ارسالها: 2642
#401
Posted: 15 Feb 2013 01:17
یارو داشت چشمهاشو از رو عینک میخاروند.بهش میگن چرا عینک رو در نمیاری؟
میگه مگه تو وقتی کونت میخاره شلوارتو در مياري
ﻧﺎﻣﺶ ﭼﯿﺴﺖ؟؟ !!
ﻃﻮﻟﺶ 20 ﺳﺎﻧﺖ، ﻣﺮﺩ ﻭ ﺯﻥ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﻧﺪ !!
ﺁﻭﯾﺰﺍﻥ ﻭ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺍﺳﺖ !! ﮐﻤﯽ ﻣﻮ ﺩﺍﺭﺩ،ﺁﻫﺴﺘﻪ ﻭ ﯾﺎ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺩﺍﺧﻞ ﻏﺎﺭﯼ ﺧﯿﺲ ﻭ ﮔﺮﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯿﺎﺩ ﮐﻔﯽ ﺳﻔﯿﺪ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯿﮑﻨﺪ !!
ﺍﮐﺜﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺳﺎﻋﺎﺕ ﺁﺧﺮ ﺷﺐ ﺑﻪ ﺍﻥ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ !! ﺣﺎﻻ ﺍﻥ ﭼﯿﺴﺖ؟؟ !!!
آﻥ ﻣﺴﻮﺍﮎ ﺍﺳﺖ !!!!!!!
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎﻫﻢ ﻣﺤﺘﺮﻣﻪ
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 52
#402
Posted: 15 Feb 2013 02:12
قزوینیه داشته ب ترکه شنا یادمیداده یهو ترکه بش میگه:میگما مطمئنی اگه انگشتتو برداری من غرق میشم؟
--------------------
بچه به مامانش:با سوزن حاملت میکنما!!!مامانش میگه چطوری توله سگ ؟!
میگه سر همه کاندومای بابا رو با سوزن سوراخ میکنم
-------------------
روزی کیری را گفتند : یا کیر!!
روزی کیری را گفتند : یا کیر!! تو را سوراخ کون تنگ خوش است یا کس بی پشم ؟! کیر لبخندی زد وبرخواست وبه روی دو خایه نشست ،دستی به پشم خود کشید و بگفت:دروویش را همه جا منزل است.
از تــــنـــهـــا بودنم راضي نيستم ...
اما خوشحالم که با خــيلي ها نيــــــستم ..
ارسالها: 2642
#403
Posted: 15 Feb 2013 22:27
دختر کوچولو به مامانش مي گه: مامان دودول پسر همسايه مثل بادوم زمينيه!
مامانش مي گه يعني کوچولوئه ؟
دختره مي گه : نه! شوره!
----------------------------------------------------
یه سری عنه خاصین خودشونو میگیرن،
یه سری عنه خاصی نیستن،خودشونو نمیگیرن،
یه سری دیگه هم عنه خاصین،ولی خودشونو نمیگیرن...
ولی امان از اون لاشیایی که عنه خاصی نیستن بازم خودشونو میگیرن
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ویرایش شده توسط: alinumber7
ارسالها: 2642
#404
Posted: 16 Feb 2013 10:46
آنی شش ساله از مدرسه برگشت
امروز او کلاس تنظیم خانواده رو داشته
مادرش میپرسه خوب چطور بود ؟
آنی جواب داد مُردَم از خجالت
چرا دخترم؟
معلم پرسید والدین شما چطور بچه می آورند
سالی گفت از پرورشگاه می خرند
پیت گفت از بیمارستان میخرند
خوب اینکه شرمندگی نداره دخترم
چرا مادر ولی من نمی توانم بگویم که پدرم اونقدر فقیر بوده که خودش منوساخته!!!
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 2642
#405
Posted: 16 Feb 2013 10:53
مرده داشته با زنش ور میرفته,
یدفعه بچش میاد میپرسه چکار میکنین؟
مرده میگه داریم شوخی میکنیم.
بچش میگه ولی شوخی شوخی داری میکنیشا
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 2642
#406
Posted: 16 Feb 2013 17:50
این قسمت از شعر عمو سبزی فروش که میگه
"من ترب میخوام، تورو یه ربع میخوام"
نشان میده شاعر از انزال زودرس رنج میبرده
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 2642
#407
Posted: 17 Feb 2013 22:18
زندگیم داشت نابود می شد.قیافم دیگه تابلو شده بود.
وسایل خونه رو می فروختم که دستمال کاغذی بخرم.
ولی الان 24 ساعت که پاکه پاکم.
(یه هموطن در کمپ و NA ترک خودارضایی)
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 336
#408
Posted: 19 Feb 2013 18:19
يك روز يك پسر كوچولو كه مي خواست انشاء بنويسه از پدرش مي پرسه: پدرجان! لطفا براي من بگين سياست يعني چي؟
پدرش فكري مي كنه و مي گه: بهترين راه اينه كه من براي تو يك مثال در مورد خانواده خودمون بزنم كه تو متوجه سياست بشي. من حكومت هستم، چون همه چيز رو در خونه من تعيين مي كنم. مامانت دولت هست، چون كارهاي خونه رو اون اداره مي كنه. كلفت مون ملت مستضعف و پابرهنه هست، چون از صبح تا شب كار مي كنه و هيچي نداره. تو روشنفكري چون داري درس مي خوني و پسر فهميده اي هستي. داداش كوچيكت هم كه دو سالش هست، نسل آينده است. اميدوارم متوجه شده باشي كه منظورم چي هست و فردا بتوني در اين مورد بيشتر فكر كني.
پسر كوچولو نصف شب با صداي برادر كوچكش از خواب مي پره. مي ره به اتاق برادركوچكش و مي بينه زيرش رو كثيف كرده و داره توي گه خودش دست و پا مي زنه. مي ره توي اتاق خواب پدر و مادرش و مي بينه پدرش توي تخت نيست و مادرش به خواب عميقي فرورفته و هركاري مي كنه مادرش از خواب بيدار نمي شه. مي ره توي اتاق كلفت شون كه اون رو بيدار كنه، مي بينه باباش توي تخت كلفت شون خوابيده و داره ترتيب اون رو مي ده. مي ره و سرجاش مي خوابه و فردا صبح از خواب بيدار مي شه.
فردا صبح باباش ازش مي پرسه: پسرم! فهميدي سياست چيست؟ پسر مي گه: بله پدر، ديشب فهميدم كه سياست چي هست. سياست يعني اينكه حكومت، ترتيب ملت مستضعف و پابرهنه رو مي ده، در حالي كه دولت به خواب عميقي فرو رفته و روشنفكر هر كاري مي كنه نمي تونه دولت رو بيدار كنه، در حالي كه نسل آينده داره توي گه خودش دست و پا مي زنه.
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
ارسالها: 336
#409
Posted: 19 Feb 2013 18:21
نلسون ماندلا در كتاب خاطرات خود مي نويسد : در مبارزاتم زنم نقش دست راستم را بازي مي كرد و در زندان دست راستم نقش زنم را
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
مامانه به بچش ميگه كه عزيزم و قتي خاله اومد قشنگ ميري جلو سلام ميكني ميبوسيش بچهه ميزنه زيره گريه ميگه نه مامان من خاله رو بوس نميكنم! مامانه ميگه ا چرا عزيزم؟ بچهه ميگه آخه ديروز كه بابا ميخواست بوسش كنه زد تو صورتش
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
اگر شوهر آدم برنامه نويس باشد...
شوهر: سلام،من Log in كردم.
زن: لباسي رو كه صبح بهت گفتم خريدي؟
شوهر: Bad command or File name.
زن: ولي من صبح بهت تاكيد كرده بودم
شوهر: Syntax Error, Abort, Retry, Cancel.
زن: خوب حقوقتو چيكار كردي؟
شوهر: File in Use, Read only, Try after some Time.
زن: پس حداقل كارت عابر بانكتو بده به من.
شوهر: Sharing Violation, Access Denied.
زن: مي دوني، ازدواج با تو واقعا يك تصميم اشتباه بود.
شوهر: Data Type Mismatch.
زن: تو يك موجود بدرد نخور هستي.
شوهر: By Default.
زن: پس حداقل بيا بريم بيرون يه چيزي بخوريم.
شوهر: Hard Disk Full.
زن: ببينم ميتوني بگي نقش من تو زندگي تو چيه؟
شوهر: Unknown Virus Detected.
زن: خب مادرم چي؟
شوهر: Unrecoverable Error.
زن: و رابطه تو با رئيست؟
شوهر: The only User with Write Permission.
زن: تو اصلا منو بيشتر دوست داري يا كامپيوترتو؟
شوهر: Too Many Parameters.
زن: خوب پس منم ميرم خونه بابام.
شوهر: Program Performed Illegal Operation, It will be Closed.
زن: خوب گوشاتو بازكن، من ديگه بر نميگردم!
شوهر: Close all Programs and Logout for another User.
زن: مي دوني، صحبت كردن باتو فايده نداره، من رفتم.
شوهر: Its now Safe to Turn off your Computer
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!
ارسالها: 336
#410
Posted: 19 Feb 2013 18:23
از اونجا كه تو مملكت آمريكا، مثل ما تكنولوژي ماشيني ندارن، هنوز پليس اسبسوار تو خيابونا ميچرخه و ميتونين گهگاهي برين با دمش بازي كنين.
يه روز يكي از همين پليسها سر يه چهارراهي وايساده بوده سوار اسب! يهو يه پسربچهي 7-8 ساله با يه موتور كوچولوي نو و براق پيداش ميشه.
پليسه كه ميبينه موتوره خيلي نو و صفره، به پسره ميگه: پسر كوچولو موچولو، اين موتور رو بابا نوئل بهت داده؟
پسره هم واسه اين كه نزنه تو ذوق پليسه ميگه آره!
پليسه ميگه: خب، پس اين قبض جريمهي 20 دلاري رو هم من بهت ميدم كه دفعهي ديگه يادت نره پلاكشو بهش وصل كني!
پسرههم كه حسابي پكر شده بوده، در حالي كه داشته برگ جريمه رو ميگرفته ميگه: آقاي پليس اسب سوار(!) اين اسب رو بابا نوئل به شما اعطا نموده؟ پليسه هم يه لبخندي از روي مهر و محبت پدري...اِ يعني قزويني...ميزنه و ميگه آره پسرم، بابا نوئل اينو داده بهم!
پسره ميگه: خب پس از دفعهي ديگه كه خواست بهت اسب بده بهش بگو كه دول اسبه رو عوض اينكه رو زينش بنشونه و لباس پليس تنش كنه، از زير تخماش آويزون كنه!
قبلنا پسره 15 سال میرفت زندان بعد دختره به پاش میموند ......
الان نمیشه بری سرکوچه ماست بخری!!!!!!