !!
چيكار كنم از يادم بره؟
آخونده نگاه به دو دستش کردو گفت: استغفار كن
١ ماه بعد پسره مياد ميگه: حاج آقا هنوز يادم نرفته چيكار كنم گاییده شدم؟؟
آخونده ميگه: برو کیرم دهنه پدر کصکشت ، يك ماهه نمازمو باطل کردی
هروقت قنوت ميگيرم ياد کص عمت ميفتم...
جلوی خَط چين ها اختيار را بِكُنيم...
ارسالها: 4109
#3,183
Posted: 30 Jan 2023 01:08
جوانی به نزد بزرگی رفت و گفت من اشتباهی کرده ام ، حکیم گفت : چکار کردی؟
گفت به خانه عمویم رفتم، عموم نبود پیش دختر عموم نشستم، برق رفت و اتفاقی که نباید افتاد!
حکیم گفت: خاک تو سرت برو از زن عموت عذر بخواه که خدا ببخشتت ...
فرداش دوباره میاد میگه گناه کردم، حکیم میگه چی شد باز؟
میگه رفتم خونه عمو، عموم نبود پیش زن عموم نشستم، برق رفت و اتفاقی که نباید افتاد
حکیم گفت تف به روت برو از عموت عذر بخواه تا خدا ببخشت
طرف رفت فرداش اومد گفت یه کاری کردم راهنماییم کن خدا ببخشتم، حکیم گفت باز چکار کردی؟
گفت: رفتم خونه عمو، شکر خدا اینبار عموم بود، کنار عموم نشستم برق رفت و اتفاقی که نباید میافتاد افتاد؛
همون لحظه برق رفت، حکیم بلند داد زد کصکش تکون بخوری خوار و مادرتو میگام ...
جلوی خَط چين ها اختيار را بِكُنيم...
ارسالها: 4109
#3,184
Posted: 30 Jan 2023 01:09
يه بارم بابابزرگم ميخواست نصيحتم كنه سيگار نكشم، يه سيب آورد گفت اينو ميبينی؟
گفتم يعنی سيب بخورم جای سيگار؟
گفت نه همين سيب با درختش تو ك ون كسی كه سيگار بكشه😐😂
جلوی خَط چين ها اختيار را بِكُنيم...
ارسالها: 4109
#3,185
Posted: 30 Jan 2023 01:09
زنی برای اینکه بفهمه شوهرش بعد از رفتن اون چه احساسی پیدا میکنه یه نامه مینویسه که نوشته : من دیگه تو رو دوست ندارم و از این خونه میرم
بعدش زنه میره و زیر تخت قایم میشه!
مرد وقتی وارد خونه میشه و نامه میخونه هورا میکشه بعدش توی نامه یچیزی مینویسه و به دوس دخترش زنگ میزنه و میگه که از شر زنم خلاص شدم و سریع بیا کافه!
بعدش زنش که از عصبانیت نمیدونسته چیکار کنه منتظر میمونه تا مرد بره و بعد میره نامه رو میخونه که نوشته : پات از زیر تخت معلوم بود,من رفتم نون بگیرم😂😂😂
جلوی خَط چين ها اختيار را بِكُنيم...
ارسالها: 4109
#3,186
Posted: 30 Jan 2023 01:10
سر سفره بحث از خوش اشتها بودن من شد، گفتم من هرچی بذارن جلوی دستم میخورم. فکر نمیکردم بابام جلوی مهمونا درش بیاره بگه بخورش
جلوی خَط چين ها اختيار را بِكُنيم...
ارسالها: 4109
#3,187
Posted: 30 Jan 2023 01:10
روزی مردی جوان نزد زنی دانا رفت و گفت: من حس شهوتم زیاد است چه کنم؟!
زن دانا گفت: برو دو تا تخم مرغ بیاور.
مرد جوان برایش دو تا تخم مرغ آورد و
زن دانا آن دو را در شرتش انداخت و گفت: به تخمم! 😆😆😂
جلوی خَط چين ها اختيار را بِكُنيم...
ارسالها: 4109
#3,188
Posted: 30 Jan 2023 01:10
به میوه فروشه میگم این فلفلها تند که نیس
گفت نه بابا
گفتم من فلفل تند میخوام
گفت تنده بابا دروغ گفتم 😐
هرجور شده میخواد قالبش کنه😂😂
جلوی خَط چين ها اختيار را بِكُنيم...
ارسالها: 4109
#3,189
Posted: 30 Jan 2023 01:10
صبح از خواب بیدار شده عکس ۲نفره گذاشته که دارن همدیگرو بوس میکنن
نوشته یدونه از اینا😐
لامصب گُشنَت نیس اول صب؟
شاش نداری؟
فقط بوس میخوای؟😂
جلوی خَط چين ها اختيار را بِكُنيم...
ارسالها: 4109
#3,190
Posted: 30 Jan 2023 01:11
رفیقم بهم گفت سیگارتو خاموش کن.
یه لبخند تلخ زدم گفتم ترک عادت های بد انگيزههای خوب میخواد ، که ما نداریم.
گفت زیبا بود ولی بابات از اونور خیابون دیدت، داره میاد که انگیزشو فرو کنه بهت.
جلوی خَط چين ها اختيار را بِكُنيم...