ارسالها: 9253
#591
Posted: 25 Nov 2013 00:18
دانشمندان دنیا تا به حال نتوانستند ترکیب آب دهن را کشف کنند!!!!!
.
.
.
.
.
.
که چرا وقتی به کیر میزنی، لیز میخورد و وقتی به دسته بیل میزنی، ترمز میگیرد؟؟؟؟!!!!
--------------------------------------------------------------------------
داشتن دو چیز زیر لحاف جایز نیست!
.
.
.
.
.
.
.
.
1. صبر ایوب
2. کیر معیوب
(حجت الاسلام تناسلی)
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 3650
#593
Posted: 30 Nov 2013 22:38
زنه ميره پيش دكتر روانشناس و ميگه:
آقاي دكتر من يه پسر دارم . دزدي ميكنه . چاقو كشي ميكنه . لاتبازي در مياره . بي ادبه . آدم ميكشه . ............. هر كار خلافي كه فكر كنيد انجام ميده . چي كارش كنم ؟؟؟
دكتره ميگه : خانوم لباساتو در بيار بخواب رو تخت .
زنه ميگه : دكتر پسرم ناراحتي روحي داره نه من !!!
دكتر ميگه : ميدونم ولي بايد قبل از هر كاري مادر همچين بچه اي رو گائيد .!!!
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#594
Posted: 30 Nov 2013 22:41
دوستم گفت اوايل ازدواجمون سرباز معلم بودم فقط ميتونستم پنجشنبه و جمعه برم خونه وقتي ميخواستم برم زنگ ميزدم ميگفتم خانوم من نه آب ميخام نه غذا فقط آماده بخواب بيام بكنم.يه مدت همين كارمون بود تا يه روز زنگ زدم گفتم نه آب ميخام نه غذا فقط آماده بخواب بيام بكنم.
رسيدم خونه ديدم داره نماز ميخونه چسبيدم از پشت بهش. دستش رو برد بالا براي قنوت منم سينه هاشو گرفتم گفتم مگه نگفتم بخواب تا بيام بكنم .رفت ركوع منم يه فشار از پشت بهش دادم گفتم ميرم آب بخورم اومدم اگه آماده نخوابيده بودي پاي نماز ميكنمت.
رفتم توي آشپز خونه ديدم خانومم داره ظرف ميشوره بهش گفتم اين كيه داره نماز ميخونه گفت: مامانم يه ثانيه بعد صداي خدا حافظي اومد خانومم گفت مامان نهار درست كردم مامانش گفت نه برم تا شوهرت كونم نذاشته.!
ميگه الان 16 ساله روم نميشه برم خونه مادر زنم !!!!!!!!
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#595
Posted: 30 Nov 2013 22:43
یارو یه بچه خیلی بی ادب داشته،هرجا میبردتش یک حرف ناجور میزده و آبروش رو میبرده.
یک بار دعوت بودن عروسی، میگه چی کار کنم این تخم سگ الان اونجا آبروی ما رو میبره.
میاد پیش پسره و میگه:
کره خر! اونجا رفتیم یه کلمه حرف بزنی، مادرتو میگام!
خلاصه میرن عروسی و بعد از نیم ساعت یارو میبینه، یه مرده سبیل از بناگوش دررفته، افتده به جون پسرش و حالا نزن،کی بزن!
میاد میگه:
اوهوی!بچه رو چرا میزنی؟!
یارو میگه:
تو اصلا این بچت رو تربیت نکردی؟!
میگه: باز چی گفته؟!
میگه: این تخم سگ اول یه ده دقیقه داشت با دستش به من سوراخ نشون میداد، من به روی خودم نیاوردم،
بعد شروع کرد بیلاخ نشون دادن من بازم هیچی نگفتم!
این دفعه شروع کرده شستشو هی میکنه تو دستش و در میاره!
باباهه میره گوش پسره رو میگیره، میگه:
کره خر! مگه قرار نبود مودب باشی؟!
بچهه میگه:
بابا من به خدا چیزی نگفتم!
اولش بهش گفتم از طرف عروسی؟
هیچی نگفت،
بعد گفتم از طرف دامادی؟
بازم هیجی نگفت،
منم عصبانی شدم گفتم:
پس کس کش اومدی اینجا که کون بدی؟
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#596
Posted: 30 Nov 2013 23:26
مربی رانندگی :
خانم اگه پای راستت رو بلند کنی ماشین وایمیسته و اگه پای چپت رو بلند کنی ماشین حرکت می کنه
خانم :اگه هردو پاموبلند کنم چی ؟
مربی : گواهینامه میاد در خونتون...!!
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#597
Posted: 1 Dec 2013 00:05
یک روز یک غضنفر میره گواهینامه بگیره یارو وقتی میبینه این طرف رو، بهش میگه :من سه سوال از تو می کنم اگر بلد بودی بهت گواهینامت رو میدم. غضنفر میگه باشه
یارو می گه سوال اول اون چیست که 4 چرخ داره ؟
غضنفر می گه ماشین دیگه
یارو میگه :خب چه ماشینی بنزی پرایدی پژویی ...
خب سوال دوم اون چیست که 2 چرخ داره ؟
غضنفر میگه موتور دیگه
یارو میگه نه خب چه موتوری هندایی براوویی ....
خب سوال سوم :اون چیه که تعداد زیادی چرخ داره ؟
غضنفر می گه تریلیی دیگه
یارو میگه خب چه تریلیی ؟ بنزی اسکانیایی اف هاچی ....
غضنفر می گه پس من رد شدم درسته
یارو هم میگه درسته شما رد شدیید
غضنفر میگه حالا من یه سوال از شما بپرسم
یارو میگه بله بفرمایید
غضنفر میگه اون چیست که من هرشب کیرم رو توش می کنم
یارو میگه خب کٌسه دیگه
غضنفر میگه نه خب کس عمه ات ؛ کس ننت ؛ کس خواهرت؛ کس خالت... کدومشون بالاخره ؟؟؟
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 140
#598
Posted: 1 Dec 2013 16:59
زوجی بر سر یک چاه آرزو رفتند، مرد خم شد، آرزویی کرد و یک سکه به داخل چاه انداخت. زن هم تصمیم گرفت آرزویی کند ولی زیادی خم شد و ناگهان به داخل چاه پرت شد.
مرد چند لحظه ای بهت زده شد بعد لبخندی زد و گفت:
"این چاه واقعا کار می کنه!"
تـ کـیـه بـر دوسـتــــ مـکـن مـحـ ـرم اسـرار کـسے نـیـسـت ... مـا تـجـ ـربـه کـردیـم کـسے یـار کـسے نـیـسـت
ویرایش شده توسط: Alijo0on
ارسالها: 3650
#599
Posted: 2 Dec 2013 11:04
با رفیقم دعوام شده ,زنگ زده به دوست دخترم گفته:
کوروش با یه دختره دیگه رفیقه ,
دوست دخترم زنگ زد فحش و کشید به من و قطع کرد
منم زنگ زدم به دوست دخترش گفتم:
حامد با یه دختره دیگس نسترن ,
دختره میگه:
" خاک به سرم , دیروز گفت بیا خونمون خالیه , نرفتم حتما ناراحت شده , بذا بش زنگ بزنم برم خونشون , بذا سر راه یه کادو هم براش بگیرم کوروش نه ؟ خدا کنه منو ببخشه"
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#600
Posted: 2 Dec 2013 18:35
زن و شوهری در یک روز بهاری به باغ وحش میرن و به تماشای حیوانات باغ وحش سرگرم میشن تا اینکه به قفس گوریل ها میرسن
از اونجایی که روز وسط هفته بود و باغ وحش هم خلوت بود مرد به زنش میگه که کمی سر به سر گوریل ها بزاره
زن میگه چطوری ؟
مرد بهش میگه برو جلوی قفس اون گوریل نری که از همه بزرگتره و کمی پر و پاچتو بهش نشون بده
زن هم قبول میکنه و کمی دامنش رو میده بالا و گوریل با دیدن این صحنه هیجانزده میشه
مرد میگه حالا بیشتر تحریکش کن و بلوزت رو تا پایین سینه هات پایین بکش
زن بعد از اینکه این کارو میکنه گوریل شروع میکنه از این ور قفس به اون ور قفس رفتن و جیغ کشیدن
پیشنهاد بعدی مرد اینه که زنش دامنش رو کاملا بالا ببره تا گوریل به شدت تحریک بشه
گوریل با دیدن صحنه ای که زن براش خلق کرده بود دیگه کاملا از حالت عادی خارج شده بود و جیغهای ممتدی میکشید
در این لحظه مرد زنش رو میگیره ، در قفس رو باز میکنه ، زنش رو به داخل هل میده و بهش میگه :
حالا به گوریل بگو که سرم درد میکنه و حوصله ندارم !!!
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم