ارسالها: 2554
#63
Posted: 20 Aug 2012 06:33
قانون پایستگی جنتی جنتی نه به دنیا میاد و نه از بین میره فقط از نماز جمعه
ای به نماز جمعه ی دیگه منتقل می شه)
وزارت علوم طی بخشنامهای اعلام نمود كليه دانشگاههای علوم پزشكی بايد هر چه
سريعتر رشته “مامايی” را حذف و رشته اسلامی “يا علی” را جايگزين آن نمايند!
ق
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#64
Posted: 20 Aug 2012 06:34
قسم به استتوس. آن زمان که لایک میخورد (١) و قسم به مدیا. آن زمانی که شِیر
میشود (٢) و قسم به نوتوفیکیش آن زمان که تعدادش از 10 بالاتر می رود(٣) و قسم
به اسمت. آن زمان که تگ می شود(۴) و قسم به دوستت. آن زمان که با او 120 دوست
مشترک داری (۵) و قسم به پیج ها. و آن کس که آن را لایک کرد (۶) که هوس ادمین
شدن آن پیج را مابه جانش انداختیم (٧) باشد که تعقل کنید (٨) همانا ما “مارک”1
را مبعوث کردیم تا فیس بوک را راه اندازی کند (٩) تا شما را به هم نزدیکتر کند
(10)و به جان هم بیندازد (11)
و ما فیس بوک را مکانی برای کسب اخبار شما قرار دادیم (12) باشد که رستگار شوید
(13) ای فضولان. در پروفایل مردم نچرخید و فضولی نکنید (14) که در این کار
خسرانی بزرگ و عذابی عظیم است (15) و برای قوم معتادان فیس بوک، فیلتر را مبعوث
کردیم (16) تا میزان اعتیاد شما به آن را بسنجد (17) و شما خیلی معتادید (18)
در فیلتر شکن های اولترا و فری گیت نشانه هایی از ماست برای کسانی که تفکر
میکنند وخداوند دانای دانایان است (19) و اگر فیس بوک بیچاره تان کرده است از
آن بیرون بیایید (20) اگر صادق هستید (21) و بترسید از روزی که موس و کیبورد و
صفحه مانیتور و پیج دوستانتان علیه شما شهادت دهند (22) که ما فیس بوک را مکانی
برای شناخته شدن شما قرار دادیم (23) باشد که آبرویتان برود (
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2517
#65
Posted: 20 Aug 2012 06:45
طرف شب عروسیش بوده خلاصه به داداش کوچیکش میگه برو یه بسته کــرم از داروخونه بگیر بیار .. آقا این بچه میره میخره میده دست داداش دوماده اونها هم میرن تو حنجله ..... خلاصه مبینن یه ساعت شد نیومدن دوساعت شد سه ساعت شد یه روز شد میبینن عروس دوماد نمیان بیرون ، میگن بابا اینها مگه چه کار میکنن ، بچه میگه من بگم من بگم ، میزنن تو سر بچه میگن وااااا ، بچه چه معنی داره از این حرفها بزنه ، خلاصه سرتون درد نیارم یه روز شد دو روز شد یه هفته شد مبینن نمیان بیرون ، میگن بچه تو که میدونی چرا نمیان بیرون ،،، پسره میگه راستش داداش گفت برو یه بسته کــرم بخر ، مغازه بسته بود من هم یه بسته چسب دوقلو خریدم بهش دادم
دوستت دارم:
هدیه ایست که هرقلبی، فهم گرفتنش را ندارد،
قیمتی دارد که هرکسی، توان پرداختنش را ندارد،
جمله ی کوتاهیست که هرکسی، لیاقت شنیدنش را ندارد،
بی شک تو همیشه لایق این هدیه کوچک من هستیL♥VE YѼU aredadash
ارسالها: 273
#66
Posted: 20 Aug 2012 22:48
پدر پای تلفن:
دخترم! پسوورد این لبتابت چیه بابا؟
دختر:کــی؟؟ لبتابِ من؟؟ واسه چــــی؟
پدر : لبتابِ خودت دیگه! این کامپیوتر روشن نمیشه؛
باید برم اینترنت خیلی ضروریه.پسووردو بگوو!
دختر: خب آخه...مگه لبتابِ داداش نیست؟خب اونو بردار بابا!
پدر:مگه با تو نیستم میگم پسووردتو بده؟
دختر: آخه.....
پدر: زووووووووود!
دختر:چیزه...ممممم..تک تک میگم راحت بنویسی!
k a m i , d o o l e t t o o h a l g h a m
پدر:این چیه؟؟؟؟؟ هااااااان؟
پدرسگِ کره خر! تو جرات داری پاتو بزار تو خونه!
لوتی هم نسلش عوض شده :-D
یه مدت نبودیم هم نسلای ما رفتن ی سری جدید اومدن :-D
ارسالها: 273
#67
Posted: 20 Aug 2012 22:51
یارو ميره دكتر، ميگه آقاي دكتر من ديروز رفتم خانه..
دكتره ميگه: خب؟
-هيچي قربان تو بشم، من يه چايي خوردم..
- خب...
- ديدم خانم صدايي ازش نيست..
- ...
- يه چايي خوردم..
-ديدم لباسهاي خانم وسط اتاق ولوه..
- خب؟
-هيچ چي دكتر جان، خيلي شك كردم، يه چايي خوردم..
- خب؟
- خب به جمالت دكتر جان، آمدم ديدم خانم با يه آقاي غريبه رو تخت خوابيدن..
- تو چي كار كردي؟
- من ولله خيلي عصباني شدم، يه چايي خوردم..
- بعد..
-بعد هيچي، خانم با اون آقا كارشون وخيم شد..
-تو چي كار كردي؟
-سر ضرب يه چايي خوردم..
- خوب؟
- جانم براتون بگه رفتم ديدم خانم با آقا داخل همديگه شدن..
-خب عزيزم تو چيكار كردي؟
- خب دكتر جان بلافاصله آمدم خدمت شما ببينم اين همه چايي كه من خوردم ضرر نداره؟!!
لوتی هم نسلش عوض شده :-D
یه مدت نبودیم هم نسلای ما رفتن ی سری جدید اومدن :-D
ارسالها: 273
#68
Posted: 21 Aug 2012 08:41
بچه غضنفر: بابا اگه بگوزم وضوم باطل می شه!! باباش می گه اگه ازش لذت ببری آره!!!
------------------------------------------------------
به غضنفر میگن با ستم جمله بساز میگه چستم
------------------------------------------------------
از متخصص زایمان پر سیدند: آیا ممکن هست زن 25 ساله که شوهر پیر 80 ساله داشته باشد بار دار شود؟ پزشک گفت : البته در صورتکه همسایهء جوان داشته باشد ....!
-----------------------------------------------------
لذتي كه در گفتن *سيبيلو* به يه دختر 18 ساله هست در دادن فحش خوار مادر نيست ........!!!
-----------------------------------------------------
بچه همسایمون کلاس اول دبستانه ، بهش میگم کار بد کنی میگم پلیس بیاد ببرتتا!!!
بیلاخشو گرفته سمت من میگه با آقای بیلی آشنا شو!!!
من:| :|
اقای بیلی
لوتی هم نسلش عوض شده :-D
یه مدت نبودیم هم نسلای ما رفتن ی سری جدید اومدن :-D
ارسالها: 273
#69
Posted: 21 Aug 2012 09:20
قزوینی ها اعتراض میکنن این چه الفبائیه که به ن میگن نون اما به ک میگن کاف؟
-----------------------
ه روز یه رشتی به پسرش می گه : گوش کن باباجون . این قدر دختر بازی نکن . یه وقت ایدز می گیری . اگه تو ایدز بگیری کلفتمون هم ایدز می گیره . اگه اون ایدز بگیره منم ایدز می گیرم اگه من ایدز بگیرم مادرتم می گیره . اگه مادرت ایدز بگیره همه شهر ایدز می گیرن
------------------------------
یه ترکه ماموریت میره قزوین اونجا یه رفیق داشته میره پیش اون ، تو قزوین مریض میشه میره دکتر , دکتره واسش شیاف تجویز میکنه ومیگه شما باید این شیاف ها را روزی سه دفعه بدین به یه نفر یواش یواش بده تو! ترکه بدبخت هر چی فکر می کنه می بینه نمیتونه به کسیاطمینان کنه ,آخرش میره پیش همون رفیقش , اونم باکمال میل قبول میکنه. بعد یه مدت ماموریتش تموم میشه میره خونش به زنش میگه باسش شیاف کنه, همون موقع که داشته زنش شیاف میکرده یه دفعه به زنش میگه: "اه اه اه تو داری شیاف میکنی یه دستت رو شونمه اون رفیقم هر دوتا دستش رو شونم بود "
--------------------------
عربه سوار تاکسی میشه، میشینه کنار یک دختره آخر تیکه. یک مدت میگذره، برمیگرده به دختره میگه : ببخشید خواهر، یک سوال جنسی داشتم! دختره میگه:خفه شو کثافتِ نکبت! باز یک مدت میگذره، باز عربه میپرسه: ببخشید، میتونم یک سوال جنسی بپرسم؟! دختره میگه: گمشو سوال جنسی رو برو ازون ننت بپرس!خلاصه عربه اونقدر گیر میده تا آخر دختره حوصلش سر میره، میگه: بپرس ببینم چه مرگته؟! عربه میگه: شرمنده خواهر، جنس این شلوارتون چیه؟
لوتی هم نسلش عوض شده :-D
یه مدت نبودیم هم نسلای ما رفتن ی سری جدید اومدن :-D
ارسالها: 273
#70
Posted: 21 Aug 2012 09:22
عربه گلوش پیش یک دختره گیر کرده بوده، منتها دختره هیچ رقم با عربه حال نمیکرده و طرف هرچی میومده خواستگاری، دختره هربار یک بهانة میگیرفته و جواب رد میداده. خلاصه آخر بابای دختره میگه: ببین دخترجان، من دیگه روم نمیشه واسه این بدبخت یک دلیل بیخود سرهم کنم. خودت بشین باهاش صحبتکن، بهش بگو مشکلت چیه. خلاصه دختره و عربه رو میشونن تو یک اتاق، دختره میگه: شوهر من باید پنج تا قصر برام بخره! عربه میگه: چِشم عرب کور، میخره!دختره میگه: شوهر من باید یازده تا بنز آخرین سیستم زیر پام بگذاره. باز عربه میگه: چشم عربکور، میگذاره! دختره میگه: شوهر من باید از گل نازکتر بهم نگه.عربه میگه: چشم عرب کور، نمیگه. خلاصه دختره هرچی میگه، عربه قبول میکنه، آخر دختره شاکی میشه، میگه بگذار یک چیزی بگم که عمری نتونه، میگه: شوهر من باید شومبولش یکمتر و سی سانت باشه! عربه خیلی ناراحت میشه، یکم من و من میکنه، آخر سرشو تکون میده، یک آهی میشکه، میگه: چشم عرب کور،اضافیشو میبره !!!
لوتی هم نسلش عوض شده :-D
یه مدت نبودیم هم نسلای ما رفتن ی سری جدید اومدن :-D