ارسالها: 336
#341
Posted: 2 Feb 2013 17:25
تركه رو ميبرن سربازي، تمرين چتربازي. موقع پريدن كه ميشه، همه ميپرن به جز تركه. يارو گروهبانه ميگه: سرباز بپر! تركه ميگه: من نميپرم! يارو ميگه: يعني چي؟ گفتم بپر! باز تركه ميگه: جناب سروان من نميپرم! گروهبانه ميگه: آخه چرا نميپري؟ تركه ميگه: جناب سروان مادرم ديشب خواب ديده كه چتر من باز نميشه و من ميفتم ميميرم! گروهبانه شاكي ميشه، ميگه: مرتيكه چرا مزخرف ميگي؟! خواب ننه تو چيكار داره به چتر بازي؟! يالله بپر! تركه ميگه: نه جناب سروان، مادر من هرچي خواب ببينه درست درمياد، من نميپرم! آخر گروهبانه شاكي ميشه، ميگه: بابا اصلاً تو بيا چتر منو بگير، من چتر تورو ميگيرم. تركه ميگه: خيلي خوب جناب سروان، ولي شما نپريها! خلاصه تركه چتر گروهبانه رو برميداره و ميپره و از قضا چترش هم باز ميشه. همين جور كه داشته واسه خودش خوش و خرم ميرفته پايين، يهو ميبينه يك چيزي از بغلش مثل گلوله رد شد به طرف پايين و گفت: ما د ر تو گاييدم!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
ارسالها: 336
#342
Posted: 2 Feb 2013 17:26
يه يارو داشته از تو قزوين رد ميشده ميبينه، ملت همه وسط خيابون جمع شدن معاملشون رو هوا كردن! از يكي ميپرسه چرا اينجوري كردين؟! ميگه: بالامجان راديو گفته بارون مياد، ما گفتيم شايد اين سري با كون بياد!
------------------------------------------------------------------------------------------------------
بچهه ميره خونه، ميگه:مامان رياضي شدم 18. مامانه ميگه: آفرين پسرم! بيا دودولتو بخورم! پسره ميگه: مامان اگه 20 بشم ساك ميزني؟!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
رشتيه ميره خونه، زنش با چشم گريون بهش ميگه: خاك بر سر بي غيرتت كنن! يه يارو منو وسط خيابون كرد! رشتيه خيلي شاكي ميشه و به غيرتش بر ميخوره، ميگه: بيا نشونم بده ببينم كدوم بيناموسي بوده تا خواهر مادرشو يكي كنم! زنه ميبردش جلوي يك قهوه خونه، يك يارو سبيل كلفته رو نشون ميده، ميگه اون يارو بود. رشتيه ميگه: اونو ميگي؟ بابا ولش كن، اين بابا ديوونست! خود منم تا حالا بيست بار وسط خيابون كرده!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
ارسالها: 336
#343
Posted: 2 Feb 2013 17:28
نيروي انتظامي به يك رشتيه گير ميده كه تو ميخواستي اين بچه رو بكني. رشتيه ميگه: قربان اين حرفا چيه؟! من خودم بچه كونيم!
--------------------------------------------------------------------------------------------------
پسره داشته تو پارك راه ميرفته يه دختره رو ميبينه، بهش ميگه: جيگر! پستوناتو بخورم! يه پيره مرده اون نزديك نشسته بوده، ميگه: بابا تو كه دندون داري بيا اينو بخور من اونو بخورم!
----------------------------------------------------------------------------------------------------
شب عروسيه قزوينيه بوده، رفيقاش شلوغ ميكردن و با ماشين بوق ميزدن. قزوينيه شاكي ميشه، ميگه: يه عمر كون كرديم كسي نفهميد، يه شب ميخوايم يك كس بكنيم همه شهر فهميدن!
----------------------------------------------------------------------------------------------------
قزوينيه ميره توالت، تا ميكشه پايين شق ميكنه، به كيرش ميگه: بخواب، بخواب، خوديه!
----------------------------------------------------------------------------------------------------
به تركه ميگن اگه كسوف بشه چي ميشه؟ ميگه: هيچي يه ذره پماد ميماليم خوب شه!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
ارسالها: 336
#344
Posted: 2 Feb 2013 17:29
رشتيه زن گرفته بوده، ازش ميپرسن زنت چطوره؟ ميگه: والله بد نيست، هركي كرده راضيه!
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
شلوار كرده رو آب ميبره، ميگه: حيف اونهمه گوز كه من توي اون شلوار ول دادم!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
تركه توي خيابون ريدنش ميگيره، در خونه يه يارو رو ميزنه ميگه: آقا شرمنده، من خيلي وضعم خرابه! ميشه بيام برم دستشويي؟ يارو هم ميگه بيا برو تو اون اتاق دست چپي كارتو بكن. تركه ميره كارشو ميكنه و كلي از يارو تشكر ميكنه وميره پي كارش. بعد از دو ماه با رفيقش داشته از همونجا رد ميشده كه رفيقش ريدنش ميگيره. تركه ميگه: بيا من اينجا يه خونه سراغ دارم كه توالتش حسابي تر و تميزه، اصلاً طلاييه جون تو! رفيقش ميگه باشه، بريم. ميرن در خونه يارو دوباره در ميزنن، صابخونه تا تركه رو مبينه دادميزنه: روزبه! بيا اون يارو كه توي ترومپتت ريده بود رو پيدا كردم!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
ارسالها: 336
#345
Posted: 2 Feb 2013 17:31
قزوينيه داشته يه بچهه رو تو باجه تلفن ميكرده، يه دفعه يه بسيجيه سر ميرسه با لگد ميزنه تو در ميگه: بي پدر داري چه غلطي ميكني؟! قزوينيه هم شاكي ميشه ميگه: بالام جان چه خبرته با لگد ميزني تو در؟! خوب شد حالا كيرم رفت تو كون اين بچه؟! دلت خنك شد؟!
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
قزوينيه يه بچه خوشگل رو بالاي پل ميبينه، هر كاري ميكنه نميتونه مخش رو بزنه،آخر سر به پسره ميگه: داداش بريم زير پل يك سيگاري بكشيم؟ پسره ميگه:بريم خيالي نيست! گفتن نداره كه براي پسره زير پل رفتن همان و كون دريدگي همان! خلاصه چند روز ميگذره، قزوينيه دوباره پسره رو ميبينه، ميگه: مياي بريم زير پل يك سيگار بكشيم؟! پسره ميگه: نه داداش، جون تو هنوز زير سيگاريم درد ميكنه!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
سبزواريه داماد ميشه، با عروس ميره تو حجله. مادر داماد هم پشت در منتظر ميشه تا طبق رسمشون اون دستمال مشهور رو تحويل بگيره. يك نيم ساعتي ميگذره و خبري نميشه، حوصله زنه سر ميره، در ميزنه ميگه: ننه چي شد؟ زود باش دستمالو بده ديگه، خوابمون مياد! داماد ميگه: ننه نَميرَه (توش نميره) مادره ميره از توي آشپزخونه يه ليوان روغن زيتون مياره، ميگه: ننه جان بيا سرش رو بكن تو اين ليوان چربشكن، بعد بكن تو. پسره ليوان رو ميگيره و ميره تو، باز نيم ساعت ميگذزه و خبري نميشه. ننهه صداش در مياد، ميگه: ننه چي كار كردي؟! داماد ميگه: ننه نميره كه نميره! ننه ميگه: گفتم اول بكن تو ليوان چربش كن! داماده ميگه: ننه تو ليوان نميره!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
ارسالها: 336
#347
Posted: 4 Feb 2013 13:53
شب زفاف ... داماد : عزیزم امشب جاییت میزارم که تا حالا کسی نزاشته !!! عروس : نه نه نه تو گوشم نه !!!!!
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
یه بار رشتیه میره خونه میبینه یه نفر بقل زنش خوابیده ... میگه اوووووووووووووووو ... اینقدر بدم میاد یکی ادا منو در بیاره !!
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
به قزوینیه میگن محکم ترین سد چیه ؟ میگه شلوار جین
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
بچه رشتیه می ره مغازه می گه:اقا نخود سیاه داریت؟مغازه دار می گه:بدو بدو که نه نتو گاییدن
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
ارسالها: 336
#348
Posted: 4 Feb 2013 13:59
می دونی چرا زن ها هنگام سکس چشماشون رو می بندن؟چون ده دقیقه هم نمی تونن خوشی مردا رو ببینن
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
بچه به معلمش ميگه : خانوم ما ساق پاونو ديدم . معلم۱ ماه از کلاس اخراجش ميکنه . بچه بعدي ميگه خانوم ما رونپاتونو ديدم . اينيکي۲ ماه اخراج ميشه . يکي از بچه ها خودش پاميشه ميره بيرون . معلمه داد ميزنه کجا ؟؟؟؟ ميگه: خانوم ما يه جايي رو ديديم که بايد ترک تحصيل کنيم .
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
تركه اسم بچش رو ميگذاره ديويد كاپرفيلد! ازش مي پرسند: چرا اسمشو اينجوري گذاشتي؟! ميگه: آخه تخم سگ از دو تا كاندوم گذشته!!
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
عربه داشته زن ميگرفته، ازش ميپرسن: جشن عروسيت رو كجا ميگيري؟ ميگه: تو يك مدرسه! ميگن: آخه چرا مدرسه؟! عربه ميگه: ولك آخه خـَيـلي كلاس داره!!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
ارسالها: 336
#349
Posted: 4 Feb 2013 14:01
معلمه سر كلاس ميپرسه: كي ميدونه قرص وياگرا چيه؟! پسر رشتيه ميگه: قرص ضد اسحاله! معلمه ميگه: چه ربطي داره؟! بچه ميگه: آخه هر شب مامانم به بابام ميگه: بخور اينو بلكه اون گهت سفت شه !
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------
بچه تركه يه عكس سكسي روي تخته كلاس كشيده بود . وقتي معلمش اونو ديد به ناظم گفت و اونم مديرو خبر كرد . پس از مشورتي كه اونا با هم كردن قرار گذاشتن باباي يارو رو بخوان و بهش بگن بچش چيكار كرده .وقتي تركه اومد مدرسه گفت چيكار كرده ؟ شيشه شكسته ؟ گفتن نه ، گفت دعوا كرده ؟ گفتن نه گفت پس چيكار كرده ؟ آوردنش تو كلاس و عكسو نشونش دادن . بعدش تركه گفت اي تخم سگ !!!!!!! يه دونه ديگه از اين عكسا رو بخاري خونه كشيده بود كه لب من سوخت و كير دائيش!
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
داداش كوچيكة تهرونيه مياد ازش ميپرسه: داداشي، بالقوه و بالفعل يعني چي؟ پسره ميگه: ببين واسه اينكه خوب معنيشو بفهمي، برو از مامان بپرس اگه بهش يك ميليون دلار بدن، حاضره با يك مرد غريبه بخوابه؟ پسره ميره ميپرسه، برميگرده ميگه: ماماني ميگه واسه يك ميليون آره! داداش بزرگه ميگه: آفرين، حالا برو از آبجي زهره بپرس، ببين اون حاضره؟ داداش كوچيكه باز ميره ميپرسه، برميگرده ميگه: آره... ميگه از خدا هم ميخوام! حالا اينها چه ربطي دارن؟ داداش بزرگه ميگه: ببين، بالقوة قضيه اينه كه ما الان تو خونمون دو ميليون دلار پول داريم... ولي بالفعلش اينه كه من و تو هردومون مادر جنده و خواركسدهايم!!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
ارسالها: 336
#350
Posted: 4 Feb 2013 14:04
تو مهدكودك بحث اين بوده كه بچهها نبايد وسايل رو بكنن تو دهنشون، معلمه ميگه: خوب بچهها، چند تا چيز بگين كه تو دهن جا ميشه و بايد مواظبشون باشيم. يك بچه پا ميشه، ميگه: پاككن.. معلمه ميگه: آفرين.. ديگه چي؟ يكي ديگه پاميشه، ميگه: تراش. به همين منوال، تا يكي بلند ميشه، ميگه: لامپ! معلمه ميگه: حسن جان لامپ كه تو دهن جا نميشه. حسن ميگه: نه خانوم معلم... من خودم شنيدم بابام ديشب به مامانم ميگفت: پاشو اون لامپ رو خاموش كن، ميخوام بگذارم دهنت!!!
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
زنه ميره دكتر، ميگه: آقاي دكتر من صدام يكم كلفته، مي خوام معالجش كنم. دكتره ميگه : يه دارو هست ولي عوارض جانبي داره. زنه ميگه: اشكال نداره، فقط صدام خوب بشه. دكتره هم دارو رو براش مينويسه. بعد از يه مدت زنه بر ميگرده مطب دكتره، ميگه: آقاي دكتر، دمت گرم! من صدام خوب شد، فقط رو سينم يه كم مو درآوردم كه اونم به تخمم!!!
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
زن تركه حامله ميشه، ميرن دكتر. دكتر يك معاينه ميكه به تركه ميگه: خانم شما حامله نيستن، اين فقط بادِ شكمه. تركه هم دست خانوم رو ميگيره و برميگردن خونه. بعد از يك ماه شيكمه زنه كلي مياد بالاتر، دوباره پاميشن ميرن دكتر، دكتره بعد از معاينه ميگه: عرض كردم كه، خانم شما حامله نيستن، اين فقط باد شكمه! خلاصه چهار پنج ماه، هي شكم زنه ميومده بالا و بالاتر و هي دكتر ميگفته اين فقط باد شكمه. آخر تركه شاكي ميشه،كيرش رو در مياره ميگذاره رو ميزِ دكتره، ميگه: ببخشيد آقاي دكتر، اگه ميشه اينو يك معاينه كنيد، ببينيد كيره يا تلمبهست؟!!!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!