ارسالها: 336
#311
Posted: 2 Feb 2013 16:20
تركه چراغ جادو پيدا ميكنه، غوله از توش در مياد ميگه: يه آرزو بكن. تركه ميگه: ميخوام از كيرم به جاي شاش شامپاين بياد! غوله هم ميگه: باشه. خلاصه تركه شب ميره خونه ماجرا رو واسه خانوم تعريف ميكنه، بعد ميگه: برو يه ليوان بيار يه حالي بكنيم! زنه ميگه: چرا فقط يه ليوان؟! تركه ميگه: خوب تو از شيشه بخور!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
اوا خواهره ميره پيش دكتر ميگه: آقاي دكتر يه كير مصنوعي تو كونم گير كرده! دكتره ميگه: اصلا ناراحت نباش! الان برات درش ميارم. اواهه ميگه: اوا آقاي دكتر! نميخوام درش بيارين كه! ميخواستم اگه ميشه باطريشو عوض كنيد!
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
قزوينيه ميره پرورشگاه يك بچه رو به فرزندي قبول كنه، مسؤول اونجا ازش ميپرسه: بالامجان، ميكني يا ميبري؟! .
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------++
تركه ساعت دو نصف شب زنگ ميزنه به يك دامپزشكه، ميگه: آقاي دكتر، تورو خدا سريع بياين، سگم يك كاپوت قورت داده! دامپزشكه ميگه: خوب اگه تو گلوش گير نكرده، مشكلي نيست، خودش دفع ميشه. تركه با حالت عصبي ميگه: نه آقاي دكتر، سگم يك كاپوت قورت داده، تورو خدا زودي خودتونو برسونيد، الان خانم داره گريه ميكنه! دامپزشكه ميگه باشه، آدرس تركه رو ميگيره و قطع ميكنه. هنوز لباسشو كامل نپوشيده بوده كه تركه دوباره زنگ ميزنه، ميگه: آقاي دكتر، مشكل برطرف شد. يك كاپوت ديگه تو كشو پيدا كرديم!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
ارسالها: 336
#312
Posted: 2 Feb 2013 16:21
رشتيه و قزيونيه رو نصفه شب مست و خراب ميگيرن ميبرن منكرات. از قزوينيه ميپرسن: پدرسگ تو چيكارهاي؟! ميگه: من شاه قزوينم خوار همه تون رو هم ميگام! از رشتي ميپرسن تو چيكارهاي؟! ميگه: منم پادشاه رشتم، خوار همه تون رو هم ميگام! افسره ميبينه اين دوتا حالشون خيلي خرابه، اصلاً حاليشون نيست كجان، ميگه جفتشون رو بندازن تو يك سلول تا فردا خوارشونو بگان! صبح كه ميشه مستي از سر جفتشون پريده بوده، اول قزوينيه رو ميارن واسه بازجويي، افسره همون اول يكي ميخوابونه زير گوشش بهش ميتوپه: پدرسوخته! ديشب كه پادشاه بودي، حالا كي هستي؟! قزوينيه ميزنه زير گريه، ميگه: بالام جان من كارگرم، بدبختم، حالا ديشب يه غلطي كرديم شما ببخش مارو. بعد نوبت رشتيه ميشه، افسره بهش ميتوپه: خوب تو چيكارهاي؟! رشتيه ميزنه زيرگريه، ميگه: والله ما تا ديشب پادشاه رشت بوديم، ولي از ديشب تا حالا ملكه قزوينيم!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
ارسالها: 336
#313
Posted: 2 Feb 2013 16:23
آمريكاييه و انگليسه و تركه باهم كل گذاشته بودن، آمريكاييه ميگه: ما يك شاتل ساختيم، در عرض يك هفته 100000 پا ميره بالا! انگليسه ميگه: بابا اينكه چيزي نيست، ما يك شاتل ساختيم، در عرض سه روز 1000000 پا ميره بالا! تركه به خودش ميگه زشته جلو اين دو تا كم بياريم، ميگه: بابا اينا كه چيزي نيست، ما يك شب جمعه داريم، در عرض يك شب بيست ميليون جفت پا ميره بالا!
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
تركه ميره پيش رفيقش ميگه: بابا تو چي كار ميكني اينقدر وضعه كاسبيت خوبه؟! ما خيلي كاسبيمون كساده، سرجدت به ما هم يكم ياد بده. رفيقش ميگه: بيا دو دقيقه بشين اينجا بين من چيكار ميكنم. تركه ميشينه تو دكون يارو، يه مشتري مياد ميگه: آقا تخم چمن دارين؟! يارو ميگه: بله كه داريم، بفرماييد اين تخم چمن اينم به ماشين چمن زني! يارو ميگه: اين براي چيه؟! ميگه: خوب عزيزم تو وقتي چمن كاشتي يه ماه ديگه چمنات بلند ميشن، اون وقت بايد كوتاهشون كني، حالا تا اون وقت هم معلوم نيست من چمن زن داشته باشم، تازه ممكنه گرون شه... خلاصه يك ربع روضه ميخونه، مخ يارو رو ميزنه. يارو هم ميگه باشه، چمنزن رو هم ميبرم. تركه اينو ميبينه خيلي حال ميكنه ميگه: بابا ايول، كارت خيلي درسته! منم ديگه ياد گرفتم! ميره مغازه خودش، يه يارو مياد ميگه: آقا نوار بهداشتي دارين؟ تركه ميگه: بله كه داريم، بفرمايين اين نوار بهداشتي، اينم يه چمن زن! يارو ميگه: بابا اين ديگه براي چيه؟! تركه ميگه: بابا جان تو كه شب جمعت ريده شده! بيا حداقل چمناي خونت رو بزن!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
ارسالها: 336
#314
Posted: 2 Feb 2013 16:24
زنه ميره پارچه فروشي خريد ميكنه، بعد به فروشنده ميگه: چقدر ميشه؟! يارو ميگه:خانم شما نميخواد پول بدين، بجاش يه دور از جلو به من بدين! زنه ميگه: حاجآقا اينجوري كه خيلي گرون ميشه! اگه ميخواين من يه دور از عقب بهتون ميدم! يارو ميگه: نه خانم اين كه خيلي كمه! به جون بچههام ايني كه شما ميگيد قيمت خريدشه!
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
يارو داشته ميرفته مسافرت، همچين كه از در خونه ميره بيرون، زنش ميره يه اصفهانيه و يك تهرانيه و يك تركه رو مياره خونه، حال و هول! از قضا يارو ميره ترمينال ميبينه بليطش واسه فرداس، برميگرده خونه ميبينه زنش لخته، ميگه: خانم چرا لختي؟! زنش ميگه: آخه هوا گرمه! يارو شك ميكنه، شروع ميكنه به گشتن، اصفهانيه رو تو كمد پيدا ميكنه، بهش ميتوپه: مرتيكه مادرقحبه، تو اينجا چه غلطي ميكني؟! اصفهانيه ميگه: بابا چرا داد ميزني؟! دارم كمد رو تعمير ميكنم! يارو ميگه: ميگه پس چرا لختي؟! ميگه: خوب هوا گرم بود لخت شدم! حالا بايد هزار تومن هم بدي. ياروهم ميگه: ببخشيد، من اشتباه گرفتم. هزار تومن يارو رو هم ميده و ميره. بعد تهرونيه رو زير تخت پيدا ميكنه، اونم ميگه: داشتم تخت رو تعمير ميكردم و هزار تومن بابت تعميربايد بدي. تا مياد هزار تومن رو بده، ميبينه تركه از تو بالكن ميزنه به شيشه ميگه: منم كردم...منم كردم!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
ارسالها: 336
#315
Posted: 2 Feb 2013 16:26
شيره و خره قرار ميگذارن همديگه رو بكنن، اول شيره ميكنه، وسط كار به خره ميگه: برگرد يه لب بده بينم. خره برمي گرده يه لب ميده. بعد نوبت خره ميشه، شروع ميكنه به كردن وسط كار ميگه: هوي شيره برگرد يه لب بده بينم. شيره هم با ناله ميگه: آاي كسعمت! اگه بتونم برگردم كه خوارتو ميگام!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
تهرونيه كيرش مي خوابه، تخماش رو ميدزدن!
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
به يه بچه كونيه ميگن ميخواي چي كاره بشي؟! ميگه: ميخوام فوتباليست شم. ميپرسن چرا؟ ميگه: ميخوام توپ رو بر دارم همه رو دريبل كنم بزنم تو گل خودمون! ميگن: آخه واسه چي؟! ميگه: نميدوني چه حالي ميده يه استاديوم بگن: كير تو كونت!
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
به عربه ميگن با آب جمله بساز، ميگه: كير تو كس ننت! ميگن: پس آبش كو؟! عربه ميگه: برو از ننت بپرس!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
ارسالها: 336
#316
Posted: 2 Feb 2013 16:28
عربه ميره آزمايش خون بده، پرستاره هرچي ميخواسته با سرنگ خون بكشه، نميتونسته. بالاخره مجبور ميشه انگشت سبابه يارو رو سوراخ كنه تا خون بياد، ولي باز خوني در نمياد. بالاخره مجبور ميشه با دهن يك مك بزنه تا يكم خون بريزه رولام. عربه خيلي خوشش مياد، ميگه: ببخشيد خانم فردا دوباره شما ازمايش ميگيريد؟ پرستار ميگه: چطور مگه؟ عربه ميگه: آخه فردا من آزمايش ادرار دارم!
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
تركه تو مدرسه 20 ميگره، تو كونش عروسي ميشه، تو عروسي دعوا ميشه، چاقو و چاقو كشي ميشه، كون تركه پاره ميشه!
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
تركه ميره تو يك قهوه خونه تو تهران، ميبينه يك بدبختي افتاده رو زمين، 6 تا قمه هم تو شيكمشه! از يكي ميپرسه: ببخشيد، اين چيكار كرده بوده؟ يارو ميگه: گنده گوزي كرده بود! بعد از دو هفته تركه ميزنه شيكم يك بدبختي رو تو تبريز سفره ميكنه! بازپرسه ازش ميپرسه: بابا مگه اين بدبخت چيكارت كرده بود؟ تركه ميگه: جناب سروان،گوز گنده داده بود!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
ارسالها: 336
#317
Posted: 2 Feb 2013 16:30
اواهه داشته رد ميشده، ميبينه كنار خيابون نوشتن: واكس 50 تومن. با خودش ميگه: وا؟! كس 50 تومن؟!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
تهرانيه و تركه و عربه شرط بندي ميكنن كه آب كي بيشتره! اول تهرانيه ميزنه، آبش ميشه يك ته استكان. بعد تركه ميزنه: آبش ميشه يك نصفه استكان. نوبت عربه ميشه، يك مك ميزنه به كيرش، ميگه: ولك اون چهارليتري رو بيار!
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
قزوينيه داشته بچهه رو ميكرده، وسط كار يهو منكرات ميريزه، اينم براي اينكه صحنه سازي كنه، به بچهه ميگه بيا حالا تو منو بكن. بچهه هي داشته سعي ميكرده، نميتونسته، در همين حين افسره ميرسه، زيپ شلوارشو ميكشه پايين، ميگه: بالامجان بيا كنار، اين كارا بچه بازي نيست!
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
يارو ميخواست زنش رو بكنه بچه اش مزاحم بود به بچه ميگه برو جلوي پنجره وايستا هر زن چادر مشكي رد شد پنج تومان بهت ميدم چند دقيقه بعد بچه ميگه باباپنج تومان بنويس به حساب يك زن چادري رد شد، يك خورده بعد دوباره ميگه 20 تومان بنويس به حساب 4 تا زن چادري رد شدن. چند دقيقه بعد بچه ميگه: بابا اگه خانوم آورده بودي مقرون به صرفهتر بود! دهنت سرويس شد چون خونه بغلي ختم بود تموم شد!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
ارسالها: 336
#318
Posted: 2 Feb 2013 16:35
خبرنگاره ميره جبهه جنگ گزارش تهيه كنه، يك تركه رو گير مياره ازش ميپرسه: برادر شما اينجا چيكار ميكنين؟ تركه ميگه: زرشك پاك ميكنيم! خبرنگار ميپرسه: پس تو كار آشپزخونهايد؟ تركه ميگه: نه بابا! اينجا يك تابلوهايي زدن روش نوشتن: كربلا ما داريم مياييم، زير اين تابلوها ملت مينويسن زرشك! ما اونها رو پاك ميكنيم!! خبرنگار ميگه:كــــــات! آقا درست جواب بده! بابا پخش مستقيمه! دوباره ميپرسه: شما اينجا امداد غيبي هم دارين؟! تركه ميگه: بله، هر از چند وقتي يك توپي، خمپارهاي مياد ميافته توي سنگر، هفت هشت نفر غيب ميشن! خبرنگار داد ميزنه: كــــــــــــات! بابا اين چه وضعشه! درست جواب بده. تركه ميگه: آخه شما ميپرسي، من هم جواب ميدم ديگه! يارو ميپرسه: برادر شما اينجا ايثار هم ميكنين؟ تركه ميگه: والله عيسي رو نه ولي يه موسي داريم همه ميكنن!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
ارسالها: 336
#319
Posted: 2 Feb 2013 16:36
ابا بزرگه داشته به بچش نخودچي كشمش ميداده، بهش ميگه: بابا جون بخور كه دودولت بزرگ شه! مادر بزرگه از اون اتاق ميشنوه ميگه: حاج آقا قربونت، يكم هم خودت بخور!
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
يارو كيرش خيلي كوچيك بوده ميره پيش دكتر، ميگه: آقاي دكتر دستم به دامنت، چند روز ديگه عروسي منه يك كاري بكن اين كير ما يه خورده گنده بشه شرمنده زنمون نشيم! دكتره دارو مينويسه ميده دست يارو. تو همين لحظه يكي ديگه مياد تو ميگه: آقاي دكتر اين كير ما خيلي گندهاس، پدر مارو درآورده! يه دارويي بده يه خورده كوچيكتر بشه! دكتره نسخه اينيكي رو هم مينويسه. از قضا تو داروخانه داروهاي اين دو تا اشتباه ميشه! فرداش اون باباي كه كيرش كوچيك بود مياد پيش دكتره و داد ميزنه: مرتيكه عوضي! يه ذره كير داشتيم اونهم از دست رفت! دكتره ميپرسه: اي بابا! حالا اون يكي مريضه كجاست؟ يارو ميگه: پايين داره عقب جلو ميكنه بياد مادرتو بگاد!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
ارسالها: 336
#320
Posted: 2 Feb 2013 16:38
قزوينيه يه بچه خوشگل مهمونش بوده، هي ميخواسته بكندش ولي نميدونسته چطور حاليش كنه. تو همين احوال، يكي در ميزنه. قزوينيه ميره دم در بعد از يه مدتي شاكي بر ميگرده، پسره ميگه: چي شده؟! قزوينيه ميگه: هيچي اين پسر همسايه بود، ميگفت: بابام گفته يه كاسه تف بدين، مهمون داريم ميخوايم بكنيمش! ميبيني بالام جان چه مردم بي ملاحظهاين؟! نميگن ما خودمون هم مهمون داريم!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
قزوينيه ميميره، پسرش ميبينه وصيت كرده قبرشو شيب دار بسازن! چند وقت بعد قزوينيه مياد به خواب پسرش، پسره ميپرسه: بابا جريان اين قبر شيب دار چيه؟ قزوينيه ميگه: بالامجان، تا بچهها بيان روش سر بخورن!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
رشتيه وسط خيابون گوش پسرش رو گرفته بوده، داشته دخترش رو بدجوري ميكرده! ملت جمع ميشن ميگن: بابا چي كار ميكني؟! زشته، واسه چي داري دخترت رو ميكني؟! يارو ميگه: پسري كه درس نخونه بايد خوارشو گاييد!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!